برچسب: دوره انتقال گاو شیری

  • مدیریت گاو شیری دوره انتقال، یکی از چالش برانگیزترین دوره‌ها

    مدیریت گاو شیری دوره انتقال، یکی از چالش برانگیزترین دوره‌ها

    مدیریت گاو شیری دوره انتقال، یکی از چالش برانگیزترین دوره‌ها

    مدیریت گاو شیری دوره انتقال یکی از چالش بر انگیزترین دوره‌ها در یک دامداری است. در این دوران گاوها 4 چالش اصلی فیزیکی را تجربه می‌کنند: کاهش مصرف ماده‌ی خشک، افزایش نیاز به مواد مغذی، سرکوب سیستم ایمنی و استرس سیستمیک و التهاب به خصوص در زمان زایمان.

    بنابراین بهترین رویکرد برای مدیریت این دسته از گاوها پرداختن به این چالش‌هاست. اگر ما به کاهش مصرف ماده خشک و افزایش نیازهای غدایی بپردازیم، بیشترین اثرات منفی عبارتند از:

    1/ ورود دام به تعادل منفی انرژی (زیرا گاوها بیش از دریافت مواد غذایی که دریافت می‌کنند، مصرف می‌کنند)

    2/ افزایش بروز بیماری‌های متابولیکی مثل کتوز و کبد چرب.

    اگرچه ما نمی‌توانیم میزان نیازهای تغذیه‌ای گاو را در این دوران کاهش دهیم، با این‌حال می‌توانیم با مدیریت صحیح افت مصرف ماده‌ی خشک را کاهش دهیم.

    در دوره انتقال، در صورت عدم مدیریت صحیح، گاوها درجاتی از سرکوب شدن سیستم ایمنی را تجربه خواهند کرد. با این‌حال یک پاسخ استرس‌زا یا التهاب تشدید شده ممکن است این سرکوب سیستم ایمنی را تشدید کرده و خطر ابتلا به بیماری را افزایش دهد.

    تلفات گاوهای شیری مرتبط با بیماری‌ها به خوبی شناخته شده است. اما غیر از این در راس آن بر رفاه گاوها و اقتصاد دامداری تاثیرگذار است. این شرایط تاثیرات طولانی مدت به روی بهره‌وری و باروری گاوها، کاهش تولید شیر و نرخ لقاح و افزایش تلفات دام‌ها حیوانات دارد. با کنترل کردن استرس و التهاب بعد از زایمان، احتمال بروز بیماری‌ها و عملکرد ضعیف در تولید شیر کاهش می‌یابد.

    مدیریت دوره انتقال

    1/ حداکثر رساندن مصرف ماده خشک و کاهش التهاب

    اقدامات مدیریتی برای گاوهای انتقالی باید بر حداکثر رساندن مصرف ماده خشک و کاهش التهاب متمرکز شود. برای حداکثر کردن مصرف ماده خشک، ترکیب جیره (بخصوص فیبر و انرژی) یکی از مهم‌ترین عوامل است.

    2/ بهترین فرمولاسیون جیره

    اگرچه می‌توان بهترین فرمولاسیون جیره با بهترین مواد اولیه را داشته باشیم؛ ولی اگر گاوها به آن خوراک دسترسی نداشته باشند این فرمولاسیون عملاً بدون استفاده می‌شود.

    3/ دسترسی به خوراک تازه

    در دوران انتقال گاوها بایستی حداقل 23 ساعت در طول شبانه‌روز به خوراک تازه دسترسی داشته باشند. فقط در حین تمیز کردن آخور بین دو وعده‌ی خوراک بایستی آخور خالی شود.

    روش های تحریک گاوها برای رفتن به آخور و غذا خوردن

    1/  Push up

    2/ دفعات بیشتر خوراک‌ریزی.

    Push-up

    توصیه می‌شود در 2 تا 4 ساعت ابتدایی خوراک‌ریزی، Push-up انجام شود. بهتر است در 2 ساعت اولیه‌ی خوراک‌ریزی که خوراک تازه است، هر 30 دقیقه Push-up صورت پذیرد.

    push-up

    push-up2

    روش‌های مختلف Push-up

    تناوب خوراک‌دهی

    تحقیقات نشان داده‌اند در ارتباط با دفعات خوراک‌دهی در حالتی که 4 بار در روز انجام شود،  باعث تحریک گاوها برای رفتن به آخور  و غذا خوردن می‌شود.

    غذا دادن به گاوها، 4 بار در روز از نظر حمل و نقل و کارگری در دامداری کار دشواری است. پیشنهاد می‌شود حداقل 2 بار و به طور ایده‌آل 3 بار غذای تازه برای گاوها در دوران انتقال ریخته شود.

    در صورتی‌که گاو محل خاصی برای خوردن خوراک در آخور نداشته باشد، هیچ‌یک از روش‌های بالا جواب نخواهد داد. بنابراین یه عامل مهم در این مرحله عبارت است از: تراکم مناسب در بهاربند و آخورها.

     دو روش برای مدیریت تراکم دام در بهاربند وجود دارد:

    یکی از این روش‌ها بر اساس مساحت بهاربندها و روش دوم بر اساس مساحت و مدیریت آخورهاست. بهترین‌ترین روش مدیریت آخور است.

    با اندازه گیری آخور بر حسب سانتی‌متر و تقسیم کردن آن به تعداد گاوهای داخل بهاربند فضای مخصوص برای هر گاو محاسبه می‌شود. به طور ایده آل 76 سانتی‌متر برای هر گاو نیاز است.

    روش دیگر که می‌تواند باعث افزایش مصرف ماده خشک شود، حداقل جابجایی گاوها بین بهاربندها است. این روش استرس را کاهش می‌دهد و از برخورد گاوهای شکم اول با گاوهای شکم بالاتر جلوگیری می‌کند.

    پاسخ‌های التهابی و درمان ضد التهابی

    گاوهایی که سخت‌زایی دارند پاسخ التهابی بیشتری در دوران پس از زایمان دارند، در نتیجه با احتمال بیشتری به بیماری‌های مرتبط با التهاب نسبت به گاوهای با زایمان نرمال دارند. در نتیجه تشخیص به موقع و کمک مناسب به گاوهای سخت‌زا برای کاهش التهاب و استرس در این دوران ضروری است. بنابراین آموزش کارکنان دامداری اولین و شاید مهم‌ترین گام برای رسیدن به این هدف است.

    مطالعات نشان داده‌اند گاوهایی که سخت‌زایی را تجربه کرده‌اند و برای آن‌ها ضد التهاب سطح متوسطی تجویز شده، حدود 5 کیلوگرم  شیر بیشتر در 30 روز اول پس از زایمان نسبت به گاوهای سخت‌زایی که درمان دریافت نکرده بودند؛ تولید کردند.

