برچسب: تغذیه گوساله

  • تاثیر تولید آغوز بر نیازهای غذایی گاوشیری براساس 2021 NASEM

    تاثیر تولید آغوز بر نیازهای غذایی گاوشیری براساس 2021 NASEM

    تاثیر تولید آغوز بر نیازهای غذایی گاوشیری براساس 2021 NASEM

    میانگین تولید آغوز

    سنتز آغوز در اولین دوشش حدود 4 کیلوگرم (برای اولین شیردهی) تا 8 کیلوگرم (برای گاوهای مسن‌تر) است و در اولین روز 8 تا 14 کیلوگرم برای گاوهای شیری هلشتاین دامنه دارد. این عدد در اولین دوشش در جرسی‌ها حدود 4 کیلوگرم است ولی فصل تاثیر زیادی (حدود 2/5 کیلوگرم در زمستان و 6 کیلوگرم در تابستان) دارد.

    میانگین غلظت برخی مواد مغذی مهم در آغوز در جدول زیر نشان داده شد.

    a مقدار داخل پرانتز مرتبط با گاو جرسی می‌باشد. b مقدار پایین نشان دهنده آغوز در زمان استفاده از سلنیوم غیر آلی و مقدار بالاتر در زمان استفاده از مخمر سلنیوم

    با فرض تولید 10 کیلوگرم آغوز، به طور میانگین یک گاو هلشتاین 14 مگاکالری انرژی بر طبق جدول بالا،  1.35 کیلوگرم پروتئین، 21 گرم کلسیم، 30 میلی‌گرم رتینول و 60 میلی‌گرم توکوفرول را در آغوز اولین روز پس از زایش ترشح می‌کند.

    غلظت مواد مغذی

    ترشح رتینول و توکوفرول به داخل آغوز به روشنی وضعیت ویتامین A و E گاو را تحت تاثیر قرار می‌دهد. غلظت‌های پلاسمایی رتینول و توکوفرول به طور ناگهانی حدود 1 هفته پیش از زایش کاهش پیدا میکند که بخش زیادی از آن کاهش به دلیل انتقال به آغوز است. افزایش ویتامین E مصرفی از 1000 واحد بین المللی در روز به 4000 واحد در روز (طی 2 هفته پایانی ابستنی) از کاهش غلظت توکوفرول پلاسما پیشگیری کرد و ورم پستان درمانگاهی را کاهش داد.

    خوراندن روزانه 2000 واحد بین المللی ویتامین E در هر روز طی 2 هفته پایانی آبستنی از کاهش غلظت توکوفرول پلاسما پیرامون زایش را کم کرد و شمار سلول‌های پیکری را کاهش داد.

    با فرض اینکه تولید آغوز در اولین روز پس از زایش 10 کیلوگرم باشد، یک گاو حدود 100 هزار واحد بین المللی ویتامین A (30 میلی‌گرم) و حدود 135 واحد بین المللی ویتامین E (50 میلی‌گرم آلفاتوکوفرول) از طریق آغوز در اولین روز پس از زایش از دست خواهد داد.

    برگرفته از کتاب نیازهای غذایی گاوهای شیری (ترجمه: دکتر علی نیکخواه و دکتر حمید امانلو)

  • میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری موثر بر عملکرد

    میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری موثر بر عملکرد

    میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری موثر بر عملکرد

    طبق نتایج مطالعات متعددی که صورت گرفته است، میانگین افزایش وزن روزانه قبل از شیرگیری (ADG) تاثیر قابل توجهی بر عملکرد شیردهی تلیسه‌ها دارد.

    • تحقیقات Cornell در سال 2012 نشان داد که به ازای هر 454 گرم افزایش وزن روزانه بیشتر، 498 کیلوگرم شیر بیشتر در اولین دوره شیردهی و 1034 کیلوگرم شیر بیشتر در سه دوره شیردهی اول انتظار می‌رود. این اثر خطی بود، به این معنی که هر چه ADG در دوره قبل از شیرگیری بیشتر باشد، حیوان بازده بیشتری دارد.
    •  نتایج تحقیقی دیگر در سال 2016، به ازای هر 454 گرم افزایش وزن بیشتر قبل از شیرگیری، 648 کیلوگرم شیر بیشتر در اولین دوره شیردهی نشان داد. جالب اینجاست که این تحقیقات نشان داد که این اثر در مورد تولید کل چربی و پروتئین شیر نیز صادق است.
    • هر 100 گرم ADG پیش از شیرگیری با 85 تا 111.3 کیلوگرم شیر بیشتر در طول اولین شیردهی همراه بود (Soberon et al., 2012).

    نحوه به حداکثر رساندن میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری

    • به طور کلی، استرس گوساله را تا حد امکان محدود و رشد را تحریک کنید.
    • حذف عواملی که باعث می‌شود انرژی از رشد منحرف شود،
    • و استفاده از مکمل‌های ویتامینی پروبیوتیکی جهت بهبود رشد،

    متاآنالیزی توسط گلسینگر و همکاران (2016) نشان داد که ADG قبل از شیرگیری (8 هفتگی) رابطه مثبتی با تولید شیر اولین دوره شیردهی دارد که تحت تاثیر چند عامل کنترل می‌شود.

    مکمل ویتامینی پروبیوتیکی

    مصرف ویتامین‌ها و الکترولیت‌ها برای تقویت سیستم ایمنی، بهبود رشد و افزایش وزن بدن اهمیت دارد. این مکمل‌ها سبب افزایش رشد استخوان ها و بزرگ شدن جثه گوساله می‌شوند. رشد جثه گوساله هرچه زودتر و در سنین کمتر آغاز شود، تلیسه در سن کمتری به وزن مناسب برای تلقیح و آبستنی می‌رسد و نخستین دوره شیردهی خود را آغاز می‌کند.

    مصرف آغوز

    مصرف کافی آغوز و ایمونوگلوبولین‌ها نه تنها بر سلامت گوساله بلکه بر سرعت رشد بعدی و بهره‌وری آینده آن نیز تأثیر می‌گذارد (Nocek و همکاران، 1984؛ DeNise و همکاران، 1989). تاثیرگذارترین عامل در زندگی گوساله‌ها که ADG، سلامت و عملکرد مادام العمر را پیش‌بینی می‌کند، مدیریت آغوز است. تغذیه با مقدار صحیح آغوز با کیفیت (دارای حداقل 50 گرم IgG در هر لیتر) مناسب و در زمان مناسب مهمترین کاری است که می‌توانید برای یک گوساله انجام دهید.

    مصرف استارتر

    مصرف استارتر گوساله قبل از شیرگیری با میزان افزایش وزن روزانه در روزهای پس از شیرگیری ارتباط نزدیکی دارد (Stamey et al., 2012). ماده خشک مصرفی استارتر گوساله در 8 هفته اول نیز عملکرد اولین شیردهی را بهبود بخشید. خوراک مصرفی در زمان از شیرگیری رابطه مثبتی با تولید در اولین دوره شیردهی دارد (Heinrichs and Heinrichs, 2011). با استفاده از برنامه مناسب شیردهی و مصرف استارتر (3 روز متوالی به میزان 1500 گرم) می‌توانید گوساله‌ها را در سن 60 روزگی با وزن مناسب (2 برابر وزن تولد) از شیر گرفته و به دنبال آن بهترین نتایج را در پرورش تلیسه خواهید گرفت.

    جمع بندی

    در کل بهبود ADG قبل از شیرگیری با تولید بیشتر شیر در اولین دوره شیردهی همراه است. از جمله عوامل تاثیرگذار در بهبود افزایش وزن گوساله، می‌توان به مدیریت آغوز، پیش‌گیری و درمان به موقع اسهال و استفاده از استارتر با کیفیت اشاره کرد.

