برچسب: پرورش گاو شیری

  • خصوصیات تغذیه ای و زمان نشخوار گاوهای شیری در حوالی فاز استروس

    خصوصیات تغذیه ای و زمان نشخوار گاوهای شیری در حوالی فاز استروس

    خصوصیات تغذیه ای و زمان نشخوار گاوهای شیری در حوالی فاز استروس

    عدم کارایی و تشخیص فاز استروس یا فحلی گاو می تواند یکی از مهم ترین دلایل کاهش بازدهی تولید مثلی گله های گاوهای شیری باشد.

    جهت انجام این تحقیق ویژگی های تغذیه ای با استفاده از وزن کشی و فرآیند نشخوار توسط حسگرهای صوتی ثبت شد.

    آزمایشات و تجزیه و تحلیل داده های 62 گاو شیری با موفقیت انجام پذیرفت. در فاز استروس زمان تغذیه و نشخوار از خود کاهش نشان داد، همچنین مصرف خوراک و نرخ تغذیه نیز در روز تلقیح مصنوعی دارای بیشترین کاهش بود.

    تغییرات تمام ویژگی ها همچنین زمان نشخوار در حوالی فاز استروس مورد ارزیابی قرار گرفت، که نشان دهنده پتانسیل تشخیص فحلی زودرس می باشد.

    تحقیقات نشان داده اند که مدیریت موثر تولید مثل تاثیر فوری و موثری بر روی افزایش تولید شیر دارد.

    با وجود تمام پیشرفت های مدیریت تولید مثل، تشخیص فحلی و زمان مناسب تلقیح هنوز به عنوان یک مشکل اساسی دامداری ها در نظر گرفته می شود.

    در نتیجه، امروزه مانیتورینگ اتوماتیک تشخیص فحلی برای گاوهای شیری یک امر ضروری می باشد، اما هنوز هم غالبا روشهای سنتی جهت تشخیص فحلی مورد استفاده قرار می گیرند.

    تشخیص فحلی:

    کارایی تشخیص فحلی و فاز استروس بر اساس مشاهدات بین 50% تا 90% متفاوت می باشد.

    در گذشته چندین دستگاه مختلف جهت مشاهده فاز استروس در گاوها مورد استفاده قرار می گرفت که کارایی چندانی نداشت و موجب افزایش زمان مشاهده فاز استروس در گاو می شدند.

    ترکیبی از دو یا چند پارامتر فیزیولوژیکی موجب بهبود در میزان تشخیص فحلی شد و انتظار می رود که میزان خطا کاهش یابد.

    همانطور که توسط فریک و همکاران در سال 2002 گفته شد، استفاده از دستگاههای اتوماتیک تشخیص فحلی بسیار آسانتر و استفاده آن ضروری می باشد.

    از طرف دیگر رفتارهای گاو شیری در مرحله فاز استروس با ویژگی های خاصی مشخص می شود.

    ایستای فحلی یکی از روشهای مهم تشخیص فاز استروس گاو شیری می باشد.

    به علاوه برخی ویژگی های رفتاری مشخصی که در اثر فحلی به وجود می آیند عبارتند از:

    بیقراری، لیسیدن و یا با چانه فشار آوردن به پشت گاوهای دیگر، فرج قرمز همراه با لیزابه، سوار شدن بر روی گاوهای دیگر، سواری دادن به گاوهای دیگر، کاهش خوراک مصرفی.

    الگوهای رفتاری گاوها در فاز استروس تغییرات مشخصی دارد و همچنین تغییر در تغذیه و زمان نشخوار کاملا مشهود می باشد.

    آزمایشات قبلی نتایج متفاوتی را در الگوهای تغذیه ای و رفتاری دامها در فاز استروس را نشان دادند، به عنوان مثال لوکاس و همکاران افزایش DMI را در طی دوران استروس مشاهده کردند، اما مالتز و همکاران همچنین رایت و هکاران کاهش DMI را مشاهده کردند و دی سیلوا و همکاران تغییری را بر روی DMI مشاهده نکردند.

    علاوه بر این کاهش شدید زمان نشخوار در فاز استروس توسط رایت و همکاران گزارش شد.

    زمان خوراک خوردن و نشخوار توسط جداول توصیه شده مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که مطالعه حاضر به طور همزمان زمان نشخوار را در طی فاز استروس مورد بررسی قرار داد که بتواند به افزایش دانش در مورد هماهنگی این دو الگوی رفتاری کمک کند.

    هدف از مطالعه حاضر ارزیابی ویژگی های تغذیه ای، رفتاری و زمان نشخوار گاوهای شیری در طی روز و ساعات فاز استروس گاوها می باشد.

     

    By: C. Pahl , E. Hartung , K. Mahlkow-Nerge , and A. Haeussermann, american Dairy Science association 

  • کربنات پتاسیم به عنوان یک منبع کاتیونی جهت دوره شیردهی بعد از زایمان

    کربنات پتاسیم به عنوان یک منبع کاتیونی جهت دوره شیردهی بعد از زایمان

    کربنات پتاسیم به عنوان یک منبع کاتیونی جهت دوره شیردهی بعد از زایمان

     

    هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی اثرات K2CO3، قابلیت بافری مواد معدنی، DCAD و منابع کاتیونی در تولید شیر و ترکیب آنها بر روی اوایل شیرواری می باشد.

    به طور معمول گاوهای شیری در دوره بعد از زایمان وارد یک دوره بالانس منفی انرژی می شوند که این بالانس منفی در فصل گرما و در دمای بالا سریعتر و بیشتر خود را نشان می دهد، که در نتیجه موجب کاهش DMI و همچنین افزایش نیاز دام به انرژی جهت تولید شیر می باشد.

    به جهت جبران این کاهش انرژی، گاوهای شیری را با جیره حاوی غلظت بالای کنستانتره تغذیه می کنند.

    اگرچه، کربوهیدرات با قابلیت هضم بالا در جیره غذایی می تواند باعث کاهش pH شکمبه و در نتیجه اسیدوز شود.

    تحت این شرایط الگوی تخمیر شکمبه تغییر کرده و فرآیند بیوهیدروژناسیون شکمبه افزایش میابد.

