برچسب: هیپوکلسیمی

  • هایپوکلسمی در گاوهای شیری

    هایپوکلسمی در گاوهای شیری

    هایپوکلسمی در گاوهای شیری

    هایپوکلسمی در گاوهای شیری از مشکلات متابولیکی رایج در دامداری می‌باشد. همانطور که می‌دانیم غلظت کلسیم خون گاوها پس از زایمان غالباً پایین است. هرچند نحوه مدیریت و رفتار با این حیوانات در طول زمان تغییر کرده است.

    Luciano Caixeta، دانشیار دامپزشکی گروه گاوشیری در دانشگاه مینه‌سوتا، از تحقیقات اخیر در مورد هیپوکلسمی صحبت کرد. هایپوکلسمی به عنوان غلظت کم کلسیم خون همراه با علائم بالینی یا بدون علائم بالینی تعریف می‌شود. وی بیان کرد که هایپوکلسمی بالینی حدود 1% گاوها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، در حالی‌که اثرات هایپوکلسمی تحت بالینی در مزارع گاو شیری عمدتاً بین 25% تا 73% مشاهده می‌شود.

    مواد و روش

    ایشان پس از بررسی تأثیرات مختلف هایپوکلسمی روی گاوها داده‌های مربوط به مطالعه 300 گاو شیری شکم دوم به بالا را گزارش کردند.

    آن‌ها گاوها را در زمان زایمان به چهار گروه از نظر غلظت کلسیم خون تقسیم کردند:

    1. نورموکلسمی – 41٪. این دسته از گاوها به ندرت زمین‌گیر می‌شوند.
    2. هیپوکلسمی گذرا – 13٪. این دسته از گاوها زمین‌گیر می‌شوند اما به سرعت به حالت عادی برمی‌گردند.
    3. هیپوکلسمی مداوم – 19٪. این دسته از گاوها زمین‌گیر می‌شوند ولی به طور کامل به حالت عادی برنخواهند گشت.
    4. هیپوکلسمی گذرا – 27٪. زمین‌گیر شدن در این دسته از گاوها دیرتر اتفاق خواهد افتاد اما به طور کامل به حالت عادی برنمی‌گردند.

    گاوهای مبتلا به هیپوکلسمی پایدار و گذرا هستند که در دامداری مشکل ایجاد می‌کنند. داده‌ها نشان داد که گاوهایی که صرفاً در روز زایمان کلسیم خون پایینی داشتند نسبت به گاوهایی که تا چند روز پس از زایمان کلسیم خون پایینی داشتند، به بیماری‌های کمتری مبتلا شدند، کمتر از گله حذف شدند و شیر بیشتری تولید کردند.

    هنگامی‌که دامداری هایپوکلسمی بالینی دارد، اولین چیزی که باید ارزیابی شود توان ایستادن گاو است. اگر گاو قادر به ایستادن نیست، باید به تدریج بطری داخل وریدی گلوکونات کلسیم 23% یا CMPK دریافت کند.

    در ادامه Caixeta توضیح داد که غلظت کلسیم خون گاو زمین‌گیر به میزان قابل توجهی پایین است و به افزایش ناگهانی غلظت کلسیم خون نیاز دارد و بطری داخل وریدی در این زمان انتخاب خوبی است. گاوهایی که توان ایستادن دارند سطح کلسیم خون پایینی ندارند و یک بطری داخل وریدی سطح کلسیم را خیلی بالا می‌برد و باعث می‌شود تا چرخه‌های تنظیم کلسیم فعال شود و سطح کلسیم کاهش یابد. تزریق همزمان بطری دوم با بطری اول واکنش مشابهی ایجاد می‌کند و کلسیم بیش از حد نیاز فراهم شده و به دنبال آن سطح کلسیم کاهش می‌یابد. استفاده از ویال دوم به صورت داخل وریدی 12 ساعت بعد یا تزریق زیر جلدی بطری دوم نیز بی اثر است. تنها در صورتی که یک گاو دوباره زمین بخورد باید یک بطری دیگر کلسیم داخل وریدی دریافت کند.

