برچسب: دوره انتقال

  • استفاده از تغذیه برای افزایش سیستم ایمنی و سلامت دام در طول دوره انتقال

    استفاده از تغذیه برای افزایش سیستم ایمنی و سلامت دام در طول دوره انتقال

    استفاده از تغذیه برای افزایش سیستم ایمنی و سلامت دام در طول دوره انتقال

    دوره انتقال و سرکوب سیستم ایمنی اغلب دست به دست هم می دهند. گاوها در این دوره در میانه یک تغییر فیزیولوژیکی قرار دارند و سیستم ایمنی ضعیف آین گاوها، آنها را به انواعی از ناهنجاریهای متابولیکی و عفونی (مثل کتوز و متریت) حساس تنها می گذارد (!) که می تواند عملکرد تولید مثلی آنها را در شیردهی آینده کاهش دهد.

    تغذیه همیشه نقشی حیاتی در دوره انتقال ایفا کرده است، ولی تحقیقات جدیدی که اثر تغذیه را بر روی ایمنی گاو بررسی کرده اند به روشن کردن نقش سیستم ایمنی در سالم نگه داشتن این دام ها کمک می کنند.

    دکتر بَری بِردفورد (Barry Bradford) عقیده دارد راهکارهای تغذیه ای که امتیاز وضعیت بدنی (BCS) را در گاوهای خشک کنترل می کند، مقادیر کافی آنتی اکسیدانت فراهم می کند و از مواد زیست-فعال برای کنترل التهاب بهره می برند، می توانند به کاهش وقوع بیماری در دوره انتقال کمک کنند.

    رابطه تغذیه

    برای مثال مکانیسم هایی کشف شده اند که نشان میدهد بین مواد مغذی نظیر اسیدهای چرب اشباع، سلنیوم، ویتامینD، اسیدهای چرب فرار، اجسام کتونی، اسیدهای چرب ضروری اومگا-3 و اومگا-6 و تغییر عملکرد سلولهای سیستم ایمنی ارتباطات زیادی وجود دارد. تحقیقات اخیر در گاوهای شیری نقش التهاب سیستمیک را در بیماری های عفونی برجسته کرده اند، و پیشنهاد شده است که التهاب در بیماری های متابولیکی نیز دخیل است.

    نقش کلیدی التهاب در چندین ناهنجاری متابولیکی گاو انتقالی، ممکن است در توضیح روابط بین این شرایط گوناگون کمک کند. برای مثال، تحقیقات نشان می دهد که گاوهای با تب شیر در مقایسه با آنهایی که دچار تب شیر نشده اند، 5 برابر احتمال بیشتری دارند که درگیر ورم پستان شوند. از طرف دیگر مسیرهای التهابی نقش های کلیدی در عملکرد طبیعی سیستم ایمنی و تولید مثل ایفا می کنند.

    بگذارید تغذیه کار کند!

    به برنامه تغذیه ای خود رجوع کنید تا مطمئن شوید که برنامه شما در حال تامین گاوها با مواد موردنیاز در جهت رویارویی با موارد پیش رو باشد. در حال حاضر بهترین راهکار برای حداکثر کردن عملکرد سیستم ایمنی، مدیریت تغذیه ای دقیق در جهت فراهم کردن مواد مغذی زیست-فراهم می باشد.

    برای کمک به بهبود سیستم ایمنی گاو از طریق راهکارهای تغذیه ای، توصیه های دکتر والدرون (Matt Waldron) را دنبال کنید:

    1) خوراک مصرفی و رفتار خوراک خوردن را کنترل کنید. هیچ چیزی جایگزین پایش گاوها نمی شود تا به شما بگوید که برنامه تغذیه ای شما تا چه اندازه خوب عمل می کند. هر گونه عدم توازن در جیره پتانسیل برهمزدن سیستم ایمنی را دارد. به اینکه گاوها واقعا چقدر خوراک می خورند توجه کنید و تغییر در الگوهای رفتاری را مد نظر قرار دهید.

    2) بر روی پیشگیری متمرکز شوید. برای جلوگیری از داشتن گاوهای با مشکلات بسیار حاد، از مشکلات پیشگیری کنید یا حداقل در مراحل اولیه آنها را کشف کنید. این امر می تواند از طریق افزایش توجه به جزئیات، و نیز بهبود راهکارهای مدیریتی و تغذیه ای تحقق یابد.

    3) از تنش زاها اجتناب کنید. تراکم بیش از حد، تنش حرارتی، جابجایی بین بهاربندها و سایر تنش زاها می تواند حتی بهترین راهکارهای تغذیه ای را بی اثر نماید. برای حداقل کردن این مشکلات تلاش کنید.