    این موضوع می تواند یکی از دلایل ایجاد سندروم شیر کم چرب شود که نتیجه یک جیره با کربوهیدرات بالا می باشد که بر روی هضم فیبر نیز تاثیرگذار است و موجب ایجاد شرایط نامساعد در شکمبه می شود.

    بر اساس این مشاهدات انواع مختلف مواد معدنی برای کمک به تثبیت pH شکمبه پیشنهاد شده است که در نتیجه از کاهش چربی شیر جلوگیری می کند.

    در تحقیقات اخیر نشان داده شده است که افزایش کاتیون و آنیون خوراکی (DCAD) به جیره از طریق مکمل های معدنی در جیره غذایی حاوی 20 تا 40 درصد (DM) از کنستانتره موجب افزایش سنتز و چربی شیر می شود.

    طی بررسی محققان اعلام کردند که پاسخ دام متناسب با ظرفیت نگهداری pH خون از طریق افزایش HCO3 خون و همچنین اثر بافری شکمبه می باشد.

    مطالعات در شرایط آزمایشگاهی نشان دادند که افزودن K2CO3 از افت چربی ناشی از مصرف کنستانتره بالا جیره پیشگیری می کند.

    محققان گزارش کردند که ممکن است K2CO3 با اثرات منفی کنستانتره بالای جیره بر روی چربی شیر مقابله کند.

    فرض بر این است که اثرات مشاهده شده بر روی سنتز چربی شیر هنگامی که K2CO3 در جیره گاوهای شیری قرار داده می شود می تواند از تغییرات و اسیدی شدن محیط شکمبه جلوگیری کند. با توجه به اینکه مکمل گاوهای شیری همراه با K2CO3 موجب افزایش غلظت K، DCAD و قابلیت بافری شکمبه می باشد.

    نتایج این تحقیق نشان دادند که مکمل حاوی K2CO3 در اوایل دوره شیرواری می تواند اثر منفی کنستانتره را بر روی چربی شیر کاهش دهد.

     

    By: A. R. Alfonso-Avila, É. Charbonneau, P. Y. Chouinard, G. F. Tremblay, and R. Gervais, J. Dairy Sci., American Dairy Science Association, 2017

  • مخمر زنده و تأثیر آن در جیره دام

    مخمر زنده و تأثیر آن در جیره دام

    مخمر زنده و تأثیر آن در جیره دام

    مخمرها محصولاتی چون نوكلئوتید ها، آمینواسیدها، فاكتورهای رشد و آنزیم ها را به محیط كشت ترشح می كنند و مخمر زنده می تواند یك منبع فراهم آورنده اسید های آمینه، اسید های نوكلئیك و ویتامین ها برای میكروبهای شكمبه ای دام باشد.

    محصولات مخمری به دو صورت می باشند. مخمر زنده که به صورت خشک شده مورد استفاده قرار می گیرند و مخمر کشت شده. مخمر زنده، حاوی سلول های مخمر خشك شده اند و ممكن است دارای مقداری از محیطی كه مخمر بر روی آن رشد نموده باشند. سلول های مخمر زنده از نظر متابولیكی فعال هستند و قابلیت بهتر و بالاتری برای رها سازی فرآورده های خود دارند، در نتیجه این فرآورده ها توسط میكروب های شكمبه مورد بهره برداری بهتری قرار می گیرند. به طوركلی مقدار بیشتری از مخمرهای كشت داده شده (روزانه ۶۰-5۰ گرم) در مقایسه با محصولات مخمری زنده (5/۰ تا ۱ گرم) به ازای هر راس به گاو تغذیه می شوند.

    پروتئین مخمر در گاوها قابلیت هضم بالایی دارد (ضریب قابلیت هضم ظاهری 85%).

    اخیرا در تحقیقی محققان دریافتند كه اضافه کردن مخمرزنده به محیط In-vitro هضم سلولزرا تحریك می کند.

    افزودن مخمر به جیره می تواند منجر به افزایش تولید شیر، افزایش اضافه وزن بدن، افزایش مقدار خوراك و بهبود عملكرد تغذیه ای گردد و در سطح دستگاه گوارش تغییرpH ، تغییر نسبت مولی اسید های چرب فرار شكمبه ای، افزایش قابلیت هضم مواد مغذی، كاهش تولید آمونیاك در شكمبه، تغییر جمعیت میكروبی شكمبه ای را می توان از اثرات متابولیكی مخمرها ذكر كرد.

    در تحقیق اخیر محققان مخمر را بر روی گاو شیری از 28 روز قبل از زایمان تا 13 هفته بعد از زایمان استفاده کردند و نتایج نشان داد که استفاده ازمخمر در گاوهای پر تولید، تولید شیر و افزایش درصد چربی شیر را بیشتر تحریك می كند . همچنین در جیره هایی كه نسبت كنسانتره به علوفه در آنها 60 به 40 بوده است در مقایسه با جیره هایی كه نسبت كنسانتره به علوفه در آنها 50 به 50 بوده نتایج بهتری بدست آمده است.

    یکی از مهمترن اثرات مخمرها تغییرات متابولیكی شكمبه، تغییر جمعیت میكروبی شكمبه با تغییراتpH محیطی می باشد. یكی از مكانیسم هایی كه برای این عمل بیان شده تحریكی است كه مخمر بر برخی از گونه های باكتریایی مصرف كننده اسید در شكمبه اعمال می كند.

    تنها سه مخمر كاربرد تجاری دارند، این سه مخمر به ترتیب اهمیت عبارتند از :
    1- ساکارومایسیز سرویزیه 2- کاندیدا 3- کلویورو مایسیز

    مهمترین مخمر تجاری ساکارو مایسیز سرویزیه می باشد كه به عنوان مخمر تولید الكل، مخمر تولید نان و مكمل مخمری تغذیه ای كاربرد فراوان دارد.

    تأثیرات مهم مخمر بر مکانیسم شکمبه:

    1- پیشبرد بلوغ شکمبه و بهبود استقرار میکروبی 2- تثبیت pH شکمبه و اثر بر روی باکتریهای متابولیزه کننده شکمبه 3- افزایش هضم الیاف و اثر بر روی میکروارگانیسم های تجزیه کننده دیواره سلولی 4- پیشگیری و کاهش اسیدوز

    در برخی آزمایشات افزودن بافت مخمری به شكمبه تعداد باكتریهای سلولولایتیك و در برخی موارد هضم سلولز را افزایش داده است .

