برچسب: مدیریت گاوها در دوره انتقال

  • ™CholiPEARL منبع کولین پوشش‌دار برای نشخوارکنندگان

    ™CholiPEARL منبع کولین پوشش‌دار برای نشخوارکنندگان

    ™CholiPEARL منبع کولین پوشش‌دار برای نشخوارکنندگان

    ™CholiPEARL نوعی کولین پوشش‌دار است که با استفاده از فناوری اختصاصی انکپسولاسیون انجمادی پاششی توسط شرکت Kemin تولید می‌شود. فرآیند انجماد پاششی منجر به حفظ کولین از تجزیه میکروبی شکمبه می‌شود و در عین حال حداکثر آزادسازی و جذب بهتر (90 درصد) را در روده کوچک تضمین می‌کند. بنابراین، ™CholiPEARL یک منبع مؤثر کولین برای حیوانات نشخوارکننده است.

    نقش کولین در بهبود عملکرد کبد گاوهای شیری

    کولین یک ماده مغذی ضروری است که به سلامت و عملکرد مطلوب حیوانات کمک می‌کند. یکی از نقش‌های اصلی آن سنتز فسفاتیدیل کولین است که جزء ضروری غشای سلولی می‌باشد. در کبد، فسفاتیدیل کولین نیز برای تولید مولکول‌هایی به نام لیپوپروتئین‌های با چگالی بسیار کم (VLDL) مورد نیاز است. VLDL مولکول‌های مهمی هستند که از طریق آن‌ها چربی از کبد خارج می‌شود.

    تجمع چربی در کبد برای گاو شیری تهدید است، زیرا ظرفیت کبد را برای متابولیسم کافی پروتئین (سم‌زدایی آمونیاک)، کربوهیدرات (گلوکونئوژنز) و چربی کاهش می‌دهد.

    کولین همچنین منبع گروه‌های متیل است که در واکنش‌های ترانس متیلاسیون در بافت‌ها مهم هستند. برخی از این واکنش‌ها در متابولیسم انرژی و پروتئین نقش دارند. بنابراین کولین نقش مهمی در متابولیسم انرژی در گاوهای شیری دارد. بنابراین، سطح ناکافی جیره غذایی ممکن است تولید شیر را محدود کرده و بر سلامت گاوهای شیری تأثیر بگذارد. مکمل گاوها با کولین (به شکل عبوری از شکمبه) با بهبود سلامت و عملکرد تولید همراه است. این امر به ویژه در گاوهای شیری در دوره انتقال، زمانی که فراهمی انرژی اغلب محدود است و گاوها به دلیل تعادل منفی انرژی تحت استرس هستند، اهمیت دارد. در این شرایط، چربی‌های بدن به عنوان اسیدهای چرب غیر استریفیه (NEFA) بسیج می‌شوند تا انرژی کافی برای بدن تأمین کنند.

    NEFA باید مستقیماً به انرژی متابولیزه شود و یا در کبد به VLDL تبدیل شود. سپس VLDL به عنوان منبع انرژی توسط بافت‌های مختلف بدن استفاده می‌شود یا برای بهبود محتوای چربی شیر در شیر ترشح می‌شود. مکمل کولین می‌تواند به حفظ سلامت کبد کمک کند (شکل 1A). این درصورتی ممکن است که NEFA در گردش به اندازه کافی به انرژی و یا VLDL متابولیزه و از تجمع چربی در کبد جلوگیری شود (شکل 1B). ناتوانی کبد در عملکرد صحیح می‌تواند منجر به کتوز و سایر اختلالات متابولیکی، باروری پایین، تولید کم و کاهش تولید شود.

    کولین عبوری از شکمبه در نشخوارکنندگان

    مطالعات آزمایشگاهی نشان داده‌اند، کولینی که به‌طور طبیعی در خوراک‌ها یا به‌عنوان منابع کولین محافظت‌نشده وجود دارد، به آسانی توسط میکروب‌های شکمبه تجزیه می‌شود (شکل 2).

    در چندین مطالعه مشاهده شده است که مکمل کولین پوشش‌دار تولید شیر را بهبود می‌بخشد و به عملکرد کبد کمک می‌کند. افزایش تأمین کولین در روده‌ تولید شیر را در گاوهای شیرده تقریباً 7 درصد نسبت به گروه شاهد بهبود می‌بخشد.