    براساس این مطالعه وزن بدن گوساله و ADG در هفته‌های 6 و 8 اثرات مثبت قابل توجهی بر تولید شیر، چربی و پروتئین کل 305 روز اول شیردهی دارد. روند جلو افتادگی آبستنی و تولید شیر، تا پایان عمر اقتصادی گوساله ادامه دارد و میانگین تولید شیر به ازای هر گاو در گله را افزایش می‌دهد.

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • سيستم­‌های اسکور بندی بالينی در گوساله­‌های نوزاد

    سيستم­‌های اسکور بندی بالينی در گوساله­‌های نوزاد

    [vc_row][vc_column][vc_column_text]

    سيستم­‌های اسکور بندی بالينی در گوساله­‌های نوزاد

    • مقدمه‌

    اسکور بالینی (Clinical scores) يکی از موارد مهم در مدیریت پرورش گوساله‌­ی نوزاد (در آغاز تولد و هفته‌های نخست پس از تولد) است. اسکورهای بالینی برای ارزیابی زنده‌­مانی گوساله­‌ی نوزاد و تشخیص و نظارت بر اسهال و بیماری‌های تنفسی گوساله استفاده می‌شود. اين اسکورها به دامپزشکان و دامپروران کمک می‌کند تا گوساله‌هایی را که نیاز به کمک دامپزشکی دارند، به‌سرعت شناسايی کنند. اسکورهای بالینی درواقع اعدادی هستند که به يک گوساله داده می‌شوند تا همبستگی ميان احتمال بروز بيماری (اسهال يا بيماری­‌های تنفسی) و ويژگي­های ظاهری گوساله را برقرار نمايند و به دامپزشک کمک می‌کند تا گوساله‌هایی را که نیاز به کمک دامپزشکی دارند، شناسایی کند.

    نرخ گزارش شده­‌ی مرگ‌ومیر گوساله در کشورهای اروپایی از 3.87 تا 7 درصد متغیر است و بیشترین خطر مرگ در طول 4 هفته‌­ی نخست زندگی رخ می‌دهد.

    مرگ و میر گوساله

    مرگ‌ومیر گوساله در این دوره را می‌توان به دو بخش دسته‌­بندی کرد:

    • مرگ‌ومیر پری­ناتال (Perinatal): مرده زایی پس از 260 روز بارداری تا 48 ساعت پس از تولد؛
    • مرگ‌ومیر نوزادان (Neonatal mortality): مرگ گوساله­ بین 3 تا 30 روزگی پس از تولد.

    گزارش‌­ها نشان داده‌­اند که دلايل اصلي مرگ‌ومیر پري­ناتال (يا مرده­‌زايی) در درجه­‌ی نخست، سخت­‌زايی و آسيب‌­های ناشی از آن (کمبود اکسیژن و ترومای حاصل از سخت‌­زايی)، و تا حد بسیار کمتری، مرگ درون­‌رحمی و خروج زودرس جفت (Placental expulsion) مي­‌باشد. اين در حالی است که اسهال و ذات‌الریه شایع‌ترین علل مرگ نوزادان پس از تولد هستند. بااین‌حال، در بیش­تر موارد، فاکتورهای چندعاملی (Multifactorial) سبب مرگ‌ومیر گوساله‌ها می‌­شوند. منظور از فاکتورهای چندعاملی، ترکیبی از عوامل مادری (Dam factors)، عوامل عفونی و مدیریت غیر بهینه است.

    خطر بروز مرگ‌ومیر پری­ناتال، طی سال­‌های اخیر افزایش یافته است. افزایش مرگ‌ومیر پری­ناتال در کشورهای پيشرفته موجب مشکلات زير شده است:

    • کاهش شمار گوساله‌ها به‌عنوان جایگزینی برای دام­‌های حذف شده (برای کشتار يا فروش)؛
    • کاهش کارايی توليد؛
    • به تأخیر انداختن پيشرفت ژنتيکی.

    درنتیجه، برنامه‌های مديريتی که مرگ‌ومیر در گوساله‌های نوزاد را به حداقل برسانند، برای دامپروران بسيار ارزشمند خواهند بود. يک ابزار ارزشمند برای این منظور، کاربرد سیستم‌های رتبه‌­بندی (Scoring system) است که دامداران و دامپزشکان را قادر می‌سازد تا یک رویکرد سیستماتیک در این زمینه درپیش گیرند. سیستم‌های رتبه‌­بندی، ابزاری برای ارزیابی عینی و بیان وضعیت بالینی و دسته‌­بندی گوساله­‌های بیمار هستند.

    • اسکورهای زنده­‌مانی (Viability Scores)

    2-1- اسکور آپگار (APGAR Score)

    در کشورهای پيشرفته، برنامه‌های مراقبت‌های پيش و پس از زایمان منجر به موفقیت بسیار بالایی برای پیش­گیری از مشکلات در نوزادان تازه متولدشده‌ی انسان شده است. بخشی از این موفقیت به دلیل الزام انجام روش­‌های استاندارد برای بررسی سلامت و زنده­‌مانی (با استفاده از رتبه‌­دهی یا اسکور) در عرض چند دقیقه‌­ی نخست پس از تولد نوزاد انسان است. در سال 1953 نخستين روش رتبه‌­دهی زنده­‌مانی نوزاد انسان، توسط پزشکی آمريکايی به نام ویرجینیا آپگار (Virginia Apgar) باهدف امکان ارزیابی همه­‌ی نوزادان انسان در سراسر جهان و تحت تمام شرایط بالینی ممکن، پيشنهاد و اجرا شد. این رتبه­‌بندی شامل پنج فراسنجه­‌ی زير بود:

    • ضربان قلب (Heart rate
    • تلاش تنفسی (Respiratory effort
    • تحریک‌پذیری انعکاسی يا رفلکسی (Reflex irritability
    • تونوس ماهيچه­‌ای (Muscle tone
    • رنگ (Color).

    هدف این رتبه­‌بندی، ارزیابی اختلالات يا ناپايداري‌­های هِمودینامیکی (Hemodynamic compromise or instability) در نوزاد انسان بود. دانش هِمودینامیک به دانشی گفته می­‌شود که در آن به بررسی دینامیک جریان خون (حرکت­‌شناسی خون) یعنی کاهش، افزایش یا توقف جریان خون در بافت‌­های گوناگون بدن پرداخته می­‌شود. دینامیک جریان خون ارتباط مستقیمی با سیستم قلبی – رگی، سیستم عصبی، سیستم ماهیچه‌­ای، سیستم تنفسی، سیستم هورمونی و … دارد؛ ازجمله ارزیابی­‌های هِمودینامیکی نوزاد می­‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • سیانوز (Cyanosis): کبودي پوست به دليل کمبود اکسيژن خون؛
    • هایپوپِرفیوژن (Hypoperfusion): کاهش يا اُفت جريان خون به يک بافت يا اندام؛
    • بردی­کاردی (Bradycardia): کاهش شمار ضربان قلب به زير حدِ بهنجار؛
    • هایپوتونی (Hypotonia): کاهش تونوس ماهيچه­‌هاي اسکلتی؛
    • توقف تنفسی یا آپنه (Respiratory depression, or apnea).
    • تدوین و گردآوری: دکتر محمد چمنی

    [/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][us_btn label=”دانلود فایل پی دی اف” link=”%7B%22url%22%3A%22https%3A%2F%2Fdamdarbartardairyfarm.com%2Fwp-content%2Fuploads%2F2024%2F01%2F%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C.pdf%22%2C%22target%22%3A%22_blank%22%7D” align=”center”][/vc_column][/vc_row]

  • ویتامین C در جیره‌ی گوساله

    ویتامین C در جیره‌ی گوساله

    ویتامین C در جیره‌ی گوساله

    مقدمه

    ویتامین C (اسید اسکوربیک) یک ویتامین محلول در آب است که نقش مهمی در بدن ایفا می‌کند. شاید هیچ کدام به اندازه خصوصیت آنتی اکسیدانی آن برای محافظت از سلول‌ها در برابر آسیب اکسیداتیو مهم نباشد. صدها ماده وجود دارد که به عنوان آنتی اکسیدان در بدن عمل می‌کنند. آشناترین آن‌ها ویتامین C، ویتامین E، بتاکاروتن و سایر کاروتنوئیدهای مرتبط به همراه مواد معدنی سلنیوم و منگنز هستند.