    به طور مشابه گاوهای چند شکم‌زای (شکم 2 به بالا) درگیر با سخت‌زایی که  با داروهای ضد التهاب سطح متوسط درمان شده بودند، در مقایسه با گاوهایی که دارو دریافت نکرده بودند، التهاب سیستمی کمتری داشتند و در 60 روز ابتدای شیردهی، حدود 2 کیلوگرم در روز شیر بیشتری تولید کردند.

    در جدیدترین تحقیقات مشخص شد، در گاوهایی که داروهای ضد التهاب خفیف را دریافت کرده بودند احتمال ابتلا به بیماری‌های رحمی مانند متریت در کاهش یافت و همچنین سبب بهبود آبستنی شد (Barragan et al., 2021).

    می‌توان نتیجه گرفت کنترل یا تعدیل التهاب در دوران پس از زایمان مفید است. اگر دقت کرده باشید از واژه تعدیل استفاده کردیم نه کاهش. دلیل آن این است که گاوها به استرس و پاسخ التهابی برای پروسه‌هایی مثل شروع زایمان و دفع جفت نیاز دارند.

    در تحقیقی که به گاوها در حین و بعد از زایمان یک داروی ضد التهابی قوی تزریق شد، دام‌ها نرخ مرده‌زایی، تب بعد از زایمان، جفت‌ماندگی و متریت بالاتر و تولید شیر پایین‌تری داشتند (Newby et al., 2017).

    نتیجه‌گیری

    مدیریت دوره انتقال گاوها یکی از مهم‌ترین ابعاد و جنبه‌های مدیریت گاوداری است که می‌تواند باعث تضمین تولید گاوهای شیرده در دوران شیردهی می‌شود.

    اهداف اصلی در مدیریت گاوهای دوره انتقال به حداکثر رساندن مصرف ماده خشک و تعدیل استرس و التهاب می‌باشد. فرمولاسیون عالی و مدیریت آخور موجب حداکثر شدن مصرف ماده خشک می‌شود. با این‌حال اگر گاوها دسترسی کافی به خوراک نداشته باشند تمامی این اقدامات بی اثر خواهد شد. مراقبت از گاو در زمان زایمان و کمک به زایمان در صورت نیاز و همچنین درمان‌های حمایتی با داروهای ضد التهابی متوسط برای تعدیل استرس و التهاب پس از زایمان مطلوب است و به کاهش حذف دام‌ها در این دوران می‌انجامد.

    این مقاله اخیراً در مزرعه لنکستر در تاریخ 4/4/2021 چاپ شده است.

    مترجم: امیر شبدینی

  • تشخیص و شناسایی کتوز و درمان با توجه به سطح BHBA

    تشخیص و شناسایی کتوز و درمان با توجه به سطح BHBA

    تشخیص و شناسایی کتوز و درمان با توجه به سطح BHBA

    در نشست اخیری که در شورای تولید مثل در دانشگاه گوئلف ارائه شد بر اهمیت کتوز در گاوهای دوره انتقال تمرکز شد که بروز آن با افزایش غلظت اجسام کتونی(BHBA ، استون و استات) در خون همراه است. زمانی که موبیلیزه شدن چربیها از بافتهای چربی برای تولید شیر در برابر مصرف خوراک کم انرژی شروع می شود و کبد قادر نباشد اسیدهای چربی که از ذخایر چربی بدن موبیلیزه شده را بطور کامل بسوزاند و اسیدهای چرب بصورت ناقص مصرف شوند غلظت کتون در خون بالا میرود.

    نشانه های بروز کتوز بالینی شامل: کاهش تولید شیر ،کاهش مصرف خوراک، سفت شدن مدفوع و کاهش امتیاز وضعیت بدنی میباشد که ممکن است به خودی خود یا در حضور بیماری دیگر رخ دهد. به عنوان مثال گاوهایی که جابجایی شیردان دارند کتوز هم دارند. زمان تشخیص این بیماری لزوما با شروع آن برابر است. گاو با این مشکل معمولا غلظت BHBA خونش بیشتر از 2.5 میلی مول در لیتر است. اما این یک کمیت متغیر است و هیچ آستانه ای که در آن علائم بالینی رخ دهد وجود ندارد.

    بروز کتوز بالینی اوج مصیبت در گاوهاست چرا که بسیاری از گاوهایی که از کتوز تحت بالینی رنج میبرند بدون بروز علائم ظاهری غلظت اجسام کتونی در خون آنها بالاتر از حد آستانه است. باتوجه به مرحله شیردهی آستانه BHBA تعریف می شود که معمولا غلظت آن بالاتر از 1.1 تا 1.4 میلی مول در لیتر است. شیوع این بیماری: کتوز تحت بالینی در اغلب گله ها در محدوده 15 تا 20 درصد رخ می دهد. بسته به شدت و زمان شروع آن تولید شیر در اوایل دوره شیردهی کاهش می یابد.

    علاوه بر تاثیر منفی بروز کتوز بر روی کاهش تولید شیر، کتوز تحت بالینی (  BHBAبین 1.2-1.4) در هفته اول و دوم بعد از زایمان پیامدهای منفی دیگری دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

    – افزایش 3-8 برابری بروز جابه جایی شیردان – افزایش 3 برابری بروز متریت در صورت بالاتر بودن BHBA از 1.2 میلی مول در لیتر در هفته اول پس از زایش

    – افزایش 4 تا 6 برابری بروز کتوز بالینی – افزایش بروز اندومتریت در 4 هفته آغازین شیردهی – افزایش طول مدت و شدت ورم پستان اما نه وقوع ورم پستان (پستان دام درگیر است اما بروز نمیدهد). ا

    فزایش 1.8 برابری حذف در 60 روز اول شیردهی درمان کتوزیس و ارتباط آن با تولید مثل اختلالات تولید مثل: کتوز عملکرد تولید مثلی را کاهش می دهد.

    گاوهایی که کتوز را در طول دوهفته اول شیردهی تجربه می کنند احتمال گیرایی آنها در تلقیح اول کاهش می یابد. کتوز تحت بالینی در طول اوایل شیردهی مرتبط است با : احتمال ابتلا به متریت 3 برابر افزایش می یابد.

    احتمال بروز اندومتریت در روز 35 شیردهی 1.4 برابر افزایش می یابد. کاهش نرخ گیرایی در تلقیح اول.

    تشخیص بروز کتوز می تواند در درمان بیماری به ما کمک کند: آزمون کنار گاوی دقیق عملی و مقرون بصرفه برای تشخیص آن در خون شیر یا ادرار  در دسترس است .(جدول) اغلب گله ها از یک برنامه غربالگری کتوز و درمان معمول یک تا دو بار در هفته باید بهره مند شوند. شیوه های مدیریتی وجود دارد که بطور خاص می تواند از بروز کتوز جلوگیری کند. از جمله فضای کافی آخور، در دسترس بودن خوراک، گروه بندی، کاهش حرارت، افزایش کیفیت خوراک، قوام TMR ،دسترسی به آب و استفاده از موننسین آهسته رهش میباشد.

