برچسب: ورم پستان

  • 5 نکته کلیدی در مصرف مواد معدنی

    5 نکته کلیدی در مصرف مواد معدنی

    5 نکته کلیدی در مصرف مواد معدنی

    مرز باریکی بین نیازهای گاو و حداکثر میزان قابل تحمل برای برخی مواد معدنی وجود دارد به این معنی که باید به همان میزان مورد نیاز مواد معدنی در اختیار دام‌ها قرار داده شود.

    این مطلب برگرفته از سخنرانی دکتر بیل وایس، استاد تغذیه گاوهای شیری در دانشگاه ایالتی اوهایو است.

    پنج نکته کلیدی مهم در تغذیه مواد معدنی:

    1. از تغذیه بیش از حد مس خودداری کنید

    پروفسور وایس: مصرف میزان بالای مس در بسیاری از جیره‌های غذایی گاو شیری در بریتانیا توجیه چندانی ندارد.

    او با استناد به نتایج مطالعه‌ای از 50 مزرعه در بریتانیا که در سال 2015 انجام شد، تأکید کرد که مزارع بریتانیا بطور متوسط 28 میلی‌گرم/کیلوگرم DM مس مصرف می‌کنند. این به طور قابل توجهی بالاتر از توصیه او یعنی 15 mg/kg ماده خشک بود.

    او گفت مس برای تقویت ایمنی ضروری است و منجر به کاهش متریت، ورم پستان و تعداد غشاهای جنینی باقی مانده (RFM) می‌شود. با این حال، اگر بیش از حد نیاز مصرف شود، منجر به تجمع مس در کبد و حتی مرگ می‌شود.

    سطوحی که در بریتانیا مصرف می‌شود، علاوه بر افزایش هزینه‌های غیرضروری، گاوها را در معرض خطر مسمومیت کشنده مس قرار می‌دهند.

    1. منبع مناسب مس را انتخاب کنید

    هنگامی‌که بالا بودن غلظت گوگرد یا مولیبدن در دام‌ها ایجاد مشکل‌ کرد، پروفسور وایس توصیه کردند از منابع مس آلی استفاده شود که بیشتر از منابع ارزان قیمت و غیر آلی در دسترس گاو قرار می‌گیرد.

    همچنین، در جایی‌که آنتاگونیست‌ها مشکلی ندارند، منابع معدنی مانند سولفات مس کافی هستند.

    با این حال، حتی زمانی‌که مولیبدن در سطوح بالای 16mg/kg DM وجود داشت، صرفاً منجر به نیاز مصرف 20-25mg/kg DM مس شد – هنوز بسیار کمتر از میانگین بریتانیا.

    1. اطلاع از آنالیز آب

    نیاز یک گاو به گوگرد 0.2 درصد جیره است. با بالا بردن این مقدار تا 0.3% به سرعت می‌توانید شاهد مشکلاتی از جمله کاهش مصرف خوراک و تولید شیر، همراه با کاهش دسترسی مس و سلنیوم باشید.

    پروفسور وایس از دامداران خواست که “آنالیز آب خود را بدانند”، زیرا منابع آب می‌تواند منبع مهمی از گوگرد در سطح فارم باشد.

    به عنوان مثال، اگر آب حاوی 250 میلی‌گرم در لیتر گوگرد باشد، این معادل افزودن 0.1 درصد گوگرد جیره است.

    پروفسور وایس گفت: “جیره غذایی ممکن است با 0.2٪ گوگرد تکمیل باشد، اما گاوها 0.3٪ سولفور دریافت می‌کنند. شما می‌توانید با تغذیه مس بیشتر این مشکل را کنترل کنید.”

    هنگامی‌که گوگرد آب 700 میلی‌گرم در لیتر باشد، می‌تواند مشکلات بزرگتری ایجاد کند که مقابله با آن‌ها دشوارتر است.