    مطالعات نشان می دهند كه افزودنی های مخمری، اسید مالیك را نیز تامین می كنند كه به طور اختصاصی به رشد باكتری های مصرف كننده اسید لاكتیك كمك می كند. اسید لاكتیك، یك اسید خیلی قوی است كه با مصرف جیره های حاوی كنسانتره زیاد و اسیدوز شكمبه به وجود می آید. لازم است كه اسید لاكتیك تولید شده مصرف گردد تا pH شكمبه پایدار باقی بماند، به طوری كه میكروب های شكمبه خصوصاً باكتری های هضم كننده الیاف بتوانند بهتر رشد كنند. همچنین سلول های زنده مخمری می توانند اكسیژن موجود در شكمبه را مصرف كنند و به تحریك رشد باكتری های شكمبه كمك كنند، زیرا باكتری ها در شرایط غیر هوازی بهتر رشد می كنند.

    به لحاظ اثرات تنظیم و تعدیل كنندگی افزودنی های مخمری بر pH شكمبه، این مواد افزودنی به ویژه جهت كاهش نوسانات مصرف خوراك، برای مصرف در دوره انتقال توصیه می شوند. محققین دریافتند گاوهایی كه مخمر كشت شده مصرف نمودند، تا زمان نزدیك تری نسبت به زایمان (۷ روز در مقایسه با ۱۰ روز قبل از زایمان) الگوی طبیعی مصرف خوراك خود را حفظ كردند و در نتیجه پس از زایمان نیز زودتر به الگوی طبیعی مصرف خود بازگشتند (۱۴ روز در مقایسه با ۲۰ روز پس از زایمان ).

    طی سالیان دراز، مطالعات زیادی بر روی افزودنی های مخمری انجام گرفته است. محققان دانشگاه دلاور ،۳۲ مطالعه را كه در آنها از افزودنی مخمر استفاده شده بود مورد بررسی قرار دادند و دریافتند كه به ازای هر راس گاو تولید شیر روزانه به طور متوسط ۱۳/۱ كیلوگرم افزایش یافته است. بهترین پاسخ به مصرف افزودنی های مخمری در ابتدای دوره شیردهی به دست آمد.

     

  • اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    مایکوتوکسین‌ها مواد سمی هستند که در گونه‌هایی خاص از قارچ، در طول متابولیسم اجزای ماده‌ی غذایی ترشح شده و باعث بروز عوارضی در دام می‌گردند.
    حدود 50 گونه از قارچ‌ها تولید مایکوتوکسین می‌نمایند. مایکوتوکسین‌های قارچی مسئول ضررهای مالی زیادی هستند. سم آفلاتوکسین می‌تواند از طریق شیر دام‌ها با نوع آفلاتوکسین M1 به انسان منتقل گردد و باعث جهش در سلول‌های کبدی شده و احتمال بروز سرطان را افزایش دهد.

    آفلاتوکسین‌ها

    در میان 200 نوع مایکوتوکسین شناسایی شده، یکی از مهمترین آن‌ها آفلاتوکسین می‌باشد. این سم توسط آسپرژیلوس پاراسیتیوس ترشح می‌گردد که پس از رسیدن به کبد منجر به تخریب سلول‌های کبدی در گاو شیری می‌شود. آفلاتوكسين‌ها توسط قارچ‌های آسپرژيلوس گونه Flavvous و parasiticus توليد می‌شوند.

    كلمه Aflatoxin شامل حروف A وF به ترتيب نماينده جنس قارچ Aspergilus و گونه‌ی Flavous كه با لغت Toxin تركيب شده است.

    ميزان اين سم در ذرت، كنجاله پنبه دانه و بادام زميني و سويا بيشتر از ساير اجزاي خوراك است. چهار نوع مختلف آفلاتوكسين به نام‌هاي G1 ، G2 ، B1 ، B2 كه قوي‌ترين و متداول‌ترين آن‌ها B1 است در خوراك و محصولات دامی شناخته شده است .
    اين سم در بدن توسط كبد متابوليت شده و تبديل به مايكوتوكسين‌های ديگر شده و از طريق توليدات دامی به مصرف‌كنندگان آن منتقل می‌شود.

    چنانچه گاو شيري از خوراك آلوده به آفلاتوكسين B تغذيه نمايد، آنزيم‌های موجود در كبد آن را به آفلاتوكسین M تبديل كرده كه از طریق شير و ادرار دفع می‌شود.

    هر 65 واحد آفلاتوكسين B1 در خوراك می‌تواند به 1 واحد آفلاتوكسين M1 در شير دام‌ها تبديل شود. ميانگين 1.7 درصد از مقدار آفلاتوكسين B1 در جيره‌ی غذايی دام به شكل متابوليت M1 به داخل شير ترشح می‌شود.

    مقدار مجاز آفلاتوكسين در شير خام  0.5 ppb می‌باشد. چنانچه ميزان آفلاتوكسين شير خام كمتر از ppb 0.3 (قسمت در بيليون) باشد در حد ايده‌آل است.

    اثرات آفلاتوكسين:

    1-تضعيف سيستم ايمنی
    2-اختلال در دستگاه گوارش
    3-پوشش چربی در كبد
    4-انتقال متابولبت‌های آفلاتوكسين در توليدات دام
    5-اثرات سرطان‌زايی
    6-سيروز كبدی

    اثرات مايكوتوكسين‌ها:

    1-ايجاد تداخل در سوخت و ساز و جذب مواد مغذی جيره؛
    2- اثرات منفی بر سيستم غدد درون ريز و برون ريز؛
    3-سركوب سيستم ايمنی.

    اثرات سموم قارچی:

    1-افت مصرف خوراك
    2-افزايش آسيب پذيری در برابر بيماري‌ها با مختل نمودن سيستم ايمنی بدن؛
    3-بالا بردن درصد نازايی و افزايش سقط جنين و افزايش آبستنی كاذب؛
    4-افزايش سلول‌های سوماتيك موجود در شير؛
    5-بيرون زدگی واژن و التهاب مهبل؛
    6-باقي ماندن سموم قارچی در توليدات دامی كه باعث سرطان در انسان می‌شود؛
    7- افزايش مرگ و مير.