    شیوه های مدیریتی برای گاوهای دوره انتقال توصیه می شود که به احتمال زیاد برای جلوگیری از کتوز و تاثیر آن برتولید مثل است. خوشبختانه کتوز تا حد زیادی ارتباط بین بروز و شدت یک بیماری را کاهش می دهد که آن از طریق کاهش تولید شیراست که فشار متابولیکی نیز به طبع آن کاهش می یابد . وضعیت گاوهایی که از آن رنج میبرند را می توان با خورانیدن 300 میلی لیتر پروپیلن گلایکول در روز به مدت 3تا 5 روز مورد درمان قرار داد و پس از این دوره دوباره شاخص های خونی را آنالیز کنید.

    – اگر BHBAخون بزرگتر یا برابر 1.2 یا کمتر از 2.4 باشد در مان با پروپیلن گلایکول به مدت 3 روز مناسب است.

    – اگر BHBAخون بزرگتر از 2.4 میلی مول/ لیتر باشد درمان با پروپیلن گلایکول به مدت 5 روز مناسب است.

    – اگر میزان BHBAخون بالاتر 1.2 و غلظت گلوکز کمتر از 2.2 میلی مول در لیتر (39.6 میلیگرم در دسی لیتر) باشد. درمان ها شامل مصرف فسفر+ B12  و برای 3 روز متوالی همانند روش قبلی از پروپیلن گلایکول استفاده کنید.

     

    – نکته برای تبدیل مقدار گلوکز در داده های آزمایشگاهی که بر حسب میلی مول در لیتر گزارش میکنند به میلی گرم در دسی لیتر عدد مورد نظر را در 18 ضرب می کنیم.

  • التهاب در طی دوره انتقال گاو شیری تا شیرواری:

    التهاب در طی دوره انتقال گاو شیری تا شیرواری:

    التهاب در طی دوره انتقال گاو شیری تا شیرواری

    دوره انتقال از سه هفته قبل از زایمان تا سه هفته بعد از آن می باشد و مهمترین مرحله پرورشی گاوهای شیری است و این دوره نقش کلیدی در میزان تلفات، حذف و عملکرد تولیدمثلی گاوهای شیری را دارد.

     

    برای گاوهای شیری چند هفته اول شیرواری دوره ای می باشد که دارای بالاترین ریسک بعد از پشت سر گذاشتن دوره نوزادی می باشد و هدف کلی این تحقیق بررسی بیولوژی، فیزیولوژی و آسیب شناسی گاوهای شیری در اوایل شیردهی می باشد. اگر چه تخمین زده می شود که بیش از 50% گاوها در طول این مدت حداقل از یک اختلال تحت بالینی رنج می برند.

     

    خوراک ها و مواد افزودنی، اختلالات هورمونی و سوخت و ساز (مانند تب شیر، کبد چرب، جفت ماندگی، جابجایی شیردان، متریت، اندومتریت، تضعیف دستگاه دفاعی بدن، کمبود کلسیم سرم خون و کاهش سطح گلوکز خون) فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیولوژی از موارد مهم در طی این دوره می باشد.

     

    معمولا با بروز یک بیماری سوخت و سازی، چند بیماری دیگر بروز می کند که در نهایت موجب کاهش تولید شیر و کاهش عملکرد تولید مثلی و در نهایت حذف گاو می شود.

    التهاب تحت حاد بیماریست که در زمان چاقی بارزتر می باشد، این موضوعی مهمی است که مورد توجه فیزیولوژیست های گاو شیری می باشد.

     

    بسیاری از مطالعات نشان دادند که اکثر دامداری ها در چند روز پس از زایمان با مشکل التهاب دامها درگیر می باشند.

    گستردگی و احتمال تداوم التهاب در میان گاوها متفاوت است، تحقیقات متعددی میزان التهاب پس از زایمان را بر روی افزایش بیماری ها و کاهش تولید را بررسی کردند.

    علاوه بر این افزایش التهاب پس از زایمان با تکرار سیتوکینزیس همراه است که موجب کاهش بهره وری و سلامت می شود و ممکن است اثر آن تا پایان دوره شیرواری پا برجا باشد.

     

    لاکتوژن، مشکلات رحم، هیپوکلسمی، تغییرات غدد درون ریز و هورمونی و فعالیت های سوخت و ساز، ایجاد یک چالش منحصر به فرد برای گاوهای شیری در دوران انتقال را میکند.

    با وجود تمام این تحقیقات سوالات زیادی در مورد التهاب پس از زایمان باقی مانده است. به عنوان مثال چه ارگانی آغازگر و یا مسئول این بیماری می باشد.

     

    در کل شناخت کامل سیستم ایمنی بدن کمک شایانی به کاهش التهاب پس از زایمان می کند، همچنین استفاده از جیره متعادل و سالم و در مواقع لزوم استفاده از داروهای ضد التهابی می تواند کمک شایانی به سلامت و بهره وری گاوهای شیری در دوره انتقال و شیرواری نماید.

     

    By: B. J. Bradford,1 K. Yuan, J. K. Farney, L. K. Mamedova, and A. J. Carpenter
    Department of Animal Sciences and Industry, Kansas State University, Manhattan 66506k

  • پاسخ متابولیکی گاوهای شیری به تنش گرمایی (استرس گرمایی) در اواخر دوره شیرواری

    پاسخ متابولیکی گاوهای شیری به تنش گرمایی (استرس گرمایی) در اواخر دوره شیرواری

    پاسخ متابولیکی گاوهای شیری به تنش گرمایی (استرس گرمایی) در اواخر دوره شیرواری


    هدف اصلی این مطالعه بررسی سازگاری مولکولی کاتابولیک و آنابولیک گاوهای شیری در اواخر آبستنی و ابتدای زایمان در شرایط تنش گرمایی (استرس گرمایی) می باشد.

    در سراسر جهان 1.5 میلیارد گاوشیری (FAO, 2013) تحت تاثیر منفی درجه حرارت بالای هوا با فرکانسهای بالا در طی دوران تابستان هستند.

    در شرایط تنش گرمایی تولید شیر کاهش میابد و هم چنین منجر به کاهش رشد و نرخ تولید مثلی و بارداری گله گاوهای شیری می شود.

    ضرر و زیان های اقتصادی ناشی از تنش حرارتی در ایالت آمریکا 879 میلیون دلار و در استرالیا 838و6- 986و11 دلار در سال برای گله های گاو شیری می باشد.

    از طرفی هزینه های سیستم خنک کننده و خوراک سازی برای گاوهای شیری با هزینه های صرف شده جهت تولید شیر و گوشت در تضاد می باشد.

    افزایش حرارت ناشی از سوخت و ساز بدن در گاوهای شیری با سنتز و تولید شیر در ارتباط می باشد و تولید شیر در سطح بالا در گله گاوهای شیری وابستگی بالایی به درجه حرارت محیط دارد.