    گلوتاتیون، کوآنزیم Q10، اسید لیپوئیک، فلاونوئیدها، فنل‌ها، پلی فنول‌ها، فیتواستروژن‌ها و بسیاری دیگر به آن‌ها می‌پیوندند. بیشتر آن‌ها به طور طبیعی وجود دارند و حضور آن‌ها در مواد خوراکی احتمالاً از اکسیداسیون جلوگیری می‌کند یا به عنوان یک دفاع طبیعی در برابر محیط محلی عمل می‌کند.

    ویتامین C از D-گلوکز یا D-گالاکتوز از طریق مسیر اسید گلوکورونیک در کبد سنتز می‌شود. ال اسکوربیک اسید موجود در جیره‌ی گاو توسط میکروارگانیسم‌های شکمبه از بین می‌رود و آن‌ها را به سنتز اندوژنوس وابسته می‌کند. فرض بر اینست که سنتز اندوژنوس برای برآوردن نیاز فیزیولوژیکی گاو کافی است.

    نقش ویتامین C در عملکرد و سلامت گوساله سال‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است. برای مثال، لوندکوئیست و فیلیپس در سال 1943 گزارش دادند که غلظت پلاسمایی ویتامین C در گوساله تازه متولد شده حدود 2 برابر غلظت طبیعی است اما با گذشت زمان پس از تولد کاهش می‌یابد (شکل 1). سنتز ویتامین C در گوساله در حدود هفته 2 یا 3 شروع می‌شود.

    ویتامین سی در گوساله

     

    نتیجه تحقیقات

    ماتسویی (2012) مطالعات موجود در مورد ویتامین C را در گوساله‌های جوان تا حدود 30 روزگی خلاصه کرد و نتیجه گرفت که مکمل ویتامین C به طور کلی مقاومت در برابر بیماری را بهبود می‌بخشد و پیشنهاد کرد که ویتامین C به طور مشروط به ویژه در دوره های استرس ضروری است. غلظت ویتامین C در آغوز تقریباً دو برابر بیشتر از شیر است و گوساله‌هایی که با آغوز تغذیه می‌شوند معمولاً غلظت ویتامین C در گردش بالاتری دارند، اگرچه این غلظت‌ها پس از تولد تا حدود 21 روزگی به سرعت کاهش می‌یابد.

    گزارش شده است که مکمل ویتامین C از اسهال در گوساله‌ها جلوگیری می‌کند، از آنجایی که ویتامین C (حداقل در بسیاری از موارد) وضعیت ایمنی در گوساله‌ها را به ویژه قبل از 3 هفتگی بهبود می‌بخشد، استفاده از آن در جایگزین شیر گوساله‌ها که برای گوساله‌های تحت استرس در نظر گرفته شده است یا در مکمل‌هایی برای افزایش ایمنی در اوایل زندگی توصیه می‌شود.

    دزهای دریافتی مورد ارزیابی در تحقیقات شامل: 1000 میلی‌گرم 3 بار در روز، برای هفته اول. 1000 میلی‌گرم 2 بار در روز، برای هفته دوم؛ و 1000 میلی‌گرم 1 بار در روز برای هفته سوم پس از تولد و 1000 میلی‌گرم 3 بار در روز در هفته اول. 500 میلی‌گرم 3 بار در روز در هفته دوم؛ و 250 میلی‌گرم 3 بار در روز در طول هفته سوم بود. همینگوی (1991) درمان موفقیت آمیز اسهال زمان تولد را در گوساله‌های تحت درمان با اسید اسکوربیک گزارش کرد که با تحقیقات سیفی و همکاران 1996 موافق بود، با این تفاوت که روزانه 1000 میلی­‌گرم تا زمان تغییر وضعیت حیوان به نشخوارکننده ادامه یافت.

    تحقیقاتی که بر مکمل ویتامین C انجام دادند، معمولاً 3000 میلی‌گرم در روز در هفته 1، 1500 تا 2000 میلی‌گرم در روز در هفته 2 و 750 تا 1000 میلی‌گرم در روز در طول هفته 3 استفاده کردند.

    در نتیجه،

    به نظر می‌رسد مصرف مکمل ویتامین C به میزان 2-1 گرم در روز برای گنجاندن در جایگزین شیر گوساله یا در مکمل‌های محلول در شیر مناسب است.

    Jim Quigley

    منابع

    Matsui, T. 2012. Vitamin C nutrition in cattle. Asian Austral. J. Anim. Sci. 25:597-605. https://doi.org/10.5713/ajas.2012.r.01.

    National Academies of Sciences, Engineering, and Medicine. 2021. Nutrient Requirements of Dairy Cattle: Eighth Revised Edition. Washington, DC: The National Academies Press.

  • رشد شکمبه در گوساله‌های شیری

    رشد شکمبه در گوساله‌های شیری

    رشد شکمبه در گوساله‌های شیری

    دوازده هفته‌ی اول زندگی یک دوره حیاتی برای رشد شکمبه در گوساله شیری است. معرفی زودهنگام علوفه به شکمبه کوچک و بدون عملکرد آن‌ها اجازه می‌دهد تا به محلی با عملکرد مفید برای تجزیه و جذب مواد مغذی در گاو ماده تبدیل شوند.

    خوراکی که به گوساله‌های خود می‌دهید مستقیماً بر رشد شکمبه تأثیر می‌گذارد. بنابراین 12 هفته اول زندگی یک مرحله حیاتی رشد است. در این مرحله گوساله‌ها برای رشد شکمبه به تغذیه کافی و مناسب نیاز دارند. برقراری تعادل مناسب بین غلات و یونجه در جیره گوساله‌ها کمک می‌کند تا از رسیدن به بالاترین حد پتانسیل ژنتیکی گوساله‌ها اطمینان حاصل کنیم.

    رژیم‌های بر پایه‌ی شیر به تنهایی، جذب مواد مغذی را محدود می‌کنند.

    گوساله‌هایی که با رژیم غذایی فقط شیر تغذیه می‌شوند، رشد شکمبه محدودتری دارند. در این حالت مواد مغذی (موجود در شیر) با بسته شدن ناودان مری وارد شکمبه نمی‌شوند. بنابراین با عبور از شکمبه مستقیماً وارد شیردان می‌شوند. این بدان معنی است که اندازه‌ی شیردان افزایش می‌یابد. بنابراین شکمبه با محدود شدن رشد دیواره‌ و پاپیلاها کوچک می‌ماند.

    پاپیلاها برآمدگی‌های انگشت مانندی هستند که داخل شکمبه را می‌پوشانند. پاپیلاها برای عملکرد شکمبه ضروری هستند. آن‌ها  سطح شکمبه را برای افزایش پتانسیل جذب بالا می‌برند.

    برای علوفه دادن عجله نکنید.

    گوساله‌هایی که قبل از شیرگیری با یونجه یا علوفه تغذیه می‌شوند، شروع به نشخوار می‌کنند. در نتیجه جریان بزاق بیشتری به شکمبه وارد شده و رشد عضلانی دیواره شکمبه‌شان بیشتر است. با این‌حال این گوساله‌ها مقادیر کافی از اسیدهای چرب فرار (VFA) بخصوص بوتیرات را که برای رشد پاپیلای شکمبه ضروری است دریافت نمی‌کنند.

    مطالعه‌ای توسط هاینریش و لزمایستر نشان می‌دهد گوساله‌هایی که از جیره‌ای با یونجه با کیفیت بالا و شیر یا جایگزین شیر طی یک دوره 12 هفته‌ای تغذیه می‌شوند، نرخ رشد پاپیلای مطلوبی دارند. اما رشد پاپیلا در مقایسه با گوساله‌هایی که فقط با شیر تغذیه می‌شوند، کمتر است. اگر گوساله‌ها قبل از 12 هفتگی 4 یا 4.5 کیلوگرم استارتر در روز مصرف کنند، از آن زمان به بعد شروع به ارائه‌ی مقدار کمی یونجه کنید. زیرا تا آن زمان نیازی به مصرف یونجه نیست.