    اثرات زيرالنون:

    1-افزايش سقط جنينی؛
    2-افزايش ترشحات واژن؛
    3-افزايش تورم و بيرون زدگی واژن؛
    4-كاهش باروری؛
    5-افزايش حجم پستان در تليسه‌ها؛
    6-افزايش فحلی كاذب؛
    7-افزايش تعداد تلقيح به ازای هر آبستنی؛
    اين سم در مقادير كم باعث بلوغ زودرس و افزايش اندازه پستانی شده و در مقادير بالا منجر به سقط جنين می‌شود.

    اثرات DoN:

    1-افزايش سلول‌های سوماتيك موجود در شير؛
    2-كاهش توليد شير؛
    3-كاهش باروری؛
    4-اثر منفی بر سيستم ايمنی.

    مايكوتوكسين Don از قارچ فوزاريوم گونه گراميناريوم و كواميناتوم توليد می‌شود و رايج‌ترين مايكوتوكسين در سيلو Don می‌باشد. ميزان اين سم در ذرت سيلو شده و همچنين سبوس گندم زيادتر از ساير اجزاي خوراك می‌باشد.
    ميكروارگانیزم‌های شكمبه توانايی خنثی كردن Don را دارند اما خنثی‌سازی به 35% محدود می‌شود و مابقی سموم از شكمبه می‌گذرد و با توجه به اينكه درصد كمی از مايكوتوكسين‌ها توسط ميكروب‌های شكمبه خنثی می‌شود و مقدار عمده‌ی آن‌ها جذب بدن می‌شود. در نتیجه استفاده از توکسین بایندرها ضروری می‌باشد.

  • تأثیر ساكرومايسيس سرويزيه در پرورش دام

    تأثیر ساكرومايسيس سرويزيه در پرورش دام

    تأثیر ساكرومايسيس سرويزيه در پرورش دام

    پروبیوتیک ها به دو دسته قارچي و باكتريايي تقسيم مي شوند و هيچگونه زياني براي موجودات زنده نداشته و از خود آنزيمهاي مختلفي ترشح کرده و موجب شكستن زنجيره هاي كربني آلي شده و حاصل متابوليست آنها موادي چون قندهاي ساده تر، الكلها، ويتامين ها و ساير مواد مغذي می باشد.

    از مهمترين سويه هاي قارچي كه بعنوان پروبيوتيك در تغذيه دام بكار مي رود ساكرومايسيس سرويزيه می باشد. فرآورده هاي حاوي مخمر ساكرومايسيس سرويزيه شامل خود مخمر و محيط كشت آن می باشد، اين مخمر به نحوي كه توانايي تخمير آن حفظ شود، جداسازي و خشك مي شود كه در تجـارت بنام yeasacc معروف است و به عنوان مخمر تولید الكل، مخمر تولید نان و مكمل مخمر تغذیه ای كاربرد فراوان دارد.

    ساکرومایسیس سرویزیه از نظر ویتامین های B، اسید آمینه، پپتید، نوکلئوتید، دیواره سلولی، فنول و فایتواسترول غنی می باشد.

    ساکرومایسیس سرویزیه همچنین بر روی سلولهای سوماتیک شیر تأثیر گذار است. این مخمر با حفظ نوسانات و پایداری در شکمبه موجب کنترل تولید اندوتوکسین شده و در نتیجه از میزان سلولهای سوماتیک به نقاط عفونی بدن می کاهد در نتیجه میزان سلولهای سوماتیک در شیر کاهش میابد.

    همچنین این مخمر بر روی وضعیت نیتروژن شکمبه و بهبود هضم الیاف علوفه جیره تأثیر گذار است و موجب کاهش آمونیاک در شکمبه می شود.

    در آزمایشات انجام شده مخمر ساکرومایسیس سرویزیه به میزان 2 درصد مصرف ماده خشک را افزایش داد، اما موجب شد که وزن بدن 7/3 درصد افزایش یابد و BCS بهبود یابد همچنین بازده خوراک نیز 8/1 درصد بهبود یافت.

    نقش مخمر زنده (ساكرومايسيس سرويزيه سویه 1077) در پرورش دام 

    1) عامل طبيعي و محرك رشد براي سرعت بخشيدن به امر پرورش دام و طيور
    2) منشأ پروتئين و انرژي قابل جذب در تك معده ايها و نشخوارکنندگان
    3) افزايش فلور مفيد در شكمبه با كاهش مقدار اكسيژن، فعاليت فلور ميكروبي طبيعي و تحریك فعاليت سلوليتيك بيشتر مي شود
    4) تنظيم كننده pH شكمبه و جلوگيري از اسيدوز به اين گونه كه بعضي از گونه هاي باكتريايي مثل Selenomonas ruminantium و Megasphaera elsendi كه قادر به مصرف لاكتات هستند فعال شده و از توليد اسيد لاكتيك پيشگيري مي كنند و در نتيجه پايداري و فلور طبيعي را افزايش مي دهند
    5) افزايش توليد اسيدآمينه هاي لازم از طريق بهبود فعاليت باكتريايي كه باعث افزايش پروتئين باكتريايي شده و بنابراين روند فعاليت آمينواسيدها را سرعت مي بخشد و عبور پروتئينهاي فلور طبيعي به دوازدهه را تسهيل ميكند
    6) كمك به روند جذب مواد مغذي در گوساله هاي پرواري و تثبيت فعاليت گوارشي در مورد بروز استرس ناشی از گرمای هوا، زایمان، شيرواري و مرحله پاياني پرواربندي
    7) بهبود كيفي و كمي ضريب تبديل علوفه و دان به گوشت در دام
    8) افزايش شيردهي و افزايش پروتئين شير در گاو شيرده
    9) حفاظت از سلامت دام در برابر حمله ي باكتريهاي ناخواسته خصوصاً پس از درمان با آنتي بيوتيك ها و سلامت بيشتر گله
    10) جلوگیری از ناهنجاری ها و مشکلات فلوری شکمبه
    11) بهبود قابلیت هضم و جذب مواد معدنی مثل فسفر، منیزیم، کلسیم، پتاسیم، روی و منگنز

     

     

  • (BVD (Bovine Viral Diarrhea یک بیماری با اشکال مختلف

    (BVD (Bovine Viral Diarrhea یک بیماری با اشکال مختلف

    (BVD (Bovine Viral Diarrhea یک بیماری با اشکال مختلف

    اسهال ویروسی گاو می تواند در اشکال مختلفی ایجاد شود، که شامل تولید مثل، تنفس و یا روده ای می باشد.