    نتیجه‌گیری

    گاوهای شکم اول به بولوس کلسیم نیاز ندارند، اما گاوهای چندشکم پرتولید، گاوهای لنگ یا هر گاوی که در حین زایمان کاهش مصرف ماده خشک داشته است، مصرف بولوس کلسیمی سودمند خواهد بود. در نتیجه خوراندن کلسیم به گاوهایی که پیرامون زایش لنگش داشتند نسبت به گاوهای سالم، مفیدتر خواهد بود و همچنین برای گاوهایی که در دوره شیردهی قبلی تولید بالاتری داشتند، خوراندن کلسیم سودمندتر خواهد بود. مدیریت سطح کلسیم حول زایش و درمان انتخابی گاوها برای هایپوکلسمی باعث صرفه جویی در هزینه تولید کننده می‌شود. همچنین به گاوها کمک می‌کند تا با موفقیت بیشتری به دوره شیردهی بعدی منتقل شوند.

    Hoard’s Dairyman Intel 2023

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

     

  • نکاتی در اهمیت و نحوه مدیریت گاو تازه زا

    نکاتی در اهمیت و نحوه مدیریت گاو تازه زا

    نکاتی در اهمیت و نحوه مدیریت گاو تازه زا

    همواره باید توجه داشت که 30 درصد از توان تولیدی مربوط به ژنتیک است و بقیه مربوط به محیط فراهم شده توسط دامدار.

     گاوها مثل قطارها هستند و بهتر از هر کارخانه بیولوژیکی دیگه‌ای می‌توانند اینرسی حرکتی خودشان را حفظ کنند. اما اگر به هر دلیلی مثل بیماری سرعتشان کم شود یا از ریل خارج شوند برگرداندن آن‌ها به سرعت قبلی به گونه‌ای که بتوانند به حداکثر توان تولیدی‌شان برسند بسیار مشکل است. لذا تجربه نشان داده است که دامدارانی که برنامه‌های فشرده مدیریت گاو تازه‌زا دارند کمتر به کاهش تولید دچار می شوند بنابراین درصد حذف در 60 روز اول در آنها کمتر است.

    اجزای اصلی برنامه‌های مدیریت گاو تازه‌زا:

    1- داشتن بهاربند جدا برای گاوهای تازه زا حداقل به مدت 10 تا 14 روز. این کار به تحریک ماده خشک مصرفی کمک می‌کند.

    2- نباید بیش از 85 درصد ظرفیت بهاربند، دام در بهاربند باشد. در یک گله با فاصله گوساله زایی 13.5 ماه، در هر زمان مشخص 4.1 درصد از کل گله در گروه گاوهای تازه زا هستند.

    3-  در صورت امکان تلیسه‌ها از دام‌های بالغ جدا باشند. ماده خشک مصرفی در یک بهاربند مختلط باید بین 18.2 (نیمی از بهارند تلیسه) تا 20.5 (یک سوم بهاربند تلیسه) باشد.

    علائم هشدار دهنده مهم هنگام معاینه گاو تازه زا:

    1- دمای راست روده (ولی همیشه درست نیست). دمای بیشتر از 39.2 تا 39.4 به عنوان خط قرمز در نظر گرفته می‌شود. با این راهکار ممکن است 50 درصد از گاوها از مشکلات مربوط به سلامتی رهایی یابند.

    2- از واژن به عنوان یک محل جایگزین برای اندازه‌گیری دما می‌توان استفاده کرد. رکتوم پر از هوا یا نقص در وارد کردن دماسنج موجب کمتر نشان دادن دما خواهد شد.

    3- همواره در یک زمان مشخص از روز (مثلا صبح ها) برنامه تب‌گیری را انجام دهید.

    4- در آب و هوای گرم تعیین دما با مشکل مواجه می‌شود. در این مورد گاوهای هیپوکلسمیک دما را بیش از حد نشان می‌دهند.