    مقایسه سطح جذب در شکمبه

    تغذیه گوساله‌ها با غلات

    دانه‌ها به دلیل داشتن نقش کلیدی در تولید اسیدهای چرب فرار (VFA) که در رشد پاپیلا موثر است، یک عنصر کلیدی در رشد شکمبه گوساله‌ها است. در مطالعه Heinrichs و Lesmeister، گوساله‌هایی که در طی یک دوره 12 هفته‌ای با شیر و دانه بصورت آزاد تغذیه شدند، پاپیلاهای بزرگتر و دیواره شکمبه ضخیم‌تر و توسعه یافته‌تر داشتند. بعلاوه شکمبه‌ی گوساله‌هایی که استارتر مصرف کرده بودند بعلت داشتن عروق زیاد و رشد شبکه مویرگی تیره‌تر شده و همین سبب جذب بالاتر اسیدهای چرب فرار از عروق خونی می‌شود.

    در سه روزگی یک مشت غلات تهیه کنید و مقدار آن را به تدریج افزایش دهید تا زمانی که گوساله‌ها 1.5 کیلوگرم در روز به مدت 3 روز متوالی هنگام از شیر گرفتن غذا بخورند. تامین آب کافی همراه با غلات برای ایجاد محیط مناسب شکمبه بسیار مهم است. این امر از تخمیر و تولید VFA پشتیبانی می‌کند که به نوبه خود رشد شکمبه را تحریک می‌کند. به دنبال یک استارتر باشید که با ترکیب خاصی از مواد به جایگزین شیر شباهت دارد. این قوام در بو و طعم به گوساله‌ها کمک می‌کند تا پس از شیرگیری دچار افت مصرف خوراک نشوند.

    برگرفته از سایت:

    https://www.purinamills.com/dairy-feed/education/detail/rumen-development-in-dairy-calves-101

    ترجمه: امیر شبدینی

  • مهم ترین چالش تغذیه گوساله در پرورش گوساله

    مهم ترین چالش تغذیه گوساله در پرورش گوساله

    مهم ترین چالش تغذیه گوساله در پرورش گوساله


    تغذیه گوساله همیشه یکی از موارد بسیار مهم در پرورش گوساله است که دامداران همیشه به آن توجه ویژه ای دارند. گوساله تازه متولد شده نیازهای اساسی زیادی دارد که مهمترین آن، نیاز به داشتن ایمنی در برابر آلودگی های محیطی و تغذیه ای است. در این مقاله، مهم ترین چالش تغذیه گوساله در پرورش گوساله بررسی شده است.

    برای گوساله ­های تازه متولد شده که سیستم ایمنی ضعیفی دارند ما می­ توانیم سلامتی گوساله را با یک کلستروم کیفیت بالا تامین کنیم.

    کلستروم کمپلکسی از مواد مغذی، ایمنوگلبولین­ها، فاکتورهای رشد و هورمونهای ضروری برای گوساله ­های تازه متولد شده است. ایمونوگلبولین­ ها (آنتی بادی ­ها) مولکول­ های پروتئینی بزرگی هستند که گوساله را در برابر بیماری ­های مختلف محافظت می­ کند .

    در پرورش گوساله، لازم است توجه داشته باشیم که بدن گوساله تازه متولد شده فاقد ایمونوگلوبین­ های لازم برای مقابله با عوامل بیماری­زا مختلف می­ باشد که در تغذیه گوساله، باید آن را به سرعت از کلستروم دریافت نماید. می دانیم که مرگ و میر ناشی از بیماری­ ها در گوساله­ هایی بیشتر دیده شده که میزان ایمونوگلوبولین خون آنها پایین است. مطالعات نشان داده که حرارت دهی کلستروم باعث افزایش جذب ایمونوگلوبولین­ های آغوز  و همچنین جذب غیر فعال آنها در روز نخست تولد گوساله شده است. (جذب غیر فعال، یک فرآیند فیزیکی نظیر جذب آب به وسیله یک اسفنج است که یون ها بدون آنکه از نظر متابولیکی درگیر شوند با آب حرکت می کنند).در این مطالعه به صورت مشخصی نشان می­ دهد که پاستوریزه کردن کلستروم مقدار کلی فرم را کاهش می ­دهد .

    جــدول .1 میانگیــن مصــرف آغــوز در دو روز اول و درصد مصرف آن بــه وزن تولد گوساله‌ها در گروه‌های تیماری. (abc) در هر ردیف، میانگین‌های دارای حروف متفاوت از لحاظ آماری اختالاف معنی‌دار دارند :SEM) .p>0/05میانگین خطای استاندارد).

    متغیر شاهد تیمار حرارت دهی SEM
    مصرف آغوز (کیلوگرم)  13/00 a 12/50 a 0/33
    وزن تولد (کیلوگرم) 42/11 40/6 1/28
    مصرف آغوز به وزن تولد (درصد) 30/47a 29/28a 0/71

    نتایج این تحقیق نشــان داد که در تغذیه گوساله، تیمار حرارت­ دهی کنترل شــده آغوز باعث افزایش غلظت ایمونوگلوبولین های خون گوســاله­ ها می­ شود.

    همچنین، بازده ظاهری جذب ایمونوگلوبولین ها نیز با حرارت دهی کنترل شــده آغوز افزایش چشــمگیر داشت.  به طور کلی، جذب ایمونوگلوبولین ها به عواملی مانند زمان، روش و میزان آغوز استفاده شده، نژاد، سن و حضور مادر در کنار گوســاله و همچنین، شــرایط روده گوساله بستگی دارد که در این بین غلظــت ایمونوگلوبولینها و حجم آغوز خورانده شــده مهمترین می­باشــند.

    تحقیقات در زمینه پرورش گوساله نشــان داده که حرارت­ دهــی زیاد آغوز باعث تخریب پروتئین­ های آن­ می­ شــود و باید دمایی انتخاب شود که کمترین صدمه به ایمونوگلوبولین ها وارد شــودکه این موضوع در تغذیه گوساله مهم است. همچنین، باید آغوزی انتخاب شود که حداقل  60 (میلی گرم/ میلی لیتر) ایمونوگلوبولین داشــته باشــد. تحقیقات گودن و همکاران در ســال2006 در خصوص پرورش گوساله نشــان دادند که هرچند حرارت­ دهی ممکن اســت میزان ایمونوگلوبولین­ هــا را در آغوز کم کنــد، اما میزان جذب را افزایش می­ دهد.

    تحقیقــات صورت گرفته روی اثــر حرارت ­دهی و منجمد کردن آغوز در تغذیه گوساله نشان داد که این فرایندها باعث کاهش کازئینها، لاکتوز، چربی و نمک آن شده که می تواند از دلایل افزایش توان رقابت ایمونوگلوبولین ها برای جذب بیشتر باشد . از طرفی، Elizondo-Salazar و Heinrichs در سال2009 بیان کردند که حرارت دهی آغوز باعث تغییر در خصوصیات فیزیکی و غلظت ایمونوگلوبولین های آن نمی شود، بنابراین اثر مثبت حرارت دهی میتواند ناشی از تأثیر آن بر ساختمان پروتئینی ایمونوگلوبولین ها باشد.

    مهم ترین چالش تغذیه گوساله در پرورش گوساله

    مهم ترین چالش تغذیه گوساله در پرورش گوساله

    برخــی مطالعات در خصوص چالش های تغذیه گوساله در پرورش گوساله نشــان دادنــد که حرارت دهــی آغوز میــزان جذب ایمونوگلوبولین هــا را نســبت به آغوز خــام افزایش میدهــد، که دلایلی مختلف برای آن ذکر شــده است. حرارت دهی با افزایش نسبت مواد جامد و کاهــش میزان آب باعث افزایش گرانروی آغوز شــده که فرصت جذب ایمونوگلوبولین هــا را در روده کوچک بیشــتر میکنــد .