    یکی از نقش‌های اصلی کولین سنتز فسفاتیدیل کولین است که جزء ضروری غشای سلولی است. علاوه بر این، این فسفاتیدیل کولین برای سنتز و ترشح مولکول‌های معروف به لیپوپروتئین های با چگالی بسیار کم (VLDL) در کبد مورد نیاز است. VLDL مولکول‌های مهمی هستند که برای جلوگیری از تجمع چربی در کبد ضروری هستند. بنابراین وضعیت کولین یک عامل کلیدی در کاهش شدت و بروز کبد چرب است و در گاوهای شیری دوره انتقال کاربرد دارد.

    چه زمانی باید کولین پوشش‌دار استفاده شود؟

    در طول دوره انتقال، گاوهای شیری به دلیل تعادل منفی انرژی تحت استرس هستند. در نتیجه، چربی‌های بدن برای تأمین انرژی کافی به بدن بسیج می‌شوند. چربی‌های بدن باید در کبد به VLDL تبدیل شوند تا به عنوان منبع انرژی توسط بافت‌های مختلف بدن مورد استفاده قرار گیرند.

    با توجه به نقش کولین در ترشح VLDL، دوره مصرف برای استفاده از کولین پوشش‌دار در شکمبه در طول دوره انتقال 3 هفته قبل تا 3 ماه پس از زایمان توصیه می‌شود.

    ™CholiPEARL قبل و بعد از زایمان به ترتیب 50-28 گرم در گاو در روز توصیه می‌شود.

    ™CholiPEARL یک محصول ارزشمند برای تأمین کولین پوشش دار برای نشخوراکنندگان است. این محصول با عیور از شکمبه، کولین را از تجزیه میکروبی حفظ کرده و پس از ورود به روزده، محتویات خود را آزاد می‌کند. ™CholiPEARL با فرایندکپسولاسیون انجمادی پاششی توسط شرکت Kemin تولید شد. حائز اهمیت است که راندمان جذب آن بیش از 90 درصد می‌باشد.

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • مدیریت گاو شیری دوره انتقال، یکی از چالش برانگیزترین دوره‌ها

    مدیریت گاو شیری دوره انتقال، یکی از چالش برانگیزترین دوره‌ها

    مدیریت گاو شیری دوره انتقال، یکی از چالش برانگیزترین دوره‌ها

    مدیریت گاو شیری دوره انتقال یکی از چالش بر انگیزترین دوره‌ها در یک دامداری است. در این دوران گاوها 4 چالش اصلی فیزیکی را تجربه می‌کنند: کاهش مصرف ماده‌ی خشک، افزایش نیاز به مواد مغذی، سرکوب سیستم ایمنی و استرس سیستمیک و التهاب به خصوص در زمان زایمان.

    بنابراین بهترین رویکرد برای مدیریت این دسته از گاوها پرداختن به این چالش‌هاست. اگر ما به کاهش مصرف ماده خشک و افزایش نیازهای غدایی بپردازیم، بیشترین اثرات منفی عبارتند از:

    1/ ورود دام به تعادل منفی انرژی (زیرا گاوها بیش از دریافت مواد غذایی که دریافت می‌کنند، مصرف می‌کنند)

    2/ افزایش بروز بیماری‌های متابولیکی مثل کتوز و کبد چرب.

    اگرچه ما نمی‌توانیم میزان نیازهای تغذیه‌ای گاو را در این دوران کاهش دهیم، با این‌حال می‌توانیم با مدیریت صحیح افت مصرف ماده‌ی خشک را کاهش دهیم.

    در دوره انتقال، در صورت عدم مدیریت صحیح، گاوها درجاتی از سرکوب شدن سیستم ایمنی را تجربه خواهند کرد. با این‌حال یک پاسخ استرس‌زا یا التهاب تشدید شده ممکن است این سرکوب سیستم ایمنی را تشدید کرده و خطر ابتلا به بیماری را افزایش دهد.

