برچسب: شکمبه

  • مقابله با چالش‌های تنش گرمایی در شرایط مختلف با استفاده از مخمر زنده

    مقابله با چالش‌های تنش گرمایی در شرایط مختلف با استفاده از مخمر زنده

    [vc_row][vc_column][vc_column_text]

    لهستان و تایوان: دو آب و هوای متفاوت، چالش استرس گرمایی یکسان

    هر ساله در سرتاسر جهان رکوردهای دمایی جدیدی به دست می آید که اوج گرمای قابل توجه و تابستان‌های طولانی را در بر می‌گیرد.

    نشخوارکنندگان به دماهای بالا حساس هستند، زیرا شکمبه آن‌ها در حین تخمیر مقدار زیادی گرما تولید می‌کند. آستانه شاخص دما-رطوبت THI مورد تایید محققین برای گاوهای شیری، 68 است (Burgos and Collier. 2013). بالاتر از آستانه 68 THI (که مربوط به تنش گرمایی متوسط تا شدید است)، افت عملکرد شکمبه و مصرف خوراک دیده شد که با کاهش فراهمی انرژی بر عملکرد گاوهای شیری تأثیر منفی گذاشته و به دنبال آن تولید شیر و ترکیبات شیر کاهش می‌یابد. کاهش شیر هم با شدت استرس گرمایی و هم با مدت قرار گرفتن در معرض آن مرتبط است.

    با این حال، مطالعات نشان می‌دهد که تاثیرات منفی استرس گرمایی بر عملکرد گاوهای شیری از شاخص دما-رطوبت (THI) 62 شروع می‌شود. Bourraoui و همکاران، 2002 کاهش بیشتری در تولید شیر، چربی و پروتئین در مناطق مدیترانه‌ای گزارش کردند.

    مخمر زنده  می‌تواند به مقابله با چالش‌های استرس گرمایی در شرایط مختلف کمک کند.

    نشخوارکنندگان ممکن است در هر منطقه از تنش گرمایی رنج ببرند و صرفاً مختص به مناطق با دمای بسیار بالا نیست. به عنوان مثال، آستانه 68 THI (تنش گرمایی متوسط) می‌تواند با دمای 21.7 درجه سانتی‌گراد و رطوبت 55 درصد ایجاد شود.

    مخمر زنده مخصوص شکمبه Saccharomyces cerevisiae CNCM I-1077 (LEVUCELL SC) می‌تواند به محدود کردن افت تولید در طول دوره‌های تنش گرمایی کمک کند. در سال 2021، دو آزمایش در مورد تاثیر استفاده از مخمر زنده در شرایط تنش گرمایی بر عملکرد گاوشیری انجام شد. در این آزمایش دو گروه گاوهای تغذیه شده با مخمر زنده و گروه‌ کنترل را در دو منطقه مختلف جهان مقایسه کردند: یکی در دو مزرعه لهستان، با یک دوره تنش گرمایی متوسط به مدت 82 روز و دیگری در تایوان، با استرس گرمایی متوسط و شدید مداوم به مدت 48 روز انجام شد.

    بهبود PH شکمبه

    در هر دو آزمایش، زمانی‌که مخمر زنده مختص شکمبه به جیره افزوده شد، pH شکمبه به صورت عددی افزایش یافت.

    برای گاوها در لهستان، میانگین pH نگاری با 0.17+، از 6.06 به 6.23 بهبود یافت.

    در تایوان نیز بهبود با نتیجه 0.06+ از 5.84 به 5.91 گزارش شد.

    گاوهای با pH شکمبه بالاتر، کمتر در معرض اسیدوز تحت حاد شکمبه (SARA) قرار می‌گیرند و بنابراین سلامت شکمبه بهتری دارند و به حفظ مصرف خوراک در دوره‌های استرس کمک می‌کنند.

    حفظ تولید شیر

    لازم به تاکید است در هر دو آزمایش، تولید شیر بهبود یافت.

    بهبود تولید شیر در هر دو مزرعه در لهستان به طور میانگین روزانه 0.65+ کیلوگرم به ازای هر راس و در تایوان 1.17+ کیلوگرم روزانه به ازای هر راس گزارش شد.