    همچنین، حرارت دهی آغوز باعث کاهش جمعیت بیماری زاهای آن می شود که می تواند از اثــر منفی آنهــا بر جذب ایمونوگلوبولین ها بکاهد، زیــرا عوامل بیماریزا با تولید ســموم خود باعث التهاب دیواره روده و بســته شــدن منافذ جذب ایمونوگلوبولین ها در روزهای ابتدایی تولد می شوند. از طرف دیگر، ترکیبات تولیدی عوامل بیماریزای روده اثر رقابتی با ایمونوگلوبولین ها در جذب دارند. جــدول 1، مصرف کمتر آغوز، چــه از نظر مقداری و چه بــه صورت درصدی از وزن بدن، در این گروه میباشــد. با توجه به فرمول بازده جــذب ظاهری ایمونوگلوبولین ها، میزان جــذب آنها تابعی از میزان مصرف آغوز و غلظت ایمونوگلوبولین ها در آغوز مصرفی میباشد.

    افزایــش بازده ظاهری جذب ایمونوگلوبولین هــا در گروه آغوز حرارت دیده مشــابه با نتایج حاصل از برخی تحقیقات گذشته بود از آنجایی که تیمار حرارت دهی کنترل شــده در تحقیق حاضر در زمینه تغذیه گوساله، تغییر معنی دار بــر غلظت ایمونوگلوبولین هــای آغوز ایجاد نکرد، بنابرایــن افزایش بازده ظاهری جذب صرفاً بیانگر افزایش فرایند انتقال غیرفعال ایمونوگلوبولین ها در روده کوچک می­باشــد.

    بازده ظاهــری جذب ایمونوگلوبولینها= وزن گوســاله (kg) ×غلظت IgG خون (mg/ml) × میزانIgG کل مصرفی(mg/ml) 0.092

    به طور کلی نتایج این تحقیق نشــان داد که حرارت دهی کنترل شده آغــوز، به مــدت 30 دقیقه در دمای 60°C می توانــد باعث افزایش جذب ایمونوگلوبولینها در گوساله تازه متولد شده گردد. هرچند حرارت دهی کنترل شــده آغوز تأثیر معنی دار بر شاخصهای عملکردی نداشت، ولی میتواند وقوع اســهال را در تا زمان از شیرگیری کاهش دهد.

    منابع:

    Alali, W.Q., Sargeant, J.M., Nagaraja, T.G., De-Bey, B.M. (2004) Effect of antibiotics in milkreplacer on fecal shedding of Escherichia coli O157:H7 in calves. J Anim Sci. 82: 2148-2152.

    Arikan, O.A., Sikora, L.J., Mulbry, W., Khan,S.U., Foster, G.D. (2007) Composting rapidlyreduces levels of extractable oxytetracyclineinmanure from therapeutically treated beef calves.Bioresour Technol. 98: 169–176.

    Arthington, J.D., Cattell, M.B., Quigley, J.D., 3.McCoy, G.C., Hurley, W.L. (2000) Passive im-            munoglobin transfer in newborn calves fed co-       lostrum or spray-dried serum protein alone or as a supplement to colostrum of varying quality. J Dairy Sci. 83: 2834-2838.

    Chamorro, M. (2009) Environment, dam, man-agement: Factors influencing passive transfer of immunoglobulins to neonatal calves. Vet Quart. 12: 1-7.

    Elizondo-Salazar, J.A., Heinrichs, A.J. 2008. Heat treating bovine colostrum (review). Prof Anim Sci. 24: 530-538.

    Elizondo-Salazar, J.A., Heinrichs, A.J. (2009a) Feeding heat-treated colostrum to neonatal dairy heifers: Effects on growth characteristics and blood parameters. J Dairy Sci. 92: 3265-3273.

    Elizondo-Salazar, J.A., Heinrichs, A.J. (2009b) Feeding heat-treated colostrum or unheated co-lostrum with two different bacterial concentra-tions to neonatal dairy calves. J Dairy Sci. 92: 4565-4571.

    Kirk, J.H. (2007) Pasteurization of Colostrum. Textbook of Extension Veterinarian, University of California, USA.

    Rodríguez, C., Castro, N., Capote, J., Morales-delaNuez, A., Moreno-Indias, I., Sánchez-Macías, D., Argüello, A. (2009) Effect of co-lostrum immunoglobulin concentration on immunity in Majorera goat kid. J Dairy Sci. 92: 1696-1701.

    elsinger, S. L. and A. J. Heinrichs. 2017. Comparison of immune responses in calves fed heat-treated or unheated colostrum. J. Dairy Sci. 100:4090–4101. Johnson, J. L., S. M. Godden, T.

    Kryzer, A. A., S. M. Godden, and R. Schell. 2015. Heat-treated (in single aliquot or batch) colostrum outperforms non-heat-treated colostrum in terms of quality and transfer of immunoglobulin G in neonatal Jersey calves. J. Dairy Sci. 98:1870–1877.

  • انرژی مورد نیاز گوساله

    انرژی مورد نیاز گوساله

    انرژی مورد نیاز گوساله


    در این مقاله سعی شده است تا انرژی مورد نیاز گوساله بررسی، با مفاهیم انرژی قابل متابولیسم و انرژی کل آشنا و در انتها پیشنهاداتی جهت پرورش بهتر گوساله ها عنوان شده است.

    (مولفین: محمد علی قاسمی – الناز ذوالفقاری – دپارتمان تحقیق و توسعه گروه دامدار برتر)

    میزان متابولیسم پایه

    متابولیسم یا سوخت و ساز در حالت پایه، حداقل انرژی مورد نیاز گوساله برای زنده ماندن، در شرایطی است که دچار استرس دمایی و نیز فعالیت محدودی دارد، می باشد. در شرایط متابولیسم در حالت پایه انرژی مورد نیاز برای انجام فرآیند زیستی از ذخایر بدنی تامین می شود. در مورد حیوانات خونگرم، تولید حرارت با اتلاف حرارت از بدن آنها برابر است. زیرا درجه حرارت بدن نسبتاً ثابت و بیشتر از درجه حرارت محیط است. از جمله عوامل موثر در متابولیسم در حالت پایه می توان به سن گوساله، عوامل تنش زا، عوامل فیزیولوژیکی، فعالیت فیزیکی و پروتئین بافتی و تغذیه قبل اشاره کرد.

    انرژی قابل متابولیسم

    گوساله مانند حیوانات دیگر نیاز به مواد مغذی برای نگه داری و رشد دارد. نرخ رشد بیان کننده ی افزایش سایز بدن و همچنین وزن و ارتفاع از هنگام تولد می باشد. در اینجا چند تعریف کلی را مجددا مورد بررسی قرار می دهیم.

    احتیاج انرژی قابل متابولیسم (Energy metabolism) برای نگه داری گوساله، مقدار انرژی است که گوساله با مصرف آن کاهش و افزایش انرژی در بدن نداشته باشد.

    انرژی کل یا انرژی خام (GE) مقدار حرارتی است که از اکسیداسیون کل غذا، خوراک و یا سایر مواد حاصل می شود. به عبارت دیگر کل خوراک مصرفی و دفعیات دام اعم از ادرار، مدفوع، دفع متان را شامل می شود.

    فعالیتهای نگه داری، فعالیتهای پایه ای هستند که برای زنده ماندن حیوان لازم می باشد (5).