    تلفات گاوهای شیری مرتبط با بیماری‌ها به خوبی شناخته شده است. اما غیر از این در راس آن بر رفاه گاوها و اقتصاد دامداری تاثیرگذار است. این شرایط تاثیرات طولانی مدت به روی بهره‌وری و باروری گاوها، کاهش تولید شیر و نرخ لقاح و افزایش تلفات دام‌ها حیوانات دارد. با کنترل کردن استرس و التهاب بعد از زایمان، احتمال بروز بیماری‌ها و عملکرد ضعیف در تولید شیر کاهش می‌یابد.

    مدیریت دوره انتقال

    1/ حداکثر رساندن مصرف ماده خشک و کاهش التهاب

    اقدامات مدیریتی برای گاوهای انتقالی باید بر حداکثر رساندن مصرف ماده خشک و کاهش التهاب متمرکز شود. برای حداکثر کردن مصرف ماده خشک، ترکیب جیره (بخصوص فیبر و انرژی) یکی از مهم‌ترین عوامل است.

    2/ بهترین فرمولاسیون جیره

    اگرچه می‌توان بهترین فرمولاسیون جیره با بهترین مواد اولیه را داشته باشیم؛ ولی اگر گاوها به آن خوراک دسترسی نداشته باشند این فرمولاسیون عملاً بدون استفاده می‌شود.

    3/ دسترسی به خوراک تازه

    در دوران انتقال گاوها بایستی حداقل 23 ساعت در طول شبانه‌روز به خوراک تازه دسترسی داشته باشند. فقط در حین تمیز کردن آخور بین دو وعده‌ی خوراک بایستی آخور خالی شود.

    روش های تحریک گاوها برای رفتن به آخور و غذا خوردن

    1/  Push up

    2/ دفعات بیشتر خوراک‌ریزی.

    Push-up

    توصیه می‌شود در 2 تا 4 ساعت ابتدایی خوراک‌ریزی، Push-up انجام شود. بهتر است در 2 ساعت اولیه‌ی خوراک‌ریزی که خوراک تازه است، هر 30 دقیقه Push-up صورت پذیرد.

    push-up

    push-up2

    روش‌های مختلف Push-up

    تناوب خوراک‌دهی

    تحقیقات نشان داده‌اند در ارتباط با دفعات خوراک‌دهی در حالتی که 4 بار در روز انجام شود،  باعث تحریک گاوها برای رفتن به آخور  و غذا خوردن می‌شود.

    غذا دادن به گاوها، 4 بار در روز از نظر حمل و نقل و کارگری در دامداری کار دشواری است. پیشنهاد می‌شود حداقل 2 بار و به طور ایده‌آل 3 بار غذای تازه برای گاوها در دوران انتقال ریخته شود.

    در صورتی‌که گاو محل خاصی برای خوردن خوراک در آخور نداشته باشد، هیچ‌یک از روش‌های بالا جواب نخواهد داد. بنابراین یه عامل مهم در این مرحله عبارت است از: تراکم مناسب در بهاربند و آخورها.

     دو روش برای مدیریت تراکم دام در بهاربند وجود دارد:

    یکی از این روش‌ها بر اساس مساحت بهاربندها و روش دوم بر اساس مساحت و مدیریت آخورهاست. بهترین‌ترین روش مدیریت آخور است.

    با اندازه گیری آخور بر حسب سانتی‌متر و تقسیم کردن آن به تعداد گاوهای داخل بهاربند فضای مخصوص برای هر گاو محاسبه می‌شود. به طور ایده آل 76 سانتی‌متر برای هر گاو نیاز است.

    روش دیگر که می‌تواند باعث افزایش مصرف ماده خشک شود، حداقل جابجایی گاوها بین بهاربندها است. این روش استرس را کاهش می‌دهد و از برخورد گاوهای شکم اول با گاوهای شکم بالاتر جلوگیری می‌کند.

    پاسخ‌های التهابی و درمان ضد التهابی

    گاوهایی که سخت‌زایی دارند پاسخ التهابی بیشتری در دوران پس از زایمان دارند، در نتیجه با احتمال بیشتری به بیماری‌های مرتبط با التهاب نسبت به گاوهای با زایمان نرمال دارند. در نتیجه تشخیص به موقع و کمک مناسب به گاوهای سخت‌زا برای کاهش التهاب و استرس در این دوران ضروری است. بنابراین آموزش کارکنان دامداری اولین و شاید مهم‌ترین گام برای رسیدن به این هدف است.