    در حالی که در گاوهای غیر شیری به عنوان مثال گاوهای خشک در اواخر دوره بارداری به دلیل پایین بودن سوخت و ساز پایه گرمای کمتری از فعالیت های سوخت و سازی تولید می شود که در نتیجه دام کمتر مستعد به بیمارهای استرس حرارتی می باشد.

    هنگامی که دمای محیط به دمای بالاتر از حد آسایش برای گاو شیری برسد مصرف خوراک کاهش میابد و منجر به کاهش وزن بدن و کاهش تولید شیر می شود.

    همچنین قرار گرفتن گاوهای خشک ( غیر شیرده) در اواخر دوره بارداری در استرس گرمایی و درجه حرارت بالا بر روی سلامت متابولیک جنین و تولید شیر در دوره بعد از زایمان تاثیر گذار است.

    علاوه بر کاهش در مصرف انرژی، سازگار شدن با فشارهای استرس حرارتی و تغییر فعالیت های سوخت و سازی پس از جذب مواد مغذی می تواند به کاهش حرارت درون زا ناشی از متابولیسم مواد غذایی کمک کند.

    از طرفی کاهش بافت چربی در بدن گاو می تواند به کاهش گرمای تولید شده حاصل از فعالیت های سوخت و سازی و اکسیداسیون اسیدهای چرب منجر شود که می تواند منجر به تغییرات در سنتز گلوکز در بدن گاوهای شیری شود.

    بافت چربی در گاوهای شیرده در مقایسه با گاوهای غیر شیرده که در اواخر بارداری هستند، مقاومت لیپولیتیک، محرک های آدرنرژیک و میزان تخریب اسیدآمینه نسبت به گاوهایی که در مرحله بعد از زایمان هستند کمتر می باشد.

    با این حال مکانیسم های ملکولی در فرآیندهای مختلف سوخت و سازی گاوهای شیرده و گاوهای اواخر بارداری به طور کامل انجام نشده است.

    کبد ارگان اصلی درگیر در هموستازی گلوکز از طریق تولید گلوکز از پروپیونات تولید شده در شکمبه می باشد.

    در اوایل شیردهی گلوکونئوژنز وگلیکونئوژنز معمولا موجب بهبود افزایش گلوکز جهت تولید لاکتوز شیر می باشد.

    افزایش در گلوکونئوژنز گاوهای تازه زا در طی یک دوره تابستان در مقایسه با فصل بهار و سرد بیشتر می باشد که احتمالا به دلیل افزایش استفاده از لاکتات و آلانین جهت سنتز گلوکز می باشد.

    اگرچه بیان mRNA کبدی از ژن کد کننده اکسیداسیون اسید چرب در دوره انتقال از اواخر آبستنی تا شیرواری افزایش میابد، همچنین وقتی گاوها در طول دوره انتقال گرمای هوا را تجربه می کنند و در استرس گرمایی هستند ارتباط بیان ژن با اکسیداسیون اسید چرب بیشتر در ارتباط است.

    به نظر میرسد که استرس حرارتی اثر کلی بر روی متابولیسم اسیدآمینه دارد که منجر به افزایش سنتز پروتئین از اسکلت عضلانی می شود، اما مکانیسم های مولکولی پروتئولیز عضلات هنوز کاملا بررسی نشده است.

    منبع دوم ذخایر گلیکوژن می باشد، همچنین اسیدآمینه های اسکلت عضلانی، عضلات همچنین دارای ظرفیت کاهش اکسیداسیون اسیدهای چرب هستند که احتمالا متکی بر ذخیره و گردش گلیکوژن و گلوکز جهت تولید انرژی در بدن می باشد، همچنین تنظیمات ورود پیروات به چرخه TCA به نظر میرسد که نقش عمده ای در تسهیل تبدیل لاکتات، پیروات و آلانین در گلوکونئوژنز کبد را ایفا میکند.

     

     

    پاسخ متابولیکی گاوهای شیری به تنش گرمایی در اواخر دوره شیرواری

  • بهبود تشخیص و درمان متریت برای افزایش عملکرد

    بهبود تشخیص و درمان متریت برای افزایش عملکرد

    بهبود تشخیص و درمان متریت برای افزایش عملکرد

    بیشتر گاوها پس از زایمان درجاتی از عفونت های رحمی را تجربه می کنند. چگونه باید با آنها مواجه شد؟

    تعریف صحیح بیماری های رحم مثل متریت و ایجاد پروتکل های درمانی موثر می تواند یک چالش برای گاوداری های شیری و تیم های مدیریتی شان باشد. چگونه می توان در جهت بهبود تشخیص و درمان متریت برای افزایش عملکرد گاوها عمل نمود؟

    متریت می تواند اثرات منفی معنی داری بر روی تولید گاو شیری و عملکرد تولید مثلی داشته باشد، بنابراین شما باید در مواجه با این بیماری هوشیار باشید.  اما شاخص ها و پروتکل ها برای تشخیص متریت ثابت نیستند که انتخاب درمان موثر در زمان مشکل است.

    بار باکتریایی

    به نظر می رسد که اکثر گاوهای شیری، نه همه آن ها،  در طی دو تا سه هفته اول بعد از زایمان آلودگی باکتریایی رحم دارند. اما همه گاوها مریض نمی شوند، و همیشه ساده نیست تا تعیین کنیم که علائم فیزیکی یک گاو چی به ما می گوید، چه برسد به ایجاد یک برنامه عملی.

    به نظر می رسد واسطه های سیستم ایمنی در گاوهای سالم و آن هایی که بیماری را توسعه می دهند مثل هم هستند. تفاوت هایی در میزان، مدت و اثربخشی پاسخ گاو وجود دارد.

    در حدود 10 تا 20 درصد گاوها دچار متریت می شوند (بیماری سیستمیک با ترشح واژنی بدبو و تب، عمدتا 3 تا 9 روز بعد از زایمان).

    شرایط حتی پیچیده تر می شود زمانی که شما ملاحظه می کنید:

    –         تقریبا 15 درصد گاوها ترشح واژنی چرکی (PVD) یک ماه بعد از زایمان دارند.

    –         در حدود 15 تا 40 درصد گاوها تقریبا یک ماه بعد از زایمان التهاب سرویکس (التهاب داخل سرویکس بر اساس نتایج یاخته شناسی) دارند.

    –         و 10 تا 30 درصد گاوها بین یک و دو ماه بعد از زایمان اندومتریت (التهاب لایه های رحم بر اساس یاخته شناسی) دارند.

    هرچند هر یک از این بیماری های دستگاه تولید مثلی مجزا هستند و ممکن است به تنهایی اتفاق بیافتند، اما گاوهای مبتلا معمولا بیشتر از یکی از این مشکلات را در طول دوره پس از زایش دارند.

    زمانی که با همدیگر در گاوهای یکسان مطالعه شد، تا 5 هفته پس از ازیش 37 درصد حداقل یکی از بیماری های متریت، PVD یا اندومتریت را داشتند و 56 درصد اندومتریت یا التهاب سرویکس داشتند.