    برخی از محصولاتی و داروهایی که در دامهای تازه زا به کار می روند:

    اکسنل: درمان متریت سی (به مدت سه روز)؛

    فلونکسین مگلوماین یا آسپیرین برای درمان عفونت‌های سُمی؛

    پریدیف (ایزو فلوپردون استات) برای کتوز؛

    دگزا متازون برای فلج زایمان (24 ساعت اول پس از زایش)؛

    ویتامین B کمپلکس برای افزایش اشتها؛

    ویتامین ADE به منظور اثر ویتامین D بر روی متابولیسم کلسیم؛

    مزایای سلامتی و تولیدی داشتن یک برنامه گاو تازه زا

    داشتن یک گروه تازه‌زا همواره فرصتی برای روش‌های مدیریت روزمره در جهت جلوگیری یا کاهش مشکلات مربوط به ناهنجاری‌های گاو تازه‌زا فراهم می‌نماید. خورانیدن حدود 500 گرم پروپیونات کلسیم و حدود 60 گرم پروپیلن گلیکول بلافاصله پس از زایش در عمل روشی اعجاب انگیز است. این روش هرگونه مشکلی را که در ماده خشک یا انرژی مصرفی و/یا متابولیسم مواد معدنی در گروه انتظار زایش و غیر قابل تشخیص بوده است را مرتفع می‌کند.

    رحم را در روزهای 4، 6، 8، 10 و 12 پس از زایش به منظور وجود عفونت‌های سمّی رحم معاینه کنید. این معاینه در گاوهای هیپوکلسمیک یا آن‌هایی که اسیدوز دارند و دمای بدنشان پایین تا طبیعی است بسیار اهمیت دارد چرا که از راه اندازه‌گیری ساده‌ی دمای بدن نمی‌توان به وجود عفونت در این گاوها پی برد. وقتی اسیدوز رخ می‌دهد شدت و وخامت متریت در دام را بیشتر می‌کند.

    رکوردهای دقیق و ثبت رکورد مداوم بسیار مهم است که حتی در دامداری‌های پیشرفته نیز ممکن است نادیده گرفته شود. داشتن رکورد به ما می‌گوید که تعداد ناهنجاری‌های رخ داده آیا در دامنه‌های قابل قبول است یا خیر و اگر نیست نسبت به تصحیح برنامه‌های دوره انتقال اقدام نماییم.

    داشتن یک برنامه تازه‌زای خوب می‌تواند کمبودهای برنامه‌های دوره انتقال را تا حد زیادی جبران نماید!

     

    یک مثال عملی از گله‌ای در آمریکا که پس از اجرای برنامه گاو تازه‌زا پیک تولیدش افزایش یافت؛ افزایش بیشتر وقتی مشاهده شد که یک گروه تازه‌زا نیز ایجاد کرد.

     

    نمونه فرم ارزیابی و معاینه گاو بیمار:

    شماره گاو  _____

    شماره بهاربند_____

    روزهای شیردهی _____________

    آخرین رکورد  ______

    تازه زا ______

    خشک________

    روزهای آبستنی__________

    معاینه:

    دما (طبیعی بین 38-39.2)   _________________

    حرکات شکمبه (طبیعی = 2 تا3 حرکت در دقیقه) _______________

    علایم درد در محوطه شکمی (آرنج متمایل شده به بیرون، ستون فقرات کمانی شده، دندان قروچه) ______________

    شیردان (خوب یا صدای تلنگر در سمت چپ یا راست) ______________________________

    مدفوع طبیعی ____

    رونده _____

    مخاطی _________

    خشک_____

    سیاه _____

    ریه‌ها   طبیعی ___

    صدای بد______

    تعداد__________

    بینی طبیعی  _____

    ترشحات_____

    تنفس بد: طبیعی  ___

    کتوتیک______

    چرکی __

    قلب   طبیعی _________

    نامنظم____________

    پای طبیعی______

    سم های درگیر____

    مفاصل درگیر، اندام های بالایی  ___________

    پستان طبیعی ____

    ورم پستان _____

    ورم پستان سمی ____

    کدام تیت ______

    رحم (در هر معاینه)

    طبیعی _______

    متریت____

    نوع ترشح _____

    آسیب زایمان ____

    گوش‌ها

    طبیعی _____

    سرد____

    BCS (1 تا 5)

    ______

    تشخیص

    طرح درمان ____

    نوع عملیات __________

    پیشرفت (بهتر/بدتر/بدون تغییر)_________

    روز 1

    روز 2

    روز 3

    روز 4

    روز 5

    روز 6

    روز 7

    قطع مصرف دارو

    مرگ _________

    نتایج کالبد گشایی   ________________________________________

    درخت تصمیم گیری گاو تازه‌زا و پروتوکل درمانی:

    گاوهای طبیعی
    گاوهای با در جه حرارت طبیعی (38.3 تا 39.2)
    پروتوکل A

    ظاهر گاوها طبیعی به نظر می‌رسد، گوش­‌ها طبیعی- وضعیت سلامتی را به طور روزانه و به مدت 12 روز بررسی کنید.

