برچسب: صنعت گاوشیری

  • نقش مخمر پروبیوتیکی در تغذیه نشخوارکنندگان

    نقش مخمر پروبیوتیکی در تغذیه نشخوارکنندگان

    نقش مخمر پروبیوتیکی در تغذیه نشخوارکنندگان

    تعادل فلور میکروبی شکمبه نقش مهمی در انتخاب خوراک دارد و می‌تواند منجر به بهره‌وری بهتر دام شود. چندین فرضیه در مورد نحوه عملکرد مخمر پروبیوتیکی در تغذیه دام ارائه شده است. با این حال، اکثر آن‌ها بر اثرات مثبت اصلاح جمعیت میکروبی شکمبه تاکید دارند. اولین و گسترده‌ترین تأثیر این است که مخمر رشد باکتری‌ها (سلولولیتیک، آمیلولیتیک و پروتئولیتیک) و تک یاخته‌ها را تحریک می‌کند. اکثر فلور میکروبی شکمبه بسیار حساس به O2 هستند. مخمرهای پروبیوتیک اکسیژن را از شکمبه حذف می‌کنند و محیط بی‌هوازی بهتری را برای رشد باکتری‌ها فراهم می‌کنند.

    روزانه 16 لیتر اکسیژن از طریق تغذیه، نشخوار و ترشح بزاق می‌تواند وارد شکمبه شود. در داخل شکمبه، سلول‌های مخمر از اکسیژن برای فرآیند متابولیک خود استفاده می‌کنند. ذرات خوراک تازه بلعیده شده دارای قند و الیگوساکاریدهای کوچک است. مخمر پروبیوتیک این ذرات کوچک را متابولیزه کرده و پپتیدها، پلی پپتیدها و اسیدهای آمینه تولید می‌کند. این فعالیت تنفسی مخمر پروبیوتیک پتانسیل کاهش اکسیداسیون را در شکمبه کاهش می‌دهد.

    تغییر منفی در پتانسیل ردوکس (20mV-) در شکمبه با افزودن مخمر پروبیوتیک مشاهده شد. این تغییر شرایط بی هوازی بهتری را در شکمبه ایجاد می‌کند.

    محیط فوق به محافظت از باکتری‌های شکمبه در برابر آسیب‌های اکسیژن و تحریک رشد باکتری‌های تخریب‌کننده سلولز کمک می‌کند. این شرایط همچنین در فرآیند تخریب سلولز (هضم سلولز) مفید خواهد بود.

    کمبود تنفسی مخمر پروبیوتیک جهش‌یافته نمی‌تواند رشد باکتری را تحریک کند. همانطور که قبلاً اشاره کردیم خاصیت مهار O2 مخمرها برای رشد زیست توده میکروبی شکمبه بسیار مهم است، بنابراین هنگام انتخاب مخمر پروبیوتیک برای نشخوارکنندگان، خاصیت مهار O2 اهمیت دارد (شکل 1).

    شکل 1

    مخمرهای پروبیوتیک اثرات مفیدی بر روی گونه‌های باکتریایی متابولیزه‌کننده لاکتات دارند. S. cerevisiae فاکتورهای رشد مختلفی را فراهم می‌کند که برای رشد گونه‌های باکتریایی تخمیرکننده اسید لاکتیک ضروری هستند، مانند Megasphaera elsdenii یا Selenomonas ruminantium. در حیوانات شیری، کاهش غلظت اسید لاکتیک در داخل شکمبه با افزودن مخمر زنده مشاهده شد (شکل 2).

    شکل 2

    ترجمه و تدوین: سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

     

  • بروز آبستنی از دست‌رفته در گاوهای شیری در مراحل مختلف تا 90 روز آبستنی

    بروز آبستنی از دست‌رفته در گاوهای شیری در مراحل مختلف تا 90 روز آبستنی

    بروز آبستنی از دست‌رفته در گاوهای شیری در مراحل مختلف تا 90 روز آبستنی

    بازده تولیدمثل مستقیماً با سودآوری گله مرتبط است. گاوهایی که به‌درستی تشخیص آبستنی شده‌اند باید بررسی شوند تا در صورت آبستنی از دست‌رفته (PL) به‌موقع آن‌ها را دوباره تلقیح کنید.

    جمع آوری داده‌ها و نتایج تولید مثل

    نتایج حاضر از متاآنالیز 46 مطالعه به‌دست آمده است:

    19723 پرونده تشخیص بارداری برای گاوهای شیری استفاده شد.

    سونوگرافی ترانس رکتال روش غالب در مطالعات بود (چند مطالعه همچنین دارای لمس رکتوم، اندازه گیری گلیکوپروتئین خاص بارداری، یا ژن 15 تحریک شده با اینترفرون بودند).

    4 دوره خطر برای PL تعیین شد: اوایل (19 تا 32 روز) و اواخر (30 تا 45 روز) دوره‌های رویانی و اوایل (45 تا 60 روز) و اواخر (60 تا 90 روز) دوره‌های جنینی

    نتایج PL

    در مراحل اولیه رویانی (19 تا 32 روز) به طور متوسط 27٪ (95٪ فاصله اطمینان = 21 تا 33٪) بود.

    برای اواخر مرحله رویان (30 تا 45 روز) به طور متوسط 13% (95% فاصله اطمینان = 10 تا 16%) بود.

    در مراحل اولیه جنین (45 تا 60 روز) به طور متوسط 7٪ (1 تا 4٪) بود.

    برای اواخر مرحله جنینی (60 تا 90 روز) به طور متوسط 2٪ (1 تا 3٪) بود.

    بین 28 تا 110 روز آبستنی 12.3 درصد بود.