    ذخیره انرژی مورد نیاز گوساله در بافتها به طور عمده به صورت پروتئین و چربی است. همانطور که می دانید رشد گوساله های جوان قبل از شیردهی به طور کلی در سیستم اسکلتی و ماهیچه ای اتفاق می افتد. بنابراین مقدار چربی از قسمتهای طبیعی بافتهای رشد یافته به همراه انرژی باقی مانده اضافی، به عنوان تری آسیل گلیسیرول به درون بافتهای چربی جا به جا می شوند. (4)

    انجمن تحقیقاتی ملی آمریکا (2001) نیز احتیاجات انرژی قابل  متابولیسم (ME) را برای گوساله هایی با وزن کمتر از 1000Kg مشخص شده است. احتیاجات انرژی قابل متابوایسم برای نگه داری یک گوساله 45 کیلوگرمی فقط تحت شرایط حرارتی خنثی به تقریب 75/1 مگاکالری در روز می باشد. (3) شیر کامل حاوی 37/5 مگاکالری در کیلوگرم ماده خشک می باشد. به این معنی است که یک گوساله 45 کیلوگرمی فقط برای نگه داری حدود 325 گرم ماده جامد شیر یا 6/3 کیلوگرم شیر کامل به تقریب (5/2 لیتر) در روز نیاز دارد. چون اکثر جایگزین های شیر ترکیبات چربی کمتر از شیر کامل دارند، به ازای هر واحد ماده جامد انرژی قابل متابولیسم کمتری دارند (7/4 – 6/4) مگاکالری در کیلوگرم. بنابراین یک گوساله 45 کیلوگرمی برای نگه داری خود به حدوداً 480 گرم جایگزین شیر (در حدود 3 لیتر خورانده می شود) نیاز دارد (4) وقتی که محتویات انرژی قابل متابولیسم شیر یا جایگزین شیر ناشناخته است، می توان از روی ترکیبات مواد مغذی آن را تخمین زد. انجمن تحقیقات ملی آمریکا (2001) انرژی قابل متابولیسم شیر کامل 93 درصد انرژی کل (GE) تعریف کرده (3).

    وقتی شیر کامل (یا شیر ورم پستانی پاستوریزه شده) به گوساله خورانده می شود، انرژی کل در مواد حامد را می توان با استفاده از یکی از معامله ی زیر تخمین زد ( 2 و 3)

    GE: (0.0923*%Fat) + (0.0492*%SNF) – 0.0564

     (لاکتوز % × 0395/0)+(پروتئین حقیقی% × 0586/0)+(چربی%×0911/0) :GE

    روی (1980) بیان کرد که در گوساله های پیش از نشخوارکننده شدن افزایش وزن بدن به طور عمده تابع افزایش پروتئین است که در معامله زیر مشخص شده است. (6)

    (افزایش چربی)618/0+ (افزایش پروتئین) 92/3  + 175/0 = افزایش وزن زنده

    بلاکستر و همکاران (1951) به ازای هر 100 گرم افزایش وزن در گوساله های شیرخوار جوان 5/16 گرم پروتئین ذخیره می شود. هر 5/16 گرم پروتئین تقریباً 60 گرم آب همراه دارد. محتوای انرژی افزایش وزن به طور عمده به وسیله ی مقدار چربی تعیین می شود. انرژی ذخیره شده به صورت چربی در گوساله های جوان شیرخوار 70-50 درصد کل انرژی افزایش وزن محسوب می شود (1)

    بنابراین می توان نتیجه گرفت که گوساله ها برای افزایش وزن بیشتر ارتفاع و رشد اسکلتی بیش از 16.5 گرم پروتئین در روز را نیازمندند. لذا این افزایش مقدار پروتئین در گوساله، باعث خروج سریعتر از باکس گوساله دانی و تکامل سریعتر شکمبه و در نهایت رسیدن به دو برابر وزن تولد در دو ماهگی می شود.

    انرژی مورد نیاز گوساله
    انرژی مورد نیاز گوساله
    منابع:
    1. Alschuler, L. (1998). Grean Tea: Healing tonic. Am. J. Natur. Med., 5: 28-31
    2. Bafundo, K. W., Cox, L. A. and Bywater, R. (2003). Review lends perspective to recent scientific findings on virginiamycin, antibiotic resistance debate. Feedstuffs. 75(3): 26-27.
    3. Baurhoo, B. Phillip, L. and Ruiz-Feria, C. A. (2007). Effects of purified lignin and mannan oligosaccharides on intestinal integrity and microbial populations in the ceca and litter of broiler chickens. Poultry Science. 86:1070-1078.
    4. Buresh, R.E., Miles, R.D. and Harms, R.H. (1985). Influnce of virginiamycin on phosphorus utilization by broiler chicks. Poult. Sci. 64: 757-758.
    5. Chantre, P., and Lairon, D. (2002). Recent findings of green tea extract AR25 (exolise) and its activity for the treatment of obesity. Phytomedicine. 9: 3-8.
    6. Gibson, G.R. and Roberfroid, M.B. 1995. Dietary modulation of the colonic microbiota: introducting the concept of prebiotics. Journal of Nutrition 125: 1401-1412.
  • خلاصه وبینار به روز کردن داده های پرورش گوساله توسط دکتر رابرت جِیمز

    خلاصه وبینار به روز کردن داده های پرورش گوساله توسط دکتر رابرت جِیمز

    خلاصه وبینار به روز کردن داده های پرورش گوساله توسط دکتر رابرت جِیمز


    در این وبینار داده ها و نکات به نسبت جدیدی در مورد پرورش گوساله داده ارائه شد که به نظر جای تامل دارد.

    رئوس مطالب ارائه شده در این وبینار حول و حوش موارد زیر بوده است:

    – آغوز

    – تغذیه گوساله برای تامین نیازهای تغذیه ای

    – بهینه کردن کارایی نیروی کار و کارآمدی

    – بهینه کردن آسایش گوساله

    از آنجایی که سرمایه گذاری روی پرورش گوساله یک برنامه بلند مدت و تاثیر گذار در سودآوری گله است باید در این زمینه هوشیارانه عمل کنیم.

    به طور مرسوم هدف از تغذیه گوساله در واقع گرم های ایمنوگلوبین خورانده شده به گوساله بوده است و پس از آن انتقال سریع به خوراک خشک و ارزانتر و از شیر گیری زیر 6 هفته بوده است. در این میان جای دادن گوساله ها در باکس های انفرادی به منظور انتقال حداقلی بیماری ها از نکات مرسوم دیگر بوده است. به طور کلی باید در نظر داشت که تغذیه گوساله مشابه تغذیه گاوهای شیری است؛ اگر به گاوهای شیری خوراک کمی بدهید آنها شیر کمتری خواهند داد و همین برای گوساله ها نیز صدق می کند.

    در این وبینار در مورد اثر تنش حرارتی در دوره خشکی بر روی عملکرد گوساله و نقش آن در پرورش گوساله صحبت شد که در مقاله های قبلی سایت به کرات به آنها اشاره شده است و برای اطلاعات بیشتر می توانید به آنها مراجعه کنید:

    گاوهای خشک هم احساس تنش حرارتی می کنند!

    چرا وقتی حرف از تنش گرمایی می شود بیشتر در مورد گاو شیری صحبت می شود؟ این در حالی است که گوساله های جوان نیز بشدت به تنش گرمایی حساسند.

    گوساله ها به طور استریل به دنیا می آیند و قرارگیری سریع میکروب ها در دستگاه گوارش می تواند جذب ایمنوگلوبین های آغوز را تحت تاثیر قرار دهد. گوساله هایی که به سرعت آغوز خوب دریافت نمی کنند در آنها ایکولای به راحتی وارد سلوهای روده می شود و عملکرد را مختل می کند در حالی که در گوساله های دیگر این اتفاق و تغییر شکل در روده اتفاق نمی افتد. به علاوه، ورود باکتری های مضر منجر به بسته شده منافذ روده که برای جذب ایمنوگلوبین ها لازم هستند می گردد. منابع این آلودگی ها عبارتند از محیط، خود آغوز آلوده و ادوات کثیف.