    گاوهای بیمار

    همه گاوهای بیمار باید روزانه و به طور فیزیکی معاینه شوند.

    گاوهایی با دمای 3/38 > درجه سانتی گراد
    پروتوکل B

    گاوها ظاهراً بیمارند (کلسیم/منیزیم پایین): اگر شوک شدید باشد، 2-1 بطری تزریق داخل وریدی کلسیم-منیزیم کنید، و همیشه به دنبال تزریق داخل وریدی کلسیم یا به عنوان درمانی برای گاوهای با شوک متوسط، از یک محلول نوشیدنی گاو تازه‌­زا که حداقل حاوی کلسیم و منیزیم است استفاده کنید. هم چنین 10 سی سی پردیف (Predef) داخل عضلانی یا دگزامتازون یک بار برای کتوز بدهید. اگر متریت سمی است به پروتوکل E اقدام کنید.

    گاوهایی با دمای 4/39 < درجه سانتی گراد پس از روز 3 شیردهی
    پروتوکل C
    ظاهر گاوها طبیعی است:

    اگر رحم سمی است، دما بین 39/4 تا 40، اکسنل 2 سی سی به ازای هر 45 کیلوگرم وزن بدن زیر جلدی به مدت 3 روز (یک روز اضافی پس از برطرف شدن علایم) بزنید. اگر تب کاهش نیافت یا علایم برطرف نشد، به پروتوکل D اقدام کنید.

    D پروتوکل
    گاو بیمار و/یا دما بالای 40  و رحم سمی است:

    از آنتی بیوتیک‌های بتالاکتام (گونه پنی سیلین) در بیشینه مقدار عملی به مدت 3 روز استفاده کنید (یک روز اضافی پس از برطرف شدن علایم). همچنین جهت کاهش تب به مدت 2 روز   10سی سی فلونوکسن مگلوماین (بانامین (Banamine) داخل وریدی یا به صورت عضلانی بدهید. ضمناً برای افزایش اشتها به مدت 3 روز و هر روز 20-40 سی سی ویتامین‌های B. محلول‌­های نوشیدنی گاو تازه‌زا نیز باید داده شود.

    گاوهایی با دمای 3/38 > درجه سانتی گراد و بیمار
    پروتوکل E

    گاو در ظاهر بیمار به نظر می‌­رسد: با گوش‌­های سرد و رحم سمی.

    از پروتوکول B، یعنی کلسیم نوشیدنی +/- تزریق وریدی کلسیم به اضافه پروتوکل C، یعنی اکسنل، استفاده کنید.

    دستورالعمل معاینه پیش گیرانه گاوهای تازه زا به طور روزانه

    .روز1 (روز زایش): به طور انتخابی یا حداقل برای تمام گاوهایی که سخت زایی یا مشکلات متابولیکی در زمان زایش داشت

    پروپیونات کلسیم 450 گرم، سولفات منیزیم آبدار 550 گرم، کلرید پتاسیم 630 گرم، نمک 820 گرم، و 340 گرم (12 اونس) پروپیلن گلیکول در 19 تا 38 لیتر آب ولرم حل کرده و بنوشانید.

    درجه حرارت بدن در روز 2:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 3:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 4:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 5:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 6:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 7:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 8:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 9:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 10:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 11:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 12:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    لوتالایز (از بین برنده جسم زرد) برای درمان پیومتر.

    روز 26 لوتالایز برای درمان پیومتر.

    (هدف اولیه این تزریق لوتالایز، کمک به به پاک نمودن هر گونه عفونت رحمی برجای مانده است، اما زمان آن نیز می­‌تواند اندکی تغییر یابد [روز 22 تا 28] تا همچنین بتواند به عنوان تزریق اولیه برای برنامه­‌های کنترل شده تولید­مثل نظیر پری سینک به کار رود.)