    1. مصرف پرمیکس سلنیوم برای گاوهای خشک

    کمبود سلنیوم در گوساله‌ها منجر به مشکلاتی مثل ضعف سیستم ایمنی می‌شود. در نتیجه لازم است گاوهای خشک با نسبت 75:25 سلنیوم آلی: سدیم سلنیت (سلنیوم معدنی) دریافت کند. سلنیوم آلی بطور موثری سلنیوم را به آغوز منتقل می‌کند در نتیجه میزان سلنیوم در خون گوساله افزایش می‌یابد. همچنین سلنیوم غیرآلی در میکروبیولوژی شکمبه و عملکرد سیستم ایمنی نقش ایفا می‌کند.

    1. فراهم کردن ویتامین A و E برای گاوهای انتظار زایش

    ویتامین A و E برای داشتن سیستم ایمنی خوب و عملکرد عمومی زیستی ضروری است. ایشان افزودند که گوساله‌ها برای ویتامین‌های A و E به آغوز متکی هستند.

    در نتیجه مصرف این ویتامین‌ها برای گاوهای انتظار زایش با ارزش است. همچنین مصرف جیره با سطح بالای ویتامین E در جیره غذایی انتظار زایش باعث کاهش ورم پستان در اوایل شیردهی می‌شود.

    پروفسور وایس توصیه کرد که در جیره غذایی انتظار زایش دو برابر ویتامین E بیشتر از دوره خشکی و حدود 50 درصد ویتامین A بیشتر باشد.

    Bill Weiss

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • تأثیر تغذیه کولین پوشش‌دار CholiPEARL بر عملکرد گاوهای شیری (بخش اول)

    تأثیر تغذیه کولین پوشش‌دار CholiPEARL بر عملکرد گاوهای شیری (بخش اول)

    تأثیر تغذیه کولین پوشش‌دار CholiPEARL بر عملکرد گاوهای شیری (بخش اول)

    گاوهای دوره انتقال

    در این دوره بدن گاو شیری دچار تعادل منفی انرژی شده و برای تأمین انرژی موردنیاز بافت پستانی و بافت ماهیچه‌ای نیازمند انتقال گسترده چربی‌ها از بافت چربی به کبد است. کبد به‌منظور خارج کردن NEFA به شکل VLDL، وابسته به حضور فسفاتیدیل کولین است. در صورت عدم کافی بودن کولین بخش زیادی از چربی‌ها در کبد تجمع می‌یابد. از این‌رو در وهله اول بهبود ماده خشک مصرفی و سپس استفاده از کولین پوشش‌دار و الباقی ملزومات در دوره انتقال و اوایل شیردهی در گاوهای شیری بسیار حائز اهمیت است. هر 0.1 درصد کاهش در میانگین ماده خشک مصرفی به ازای درصد وزن بدن (DMI%BW) در 3 روز قبل از زایمان بر سلامتی گاوها تأثیر می‌گذارد:

    • افزایش احتمال ابتلا به متریت تا 8 درصد
    • افزایش احتمال ورم پستان بالینی تا 10 درصد
    • افزایش احتمال کتوز تا 8 درصد

    بر اساس مطالعات مورد بررسی، می‌توان نتیجه گرفت که کولین پوشش‌دار (RPC) به‌طور قابل توجهی مصرف ماده خشک و عملکرد تولیدی را در مرحله انتقال و اوایل دوره شیردهی بهبود می‌بخشد.

    CholiPEARL با فرآیند انکپسولاسیون انجمادی پاششی  تولید شده که به افزایش بهره‌وری گاوها با بهبود عملکرد کبد کمک می‌کند که در به حداکثر رساندن سوددهی گله مهم و مؤثر است. راندمان جذب روده ای کولین رهاشده از این محصول بیش از 90 درصد است.

    مشکلات متابولیکی دوره انتقال

    سه هفته قبل و بعد زایش مهمترین و آسیب‌پذیرترین دوره برای گاو شیری است. نیازهای متابولیک او به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد و نحوه همگام شدن با دوره انتقال بر عملکرد دام در بقیه دوره شیردهی تأثیر می‌گذارد. بنابراین، داشتن یک برنامه مدیریت سلامت خوب برای گاوهای انتقالی به‌منظور داشتن عملکرد موفق شیری بسیار مهم است.