    مدت زمان BVD به خودی خود گمراه کننده است زیرا این اسهال دارای علایم کلینیکی و بالینی نمی باشد. در عوض شامل یک گروه از سندرومهایی می باشد که شامل بیماریهای تولید مثلی، تنفسی و روده ای می باشد که با سه ویروس مختلف همراه می باشد. این بیماری می تواند فقط با یک دام مریض در گله شروع شود.

    کمپلکس طبیعی BVD از ابتدای شروع این بیماری ثبت شده است. مزرعه ای شامل یک گله می باشد که یک گاو قرمز 4 ساله دون در آن بود که دو سال قبل از انگلستان وارد شده بود. این گاو خوراک خوبی نمیخورد و از اسهال رنج میبرد و هم چنین کاهش قابل توجهی در تولید شیر از خود نشان می داد. تشخیص اولیه برای این گاو اسهال خونی کلاسیک زمستانی بود.

    علایم بالینی شروع این بیماری در 5 مزرعه به صورت مخلوطی از این بیماری (3 مدل مختلف آن) روده ای، تولید مثلی و تنفسی مشاهده شد که علایم BVD بودند.

    درصد دامهایی که در آن گله دچار این بیماری شدند از 33 به 88% رسید و 4 تا 8% دامها نیز تلف شدند. درصد از دامها مشکل ذات الریه داشتند در صورتی که بقیه مشکل اسهال آبکی داشتند و سقط جنین 10 روزه تا 3 ماه پس از مشاهده شیوع این بیماری در گله مشاهده میشد.

    در دامهای مریض افت شدید در سلولهای سفید خون جهت مبارزه این بیماری مشاده شد. اگرچه درمان توسط تزریق خون سالم به دام انجام شد. نتایج نشان دادند که ممکن است عفونت به صورت تحت بالینی در طبیعت نیز وجود داشته باشد. در این حیوانات علاوه بر از دست دادن سلولهای سفید خون کاهش شدید سیستم ایمنی نیز رخ داده بود.

    مشاهده شده که عفونت گاو در سه ماه اول بارداری می تواند در هنگام تولد گوساله، مدام آنرا درگیر بیماری کند. همچنین برخی از این گوساله ها نیز مرده به دنیا آمدند. گوساله های بدنیا آمده ضعیف و یا کوچک بودند و در دوران نوزادی مردند. برخی دیگر نیز دز ظاهر طبیعی بودند اما در سال اول زندگی درگیر این بیماری بودند.

    در دامداری های دارای دام با (PI (Persistently Infected نرخ بالاتری از بیماریهای تنفسی و یا رودهای در مقایسه با گله غیر مبتلا مشاهده شد . و همچنین موجب افزایش سلولهای سوماتیک و احتمال عفونت ثانویه مثل متریت و پنومونی افزایش میابد. هم چنین PI در گله های پرواری نیز مشاهده شده است.

    این ویروس اشکال مختلفی دارد. در گذشته تصور می شد که فقط یک سویه دارد اما دارای سه سویه مختلف BVDV1و BVDV2 و hobi می باشد.

    همچنین شیوع این بیماری در موقعیت های مختلف جغرافیایی مختلف متفاوت است. در آمریکا، آسیا و اروپا BVD ممکن است با hobi ایجاد شود.

    واکسن برای BVDV1و BVDV2 در دسترس می باشد اما هیچ واکسنی جهت مدل hobi در دسترس نیست. علاوه بر این می تواند دامهای دیگر مثل گوسفند و بز را نیز درگیر نماید.

    واکسن BVD از سال 1960 در آمریکا موجود بود و واکسیناسیون با درجات مختلف با موفقیت انجام شده است. در شرایطی که یک گاو PI در گله موجود باشد واکسن BVD می تواند در به حداقل رساندن این بیماری در گله بسیار موثر باشد.

    همچنین می توان یک روش درمانی چند جزیی علاوه بر واکسیناسیون انجام داد مثل بالا بردن امنیت زیستی جهت جلوگیری از ورود این بیماری به دامداری.

    برنامه های ویژه ای بر اساس آزمایشات مختلف و حذف حیوان آلوده توسط سازمان دامپزشکی و انجمن دامداران آمریکا موجب کاهش قابل توجهی در این بیماری شده است.

    برنامه های تست آمریکا در کوتاه مدت نشان داد که جهت کنترل BVD واکسیناسیون و امنیت زیستی می تواند سهم بسزایی در پیشگیری از این بیماری داشته باشد.

    بررسی که توسط پروفسور فاکس در دانشگاه کرنل انجام شد نشان داد که این بیماری غیر قابل پیش بینی و چالش برانگیز می باشد و میتواند موجب فاجعه بسیار شدید مالی در دامداری شود.

    در چند سال گذشته تلاشهای زیادی جهت پیشگیری از این بیماری انجام شده است. متاسفانه این بیماری باعث کاهش توانایی دام، ضعف سیستم ایمنی و عفونت ثانویه می گردد. کنترل BVD نیازمند اجرای یک استرتژی سازمان یافته از قبیل بهبود امنیت زیستی و نظارت و واکسیناسیون جهت تقویت مقاومت گله می باشد.

    BVD, A diseas with many faces .Animal Care, 10.Feb.2017. By J. Ridpath and B. Miller

  • تاثیر اسیدهای چرب بر زنده مانی جنین

    تاثیر اسیدهای چرب بر زنده مانی جنین

    تاثیر اسیدهای چرب بر زنده مانی جنین 

    متاسفانه بین 25 تا 55 درصد جنین های پستانداران در همان دوران ابتدایی آبستنی از بین می روند. تخمین زده می شود که بیش از 40% جذب های جنینی در حد فاصل بین روزهای 8 تا 17 آبستنی اتفاق می افتند. مهمترین مسئله در میزان ماندگاری جنین ها در طول این دوره مهار کردن ترشح پروستاگلاندین می باشد و یا افزایش ترشح پروژسترون و افزایش سطح پلاسمایی آن می باشد.