  • مسائلی پیرامون تب شیر

    مسائل ساده و کاربردی پیرامون تب شیر

     

    تب شیر نمی تواند در یک مرحله برطرف شود، برنامه های پیشگیری باید در زمان مناسب برای کمک به گاو برای انتقال موفق به دوره شیردهی انجام شوند. مطالعه دردانشگاه میشیگان برای کنترل بهتر هیپوکلسیمی تحت بالینی ،تولید کنندگان باید با استفاده از یک آستانه کلسیم خون به شناسایی گاو در معرض خطر اقدام کنند. مدیریت این مشکل با کمک یک جیره غذایی با DCAD منفی می تواند از زیان کاهش تولید شیر، بیماری و تولید مثل جلوگیری کند.

    مطالعات

    مطالعات انجام شده توسط سیستم مانیتورینگ بهداشت حیوانات USDS 2002 برآورد میزان بروز 25% از هیپوکلسیمی تحت بالینی در گاوهای شکم اول را نشان می دهد. میزان شیوع بیش از 50% در گاوهای شکم سوم و بیشتر در ایالات متحده دیده می شود، نسبت بروزهیپوکلسیمی بالینی (تب شیر) با تعداد زایش بالا می رود حدود 1% از تلیسه و بیش از 6% از گاوهای شکم سه و بیشتر درگیر هستند. بطور معمول تلیسه ها پاسخ سریع تر و کارآمدتری به نیازهای کلسیمی در شروع شیردهی ارائه می دهند و در نتیجه تصور می شود به اختلال کمتری مبتلا هستند. نگرانی در این باره که هیپوکلسیمی می تواند تاثیر بیشتری بر موفقیت گله بگذارد بیشتر از آنچه که قبلا تصور می کردند می باشد.

    تعریف یک آستانه جدید برای هیپوکلسیمی : یافته های اخیر نشان می دهند که هیپو کلسیمی تحت بالینی اثر سوء بیشتری بر تولید شیر، سلامت گله و ایمنی دام از آنچه قبلا در نظر گرفته می شد، دارد. متاسفانه مزارع نمی توانند با موفقیت هیپوکلسیمی را مدیریت کنند. برنامه های پیشگیری هیپوکلسیمی باید در جای خود اجرا و به موفقیت انتقال گاو به دوره شیردهی ختم شود و همچنین اطمینان حاصل شود که این گاو پس از آن عملکرد تولید مثلی رضایت بخشی خواهد داشت .

    به طور مرسوم غلظت کلسیم خون زیر mg/dl 8.0 به عنوان هیپوکلسیمی تحت بالینی مبتلا به تب شیر تعریف شده که باعث از دست دادن عملکرد هموستازی در دام می شود. گاو مبتلا به تب شیر با علائم شناخته شده مانند گوش سرد ، موقعیت سر جمع و… می باشد. شواهد اخیر نشان می دهد استفاده از رنج بالاتر در حدود mg/dl 8.5 به عنوان یک الگوی بهتر برای گاو در معرض خطر اختلالات ثانویه است و برای جلوگیری از زیانهای احتمالی در تولید شیر، می شود به آن اعتماد کرد. در طول دوره انتقال یک تغییر چشم گیر در فرآیندهای بیولوژیکی وجود دارد و تقاضا برای کلسیم با شروع شیردهی دو برابر می شود. کلسیم یک سیگنال اصلی سلولی مورد نیاز برای طیف وسیعی از عوامل بیولوژیکی است .و خطر بالای اختلالات ثانویه پس از زایمان در رابطه با عدم تعادل کلسیم در این زمان در ارتباط است. بارزترین کار کلسیم در رابطه با انقباض عضلات است. در گاوی با تجربه هیپوکلسیمی، اغلب کاهش انقباضات دستگاه گوارش ، در نتیجه آن کاهش مصرف خوراک و در کل خطر ابتلا به جابجایی شیردان افزایش می یابد. مصرف پایین خوراک گاو را دریک بالانس منفی انرژی بیشتری قرار می دهد و خطر ابتلا به کتوز را زیاد میکند. انرژی مورد نیاز گاو اغلب توسط اسیدهای چربی تامین می شود که از ذخائر بدن منتشر شده است.این اسیدهای چرب به اجسام کتونی مانند بتا هیدروکسی بوتیرات تبدیل می شوند. در گاوهایی که غلظت کلیسم پایین بود (هیپوکلسیمی) غلظت BHBA خونشان نسبت به گروه شاهد (با سطوح کلسیم طبیعی) بالاتر بود. یکی دیگر از اثرات جانبی مضر غلظت NEFA ، تجمع تری گلیسرید کبدی یا همان کبد چرب است.