    اگر چه جفت ماندگی و متریت به مشکلات بعدی تولید مثلی کمک می کنند، اما بسیاری از گاوهای مبتلا مشکلات در زمان زایمان و متریت را نداشتند. گاوهای با PVD یا اندومتریت علائم بالینی بیماری را نشان نمی دهند اما 20 تا 30 روز، روزهای باز اضافی دارند.

    خطر افزایش یافته همه شکل های بیماری دستگاه تولید مثل تا حدودی به خاطر کاهش یافتن عملکرد سیستم ایمنی و به مخاطره افتادن تنظیم التهاب تقریبا از دو هفته قبل تا سه هفته بعد از زایمان است.

    علاوه بر این، همزمان با شدت مقاومت به انسولین، کاهش یافتن مصرف خوراک، بالانس منفی انرژی و از دست دادن وزن بدن  همچنین به درجه و مدت کاهش یافتن سیستم دفاعی ایمنی کمک می کنند.

    علائم متریت

    به طور خلاصه، متریت ممکن است بر اساس حداقل دو تا از این علائم تشخیص داده بشود: ترشح بدبو، تب و علائم بیماری سیستمیک (کسلی، اشتهای ضعیف یا کاهش یافتن تولید شیر). اما، پایه مدارک برای تعریف این کار و ثبات کاربرد معیارهای معتبر تشخیص، ضعیف هستند.

    نظارت مستمر دمای رکتوم به مدت 7 روز پس از زایش ممکن است نرخ تشخیص متریت را افزایش دهد. اگر شما این کار را انجام می دهید، این عمل نباید تنها اساس برای درمان با آنتی بیوتیک باشد.

    در عوض، ارزیابی روزمره و سیستمیک گاوهای تازه زا بویژه در گله های بزرگ خیلی برای افزایش تشخیص مشکلات سلامت مفید است. در رابطه با دیگر ارزیابی ها شامل رفتار گاو، اشتها، وضعیت کتوز (یک یا دوبار در هفته)، نشخوار و جابه جایی شیردان این مفید ترین است.

    همه این ها با آموزش صحیح و تجربه پرسنل، بعلاوه طراحی تاسیسات برای عملکرد موثر پیش بینی می شود.

    تاثیر مشکلات سلامت در 60 روز اول آبستنی در اولین تلقیح پس از زایش. ناهنجاری های سلامت دوره انتقال تاثیر مهمی بر روی عملکرد تولید مثلی گاو دارد. داده ها حاصل از 5719 راس گاو در 7 گله پر تولید در آمریکا هستند. توجه کنید که درحالیکه 51 درصد گاوهای سالم با اولین تلقیح همزمانی شده آبستن می شوند، فقط 38 درصد گاوهای تشخیص داده شده با متریت یا PVD  آبستن شدند.

    چه کار کنیم ؟

    اخیرا، درمان متریت بر اساس تجویز آنتی بیوتیک های سیستمیک است. اگرچه به طور مشهود احساس می شود، اما نشان داده نشده است که اضافه کردن درمان ضد التهاب  یک سود بالینی افزایشی را فراهم می کند.

    هرچند داده ها برای حمایت از درمان سیستمیک با سفتیفور یا آمپی سیلین برای گاوهایی که متریت دارند، وجود دارد، اما معالجه بالینی فقط حدود 75 تا 80 درصد است- و تاثیر بر روی سلامت و عملکرد تولید مثلی واضح نیست. این امری ضروری است تا با دامپزشک گله تان برای ایجاد و نظارت پروتکل های درمان متریت که موثر هستند و رعایت قوانین برای استفاده صحیح و مورد تایید داروهای ضدمیکروبی کار کنید.

    در حال حاضر، تعدادی اقدامات یا مداخلات مدیریتی وجود دارند که می توانند به طور ویژه برای پیش گیری از متریت یا اندومتریت حمایت بشوند.

    براساس درک اخیر از این بیماری ها، هدف کلی این است که عملکرد ذاتی سیستم ایمنی را حمایت و حفظ کنیم و خطری که التهاب و آلودگی باکتریایی اجتناب ناپذیر بعد از زایمان به متریت، PVD یا اندومتریت پیشرفت می کنند را کاهش دهیم.

    بالانس منفی انرژی و غلظت  های اسیدهای چرب آزاد (NEFA) بیش از حد و مقاومت به انسولین بیش از حد به وضعیت التهاب متابولیکی که ممکن است عملا وظیفه نوتروفیل ها را تخریب کند، کمک می کنند.

    در نهایت، توازن بین عفونت باکتریایی رحم در طول هفته های بعد از زایمان و اثر بخشی ایمنی و پاسخ التهابی به آن  تعیین می کند که آیا گاوها بیماری دستگاه تولید مثلی دارند.

    درک جدید از ارتباطات بین متابولیسم و التهاب ممکن است منجر به راهکارهای بهتر برای پیش گیری از بیماری تولید مثلی بوسیله تغذیه، مدیریت و درمان های هدفمند تر شود.

    بنابراین، انتخاب متفکرانه برای ایجاد پروتکل ها برای متریت انجام دهید. تشخیص متداول تر PVD تقریبا یک ماه بعد از زایمان احتمالا حوزه فرصت در بسیاری از گله ها است.

    پژوهش های مزرعه ایی بیشتری نیاز است تا معیارهای انتخاب درمان و ارزیابی مقاومت به ضد میکروب ها، رفاه حیوان و پیچیدگی های اقتصادی درمان ها را تصحیح کند.

     

  • تغذیه را برای مشکلات گاو تازه زا مقصر ندانید

    تغذیه را برای مشکلات گاو تازه زا مقصر ندانید

    تغذیه را برای مشکلات گاو تازه زا مقصر ندانید

    همواره پس از ایجاد هرگونه مشکلی در گاوهای تازه زا و دوره انتقال تغذیه به عنوان مقصر اصلی شناخته می شود. آیا چنین است؟ خیر- تغذیه را برای مشکلات گاو تازه زا مقصر ندانید.

    هرچند در کنفرانس هلشتاین دنیا دکتر نوردلند و دکتر کرامر ارائه مستقلی داشتند اما هر دو موافقت کردند که در اکثر مزارع گاو شیری برنامه های تغذیه به خوبی و بدون اشتباه انجام می شوند. در نتیجه هر دو متخصص به این نتیجه رسیدند که کارشناسان خود را برای عملکرد ضعیف گاوها سرزنش نکنید. دکتر نوردلند گفت “فراهم کردن فضای آخور موقعی که برای پیش گیری کردن از مشکلات گاو تازه زا بدست می آید مهم تر از جیره است” . ایشان گفت “گاوها رفتار allelomimetic دارند (یعنی رفتارهایی که موجب بهبود همان رفتارها در دام های دیگر می شود. به نوعی رفتارهای مسری یا تقلیدی هم به آنها گفته می شود). گاوها می خواهند همزمان کارها را انجام دهند”. “شما نیاز دارید فضای آخور کافی فراهم کنید”.