    4) سلامت متابولیکی دام را مدیریت کنید. بر روی راهکارهای کاهش توازن منفی انرژی و متعاقب آن موبلیزاسیون چربی و افزایش تولید اجسام کتونی سرمایه گذاری کنید. فزون بر آن، مدیریت متابولیسم کلسیم برای جلوگیری از هایپوکلسیمی ممکن است مزایایی فراسوی کنترل صِرفِ بیماری متابولیکی داشته باشد چرا که کلسیم برای متابولیسم داخل سلولی و پیام رسانی در اکثر سلول ها از جمله لوکوسیت های سیستم ایمنی نقش بازی می کند.

    5) در مورد ریزمغذی ها خِساسَت به خرج ندهید. کمبودهای کوتاه مدت مارژینال یا حتی کمبود مکملهای ریزمغذی ممکن است به چشم نیاید. اما، به مرور زمان و به تدریج که تنش زاهای مدیریتی یا مشکلات سیستم ایمنی تجمع می یابند، نتایج منفی ظاهر خواهند شد. وقتی این کمبودها در گاو ایجاد شود، نتیجه آن اغلب افزایش در SCC، افزایش متریت و ورم پستان، جفت ماندگی، بازده ضعیف تولید مثلی، افزایش ناهنجاری های متابولیکی و تولید شیر کمتر خواهد بود.

    فزون بر مدیریت تغذیه ای ایده آل، اجرای عملیاتهایی در جهت حداکثر نمودن بهداشت دام و حداقل نمودن تنش زاها برای کمک کردن به پیش گیری از عفونت حیاتی هستند. روابط ثابت شده بین سیستم های متابولیکی و ایمنی گاوهای شیری، اهمیت نگاه کردن به مشکلات  سلامتی گاو انتقالی را از یک منظر تخصصی تر برجسته می کند.

  • 5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوهای دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوهای دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوهای دوره انتقال در دامداری های فری استال

    شاخص های جایگاه گاوهای دوره انتقال برای طراحی و تامین رفاه دام در این مقاله بحث می گردد.

    شاخص گاو انتقالی (Transition Cow Index) که توسط دکتر Nordlund در سال 2006 مطرح شد این امکان را فراهم کرد تا ما برنامه های مدیریتی دوره انتقال را به درستی بررسی کنیم. 5 فاکتور اصلی دراین شاخص تاثیر گذارند که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد:

    – فضای آخور در هر دو دوره پیش و پس از زایش

    – حداقل کردن جابجایی بین اصطبل ها و استرس های اجتماعی در دوره پیرامون زایش و به ویژه 10 روز پیش از ازیش

    –  افزایش آسایش گاو در طول این دوره با افزایش اندازه و ابعاد استال ها

    – سطوح شنی برای استراحت که گاو روی آن می خوابد

    – استفاده از یک روش غربالگری کارآمد و مطمئن در شناسایی گاوهایی که نیازمند مراقبت های خاص و توجه ویژه هستند.

    فضای آخور

    مهمترین تعیین کننده عملکرد گاوهای دوره انتقالی در صنعت امروز فضای آخور است به طوری که همه گاوها به طور همزمان قادر باشند خوراک مصرف کنند. حداقل فضای 76 سانتی متری در دوره پیش و پس از زایش برای یک دوره 90 دقیقه ای پس از ریختن خوراک  و پس از هر وعده شیردوشی بسیار ضروری است. احتمالا گاوهای پیش از زایش از فضای بیشتر از 76 سانتی متر نیز سود خواهند برد.

    محاسبه فضای آخور در یک روز خاص به نظر منطقی نمی رسد چرا که تعداد گاوهای وارد شده و خارج شده از بهاربند در حال تغییر است. بهترین راه این است که میانگین تعداد دام در بهاربند را برآورد کنید. برای این کار تعداد زایش ها در هفته را برای سال قبل محاسبه کنید. یعنی تعداد زایش های سال گذشته را بر 52 تقسیم کنید. سپس این عدد را در تعداد گاو هدف در بهاربند ضرب کنید. اگر فضای آخور حدود 76 سانتی متری با میانگین مورد انتظار تعداد گاو در بهاربند به دست آمد، پس این بهارند نیمی از سال بیش از حد شلوغ است. در بیشتر موارد فراهم کردن 140 % فضای آخور بیش از مقدار محاسبه شده باعث می شود که در بیش از 90 درصد از طول سال فضای آخور کافی وجود داشته باشد.