    شکل 1: میزان تولید شیر در لهستان و تایوان، 2021

    نشانه‌های قابل مشاهده سلامت در شرایط ثابت استرس گرمایی متوسط و شدید

    در تایوان، تحت شرایط استرس گرمایی، گروه مصرف کننده مخمر زنده سلامت کلی را نشان دادند. شاخص اول، فعالیت نشخوار، نشانه قابل رویت از سلامت و آسایش دام، 40٪ افزایش یافت. شاخص دوم، تعداد گاوهای با امتیاز وضعیت بدنی مناسب به میزان 22% بهبود یافت که در مجموع تأثیر بلندمدت مثبتی بر باروری داشت.

    جمع آوری داده‌های تنش گرمایی در سراسر جهان

    “گله شما تا چه میزان درگیر تاثیرات منفی استرس گرمایی می‌شود؟”

    درگیری با تنش گرمایی صرفاً مختص به مناطق با دمای بسیار بالا نیست و ممکن است بسته به دما و رطوبت شدت متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، آستانه 68 THI (تنش گرمایی متوسط) می‌تواند با دمای 21.7 درجه سانتی‌گراد و رطوبت 55 درصد ایجاد شود.

    منبع

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

  • نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN)

    نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN)

    استفاده از نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN) در جهت کاهش انتشار نیتروژن از مزارع گاوشیری

    تحقیقات اخیر نشان داد که نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN) معمولاً برای بررسی بهره‌وری نیتروژن خوراک و همچنین به منظور کمک به کاهش انتشار نیتروژن از سطح مزارع گاوشیری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    مدیریت نیتروژن به دو دلیل برای دامداران حائز اهمیت است:

    سودآوری و کاهش آلودگی.

    همزمان با بهبود بازدهی مصرف نیتروژن (حداکثر استفاده گاوها از پروتئین خوراک برای تولید شیر، نه کود)، سودآوری معمولاً بهبود می‌یابد. به همین ترتیب، خروج نیتروژن در مدفوع و دفع آن به محیط زیست کاهش می‌یابد.

    اما گاوها صرفاً 25 تا 35 درصد از نیتروژن پروتئین مصرفی را استفاده می‌کنند، نیتروژن استفاده نشده به صورت نیتروژن اوره‌ای ادرار (UUN) در ادرار و مدفوع دفع می‌شود.

    شکل 1: با افزایش پروتئین خام اضافی جیره، نیتروژن در خون، شیر و ادرار افزایش می‌یابد.

    نیتروژن اوره‌ای ادرار UUN به ترکیبات مختلفی از جمله آمونیاک (NH3) و اکسید نیتروژن (N2O) تبدیل می‌شود که قوی‌ترین گاز گلخانه‌ای حاصل از کشاورزی است.

     مرکز تحقیقات علوفه دام ایالات متحده (USDFRC)

    محققان در مرکز تحقیقات علوفه دام ایالات متحده (USDFRC) سرنوشت نیتروژن را در مزارع گاوشیری از زوایای مختلفی از جمله پروتئین موجود در علوفه، نیاز غذایی نیتروژن پروتئینی گاوهای شیری، نحوه هضم غذا توسط میکروارگانیسم‌های شکمبه، تغییرات در ترکیبات شیمی کود با جیره‌های مختلف، مدیریت دپوی کود و اندازه‌گیری نیتروژن در محیط بررسی کردند. رابطه قابل توجهی بین نیتروژن پروتئینی جیره، دفع نیتروژن و سرنوشت نیتروژن خروجی به محیط زیست بیان کردند. همچنین USDFRC و سایر مراکز تحقیقات رابطه قابل پیش‌بینی بین ورودی نیتروژن از خوراک و خروج آن به محیط گزارش کردند.

    به طوری‌که می‌توان از MUN برای اندازه‌گیری تبدیل نیتروژن خوراک به شیر و همچنین موفقیت فارم در کاهش ورود نیتروژن به محیط استفاده کرد (شکل 1).