    رابطه منفی بین غلظت PGF2ɑو میزان پروژسترون وجود دارد. این بدین معنی است که هر یک واحد افزایش در غلظتPGF2ɑ برابر یک واحد کاهش در میزان پروژسترون می باشد. این کلیدی ترین زمان است که ما می توانیم اسیدهای چرب را به جیره گاوهای شیری اضافه نماییم که آنها بتوانند از یک طرف ممانعت از ترشحPGF2ɑ نمایند و از طرف دیگر باعث افزایش پروژسترون و در نتیجه ابقاء جسم زرد روی تخمدان گردند.

    اثر مثبت چربی جیره غذایی بر باروری گاوهای شیری می تواند بدلیل اثرات اسیدهای چرب جیره برهیپوفیز، تخمدانها و رحم از طریق بهبود وضعیت انرژی بدن می باشد. دانشمندان معتقدند كه برخی از مكملهای چربی موجب تغییر تولید PGF2α در بدن می شوند زیرا برخی ازاسیدهای چرب ویژه بخصوص اسیدهای چرب غیر اشباع با چند باند دوگانه ( PUFA ) در سنتز آن نقش دارند. بنابراین می توان با تغییر پروفیل اسیدهای چرب جیره غذایی، سنتز PGF2α توسط بافت رحم را در اوایل آبستنی كاهش داده و موجب كاهش میزان مرگ و میر جنین شد .

    اسیدهای چرب غیر اشباع ( با چند باند دوگانه ) از جمله اسید لینولئیك(امگا6) ،لینولنیك(امگا3) ،ایكوزانوئیدها و دكوهگزانوئیدها بر باروری و عملكرد تولید مثلی گاوها تاثیر بسزایی دارند. غنی سازی جیره غذایی با اسید های چرب دارای چند باند دوگانه طی دوره بعد از زایش موجب بهبود باروری گاوهای شیری می شود.

    طی یک دوره فحلی چنانچه تلقیحی صورت نگرفته باشد معمولا فعالیت جسم زرد تا 16 روزادامه مییابد، ازطرف دیگر12 روز بعد ازفحلی، نوسانات ضعیف PGF2ɑ از رحم گاوآبستن و یا غیر آبستن آغاز می شود.

    افزایش سنتز PGF2ɑموجب کاهش فعالیت جسم زرد می شود. ولی جنین درحال رشد با ارسال سیگنال هایی با عنوان انترفرون تاو سنتز PGF2ɑ را کاهش می دهد. انترفرون تاو بعنوان سیگنال های اولیه جنین جهت تشخیص آبستنی بشمارمی رود.
    جنین هایی که دارای رشد ضعیفی هستند ممکن است قبلا از ترشح انترفرون تاو، توسط افزایش غلظت PGF2ɑآزاد شده از رحم سقط شوند. در چنین شرایطی نقش اسیدهای چرب غیراشباع امگا 3و6 به خصوص امگا 3 ،درکاهش سنتز PGF2ɑطی اوایل آبستنی اهمیت پیدا میکند .

    تغذیه با جیره های غنی ازاسیدهای چرب غیراشباع امگا 3 ، که د ردانه کتان فرآوری شده ،فول فت سویا و یا استفاده از مکمل امگا 3و6 به میزان قابل توجهی یافت می شود، جهت بهبود باروری، از یافته های امروزی در مدیریت تولید مثل گاوهای شیری می باشد.

    برخی از فواید استفاده از اسیدهای چرب

    1-اسیدهای چرب باعث بهبود بالانس منفی انرژی می شوند که در نتیجه باعث افزایش فعالیت تخمدانها و در نتیجه بروز فحلی می شود.
    2-اسیدهای چرب باعث بهبود تولید هورمونهای استروئیدی در بدن میشوند؛ خصوصا تولید پروژسترون که باعث ابقاء آبستنی و افزایش طول عمر جسم زرد بر روی تخمدان می گردند.
    3-اسیدهای چرب باعث تحریک فولیکول سازی چه از نظر تعداد و یا اندازه و یا افزایش رشد فولیکول گراف می شوند.
    4-تغییر دادن روند تولید و آزاد سازی هورمونPGF2ɑکه سبب تحلیل جسم زرد می باشد و باعث شروع سیکل جدید فحلی می گردد.

  • اثر سطوح مختلف مکمل ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط فصل تابستان و استرس گرمایی

    اثر سطوح مختلف مکمل ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط فصل تابستان و استرس گرمایی

    اثر سطوح مختلف مکمل ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط فصل تابستان و استرس گرمایی

     

    تحقیق حاضر جهت بررسی اثر سطوح مختلف مخمر ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط استرس گرمایی انجام پذیرفت.

    جهت انجام این تحقیق تعداد 81 گاو شیری در 27 گروه 3 تایی قرار گرفتند (گروه کنترل و جیره حاوی ساکرومایسز سرویزیه) قرار گرفتند که حدود تولید شیر آنها (23.6±0.20 kg/d)، شکم زایش (2.88±0.91) و روز شیرواری (204±46 d)بود و گاوها به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند.

    این آزمایش در شرایط استرس گرمایی فصل تابستان در ماه جولای و به مدت 9 هفته همراه با یک هفته دوره عادت پذیری انجام شد.

    در دوره آزمایش درجه حرارت هوا و رطوبت در ساعات 8 صبح و 2 ظهر و 8 شب اندازه گیری شد و شرایط نشان داد که گاوها در طول انجام این آزمایش در شرایط استرس گرمایی قرار داشتند.

    نتایج این تحقیق نشان دادند که با استفاده از مکمل ساکرومایسز سرویزیه درجه حرارت رکتوم در ساعت 14:30 از خود کاهش خطی نشان داد (p = 0.07)اما در ساعت 6:30 صبح تفاوتی را نشان نداد (p>0.10).

    تولید شیر نیز با استفاده از مکمل ساکرومیسز سرویزیه از خود افزایش نشان داد (p<0.05) .