    جابجایی ها

    گاوها موجوداتی اجتماعی هستند. 2 روز اول پس از جابجایی بیشترین استرس را به دام تحمیل میکند و بیشتر برخوردهای فیزیکی در این 2 روز رخ می هد.

    برای جلوگیری از آشفتگی های اجتماعی به دنبال ورود و خروج گاوها از بهاربند، بهترین کار این است که هفتگی گاوها را جابجا کنیم. بدترین کار این است که ما هر روز این برنامه جابجایی را داشته باشیم و هر روز این احتلال در نظم اجتماعی دام را دامن بزنیم.

    اگر یک اصطبل مخصوص زایش دارید، حداکثر زمانی که گاوباید در آن بماند 48 ساعت است. آزمایشات نشان میدهد که اگر زایش ها زیاد است و گاو 7 تا 10 روز در این بهاربند می ماند، افزایش چشمگیر در کتوز و بیماری های متابولیکی رخ خواهد داد.

    افزودن ابعاد فری استال ها یا استفاده از بهاربندهای پوشیده شده با کاه

    بسترهای پوشیده شده با کاه بهترین انتخاب برای گاوهای انتظار زایش است. اگرفری استال دارید، بسترشنی از بقیه بهتر است چرا که خطر ورم پستان در این نوع بستر به حداقل می رسد. استفاده از سطوح فشرده و خشن و نیز سطوح سیمانی بدترین انتخاب در این دوره است. حداقل عرض استال باید حدود 1/27 متر باشد. برای اینکه استالی ایده آل برای گاوهای هلشتاین داشته باشیم نباید طول استال کمتر از 2/75 متر باشد. ریل گردنی باید حدود 1/2 تا 1/7 متر از سطح استال ارتفاع داشته باشد.

    برنامه های غربالگری برای جدا سازی گاوهایی که نیازمند توجه هستند

    در این قسمت شما باید همواره رفتارهای گاو را کنترل نمایید. رفتار خوراک خوردن، اشتیاق به خوراک، شادابی و ظاهر خوب دام. معمولا در دامداری هایی که سربند دارند هر روز صبح گاوهای تازه زا مورد معاینه قرار می گیرند. باید توجه داشت که هر برنامه کنترلی نباید به بوجه های زمانی دام خدشه وارد کند. اگر روزی 1 ساعت از زمان دام صرف این معاینات شود مشکلی به وجود نمی آید ولی بیش از 2 ساعت موجب برهم خوردن تعادل بوجه های زمانی دام شده و آسایش و زمان استراحت آن را کاهش می دهد. اندازه گیری تب در 2 هفته اول پس از زایش بسیار ضروری است که اکثرا نادیده گرفته می شود.

  • تاثیر متیونین بر ابقاء آبستنی

    تاثیر متیونین بر ابقاء آبستنی

    تاثیر متیونین بر ابقاء آبستنی

    متیونین به عنوان یک اسید آمینه ضروری محدود کننده در گاوهای شیری شناخته شده است. پژوهش های جدید نشان دادند که متیونین نقش مهمی در تولید مثل ایفا می کنند.  پژوهشگران در یک گله بزرگ در ویسکانسین گزارش کردند گاوهایی که متیونین دریافت کرده بودند اگرچه نرخ گیرایی مشابهی داشتند ولی جذب جنین در گاوهایی که متیونین دریافت کرده بودند کمتر بود.

    پژوهشی که در دانشگاه ایلینویز صورت گرفت گزارش کردند رویان گاوهایی که در دوره پیش از زایش متیونین محافظت شده دریافت کرده بودند و در روزهای 60-72 شیردهی تلقیح شده بودند میزان چربی بیشتری داشتند که این چربی بیشتر به عنوان منبع انرژی برای رویان در زمان استرس مفید خواهد بود.

  • 5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوها در دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوها در دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوها در دوره انتقال در دامداری های فری استال


    شاخص های کلیدی جایگاه گاوها در دوره انتقال برای طراحی و تامین رفاه دام در این مقاله بحث می گردد.

    شاخص گاو انتقالی (Transition Cow Index) که توسط دکتر Nordlund در سال 2006 مطرح شد این امکان را فراهم کرد تا ما برنامه های مدیریت گاوها در دوره انتقال را به درستی بررسی کنیم. 5 فاکتور اصلی در این شاخص تاثیر گذارند که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد:

    – فضای آخور در هر دو دوره پیش و پس از زایش

    – حداقل کردن جابجایی بین اصطبل ها و استرس های اجتماعی در دوره پیرامون زایش و به ویژه 10 روز پیش از ازیش

    – افزایش آسایش گاو در طول این دوره با افزایش اندازه و ابعاد استال ها

    – سطوح شنی برای استراحت که گاو روی آن می خوابد

    – استفاده از یک روش غربالگری کارآمد و مطمئن در شناسایی گاوهایی که نیازمند مراقبت های خاص و توجه ویژه هستند.