    گاوهای دوره انتقال در هفته آخر آبستنی کاهش مصرف ماده خشک را تجربه می‌کنند و اوایل دوره شیردهی معمولاً با افزایش بروز اختلالاتی که تولید و بقا را به خطر می‌اندازند مشخص می‌شود. گاوهایی که انتقال موفقیت آمیزی به مرحله شیردهی ندارند، در برابر مشکلات متعددی (اختلالات متابولیک) که درست پس از زایمان رخ می‌دهد آسیب پذیر هستند. اختلالات اساسی تولید و تولید مثل در دوره گذار به سه محور اصلی تقسیم می‌شوند:

    الف) اختلالات مربوط به متابولیسم انرژی (کتوز، کبد چرب، اسیدوز و جابجایی شیردان)

    ب) اختلالات مربوط به متابولیسم مواد معدنی (هایپوکلسیمی، تب شیر، هایپومنیزیمی، لنگش و ادم پستان)

    ج) مشکلات مربوط به سیستم ایمنی (ورم پستان، متریت/اندومتریت و جفت ماندگی)

    بررسی تحقیقات

    • تحقیقات نشان می‌دهد که 50 تا 60 درصد گاوهای دوره انتقال کبد چرب متوسط تا شدید را تجربه می‌کنند (Bobe et al., 2004).
    • جذب روزانه اسیدهای چرب توسط کبد در زمان زایمان 13 برابر افزایش یافت و از 100 گرم در روز به 1300 گرم در روز رسید (رینولدز و همکاران، 2003).
    • دراکلی (2001) تخمین زد که در طول پیک غلظت NEFA خون، تقریباً 600 گرم چربی در 24 ساعت رسوب می‌کند که مربوط به افزایش 6 تا 7 درصد وزنی در چربی کبد است.

    بهینه سازی سلامت کبد در مرحله انتقال می تواند به طور قابل توجهی اختلالات متابولیک را کاهش دهد.

    در بررسی تحقیقات منتشر شده در مجله علوم دامی (Suthar et. al., 2013)، 5884 گاو از 10 کشور اروپایی از نظر سطح کتوز تحت بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص شد که در اروپا، کتوز تحت بالینی از 11 تا 36 درصد در سطح مزرعه متغیر است که به وضوح می تواند با کاهش سود مرتبط باشد. کتوز با سایر اختلالات متابولیک مرتبط است، به عنوان مثال جفت ماندگی (ROP) و غیره که باعث افزایش ضرر اقتصادی گله می‌شود. در همان مطالعه، مشخص شد که گاوهای مبتلا به کتوز تحت بالینی 1.5 برابر احتمال بیشتر ابتلا به متریت، 9.5 برابر احتمال بیشتر ابتلا به کتوز بالینی و 5 برابر احتمال بیشتر در ابتلا به جابجایی شیردان داشتند.

    سلامت بهینه کبد

    تغذیه کولین به دلیل نقش آن در عملکرد بهتر کبد در مدیریت دوره انتقال و اوایل شیردهی، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. نقش کولین در بهبود مصرف ماده خشک در مرحله انتقال،افزایش سطح تولید، و سلامتی استدلال قوی برای تامین کولین زیستی فراهم می کند.

    • در طی دوران انتقال، مکمل کولین غلظت NEFA پلاسما را تغییر می‌دهد. این امر خروج و انتقال چربی کبد را افزایش می‌دهد و منجر به کاهش غلظت چربی کبد و کاهش خطر ابتلا به کبد چرب می‌شود. در صورت استفاده از کولین پوشش‌دار قبل و بعد از زایمان، خطر  ابتلا به کتوز بالینی و تحت بالینی و عوارض کلی کاهش می‌یابد.

    ترجمه و گردآوری: سحر کریمی

  • انتخاب بستر می تواند تعداد پاتوژن ها را تغییر دهد

    انتخاب بستر می تواند تعداد پاتوژن ها را تغییر دهد

    انتخاب بستر می تواند تعداد پاتوژن ها را تغییر دهد

    بستری مناسب برای رشد باکتری ها، منبع مهمی از پاتوژن های ورم پستان در یک سیستم بسته ایجاد می نماید.