    گاوهای انتقالی

    آن هایی که سه هفته قبل و سه هفته بعد از زایمان بیشترین توجه را نیاز دارند. دکتر نوردلند توضیح داد که ” درحدود 75 درصد بیماری های مرتبط با گاو در این دوره انتفاق می افتد” . به گفته ایشان “اگر شما مشکلات گاو تازه زا دارید، این ها 5 دلیل اصلی هستند که بر اساس پژوهش ما باعث آن می شوند:

    1. فضای آخور: گاوها حداقل به 76 سانتی متر فضای آخور نیاز دارند.

    2. از ماسه در فری استال ها استفاده کنید.

    3. از فری استال های با اندازه بزرگ تر استفاده کنید.

    4. گاوهای مریض را برای اشتها و رفتار معاینه کنید.

    5. گروهبندی مجدد را 3 تا 10 روز قبل از زایمان حداقل کنید”.

    دکتر نوردلند در ادامه اضافه کرد که ما باید آشفتگی های اجتماعی ایجاد شده بوسیله جابه جایی های پن را حداقل کنیم.همچنین او یک کمی بیشتر بر روی اندازه استال دقیق شد، او گفت “طول فری استال بیشتر از هر فاکتور دیگری طول عمر گاوهای هلشتاین بزرگ جثه را کاهش می دهد.

    دکتر کرامر برخی نظرات دکتر نوردلند را در هنگام سخنرانی درباره سلامت سم تکرار کرد. ایشان گفت که “سریع ترین کار برای بهبود زمان خوابیدن، حرکت به سمت بستر عمیق در فری استال ها است”. “مادامیکه بستر عمیق است ، آن یه جورایی مهم نیست”.

    دکتر کرامر در کنفرانس هلشتاین دنیا گفتند که “6 چیزی وجود دارد که ما می توانیم سلامت سم را بهبود دهیم”.

    1- ثبت کردن و استفاده کردن از داده های آسیب سم

    2- پیدا کردن و درمان کردن اولیه گاوهای لنگ.

    3- بوجود آوردن شرایط برای سم های تمیز، خشک و راحت.

    4- از حمام سم یا غوطه ور کردن سم استفاده کنید.

    5- موقع سم چینی از حمل صحیح وزن بدن اطمینان حاصل کنید.

    6- استرس متابولیکی در گاوهای دوره انتقال را کاهش دهید.

  • خلاصه ای از سمینار Hoard’s Dairyman با موضوع تغذیه گاو در دوره انتقال

    خلاصه ای از سمینار Hoard’s Dairyman با موضوع تغذیه گاو در دوره انتقال

    خلاصه ای از سمینار Hoard’s Dairyman با موضوع تغذیه گاو در دوره انتقال


    عنوان دقیق سمینار، یا بهتر بگیم وبینار تغذیه گاو در دوره انتقال، «تغذیه گاو برای موفقیت در دوره انتقال» بود که در این بخش به رئوس مطالب مطرح شده اشاره خواهد شد.

    دکتر هاتجنز به 10 نکته کلیدی که منتسب به خود ایشان بود و در واقع “10 شاخص کلیدی عملکرد” که خودشون در بحث تغذیه گاو در دوره انتقال مد نظر قرار می دهند اشاره کرد که به صورت زیر بودند:

    شاخص اول:

    با مراجعه به سیستم ثبت داده دامداری مشخص کنید که تا 60روز پس از زایش چند درصد حذف در گله دارید؟ این رقم باید کمتر از 8 درصد باشد.

    شاخص دوم:

    ماده خشک مصرفی در بهاربند انتظار زایش شما چقدر است؟

    بیش از 13/6 کیلوگرم در بهاربند گاوهای بالغ

    بیش از 12/7 کیلوگرم در بهاربند مخلوط تلیسه و گاوهای بالغ

    بیش از 11/3 کیلوگرم در بهاربند انتظار زایش تلیسه ها

    اگر این مقدار ماده خشک مصرفی ندارید باید به دنبال راه حل باشید. لذا یکی از شاخص های مهم در تغذیه گاو در دوره انتقال است.

    شاخص سوم:

    نرخ بروز ناهنجاری های متابولیکی در گله باید مقادیر زیر باشد

    تب شیر: زیر 3 درصد

    کتوز: زیر 2 درصد

    جابجایی شیردان: زیر 5 درصد

    جفت ماندگی: زیر 8 درصد

    نکته جالب اینجاست که برخی از دامداری های مدرن نیز این داده ها را رصد نمی کنند!! لذا برای موفقیت در تغذیه گاو در دوره انتقال باید این داده های را رصد کرد.

    شاخص چهارم:

    ماده خشک مصرفی پس از زایش چقدر است؟ با جدول زیر همخوانی دارد؟

    هفته

    تلیسه ها (کیلوگرم)

    گاوهای بالغ (کیلوگرم)

    1

    14

    16/6

    2

    15/9

    19/3

    3

    17/3

    21/1

    4

    18/2

    22/3

    5

    18/9

    23/8

     اگر گاوهای شما زیر این مقادیر میخورند، حتما وضعیت بیماری های متابولیکی بایستی بررسی شود.

    شاخص پنجم:

    استفاده استراتژیک از افزدونی های خوراکی

    مخمر

    بله

    پروپیلن گلایکول

    بله

    پروپیونات کلسیم

    بله

    کروم

    بله

    نمک های انیونی

    در صورت نیاز

    کولین محافظت شده

    در صورت نیاز

    نیاسین

    در صورت نیاز

    این فهرست مدنظر دکتر هاتجنز است که ممکن است برخی با آن موافق نباشند.

    شاخص ششم:

    استفاده راهبردی از محلول های نوشیدنی. این روش معمولا در ایران کاربرد ندارد.

    شاخص هفتم:

    برنامه متقن خورانیدن ویتامین ها و مواد معدنی کم مصرف. آیا سطوح بهینه ای از این مواد را به دام های خود می دهید یا خیر؟

    شاخص هشتم:

    حفظ سطوح کلسیم خون و پیش گیری از هیپوکلسیمی. همانطور که در مقالات پیشین هم بحث شده است، خط قرمز هیپوکلسیمی از 8 میلی گرم در دسی لیتر به 8/6 میلی گرم در دسی لیتر افزایش یافته است و این یعنی گاوهای بیشتری در معرض خطر هیپوکلسیمی قرار دارند که زمینه ساز بروز بسیاری از بیماری های متابولیکی پس از زایش است.

    شاخص نهم:

    BHBA یا اجسام کتونی خون گاوها را کاهش دهید! داده های حاصل از مطالعات اخیر از دانشگاه کرنل و ویسکانسین نشان می دهد که بین بروز کتوز در گله و کتوز اندازه گیری شده فاصله بسیاری وجود دارد به این معنا که نرخ وقوع کتوز واقعی حدود 46 درصد برآورد شده است در حالی که میزان بروز آن در حالت مشهود از 4 تا 35 درصد دامنه دارد. یعنی خیلی بیش از آنچه شما تصور میکنید در گله خود گاو کتوزی دارید!