    سرنوشت پروتئین خام خوراک

    همانطور که در شکل 2 مشخص است، پروتئین خام موجود در خوراک از زمان ورود به شکمبه سه مسیر متفاوت طی می‌کند.

    شکل 2: مسیر پروتئین خام جیره

    مقداری از آن توسط میکروب‌های شکمبه هضم می‌شود و جمعیت میکروبی را افزایش می‌دهد. پس از عبور از شکمبه، هضم و جذب می‌شوند و به منبع عالی از پروتئین مصرفی گاو برای تولید شیر، حفظ بدن و تولیدمثل تبدیل می‌شود.

    مقداری از پروتئین خام از شکمبه “عبور” می‌کند و به طور مستقیم توسط گاو برای اهداف مشابه استفاده می‌شود. پروتئین اضافی، پس از هضم و جذب از روده کوچک، به کبد رسیده و به نیتروژن اوره خون (BUN) تبدیل می‌شود. اوره به سرعت در سراسر مایعات بدن، از جمله شیر و ادرار، به تعادل می‌رسد، بنابراین غلظت MUN و نیتروژن اوره ادرار (UUN) منعکس کننده غلظت BUN است. از آنجایی که نمونه‌های شیر راحت‌تر از خون یا ادرار به دست می‌آیند، MUN به استاندارد صنعتی برای اندازه‌گیری کارایی مصرف نیتروژن خوراک تبدیل شد

    سطوح MUN کمتر یا مساوی 12 میلی‌گرم در دسی‌لیتر (100 میلی‌گرم در دسی‌لیتر = 0.10 درصد وزنی حجمی) منعکس کننده نیتروژن کافی خوراک برای گاو پرتولید می‌باشد.

    جدیدترین مطالعات MUN به منظور ارزیابی روابط بین پروتئین خام جیره، خروج اوره در شیر (MUN) و ادرار (UUN)، و دفع نیتروژن در شیر طراحی شده است.

     

     

     

    نتایج داده‌ها

    داده‌های تحقیقات انجام شده بر گله گاوهای شیری ویسکانسین بررسی شد و نتایج به صورت زیر بود:

    1. حدود نیمی از گاوهای شیری ویسکانسین بیش از نیاز پروتئین خام دریافت می‌کنند (جدول 1). عمدتاً این اتفاق در مزارعی که گاوها با جیره یکسان تغذیه می‌شوند یا مزارعی که  کیفیت و مدیریت خوراک متنوع است رخ می‌دهد.
    2. رابطه مثبت بسیار معنی‌داری بین نیتروژن جیره، نیتروژن اوره‌ای شیر MUN، نیتروژن اوره‌ای ادرار UUN و انتشار گسترده نیتروژن مشخص شد. این نشان می دهد که استفاده گسترده از MUN به عنوان یک ابزار مدیریت نیتروژن ممکن است نه تنها کارایی مصرف نیتروژن در جیره را افزایش دهد و هزینه‌های تولید شیر را کاهش دهد، بلکه باعث کاهش اثرات منفی انتشار نیتروژن نیز می‌شود.
    3. در محدوده 16 تا 10 میلی‌گرم در دسی لیتر، هر 1 میلی‌گرم در دسی‌لیتر کاهش MUN منجر به کاهش دفع روزانه 6/16 گرم UUN به ازای هر راس شد.

    در نتیجه منجر به کاهش حدود 7٪ تا 12٪ آمونیاک و اکسید نیتروژن می‌شود.

    شکل 3: سطوح MUN و نیتروژن جیره

    در نتیجه، لازم است با توجه به بالا بودن قیمت پروتئین جیره، میزان پروتئین خام مصرفی در حد کافی تأمین شود.

    تا علاوه بر صرفه جویی در هزینه اضافی (تامین پروتئین، دفع مازاد آن)، از دفع نیتروژن به محیط و آلودگی‌های زیست محیطی پیشگیری شود.