    هیپوکلسیمی باعث چه اختلالاتی در آینده می شود ؟؟؟

    زیان‌های اقتصادی از هیپوکلسیمی می تواند در شکلهای مختلف بروز کند. در وزارت کشاورزی ایالات متحده در سال 2007 حدود 26% از گاوها بخاطر عملکرد ضعیف باروری از گله حذف شدند. از طریق کنترل بهتر وضعیت کلسیم، مدیریت تولید مثلی و پس از آن موفقیت در زایمان ممکن است بهبود بیابد. نرخ بارداری ممکن است در صورتیکه گاو بدون هیپوکلسیمی به دوره شیردهی انتقال یابد و NEFA ویا BHBA در حد مطلوب باشند و افزایش کلینیکال نداشته باشند، بهبود یابد. کلسیم به عنوان یک انتقال دهنده مهم در پاسخ های ایمنی است، بر این اساس توانایی گاو برای مبارزه با عفونت با توجه به سطح بروز هیپوکلسیمی کاهش می یابد. هیپو کلسیمی با توجه به سطح کلسیم کافی مورد نیاز برای فعال شدن پاسخ های ایمنی و انقباضات عضلانی برای بسته شدن پستان در ارتباط است. در این مورد بروز متریت نیز نشان داده شده است که افزایش می یابد . برای گاوهایی که هر دو، مشکل تولد و هیپوکلسیمی را باهم دارند افزایش میزان بروز تا چهار برابر گزارش شده است. علاوه براین احتمال حذف از گله افزایش می یابد و سلامت و عملکرد تولید مثلی کاهش می یابد و در نتیجه کاهش تولید شیر را نیز خواهیم داشت . درحالی که هیپوکلسیمی تحت بالینی همیشه بصورت نهفته در اوایل و در طول دوره شیردهی نمی باشد ولی از دست دادن شیر بیش از 5 پوند در هر روز به عنوان یک نتیجه از هیپو کلسیمی تحت بالینی است، این رقم می تواند افزایش یابد و به عنوان یک هیپوکلسیمی بالینی در طول شیردهی و درنهایت به کتوز تبدیل شود و با آثار زیان بارتر بر روی تولید شیر اثر بگذارد.

    رژیم غذایی میتواند کمک کند به DCAD

    بهترین روش برای مدیریت موثر هیپوکلسیمی زایمان استفاده از یک رژیم غذایی با DCAD منفی بوده است. با کاهش سدیم و پتاسیم و اضافه کردن کلرید و سولفات DCAD منفی تر می شود. این جیره کمک می کند تا گاو آماده شود برای زایمان و همچنین برای برداشت کلسیم از منابع کلسیم موجود در بدن آمادگی پیدا کند. در جیره غذایی می توان از طریق استفاده از نمکهای آنیونی و یا از طریق مصولات تجاری ،DCAD منفی را ارائه کرد. البته گروه دوم محبوب تر است به خاطر اینکه ظاهرا طعم مطلوبتری دارد نسبت به نمک ها و محتوای پروتئین بالاتر که دارند. اگرچه سه روز بعد از ارائه، زمان کافی برای آمادگی بیولوژیکی (آداپته شدن) گاو است ولی یک جیره غذایی با DCAD منفی به طور معمول به کل گروه کلوز آپ در طول دوره 3 هفته برای سهولت مدیریت ارائه شده است. دراین زمان هیچ اثر منفی از ارائه جیره با DKAD منفی گزارش نشد. پیشنهاد شده برای ارائه یک DCAD ،meq10- در هر 100 گرم ماده خشک مصرفی در طول این زمان استفاده شود. هیپوکلسیمی بدون شک یک اختلال مضر است که سلامت زایمان و شیردهی و عملکرد تولید مثلی بیش از حد بسیاری از گاوهای شیری را تحت تاثیر قرار می دهد. برنامه های مدیریتی باید در جای خود و در زمان مناسب انجام شوند تا به موفقیت انتقال گاو منجر شود.

    مترجم و نویسنده : مجتبی رجبی