    شاخص دهم:

    نظارت و پایش گاوهای تازه زا. دکتر هاتجنز افزدون سرک 1 تا 2 کیلو علف خشک و نیم تا یک کیلو کاه به جیره گاوهای تاز زه را توصیه کرد.

    موارد مورد پایش عبارتند از خوراک (جدا کردن خوراک، مقدار خوراک مصرفی، خوراک زدگی و…)، حالت دام (سرحالی، بی رمقی، بی میلی در برخواستن و …)، دما (40 درجه در تابستان و 39/4 درجه در زمستان برای 2 روز متوالی)، وضعیت مدفوع (شل بودن و قوام مدفوع)، و ترشحات رحمی (چرک دار بودن و شفافیت و …).

  • استفاده از تغذیه برای افزایش سیستم ایمنی و سلامت دام در طول دوره انتقال

    استفاده از تغذیه برای افزایش سیستم ایمنی و سلامت دام در طول دوره انتقال

    استفاده از تغذیه برای افزایش سیستم ایمنی و سلامت دام در طول دوره انتقال

    دوره انتقال و سرکوب سیستم ایمنی اغلب دست به دست هم می دهند. گاوها در این دوره در میانه یک تغییر فیزیولوژیکی قرار دارند و سیستم ایمنی ضعیف آین گاوها، آنها را به انواعی از ناهنجاریهای متابولیکی و عفونی (مثل کتوز و متریت) حساس تنها می گذارد (!) که می تواند عملکرد تولید مثلی آنها را در شیردهی آینده کاهش دهد.

    تغذیه همیشه نقشی حیاتی در دوره انتقال ایفا کرده است، ولی تحقیقات جدیدی که اثر تغذیه را بر روی ایمنی گاو بررسی کرده اند به روشن کردن نقش سیستم ایمنی در سالم نگه داشتن این دام ها کمک می کنند.

    دکتر بَری بِردفورد (Barry Bradford) عقیده دارد راهکارهای تغذیه ای که امتیاز وضعیت بدنی (BCS) را در گاوهای خشک کنترل می کند، مقادیر کافی آنتی اکسیدانت فراهم می کند و از مواد زیست-فعال برای کنترل التهاب بهره می برند، می توانند به کاهش وقوع بیماری در دوره انتقال کمک کنند.

    رابطه تغذیه

    برای مثال مکانیسم هایی کشف شده اند که نشان میدهد بین مواد مغذی نظیر اسیدهای چرب اشباع، سلنیوم، ویتامینD، اسیدهای چرب فرار، اجسام کتونی، اسیدهای چرب ضروری اومگا-3 و اومگا-6 و تغییر عملکرد سلولهای سیستم ایمنی ارتباطات زیادی وجود دارد. تحقیقات اخیر در گاوهای شیری نقش التهاب سیستمیک را در بیماری های عفونی برجسته کرده اند، و پیشنهاد شده است که التهاب در بیماری های متابولیکی نیز دخیل است.

    نقش کلیدی التهاب در چندین ناهنجاری متابولیکی گاو انتقالی، ممکن است در توضیح روابط بین این شرایط گوناگون کمک کند. برای مثال، تحقیقات نشان می دهد که گاوهای با تب شیر در مقایسه با آنهایی که دچار تب شیر نشده اند، 5 برابر احتمال بیشتری دارند که درگیر ورم پستان شوند. از طرف دیگر مسیرهای التهابی نقش های کلیدی در عملکرد طبیعی سیستم ایمنی و تولید مثل ایفا می کنند.

    بگذارید تغذیه کار کند!

    به برنامه تغذیه ای خود رجوع کنید تا مطمئن شوید که برنامه شما در حال تامین گاوها با مواد موردنیاز در جهت رویارویی با موارد پیش رو باشد. در حال حاضر بهترین راهکار برای حداکثر کردن عملکرد سیستم ایمنی، مدیریت تغذیه ای دقیق در جهت فراهم کردن مواد مغذی زیست-فراهم می باشد.

    برای کمک به بهبود سیستم ایمنی گاو از طریق راهکارهای تغذیه ای، توصیه های دکتر والدرون (Matt Waldron) را دنبال کنید:

    1) خوراک مصرفی و رفتار خوراک خوردن را کنترل کنید. هیچ چیزی جایگزین پایش گاوها نمی شود تا به شما بگوید که برنامه تغذیه ای شما تا چه اندازه خوب عمل می کند. هر گونه عدم توازن در جیره پتانسیل برهمزدن سیستم ایمنی را دارد. به اینکه گاوها واقعا چقدر خوراک می خورند توجه کنید و تغییر در الگوهای رفتاری را مد نظر قرار دهید.

    2) بر روی پیشگیری متمرکز شوید. برای جلوگیری از داشتن گاوهای با مشکلات بسیار حاد، از مشکلات پیشگیری کنید یا حداقل در مراحل اولیه آنها را کشف کنید. این امر می تواند از طریق افزایش توجه به جزئیات، و نیز بهبود راهکارهای مدیریتی و تغذیه ای تحقق یابد.

    3) از تنش زاها اجتناب کنید. تراکم بیش از حد، تنش حرارتی، جابجایی بین بهاربندها و سایر تنش زاها می تواند حتی بهترین راهکارهای تغذیه ای را بی اثر نماید. برای حداقل کردن این مشکلات تلاش کنید.

    4) سلامت متابولیکی دام را مدیریت کنید. بر روی راهکارهای کاهش توازن منفی انرژی و متعاقب آن موبلیزاسیون چربی و افزایش تولید اجسام کتونی سرمایه گذاری کنید. فزون بر آن، مدیریت متابولیسم کلسیم برای جلوگیری از هایپوکلسیمی ممکن است مزایایی فراسوی کنترل صِرفِ بیماری متابولیکی داشته باشد چرا که کلسیم برای متابولیسم داخل سلولی و پیام رسانی در اکثر سلول ها از جمله لوکوسیت های سیستم ایمنی نقش بازی می کند.

    5) در مورد ریزمغذی ها خِساسَت به خرج ندهید. کمبودهای کوتاه مدت مارژینال یا حتی کمبود مکملهای ریزمغذی ممکن است به چشم نیاید. اما، به مرور زمان و به تدریج که تنش زاهای مدیریتی یا مشکلات سیستم ایمنی تجمع می یابند، نتایج منفی ظاهر خواهند شد. وقتی این کمبودها در گاو ایجاد شود، نتیجه آن اغلب افزایش در SCC، افزایش متریت و ورم پستان، جفت ماندگی، بازده ضعیف تولید مثلی، افزایش ناهنجاری های متابولیکی و تولید شیر کمتر خواهد بود.