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • تأثیرات فراورده های تخمیری ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد گاوهای شیری دوره قبل از زایش

    تأثیرات فراورده های تخمیری ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد گاوهای شیری دوره قبل از زایش

    تأثیرات فراورده های تخمیری ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد گاوهای شیری دوره قبل از زایش

    (بیشتر…)

  • تاثیر سطح کنستانتره در دوره انتقال بر عملکرد و کیفیت پرزهای پاپیلای شکمبه در گاوهای شیری

    تاثیر سطح کنستانتره در دوره انتقال بر عملکرد و کیفیت پرزهای پاپیلای شکمبه در گاوهای شیری

    تاثیر سطح کنستانتره در دوره انتقال بر عملکرد و کیفیت پرزهای پاپیلای شکمبه در گاوهای شیری:


    جذب اسید چرب فرار (VFA) توسط شکمبه بستگی به عوامل متعددی از جمله pH شکمبه، غلظت VFA، نوع VFA و سطح پاپیلای شکمبه دارد.جذب و انتشار و انتقال پروتئین توسط مکانیسم های متفاوتی رخ می دهد که شامل طیف وسیعی از مکانیسم های وابسته به بی کربنات ها، انتقال منوکربوهیدرات ها و کانال های آنیونی می باشد. بیشتر VFA جذب شده، توسط خون به شکمبه برگشت داده می شود و توسط بافت اپیتلیوم شکمبه متابولیزه می شود.افزایش مصرف خوراک قابل تخمیر در شکمبه موجب افزایش اسید چرب فرار می شود که این امر موجب افزایش ظرفیت شکمبه و افزایش جذب اسید چرب از شکمبه می شود.

     

    این موضوع نیازمند هماهنگی بافت اپیتلیوم شکمبه از جمله انطباق سطح مولکولی آن می باشد که این امر اجازه می دهد تا موجب افزایش عملکرد شکمبه و فعالیت های فیزیولوژیکی آن شود. تنظیم ژنهای حامل در طی دوره انتقال در شکمبه نشخوارکنندگان در طی تحقیقات متعددی گزارش شده است، اما تغییرات در میان ژن ها با اسید چرب فرار، متابولیسم و میزان پراکندگی آن در بافت اپیتلیوم شکمبه مرتبط می باشد. متاسفانه، تنها تعداد کمی از مطالعات در محیط in vivo با میزان جذب VFA در سطح پاپیلا ی شکمبه همخوانی دارند که این موضوع رابطه بین بیان ژن و تغییرات ظرفیت جذب و متابولیسم VFA را ناشناخته باقی گذاشته اند.

    پرز شکمبه گاو شیری

    علاوه بر این، مطالعات اندکی تغییرات میان پروتئین و سطح بیان ژن mRNA و طرز عملکرد آنرا بیان کرده اند.بنابراین هنوز هم تغییرات مورفولوژی و عملکرد شکمبه و تغییرات مرتبط با بیان ژن در پاسخ به جیره تغذیه شده مبهم می باشد. هدف از این مطالعه آزمودن این فرضیه می باشد که طول و سطح پرز پاپیلای شکمبه و میزان جذب VFA پس از زایمان توسط افزایش میزان کنستانتره افزایش میابد یا خیر.

    نتایج بررسی

    نتایج بررسی و آزمایشات ما نشان دادند که بعد از زایمان، FOM روزانه افزایش میابد و VFA بیشتری بعد از زایمان همزمان با افزایش سطح پاپیلای شکمبه و افزایش نرخ جذب VFA می باشد. نتایج این تحقیق نشان دادندکه سطح پاپیلای شکمبه هنگامی که گاوهای شیری در طول دوره خشکی در جیره خود کنستانتره مصرف کرده اند نسبت به گاوهایی که در این دوران کنستانتره مصرف نکرده اند، افزایش قابل توجهی داشته اند، که این امر موجب شده بود که شکمبه دامها در دوره بعد از زایمان که میزان کنستانتره جیره افزایش پیدا می کند بتواند سریعتر خود را با آن تطبیق دهند.