    فضای آخور

    مهمترین تعیین کننده عملکرد گاوها در دوره انتقال، در صنعت امروز فضای آخور است به طوری که همه گاوها به طور همزمان قادر باشند خوراک مصرف کنند. حداقل فضای 76 سانتی متری در دوره پیش و پس از زایش برای یک دوره 90 دقیقه ای پس از ریختن خوراک و پس از هر وعده شیردوشی بسیار ضروری است. احتمالا گاوهای پیش از زایش از فضای بیشتر از 76 سانتی متر نیز سود خواهند برد.

    محاسبه فضای آخور در یک روز خاص به نظر منطقی نمی رسد چرا که تعداد گاوهای وارد شده و خارج شده از بهاربند در حال تغییر است. بهترین راه این است که میانگین تعداد دام در بهاربند را برآورد کنید. برای این کار تعداد زایش ها در هفته را برای سال قبل محاسبه کنید. یعنی تعداد زایش های سال گذشته را بر 52 تقسیم کنید. سپس این عدد را در تعداد گاو هدف در بهاربند ضرب کنید. اگر فضای آخور حدود 76 سانتی متری با میانگین مورد انتظار تعداد گاو در بهاربند به دست آمد، پس این بهارند نیمی از سال بیش از حد شلوغ است. در بیشتر موارد فراهم کردن 140 % فضای آخور بیش از مقدار محاسبه شده باعث می شود که در بیش از 90 درصد از طول سال فضای آخور کافی وجود داشته باشد.

    جابجایی ها

    گاوها موجوداتی اجتماعی هستند. 2 روز اول پس از جابجایی بیشترین استرس را به دام تحمیل میکند و بیشتر برخوردهای فیزیکی در این 2 روز رخ می هد.

    برای جلوگیری از آشفتگی های اجتماعی به دنبال ورود و خروج گاوها از بهاربند، بهترین کار این است که هفتگی گاوها را جابجا کنیم. بدترین کار این است که ما هر روز این برنامه جابجایی را داشته باشیم و هر روز این اختلال در نظم اجتماعی دام را دامن بزنیم.

    اگر یک اصطبل مخصوص زایش دارید، حداکثر زمانی که گاو باید در آن بماند 48 ساعت است. آزمایشات نشان میدهد که اگر زایش ها زیاد است و گاو 7 تا 10 روز در این بهاربند می ماند، افزایش چشمگیر در کتوز و بیماری های متابولیکی رخ خواهد داد.

    افزودن ابعاد فری استال ها یا استفاده از بهاربندهای پوشیده شده با کاه

    بسترهای پوشیده شده با کاه بهترین انتخاب برای گاوها در دوره انتقال است. اگرفری استال دارید، بسترشنی از بقیه بهتر است چرا که خطر ورم پستان در این نوع بستر به حداقل می رسد. استفاده از سطوح فشرده و خشن و نیز سطوح سیمانی بدترین انتخاب در این دوره است. حداقل عرض استال باید حدود 1/27 متر باشد. برای اینکه استالی ایده آل برای گاوهای هلشتاین داشته باشیم نباید طول استال کمتر از 2/75 متر باشد. ریل گردنی باید حدود 1/2 تا 1/7 متر از سطح استال ارتفاع داشته باشد.

    برنامه های غربالگری برای جدا سازی گاوهایی که نیازمند توجه هستند

    در این قسمت شما باید همواره رفتارهای گاوها در دوره انتقال را کنترل نمایید. رفتار خوراک خوردن، اشتیاق به خوراک، شادابی و ظاهر خوب دام. معمولا در دامداری هایی که سربند دارند هر روز صبح گاوهای تازه زا مورد معاینه قرار می گیرند. باید توجه داشت که هر برنامه کنترلی نباید به بوجه های زمانی دام خدشه وارد کند. اگر روزی 1 ساعت از زمان دام صرف این معاینات شود مشکلی به وجود نمی آید ولی بیش از 2 ساعت موجب برهم خوردن تعادل بوجه های زمانی دام شده و آسایش و زمان استراحت آن را کاهش می دهد. اندازه گیری تب در 2 هفته اول پس از زایش بسیار ضروری است که اکثرا نادیده گرفته می شود.