    بازده خوراک (تولید شیر/ مصرف ماده خشک) در گروه تغذیه شده با مکمل ساکرومایسز سرویزیه از خود افزایش داشت(p<0.05) .

    همچنین گاوهای تغدیه شده با مکمل ساکرومایسز سرویزیه از خود افزایش وزن نشان دادند (p<0.01) در حالی که گاوهای گروه کنترل کاهش وزن داشتند و با استفاده از مکمل ساکرومیسز سرویزیه تعادل انرژی نیز از خود افزایش داشت (p<0.01) و همچنین با استفاده از این مکمل غلظت نیتروژن اوره ای خون از خود کاهش پیدا کرد.

    در مجموع مکمل ساکرومایسز سرویزیه توانست اثر منفی انرژی گرمایی را بر روی گاوهای شیری کاهش دهد و به گاوها اجازه داد که سطح تولید شیر خود را در سطح بلاتری نگه دارند و همچنین بازده خوراک و انرزی خالص را در تعادل بالاتری نگه داشت.

     

     

     

  • بهبود عملکرد تولید مثل گاوهای شیری از طریق تحقیقات انجام شده

    بهبود عملکرد تولید مثل گاوهای شیری از طریق تحقیقات انجام شده

    بهبود عملکرد تولید مثل گاوهای شیری از طریق تحقیقات انجام شده

    نویسنده این تحقیق استاد توسعه و بهبود خدمات گاوهای شیری دانشگاه تگزاس می باشد.
    این تحقیق در تابستان سال گذشته از سرتاسر جهان در مونترال، کبک و کانادا در نشست مشترک انجمن علوم دامی آمریکا و کانادا برگزار شد. در طی این جلسه 810 مقاله و 1086 پوستر مورد بررسی قرار گرفت.

    مقاله حاضر خلاصه ای از عملکرد گاوهای شیری جهت بررسی عملکرد تولید مثل همراه با اطلاعاتی از محققین آن می باشد.

    استراتژی ها:

    در این نشست برنامه همزمان سازی فحلی همراه با افزایش تعداد گاو آبستن در تلقیح اول و هم چنین افزایش تعداد گاو در فاز اول سیکل فحلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آبستنی نشان داد که انتظارات دامداران به صورت کامل برآورده نشد که البته ممکن است بیشتر به تغییرات چرخ فحلی مربوط باشد.

    یک استراتژی جدیدی جهت شناسایی بارداری، به منظور افزایش باروری، بدون افزایش دفعات تلقیح در دو گله گاوهای شیری آریزونا و کالیفرنیا به یکی از سه روش مورد بررسی قرار گرفت.

     

    جهت انجام این آزمایش 32 روز بعد از تلقیح گاوها به صورت رندوم جهت هماهنگ سازی فحلی اختصاص داده شدند. تمام گاوها از طریق تشخیص گاوهای آبستن نشده در حدود روز 39 بعد از تلقیح مورد بررسی قرار گرفتند.

    روشهای بررسی:

    1-گروه کنترل (تعداد 386 گاو شیری): گاوهای آبستن نشده در روز 39 بعد از تلقیح اولین درمان(GnRH) با پروتکل Cosynch-72 را دریافت کردند.

    2-GGPG(GnRH-GnRH-PGF2ɑ-GnRH) (تعداد 357 گاو شیری): در روز 32 بعد از تلقیح به گاوها GnRH داده شد. در روز 39 دامهایی که علایم آبستنی را نشان ندادند پروتکل Cosynch-72 را مشابه گروه کنترل دریافت کردند.

     

    3- CIDR(Controlled Internal Drug Release) (تعداد 316 گاو شیری): حیوانات غیر آبستن در این گروه نیز پروتکل Cosynch-72 را در روز 39 بعد از تلقیح دریافت کردند و علاوه بر آن یک CIDR همراه با GnRH نیز مورد استفاده قرار گرفت.

     

    بیشتر گاوهای آبستن شده در هر دو گروه GGPG (33.6 درصد) و CIDR (31.3 درصد) بودند و سپس گروه کنترل (24.6 درصد) در گله گاوهای غیر آبستن شده در روز 39 بعد از تلقیح. هم چنین این اطلاعات با BCS در تعامل بوده است.

    بیشتر گاوهای لاغر (BCS<2.75) آبستن در گروه CIDR بودند، در حالی که بیشتر گاوهای نسبتا مطلوب (BCS>2.75) آبستن با درمان GGPG بودند.

    نتایج این تحقیق نشان میدهد که تعداد گاوهای آبستن شده بعد از تشخیص (غیر آبستنی) را می توان با اضافه کردن یک دوز تزریق GnRH هفت روز قبل از تشخیص آبستنی (روز 32) و یا با اضافه کردن یک CIDR به برنامه Cosynch-72 به بارداری مطلوب رساند. همچنین جهت موفقیت در این برنامه باید به و ضعیت بدنی BCS نیز توجه نمود.

    بررسی از نظر اقتصادی:

    سه پروتکل مطرح شده از نظر اقتصادی نیز مورد بررسی قرار گرفتندکه کدام برنامه سودمند و یا اقتصادی می باشند (GGPG-CIDR-GnRH).

    هزینه ها: $1.50 پروستوگلاندین، $10 نیروی کار در هر ساعت. GnRH $1.50، CIDR $10 و هزینه بارداری $275 می باشد.

    میانگین هزینه برای کنترل، GGPG و درمان CIDR به ترتیب $5.40، $10.66، $14.85 بود. با بازده متوسط به ازای هر گاو از $55.04, $73.29, and $60.64 بود. جهت میانگین هزینه ها این نتایج تفاوت معنی داری از لحاظ آماری از خود نشان نداد (P=0.17) .

    همچنین در این تحقیق حالات مختلف با تغییرات هزینه ها GnRH (range: $1-$5) و CIDR (range: $5-$15) و ارزش باروری (range: $100-$500) مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین میانگین برگشت در پروتکل GGPG ($36.40) و میانگین CIDR ($33.25) و کمترین در گروه کنترل ($27.50) بود.

    در کل ارزیابی اقتصادی نشان داد که اضافه کردن یا تزریق GnRH به گروه GGPG و یا قراردادن CIDR به گروه Cosynch-72 میتواند به بازگشت گاوها غیر آبستن به چرخه آبستنی کمک کند و از این نظر میتواند اقتصادی نیز باشد.