    مطالعات نشان داده‌اند گاوهایی که سخت‌زایی را تجربه کرده‌اند و برای آن‌ها ضد التهاب سطح متوسطی تجویز شده، حدود 5 کیلوگرم  شیر بیشتر در 30 روز اول پس از زایمان نسبت به گاوهای سخت‌زایی که درمان دریافت نکرده بودند؛ تولید کردند.

    به طور مشابه گاوهای چند شکم‌زای (شکم 2 به بالا) درگیر با سخت‌زایی که  با داروهای ضد التهاب سطح متوسط درمان شده بودند، در مقایسه با گاوهایی که دارو دریافت نکرده بودند، التهاب سیستمی کمتری داشتند و در 60 روز ابتدای شیردهی، حدود 2 کیلوگرم در روز شیر بیشتری تولید کردند.

    در جدیدترین تحقیقات مشخص شد، در گاوهایی که داروهای ضد التهاب خفیف را دریافت کرده بودند احتمال ابتلا به بیماری‌های رحمی مانند متریت در کاهش یافت و همچنین سبب بهبود آبستنی شد (Barragan et al., 2021).

    می‌توان نتیجه گرفت کنترل یا تعدیل التهاب در دوران پس از زایمان مفید است. اگر دقت کرده باشید از واژه تعدیل استفاده کردیم نه کاهش. دلیل آن این است که گاوها به استرس و پاسخ التهابی برای پروسه‌هایی مثل شروع زایمان و دفع جفت نیاز دارند.

    در تحقیقی که به گاوها در حین و بعد از زایمان یک داروی ضد التهابی قوی تزریق شد، دام‌ها نرخ مرده‌زایی، تب بعد از زایمان، جفت‌ماندگی و متریت بالاتر و تولید شیر پایین‌تری داشتند (Newby et al., 2017).

    نتیجه‌گیری

    مدیریت دوره انتقال گاوها یکی از مهم‌ترین ابعاد و جنبه‌های مدیریت گاوداری است که می‌تواند باعث تضمین تولید گاوهای شیرده در دوران شیردهی می‌شود.

    اهداف اصلی در مدیریت گاوهای دوره انتقال به حداکثر رساندن مصرف ماده خشک و تعدیل استرس و التهاب می‌باشد. فرمولاسیون عالی و مدیریت آخور موجب حداکثر شدن مصرف ماده خشک می‌شود. با این‌حال اگر گاوها دسترسی کافی به خوراک نداشته باشند تمامی این اقدامات بی اثر خواهد شد. مراقبت از گاو در زمان زایمان و کمک به زایمان در صورت نیاز و همچنین درمان‌های حمایتی با داروهای ضد التهابی متوسط برای تعدیل استرس و التهاب پس از زایمان مطلوب است و به کاهش حذف دام‌ها در این دوران می‌انجامد.

    این مقاله اخیراً در مزرعه لنکستر در تاریخ 4/4/2021 چاپ شده است.

    مترجم: امیر شبدینی

  • 5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوها در دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوها در دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوها در دوره انتقال در دامداری های فری استال


    شاخص های کلیدی جایگاه گاوها در دوره انتقال برای طراحی و تامین رفاه دام در این مقاله بحث می گردد.

    شاخص گاو انتقالی (Transition Cow Index) که توسط دکتر Nordlund در سال 2006 مطرح شد این امکان را فراهم کرد تا ما برنامه های مدیریت گاوها در دوره انتقال را به درستی بررسی کنیم. 5 فاکتور اصلی در این شاخص تاثیر گذارند که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد:

    – فضای آخور در هر دو دوره پیش و پس از زایش

    – حداقل کردن جابجایی بین اصطبل ها و استرس های اجتماعی در دوره پیرامون زایش و به ویژه 10 روز پیش از ازیش

    – افزایش آسایش گاو در طول این دوره با افزایش اندازه و ابعاد استال ها

    – سطوح شنی برای استراحت که گاو روی آن می خوابد

    – استفاده از یک روش غربالگری کارآمد و مطمئن در شناسایی گاوهایی که نیازمند مراقبت های خاص و توجه ویژه هستند.