    همچنین نتایج نشان دادند که پروتئین و ژن درگیر با جذب و متابولیسم VFA در بافت اپیتلیوم شکمبه وقتی که میزان کنستانتره روزانه، VFA و میزان جذب VFA افزایش دارد، افزایش میابد. همچنین طول و سطح پرز پاپیلای شکمبه و میزان جذب VFA پس از زایمان توسط افزایش کنستانتره جیره افزایش یافته بود.

    By: K. Dieho, J. van Baal, L. Kruijt, A. Bannink, J. T. Schonewille, D. Carreño, W. H. Hendriks and J. Dijkstra, American Dairy Science Association, 2017

  • مدفوع آئینه شکمبه

    مدفوع آئینه شکمبه

    مدفوع آئینه شکمبه

    مدفوع نشان دهنده وضعیت و عملکرد شکمبه و روده می باشد. گاوهای سالم مدفوع توده ای دارند.

    مصرف RDP بیش از اندازه سبب شل شدن مدفوع در همه گروه ها می گردد. پس در هنگام استفاده از پروتئین محلول بالا باید جیره را بالانس کرد تا از افت تولید جلوگیری کرد.

    گاوهایی که درگیر اسیدوز هستند مدفوع یکنواخت ندارند بخشی از مدفوع ها در بهاربند شل، برخی سفت و برخی معمولی هستند.

    گاوهایی که درگیر اسیدوز هستند مدفوعشان براق (حاوی موکوس)، دارای حباب، شل، و دارای قطعات علوفه و غلات است.

    عدم فعالیت مناسب میکروب های شکمبه، نبود مقدار مناسب پروتئین قابل تجزیه و عدم هم زمانی پروتئین و انرژی برای میکروب های شکمبه، سرعت عبور بالا در شکمبه در نتیجه نبود مت مناسب شکمبه سبب افزایش بروز اسیدوز میگردد.

    باز هم تکرار میشود که مدفوع شل میتواند در نتیجه مصرف بالای RDP در جیره باشد (نمونه بارز این امر با مصرف یونجه تازه و سیلو تازه قابل مشاهده است).

    اگر در وضعیتی هستید که با مدفوع نامناسب تولید خوبی دارید می توانید با مدیریت مدفوع وضعتی بهتری داشته باشید. چه بسا با کاهش مصرف خوراک همان مقدار شیر را تولید کنید که در نتیجه بازده خوراک بهبود میابد.

    بهترین حالت مدفوع:

    مدفوع گاوهای پر تولید باید به صورت خمیر اصلاح باشد و از لحاظ قوام مانند فرنی باشد که دارای 3-6 حلقه و ارتفاع حدود 4 سانتی متر باشد. که وسط آن حفره ای است. و قطعات خوراک بزرگتر از 0.64 سانتی متر در آن نباشد.

    مدفوع اسیدوزی:

    مدفوع گاوهای اسیدوزی شل، براق، دارای حباب، و قطعات فیبر و غلات است.

    مهمترین شاخص در بهاربند اسیدوزی یکنواخت نبودن شکل مدفوع است که این امر نکته کلیدی تشخیص بروز اسیدوز در بهاربند و یا مصرف پروتئین محلول بالاست.

    برای مثال گاوی دوشنبه وضعیت خوراک و مدفوع مطلوبی دارد.

    سه شنبه درگیر اسیدوز می شود.

    چهارشنبه تا جمعه مدفوع شل دارد .

    به طور غریزی به علت مصرف فیبر بالا روز شنبه مدفوع سفت دارد.

    وجود حباب در مدفوع: در نتیجه عبور ذرات خوراک از تخمیر شکمبه و تخمیر در روده بزرگ و درنتیجه تولید گاز در روده بزرگ در مدفوع حباب وجود دارد.

    چرا مدفوع اسیدوزی شل است: وقتی اسیدوز ر میدهد بخشی از اسید لاکتیک از شکمبه فرار میکند و به روده میرسد و در نتیجه تخمیر در انتهای دستگاه گوارش نیز اسید تولید میشود که برای خنثی کردن این اسید ها روده آب جذب میکند که در  نتیجه مدفوع شل میشود.