    سیستم دو بار Ovsynch جهت آبستن شدن:

    این آزمایش جهت هم زمان سازی فحلی در پروتکل Ovsynch مورد استفاده قرار گرفت. گاوها به صورت رندوم در دو گروه قرار گرفتند و درمان دوباره نسبت به تاریخ قبلی را دریافت کردند.

    بر اساس برنامه ریزی دو Ovsynch (تعداد 962 گاوشیری) روز 22و GnRH روز 29 و همچنین گاوهای غیر آبستن توسط سونو تشخیص داده شدند و PG روز 32 و GnRH روز 39( پروتکل Ovsynch-56) روز 46، پروستوگلاندین 56 ساعت بعد از GnRH و 16 ساعت بعد تکرار مجدد گردید.

     

    Ovsynch (تعداد 956 گاو شیری) روز 32 GnRH (شروع Ovsynch-56) روز 39، توشه رکتال و PG برای گاوهای غیر آبستن 56 ساعت بعد GnRH و 16 ساعت بعد تکرار مجدد گردید.

    تمام گاوهای دو گروه در روز 29 بعد از تلقیح سونوگرافی شدند و درصد آبستنی در آنها مورد بررسی قرار گرفت و همچنین 74 روز بعد از تلقیح، آبستنی آنها توسط توشه رکتال بررسی گردید.

    نتایج این تحقیق نشان دادند که درصد آبستنی در گاوهای دو بار Ovsynch (38.5 درصد) در مقایسه با گاوهای با درمان یک بار Ovsynch (30 درصد) بالاتر بوده.

    همچنین درصد کاهش آبستنی بین دو گروه سونوگرافی شده در روز 29 و توشه رکتال شده در روز 74 تفاوت زیادی از خود نشان نداد و در گروه دو بار Ovsynch (13.6 درصد) و در گروه یک بار Ovsynch (17.5 درصد) بود.

    در مجموع با استفاده از پروتکل Ovsynch، همزمان سازی فحلی و درصد آبستنی بهبود یافت با این حال لازم هست هفت روز بعد از آن یک بار دیگردوره درمانی Ovsynch-56 تکرار شود.

    (By Ellen R. Jordan, Texas AgriLife Extension Service)

     

  • پاسخ گاوهای شیری به مکمل مخمر زنده در طی گرمای فصل تابستان

    پاسخ گاوهای شیری به مکمل مخمر زنده در طی گرمای فصل تابستان

    پاسخ گاوهای شیری به مکمل مخمر زنده در طی گرمای فصل تابستان

     

    در این تحقیق تأثیر مکمل مخمر بر روی جیره غذایی و عملکرد گاوهای شیری در طی ماه های گرم تابستان در جنوب برزیل بررسی شد.

    جهت انجام این تحقیق گاوها در باکس های انفرادی کلینیک تحقیقاتی نگه داری شدند و 28 گاو شیری (207±87d in milk) برای مدت 14 روز جیره گروه شاهد و سپس برای 70 روز جیره مورد آزمایش را که حاوی مکمل مخمر زنده ساکرومایسز سروزیه بود را دریافت کردند.

    مکمل مخمری توانست تولید شیر را از 4/25 به 7/26 Kg/d افزایش دهد.

    پلاسمای گلوکز با استفاده از مکمل مخمری از خود افزایش نشان داد و از 3/57 به 9/62 mg/dl رسید.

    همچنین محتوای پلاسمای نیاسین افزایش پیدا کرد و از 22/1 به 31/1 µg/mL رسید و لاکتات و بوتیرات شکمبه با استفاده از مکمل مخمر زنده کاهش پیدا کرد .

    در مجموع استفاده از مکمل مخمر زنده توانست عملکرد شیرواری و قابلیت هضم مواد شکمبه گاوهای شیری را نسبت به گروه کنترل در طی دوران استرس حرارتی فصل تابستان بهبود بخشد.

    در تحقیقی دیگر تأثیر مخمر زنده بر روی گاوهای شیری در طی گرمای هوای تابستان بر روی تولید شیر، خوراک و قابلیت هضم مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این تحقیق تعداد 42 گاو شیری با جیره گروه کنترل و گروه آزمایشی حاوی مکمل مخمر زنده ساکرومایسز سروزیه مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های آمونیاک و pH شکمبه و همچنین مدفوع گاوها مورد بررسی قرار گرفتند.

    تولید شیر در گروه استفاده کننده از مخمر زنده افزایش از خود نشان داد و از 3/36 به 8/37 کیلوگرم رسید. همچنین چربی شیر از خود افزایش نشان داد اما تأثیری بر روی پروتین شیر نداشت.

    در مجموع استفاده از جیره حاوی مکمل مخمر زنده توانست در طی گرمای تابستان عملکرد شکمبه را بهبود بخشد.

    اصلاح الگوی تغذیه ای گاوهای شیری از طریق استفاده از مکمل مخمر زنده:

    تحقیق حاضر جهت بررسی این موضوع می باشد که آیا رفتار الگوی تغذیه ای با توجه به استفاده از مکمل مخمر زنده بهبود می یابد یا نه. جهت انجام این آزمایش تعداد 12 گاو شیری با دو جیره آزمایشی مورد بررسی قرار گرفتند. گروه کنترل با جیره TMR و گروه مورد آزمایش با جیره TMR+1 × 1010 cfu/head per day مخمر زنده مورد بررسی قرار گرفت. تولید شیر، تغذیه، رفتارهای تغذیه ای و نمونه شیر مورد بررسی قرار گرفت.

    با استفاده از مکمل مخمر زنده زمان نشخوار بهینه شد و از 9/544 به 3/570 min/d رسید و دامها وعده غذایی بیشتری مصرف کردند که البته به اندازه سایز خوراک بستگی دارد. همچنین چربی شیر از 55/3 به 71/3 رسید. همچنین تولید شیر 70/1 Kg/d افزایش داشت.

    در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق نشان دادند که استفاده از مکمل مخمر زنده توانست الگوی تغذیه ای، نشخوار، تولید شیر و درصد چربی شیر را بهبود بخشد.