    فضای آخور

    مهمترین تعیین کننده عملکرد گاوها در دوره انتقال، در صنعت امروز فضای آخور است به طوری که همه گاوها به طور همزمان قادر باشند خوراک مصرف کنند. حداقل فضای 76 سانتی متری در دوره پیش و پس از زایش برای یک دوره 90 دقیقه ای پس از ریختن خوراک و پس از هر وعده شیردوشی بسیار ضروری است. احتمالا گاوهای پیش از زایش از فضای بیشتر از 76 سانتی متر نیز سود خواهند برد.

    محاسبه فضای آخور در یک روز خاص به نظر منطقی نمی رسد چرا که تعداد گاوهای وارد شده و خارج شده از بهاربند در حال تغییر است. بهترین راه این است که میانگین تعداد دام در بهاربند را برآورد کنید. برای این کار تعداد زایش ها در هفته را برای سال قبل محاسبه کنید. یعنی تعداد زایش های سال گذشته را بر 52 تقسیم کنید. سپس این عدد را در تعداد گاو هدف در بهاربند ضرب کنید. اگر فضای آخور حدود 76 سانتی متری با میانگین مورد انتظار تعداد گاو در بهاربند به دست آمد، پس این بهارند نیمی از سال بیش از حد شلوغ است. در بیشتر موارد فراهم کردن 140 % فضای آخور بیش از مقدار محاسبه شده باعث می شود که در بیش از 90 درصد از طول سال فضای آخور کافی وجود داشته باشد.

    جابجایی ها

    گاوها موجوداتی اجتماعی هستند. 2 روز اول پس از جابجایی بیشترین استرس را به دام تحمیل میکند و بیشتر برخوردهای فیزیکی در این 2 روز رخ می هد.

    برای جلوگیری از آشفتگی های اجتماعی به دنبال ورود و خروج گاوها از بهاربند، بهترین کار این است که هفتگی گاوها را جابجا کنیم. بدترین کار این است که ما هر روز این برنامه جابجایی را داشته باشیم و هر روز این اختلال در نظم اجتماعی دام را دامن بزنیم.

    اگر یک اصطبل مخصوص زایش دارید، حداکثر زمانی که گاو باید در آن بماند 48 ساعت است. آزمایشات نشان میدهد که اگر زایش ها زیاد است و گاو 7 تا 10 روز در این بهاربند می ماند، افزایش چشمگیر در کتوز و بیماری های متابولیکی رخ خواهد داد.

    افزودن ابعاد فری استال ها یا استفاده از بهاربندهای پوشیده شده با کاه

    بسترهای پوشیده شده با کاه بهترین انتخاب برای گاوها در دوره انتقال است. اگرفری استال دارید، بسترشنی از بقیه بهتر است چرا که خطر ورم پستان در این نوع بستر به حداقل می رسد. استفاده از سطوح فشرده و خشن و نیز سطوح سیمانی بدترین انتخاب در این دوره است. حداقل عرض استال باید حدود 1/27 متر باشد. برای اینکه استالی ایده آل برای گاوهای هلشتاین داشته باشیم نباید طول استال کمتر از 2/75 متر باشد. ریل گردنی باید حدود 1/2 تا 1/7 متر از سطح استال ارتفاع داشته باشد.

    برنامه های غربالگری برای جدا سازی گاوهایی که نیازمند توجه هستند

    در این قسمت شما باید همواره رفتارهای گاوها در دوره انتقال را کنترل نمایید. رفتار خوراک خوردن، اشتیاق به خوراک، شادابی و ظاهر خوب دام. معمولا در دامداری هایی که سربند دارند هر روز صبح گاوهای تازه زا مورد معاینه قرار می گیرند. باید توجه داشت که هر برنامه کنترلی نباید به بوجه های زمانی دام خدشه وارد کند. اگر روزی 1 ساعت از زمان دام صرف این معاینات شود مشکلی به وجود نمی آید ولی بیش از 2 ساعت موجب برهم خوردن تعادل بوجه های زمانی دام شده و آسایش و زمان استراحت آن را کاهش می دهد. اندازه گیری تب در 2 هفته اول پس از زایش بسیار ضروری است که اکثرا نادیده گرفته می شود.