    بین 29 تا 90 روز آبستنی 12.7 درصد بود.

    مطالعه مروری حاضر بر PL در 90 روز اول آبستنی در گاوهای شیری بوده است که نتایج تاکیدی بر تنوع قابل توجه در نرخ PL در مراحل اولیه رویانی می‌باشد.

  • آخرین مطالعات در ارتباط با تغذیه چربی در جیره گاوهای شیری

    آخرین مطالعات در ارتباط با تغذیه چربی در جیره گاوهای شیری

    آخرین مطالعات در ارتباط با تغذیه چربی در جیره گاوهای شیری

    اسید پالمتیک

    استفاده از مکمل‌های چربی جیره به فرم غنی از C16 (عموماً 90-80%) در صنعت گاوشیری رایج است.

    در مطالعات دانشگاه Laval University در کانادا تأثیر مصرف مکمل‌های غنی از  C16 به میزان 2% ماده خشک جیره، در گاوهای اوایل دوره شیردهی 2 یا 3 مرتبه دوشش در روز ارزیابی شد.

    مکمل‌سازی با C16 تولید شیر را از 46.2 به 48 کیلوگرم در روز و چربی شیر را از 3.77 به 4.03% افزایش داد. سه مرتبه دوشش در روز تولید شیر را 3 کیلوگرم در روز افزایش داد، اگرچه چربی شیر 0.12% کاهش داشت.

    با این‌حال تولید چربی و پروتئین شیر با افزایش نوبت شیردوشی افزایش یافت.

    در تحقیقی دیگر Michigan State University اثر مکمل غنی از C16 در تلیسه‌ها از گوساله‌زایی تا روز 23 شیردهی بررسی کردند. افزایش معنی‌دار چربی شیر در هفته دوم (0.36%+) و هفته سوم (0.37%+) گزارش شد. تأثیر معنی‌دار بر ماده خشک مصرفی یا تولید شیر در طی این آزمایش گزارش نشد.

    محققین University of Florida و University of Utah با استفاده از مطالعات In Vitro گزارش کردند که اسیدهای چرب غیراشباع قابلیت هضم فیبر، غلظت استات و اسیدهای چرب فرار شکمبه را کاهش می‌دهد.

    افزودن C16 قابلیت هضم فیبر و غلظت کل اسیدهای چرب فرار را افزایش داد که نشان‌دهنده اثرات مفید روی تخمیر شکمبه توسط مکمل‌سازی با این نوع محصولات است.

    اولئیک اسید

    اخیراً تأثیر اولئیک اسید بر افزایش تقسیم موادمغذی به سمت چربی بدن ثابت شد.

    محققین Michigan State University نشان دادند که افزایش تقسیم انرژی به چربی بدن منجر به افزایش تأمین اولئیک اسید تا حدی به واسطه افزایش انسولین پلاسما شد. در مطالعات بیشتر، نشان دادند که اولئیک اسید موبیلیزاسیون ذخایر چربی بدن و تحریک لیپوژنز را کاهش می‌دهد.

    در اوایل دوره شیردهی مصرف اولئیک اسید به‌منظور به حداقل رساندن از دست دادن چربی بدن و اثرات منفی پی در پی آن بر سلامتی و تولیدمثل مفید خواهد بود. چربی‌های کلسیمی قابلیت هضم ماده خشک، فیبر و چربی کل خوراک را نسبت به اولئیک اسید محافظت نشده در شکمبه بهبود داد.

    در اوایل دوره شیردهی از اسیدهای چرب کلسیمی برای رساندن اسیدهای چرب ضروری به روده باریک، جلوگیری از اثرات منفی روغن‌های محافظت نشده در شکمبه بر قابلیت هضم فیبر و بازدهی خوراک می‌توان استفاده کرد. چربی‌های کلسیمی مؤثرترین روش برای رساندن اسید اولئیک از طریق شکمبه به روده باریک، هضم و استفاده در فرایندهای بیولوژیکی هستند.

    اسیدهای چرب خوراک و شیر

    تأثیرات نوع مکمل چربی بر کیفیت محصولات لبنی تولیدی مورد توجه کارخانجات قرار گرفت.

    مکمل‌سازی جیره با مکمل چربی غنی از  C16 منجر به افزایش سختی کره شد، درحالی‌که اسیدهای چرب کلسیمی (حاوی اسیداولئیک با نقطه ذوب پایین) سختی کره را کاهش می‌دهد.

    همچنین در مطالعات بیشتر این گروه، افزایش سطوح مکمل غنی از C16 بین 0 تا 2% ماده خشک جیره منجر به افزایش خطی در سختی کره شد.

    تحقیقات قابلیت هضم چربی

    طی تحقیق در دانشگاه Michigan State University با افزایش محتوی دانه کتان کامل در جیره، قابلیت هضم NDF کاهش و قابلیت هضم چربی کل افزایش یافت.

    تولید چربی و پروتئین شیر با افزایش دانه کتان افزایش یافت، ولی اثری بر تولید شیر نداشت. در مطالعات دیگر Penn State University افزایش غلظت دانه کتان کامل جیره در رنج 0 تا 9.9 % دفع دانه‌های هضم نشده در مدفوع را افزایش داد.

    به‌طور میانگین 2.3% دانه‌های مصرفی، غیرقابل هضم بوده و در مدفوع مشاهده شد. دانشگاه Penn State University گزارش کرد، مکمل چربی با استئاریک اسید C18 بالا (یعنی 55%) (با 36% C16) رنج 0 تا 3% ماده خشک جیره تأثیر سودمندی بر تولید شیر یا چربی شیر نداشت.

    نویسنده Richard Kirkland

    ترجمه سحر کریمی