    همانطوری که در مقالات قبلی گروه دامدار برتر به آن اشاره شد نیز آغوز چیزی فراتر از ایمنوگلوبین است. تحقیقات انجام شده در اروپا نشان می دهد که گوساله های تغذیه شده با آغوز به مدت 4 روز اول پس از تولد در مقایسه با تغذیه شیر خشک در همین مدت، دو ساعت پس از خوراک غلظت گلوکز بالاتری در خون داشتند و نیز طول ویلی های روده در آنها بیشتر بوده است.

    همچنین در آغوز سیتوکین هایی وجود دارد که پیام هایی را در مورد رشد و ایمنی در بدن گوساله مخابره می کنند. سلولهای مادری موجود در آغوز همچنین پاسخ تلیسه به واکسیناسیون و از بین بردن عوامل بیماری زا را تحت تاثیر قرار می دهند.

    چک لیست مورد نظر دکتر رابرت جیمز در مورد موفقیت آغوز به قرار زیر بود:

    – جایگاه گاوهای انتظار زایش، زایشگاه، شیردوشی و جایگاه گوساله ها که اهمیت دارد.

    – مدیریت زایش:

                – مشاهده مرتب و دوره ای آسایش و راحتی دام

                – محیط زایشگاه –تمیز باشد

                – سر وقت دادن آغوز

    – مدیریت آغوز: که در ظرف های تمیز ریخته و به دام داده شود. زیر یکساعت به گوساله آغوز بخورانیم آن هم در ظروف تمیز. پاستوریزه کردن آغوز هم کارگشاست.

    نقش پرسنل: اهمیت دارد و ترتیب اثر عوامل مختلف کارگری در جایگاه های مختلف می تواند به شرح مقابل باشد:

    زایشگاه > جمع آوری آغوز> خورانیدن آغوز > جایگاه گوساله

    این افراد در جایگاه مختلف با هم ارتباط دارند و در مورد برنامه و هماهنگی آنها با هم مسئولیت پذیر هستند.

    در ادامه دکتر جیمز در مورد مقدار شیر داده به گوساله ها در هفته اول تا سوم بحث کردند. چه مقدار شیر باید داده شود؟ چه قدر گوساله باید در این سه هفته رشد کند؟ گوساله ها در سه هفته اول استارتر ناچیزی مصرف می کنند و بعضا در 3 هته اول رشد آنچنانی ندارند. تازه از هفته سوم رشد اصلی آنها آغاز می شود (رشد با پر شدن دستگاه گوارش فرق دارد).

    دکتر جیمز در مورد اثر دما و نیازهای تغییریافته گوساله به شیر دریافتی برای نگهداری خودش اشاره کرد که یک گوساله 50 کیلویی در دمای صفر درجه باید 5/4 لیتر شیر بخورد تا فقط زنده بماند.

    نکته اساسی که بدان اشاره شد این بود که در سه هفته اول حتما باید گوساله ها بیش از 4 لیتر شیر در روز دریافت کنند. هرچند بیشتر از این مقدار خورانیدن هم توصیه می شود ولی هنگامی که دو وعده در روز شیر می دهیم ممکن است در وعده بعداز ظهر گوساله هنوز جا برای خوردن نداشته باشد و این امری چالش برانگیز است.

    در مورد نحوه خوراک دادن و اینکه بیشتر دامداری ها از سطل استفاده می کنند بحث شد که این روش در دامداری های بزرگ آهسته می باشد و ممکن است از صحت آن مطمئن نباشیم. آلودگی در این روش ممکن است زیاد باشد. شیر با آب قاطی شود و … حتما باید در این روش سطل جدا برای آب و سطل جدا برای شیر داشته باشیم.

    وعده های خوراک دهی نیز در پرورش گوساله اهمیت زیادی دارد به طوری که 3 بار شیر دادن در مقابل 2 بار شیر دادن در روز موجب افزایش وزن بالاتر و نیز بازده خوراک بالاتر در گوساله ها شده و تعداد گوساله های رسیده به شیردهی اول را نیز تحت تاثیر قرار داد. لطفا توجه کنید که در این مطالعه مقدار یکسانی شیر به هر دو گروه داده شده بود!

    مطلب بعدی نگهداری گروهی گوساله ها است که برخلاف داده های قدیمی داده های جدید از قرار دادن گوساله ها در گروه های دوتایی در دوره پیش از شیرگیری حمایت می کند. افزایش وزن روزانه بیشتر نوید سلامتی بهتر در گوساله هایی که از روز ششم با هم در گروه قرار گرفتند را می داد. مقاله مربوطه نیز در سایت دامدار برتر قرار دارد.

    پیش نیازهای گروهی پرورش دادن گوساله ها از دید دکتر جیمز عبارتند از:

                – تهویه مطلوب

                – فضای کافی برای هر گوساله (حداقل 2/3 متر مربع به ازای هر راس)

                – زهکشی و بستر مناسب

                – بهداشت

    در ادامه بحث در مورد خورانیدن شیر اسیدی شده به گوساله ها مطرح شد که در این روش 1 واحد اسید فرمیک 85 درصد با 9 واحد آب مخلوط می شود و به شیر اضافه می شود. این روش موجب افزایش مصرف شیر توسط گوساله ها شد بدون اینکه مشکلی داشته باشند. در مورد خوراک دهنده های اتوماتیک شیر خشک نیز بحث به میان آمد که چندسالی است در آمریکا رواج یافته اند. بنده در ایران مشابه آن را ندیده ام. از مزایای این خوراک دهنده ها یا بهتر بگویم این شیردهنده ها یکنواختی در شیر خشک ایجاد شده در طول روز و مقدار دقیق خورانیده شده به هر گوساله است.

    در این وبینار در مورد نتایج اخیر در مورد روش های جدید خورانیدن اتوماتیک استارتر صحبت کردند که خارج از حوصله این گزارش بود.

    به طور خلاصه نکاتی را به عنوان جمه بندی در زیر خواهید یافت:

    مدیریت و خوراک دادن آغوز – تجهیزات، پرسنل و پروتوکل ها

    تغذیه گوساله ها برای تامین نیازهای آنها در جهت رشد بهینه (محدود کردن شیر به منظور تحریک مصرف خوراک خشک توجیه بیولوژیکی ندارد) – این ها مثل بچه ها هستند!

                – بر 4 هفته اول پس از تولد تمرکز کنید، یهنی زمانی که مصرف استارتر بسیار محدود است.

                – روی انرژی و پروتئین مصرفی باکیفیت متمرکز شوید.

    – تاسیسات باید به گونه ای باشد که نیازهای نگهداری را حداقل کند و توسعه رفتارهای اجتماعی را حداکثر کند.

    پرورش گوساله
    پرورش گوساله

  • اهمیت توجه به پرورش گوساله و تلیسه در سودآوری گله

    اهمیت توجه به پرورش گوساله و تلیسه در سودآوری گله

    اهمیت توجه به پرورش گوساله و تلیسه در سودآوری گله


    امروزه علم تغذیه با سرعتی باور نکردنی در حال رشد است و هر روزه مطالبی بیان می شود که با باورهای قدیمی در تناقض است. بحث پرورش گوساله و تلیسه و اهمیت توجه به آن یکی از 2 حوزه اصلی تحقیقات در ایالات متحده است. مطالعات از وجود یک حلقه قوی بین تغذیه پیش از شیرگیری و شیر تولیدی در دوران بلوغ حکایت دارد. در این مختصر به بررسی اثر تغذیه پیش از شیر گیری و نقش آن در شیر تولیدی آینده میپردازیم.