    فزون بر مدیریت تغذیه ای ایده آل، اجرای عملیاتهایی در جهت حداکثر نمودن بهداشت دام و حداقل نمودن تنش زاها برای کمک کردن به پیش گیری از عفونت حیاتی هستند. روابط ثابت شده بین سیستم های متابولیکی و ایمنی گاوهای شیری، اهمیت نگاه کردن به مشکلات  سلامتی گاو انتقالی را از یک منظر تخصصی تر برجسته می کند.

  • 5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوهای دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوهای دوره انتقال در دامداری های فری استال

    5 فاکتور کلیدی در مدیریت گاوهای دوره انتقال در دامداری های فری استال

    شاخص های جایگاه گاوهای دوره انتقال برای طراحی و تامین رفاه دام در این مقاله بحث می گردد.

    شاخص گاو انتقالی (Transition Cow Index) که توسط دکتر Nordlund در سال 2006 مطرح شد این امکان را فراهم کرد تا ما برنامه های مدیریتی دوره انتقال را به درستی بررسی کنیم. 5 فاکتور اصلی دراین شاخص تاثیر گذارند که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد:

    – فضای آخور در هر دو دوره پیش و پس از زایش

    – حداقل کردن جابجایی بین اصطبل ها و استرس های اجتماعی در دوره پیرامون زایش و به ویژه 10 روز پیش از ازیش

    –  افزایش آسایش گاو در طول این دوره با افزایش اندازه و ابعاد استال ها

    – سطوح شنی برای استراحت که گاو روی آن می خوابد

    – استفاده از یک روش غربالگری کارآمد و مطمئن در شناسایی گاوهایی که نیازمند مراقبت های خاص و توجه ویژه هستند.

    فضای آخور

    مهمترین تعیین کننده عملکرد گاوهای دوره انتقالی در صنعت امروز فضای آخور است به طوری که همه گاوها به طور همزمان قادر باشند خوراک مصرف کنند. حداقل فضای 76 سانتی متری در دوره پیش و پس از زایش برای یک دوره 90 دقیقه ای پس از ریختن خوراک  و پس از هر وعده شیردوشی بسیار ضروری است. احتمالا گاوهای پیش از زایش از فضای بیشتر از 76 سانتی متر نیز سود خواهند برد.

    محاسبه فضای آخور در یک روز خاص به نظر منطقی نمی رسد چرا که تعداد گاوهای وارد شده و خارج شده از بهاربند در حال تغییر است. بهترین راه این است که میانگین تعداد دام در بهاربند را برآورد کنید. برای این کار تعداد زایش ها در هفته را برای سال قبل محاسبه کنید. یعنی تعداد زایش های سال گذشته را بر 52 تقسیم کنید. سپس این عدد را در تعداد گاو هدف در بهاربند ضرب کنید. اگر فضای آخور حدود 76 سانتی متری با میانگین مورد انتظار تعداد گاو در بهاربند به دست آمد، پس این بهارند نیمی از سال بیش از حد شلوغ است. در بیشتر موارد فراهم کردن 140 % فضای آخور بیش از مقدار محاسبه شده باعث می شود که در بیش از 90 درصد از طول سال فضای آخور کافی وجود داشته باشد.

    جابجایی ها

    گاوها موجوداتی اجتماعی هستند. 2 روز اول پس از جابجایی بیشترین استرس را به دام تحمیل میکند و بیشتر برخوردهای فیزیکی در این 2 روز رخ می هد.

    برای جلوگیری از آشفتگی های اجتماعی به دنبال ورود و خروج گاوها از بهاربند، بهترین کار این است که هفتگی گاوها را جابجا کنیم. بدترین کار این است که ما هر روز این برنامه جابجایی را داشته باشیم و هر روز این احتلال در نظم اجتماعی دام را دامن بزنیم.

    اگر یک اصطبل مخصوص زایش دارید، حداکثر زمانی که گاوباید در آن بماند 48 ساعت است. آزمایشات نشان میدهد که اگر زایش ها زیاد است و گاو 7 تا 10 روز در این بهاربند می ماند، افزایش چشمگیر در کتوز و بیماری های متابولیکی رخ خواهد داد.

    افزودن ابعاد فری استال ها یا استفاده از بهاربندهای پوشیده شده با کاه

    بسترهای پوشیده شده با کاه بهترین انتخاب برای گاوهای انتظار زایش است. اگرفری استال دارید، بسترشنی از بقیه بهتر است چرا که خطر ورم پستان در این نوع بستر به حداقل می رسد. استفاده از سطوح فشرده و خشن و نیز سطوح سیمانی بدترین انتخاب در این دوره است. حداقل عرض استال باید حدود 1/27 متر باشد. برای اینکه استالی ایده آل برای گاوهای هلشتاین داشته باشیم نباید طول استال کمتر از 2/75 متر باشد. ریل گردنی باید حدود 1/2 تا 1/7 متر از سطح استال ارتفاع داشته باشد.

    برنامه های غربالگری برای جدا سازی گاوهایی که نیازمند توجه هستند

    در این قسمت شما باید همواره رفتارهای گاو را کنترل نمایید. رفتار خوراک خوردن، اشتیاق به خوراک، شادابی و ظاهر خوب دام. معمولا در دامداری هایی که سربند دارند هر روز صبح گاوهای تازه زا مورد معاینه قرار می گیرند. باید توجه داشت که هر برنامه کنترلی نباید به بوجه های زمانی دام خدشه وارد کند. اگر روزی 1 ساعت از زمان دام صرف این معاینات شود مشکلی به وجود نمی آید ولی بیش از 2 ساعت موجب برهم خوردن تعادل بوجه های زمانی دام شده و آسایش و زمان استراحت آن را کاهش می دهد. اندازه گیری تب در 2 هفته اول پس از زایش بسیار ضروری است که اکثرا نادیده گرفته می شود.

  • تاثیر متیونین بر ابقاء آبستنی

    تاثیر متیونین بر ابقاء آبستنی

    تاثیر متیونین بر ابقاء آبستنی

    متیونین به عنوان یک اسید آمینه ضروری محدود کننده در گاوهای شیری شناخته شده است. پژوهش های جدید نشان دادند که متیونین نقش مهمی در تولید مثل ایفا می کنند.  پژوهشگران در یک گله بزرگ در ویسکانسین گزارش کردند گاوهایی که متیونین دریافت کرده بودند اگرچه نرخ گیرایی مشابهی داشتند ولی جذب جنین در گاوهایی که متیونین دریافت کرده بودند کمتر بود.

    پژوهشی که در دانشگاه ایلینویز صورت گرفت گزارش کردند رویان گاوهایی که در دوره پیش از زایش متیونین محافظت شده دریافت کرده بودند و در روزهای 60-72 شیردهی تلقیح شده بودند میزان چربی بیشتری داشتند که این چربی بیشتر به عنوان منبع انرژی برای رویان در زمان استرس مفید خواهد بود.