    همواره بحث ورم پستان و نوع بستر در بین دامداران مطرح بوده است و بحث هایی در این زمینه در فضای مجازی مربوط به گروه دامداربرتر صورت گرفته است. استفاده از هرنوع بستری باید منوط به کاهش تماس غدد پستانی با پاتوژن های محیطی و حداقل کردن رشد باکتری در محیط اطراف دام باشد. محققان دانشگاه ایالتی اوهایو بر این باورند که جمعیت باکتری ها در بستر با تعداد باکتری های موجود در انتهای مجرای خروجی شیر از پستان و نیز نرخ بروز ورم پستان مرتبط است. بنابراین کاهش تعداد باکتری ها در بستر به طور کلی موجب کاهش ورم پستان محیطی می شود.

    به طور ایده آل، بستر خوب باید یک بستر کم رطوبت و حاوی مواد غیر آلی باشد تا باکتری ها از آن نتوانند استفاده کنند و رشد یابند. شن شسته شده یا بسترهای شنی بهترین توصیه برای کنترل ورم پستان در نظر گرفته می شوند، چرا که مواد مغذی کم موجود در آن، رشد پاتوژن ها را محدود می کند.

    شن بازیافت شده از مدفوع می تواند دوباره به عنوان بستر استفاده گردد به شرط آنکه درصد رطوبت و حجم مواد آلی موجود در آن در حد شن شسته شده باشد. اما، بازیافت و استفاده مجدد از شن اغلب منجر به مواد آلی بیشتر در بستر و تعداد باکتری بیشتر در تماس با پستان خواهد شد.

    انتخاب بستر اغلب با فراهمی فرآورده های فرعی محصولات زراعی ارزان قیمتی که بومی یک منطقه هستند، تعیین می شود. بسیاری از مواد آلی، مثل خاک اره یا کاه، قبل از استفاده در استال ها حاوی تعداد بسیار کمی پاتوژن های ورم پستان هستند. اما، این نوع بسترها تنها پس از 24 ساعت ماندن در استال، مواد مغذی کافی را برای رشد جمعیت های باکتریایی بالغ بر 10 میلیارد واحد تشکیل کلونی (CFU) در یک گرم از بستر را فراهم می کنند!!!! این رشد سریع باکتری از ایجاد ظاهر خاکی بستر جلوگیری می کند.

    استفاده از بسترهای آلی در استال ها، مقدار و نوع پاتوژن ها را در محیط تحت تاثیر قرار خواهد داد. خاک اره معمولا حاوی جمعیت های قابل رشد کلی فرم هستند. مواد جامد مدفوع کیفیتی مشابه با خاک اره دارد.

    بسترهای کاهی معمولا حاوی کلی فرم کمتری هستند، ولی تعداد استرپتوکوکوس ها در آن بیشتر از بسترهای خاک اره است. در برخی نقاط امریکا از روزنامه پاره استفاده می شود که از لحاظ باکتریایی مشابه با کاه خرد شده می باشد.

    استفاده از باکتریهای غیر هوازی و رقابت اضافی برای مواد مغذی گیاهی، استفاده از مواد جامد کود را متداول کرده است. در این سیستم مدفوع در محیطی بی هوازی تخمیر می شود و در نتیجه جمعیت باکتری های هوازی آن کاهش می یابد. جمعیت باکتری در آن پایین می آید ولی به دنبال استفاده از آن به عنوان بستر به سرعت افزایش می یابد.

    اندازه ذرات بستر نیز اهمیت زیادی دارد و آلودگی باکتریایی محیط را تحت تاثیر قرار می دهد. در مقایسه با بسترهایی با بافت درشت تر، مواد به شدت ریز شده از رشد تعداد باکتری های بیشتر حمایت می کند. مواد ریزتر در مقایسه با مواد درشت تر راحت تر به پوست مجرای خروجی شیر از پستان (سر پستانک) می چسبند و نیز سرپستانک را بیشتر در معرض پاتوژن های ورم پستان قرار می دهند.