    امروزه علم تغذیه با سرعتی باور نکردنی در حال رشد است و هر روزه مطالبی بیان میشود که با باورهای قدیمی در تناقض است. بحث پرورش گوساله و تلیسه و اهمیت توجه به آن یکی از 2 حوزه اصلی تحقیقات در ایالات متحده است. مطالعات از وجود یک حلقه قوی بین تغذیه پیش از شیرگیری و شیر تولیدی در دوران بلوغ حکایت دارد. در این مختصر به بررسی اثر تغذیه پیش از شیر گیری و نقش آن در شیر تولیدی آینده میپردازیم.
    باید توجه داشت که در شرایط فعلی و با توجه به نرخ پایین ماندگاری گاو در گله، بیش یا نزدیک به نیمی از عمر گاو در دوران پرورش گوساله و تلیسه سپری می شود که سودآوری ندارد. اما این بدان معنا نیست که به تغذیه در این دوران بر خلاف باور عموم بها داده نشود چرا که هر چه در این دوران کاشته شود در دوران شیردهی برداشته میشود. پژوهش ها نشان میدهند که ما هر چه در دوران پیش از شیرگیری (حدودا تا 60 روزگی) بتوانیم خوراک بیشتر و مواد مغذی بیشتری به گوساله بدهیم این موجب افزایشی معادل با 450 تا 1350 کیلوگرم شیر بیشتر در اولین دوره شیردهی نسبت به گوساله های محدود تغذیه شده می گردد. این رقم بسیار قابل توجهی است. داده های حاصل از دانشگاه کرنل نشان می دهد که هرچه سرعت رشد پیش از شیرگیری بیشتر باشد تولید شیر در دوره شیردهی نیز بالاتر خواهد. این برخلاف تصور قدیمی است که سرعت رشد بالاتر موجب افزایش افت چربی در پستان می گردد. مصرف شیر بیشتر (یا شیر جایگزین بیشتر) در دوره شیردهی با افزایش شیر در دوره شیردهی بعدی مرتبط است.

    به طور کلی مطالعات در پرورش گوساله و تلیسه نشان می دهد که برای رسیدن به تولید بالاتر باید سرعت رشد را بر خلاف برنامه های قدیمی با دادن شیر بیشتر و استارتر مقوی تر (از نظر پروتئین و انرژی) افزایش دهیم. برای هر نیم کیلو افزایش وزن پیش از شیرگیری، تلیسه ها حدودا 450 کیلوگرم شیر بیشتری در دوره شیردهی تولید کردند. لازم به ذکر است توصیه های جدید در مورد مقدار انرژی و پروتئین استارتر بسیار افزایش یافته است. باید حتما از روز سوم یا چهارم همراه با دادن استارتر آب رابه صورت آزاد در اختیار گوساله ها قرار دهیم. مصرف آب به صورت آزاد مصرف استار تر را به طور قابل توجهی افزایش می دهد. دلیل تغذیه استارتر کمک به توسعه شکمبه در جهت شیرگیری زودتر و عادت پیدا کردن به جیره های معمول نشخوارکنندگان است. مقدار استارتر مصرف در هفته اول حدود 50 تا 60 گرم است ولی همین مقدار نقش به سزایی در توسعه شکمبه دارد. قبلا گفته می شد مصرف استارتر به صورت پودری بهتر از مصرف آن به صورت پلت است است، در حالی که مطالعات جدید از نقش مثبت تغذیه استارتر به صورت پلت در افزایش وزن و کاهش بیماری های تنفسی حمایت می کنند.

    همچنین نقش مصرف آغوز و سطح ایمنوگلوبین خون  نیز نقش بسیار بارزی در شیر تولیدی آینده دارد. در 15 تا 30 دقیقه اول پس از تولد تغذیه آغوز موجب افزایش بسیار موثری در سطح ایمونوگلوبین های خون گوساله می شود که در بسیاری از موارد در گله ها این موضوع به تعویق می افتد. حتما 2 تا 4 لیتر آغوز در ساعت های اول به گوساله بدهید. برای هر واحد ایمنوگلوبین بالای 12 میلی گرم در دسی لیتر 5/8 کیلوگرم شیر بیشتری در شیردهی بعدی تولید میکنند. اگر در دامداری آغوز اضافه دارید روزی یک لیوان به گوساله ها تا 20 روزگی آغوز بدهید. این می تواند تا حد زیادی از مرگ و میر جلوگیری میکند. همچنین دادن آغوز دام های مسن تر به گوساله های حاصل از تلیسه ها می تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد.
    حرف آخر اینکه هرچه افزایش وزن پیش از شیرگیری بیشتر باشد ما در آینده گله ای پر تولید تر خواهیم داشت.

  • اندازه بهینه گروه برای گوساله های نگهداری شده به صورت گروهی

    اندازه بهینه گروه برای گوساله های نگهداری شده به صورت گروهی

    اندازه بهینه گروه برای گوساله های نگهداری شده به صورت گروهی

    نگهداری گروهی گوساله ها منافع زیادی برای آنها در پی دارد، ولی وقتی اندازه گروه بسیار بزرگ می شود مشکلات خود را نشان می دهند.

    امروزه استفاده از دستگاه های شیردهی اتوماتیک و نگهداری گروهی گوساله ها موضوعات جذابی در زمینه پرورش گوساله شده اند. به نظر می رسد که فرصت شیر دادن بیشتر و فراهم کردن تقابل اجتماعی بین گوساله ها مزایایی برای آنها چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت برای آنها دارد.

    اما وقتی صحبت از پرورش گروهی می شود، نقطه ای وجود دارد که در آن تمام چیزها به یکباره و با سرعت زیادی رو به افول حرکت می کنند. یکی از متخصصان دانشگاه مینسوتا بر این عقیده است که “هرچه اندازه گروه بزرگتر شود، بیماری ها فرصت بیشتری برای نمود پیدا می کنند”. با داشتن 20 تا 30 گوساله در یک گروه یا پِن، شما باید انتظار بیماری های بیشتری را داشته باشید. تماس گوساله با گوساله، سرپستانک ها یا سطل های مشترک، و مخلوطی از گوساله های مسن تر و جوانتر، همه و همه خطر بیماری را افزایش می دهند.

    در یک پژوهش سوئدی مشخص شد که گوساله های قرار گرفته در گروه های بزرگتر (12 تا 18 راسی) نسبت به آنهایی که در گروه های کوچکتر بودند (6 تا 9 راسی) 40 درصد خطر بالاتری از وقوع بیماری های تنفسی داشتند. همچنین آنهایی که در گروه بزرگتر بودند سرعت افزایش وزن کمتری نیز داشتند. در یک مطالعه سوئدی دیگر نیز، گوساله های پرورش یافته در گروه های بزرگتر (8 تا 30 راسی) نسبت به آنهایی که در گروه های کوچکتری بودند (3 تا 6 راس) دو برابر نرخ وقوع بیماری های تنفسی بالاتری داشتند.

    نگرانی دیگر در مورد داشتن گروه های بزرگتر این است که رقابت بر سر دستگاه خوراک دهنده بیشتر می شود که منجر به افزایش تنش، زمان کمتر برای خوردن خوراک و درگیری بیشتر بین گوساله ها خواهد شد. دامداران باید اطمینان حاصل کنند که همه گوساله ها زمان کافی برای خوردن خوراک حد مجازشان در طول روز را داشته باشند.

    پرورش گروهی همچنین فرصت لیس زدن همدیگررا نیز فراهم می کند که دامداران معمولا این رفتار را دوست ندارند. اما وقتی گوساله ها به اندازه کافی خوراک دریافت می کنند، دیدن این رفتار جای نگرانی ندارد. متخصصان این رشته عقیده دارند که “ما می خواهیم گوساله ها بخورند، دراز بکشند، بخوابند و رشد کنند”. اگر این اتفاق می افتد، دیدن رفتارهای جانبی نباید ما را نگران کند.

    نتایج تحقیقات به طور کلی می گوید که زیر 10 روز (سن 10روزگی) گوساله ها را به بخش های گروهی منتقل نکنیم. گوساله های جوان دیرتر شروع به یادگیری می کنند. بر اساس چیزی که تحقیقات اخیر نشان میدهد، اندازه بهینه گروه های پرورش باید کمتر از 10 راس باشد.

    هر چند این مقاله بیشتر در مورد شیردهنده های اتوماتیک بوده است که در امریکا روز به روز در حال افزایش است، ولی حاوی نکاتی است که  می تواند برای دامداران و کارشناسان مفید باشد.