    چرا مدفوع اسیدوزی دارای موکوس است: به علت تخمیر و تولید اسید در روده بزرگ بافت روده آسیب میبیند برای محافظت از اسید تولید شده روده موکوس ترشح میکند که این موکوس با مدفوع دفع و سبب براق شدن مدفوع میشود.

    وجود غلات در مدفوع: میتواند به علت عدم توانایی میکروب ها برای هضم در شکمبه باشد. که این امر در نتیجه عدم همزمانی پروتئین قابل تجزیه و کربوهیدرات باشد. سرعت بالای عبور از شکمبه نیز در این امر تاثیر گذار است. توجه به تامین نشاسته با توجه به سرعت تخمیر مناسب و انتخاب توری مناسب در آسیاب بسیار دارای اهمیت است. نسبت جو و ذرت نیز در کاهش وجود غلات قابل مشاهده و یا نشاسته در مدفوع تاثیر گذار است.

  • تاثیر مخمر ساکرومایسز سرویزیه سویه (CNCM-1077, Levucell SC20 (r) SC, Lallemand ) بر روی PH شکمبه و تخمیر میکروبی در گاوهای شیری

    تاثیر مخمر ساکرومایسز سرویزیه سویه (CNCM-1077, Levucell SC20 (r) SC, Lallemand ) بر روی PH شکمبه و تخمیر میکروبی در گاوهای شیری

    تاثیر مخمر ساکرومایسز سرویزیه سویه (CNCM-1077, Levucell SC20 (r) SC, Lallemand ) بر روی PH شکمبه و تخمیر میکروبی در گاوهای شیری

     

    این آزمایش با تعداد 8 راس گاو شیری که در شکمبه فیستوله گذاری شده بودند در دو گروه آزمایشی (گروه کنترل و تغذیه شده با مخمر ساکرومایسز سرویزیه) بر روی تخمیر شکمبه انجام شد.

    گاوهای هلشتاین گروه آزمایشی با مخمر ساکرومایسز سرویزیه به مقدار 0.5 g/hd/d تغذیه شدند و گروه دیگر حاوی جیره گروه شاهد بدون مکمل بودند.

    جیره دامها متشکل از 60 درصد علوفه و 40 درصد کنسانتره (بر اساس ماده خشک) بود که یک بار در روز به دو گروه گاوهای شیری در سراسر آزمایش داده شد.

    pH شکمبه به طور مداوم در هر 22 دقیقه با استفاده از یک نمونه pH که در کیسه ای در شکمبه به مدت 6 روز قرار داده شده بود اندازه گیری شد و اطلاعات آن با استفاده از آنالیز و با اندازه گیری های مکرر انجام شد.

    میانگین pH شکمبه (P < 0.05) افزایش داشت در گروه مکمل مخمری (6.53 ± 0.07) در مقایسه با گروه کنترل (6.32 ± 0.07).

    میانگین حداکثر و حداقل pH شکمبه نیز بیشتر بود (P < 0.05) در گروه استفاده کننده مخمر (7.01 ± 0.09 and 5.97 ± 0.08, respectively) در مقایسه با گروه غیر مخمری (7.01 ± 0.09 and 5.97 ± 0.08, respectively)

    زمان اسیدوز تحت حاد ( pH کمتر از 5.6 ) کمتر شده بود (P < 0.05) با استفاده از جیره حاوی مخمر زنده در مقایسه با گروه شاهد. تفاوتی در غلظت آمونیاک در گروههای درمانی مشاهده نشد (mean = 14.0 ± 1.2 mg/dL).

    مقدار خوراک گاوهای شیری با مخمر خشک فعال در این آزمایش افزایش یافته بود در مقدار PH پایین، متوسط و بالا ( از طریق متابولیسم باکتریهای مصرف کننده اسید لاکتیک و کاهش سطح اسید لاکتیک شکمبه)، همچنین زمان اسیدوز تحت حاد با استفاده از مخمر زنده از خود کاهش نشان داد در مقایسه با گروه کنترل.

     

    Authors: M. Thrune, A. Bach, M. Ruiz-Moreno, M.D. Stern, J.G. Linn