برچسب: تغذیه گاو شیری

  • اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    مایکوتوکسین‌ها مواد سمی هستند که در گونه‌هایی خاص از قارچ، در طول متابولیسم اجزای ماده‌ی غذایی ترشح شده و باعث بروز عوارضی در دام می‌گردند.
    حدود 50 گونه از قارچ‌ها تولید مایکوتوکسین می‌نمایند. مایکوتوکسین‌های قارچی مسئول ضررهای مالی زیادی هستند. سم آفلاتوکسین می‌تواند از طریق شیر دام‌ها با نوع آفلاتوکسین M1 به انسان منتقل گردد و باعث جهش در سلول‌های کبدی شده و احتمال بروز سرطان را افزایش دهد.

    آفلاتوکسین‌ها

    در میان 200 نوع مایکوتوکسین شناسایی شده، یکی از مهمترین آن‌ها آفلاتوکسین می‌باشد. این سم توسط آسپرژیلوس پاراسیتیوس ترشح می‌گردد که پس از رسیدن به کبد منجر به تخریب سلول‌های کبدی در گاو شیری می‌شود. آفلاتوكسين‌ها توسط قارچ‌های آسپرژيلوس گونه Flavvous و parasiticus توليد می‌شوند.

    كلمه Aflatoxin شامل حروف A وF به ترتيب نماينده جنس قارچ Aspergilus و گونه‌ی Flavous كه با لغت Toxin تركيب شده است.

    ميزان اين سم در ذرت، كنجاله پنبه دانه و بادام زميني و سويا بيشتر از ساير اجزاي خوراك است. چهار نوع مختلف آفلاتوكسين به نام‌هاي G1 ، G2 ، B1 ، B2 كه قوي‌ترين و متداول‌ترين آن‌ها B1 است در خوراك و محصولات دامی شناخته شده است .
    اين سم در بدن توسط كبد متابوليت شده و تبديل به مايكوتوكسين‌های ديگر شده و از طريق توليدات دامی به مصرف‌كنندگان آن منتقل می‌شود.

    چنانچه گاو شيري از خوراك آلوده به آفلاتوكسين B تغذيه نمايد، آنزيم‌های موجود در كبد آن را به آفلاتوكسین M تبديل كرده كه از طریق شير و ادرار دفع می‌شود.

    هر 65 واحد آفلاتوكسين B1 در خوراك می‌تواند به 1 واحد آفلاتوكسين M1 در شير دام‌ها تبديل شود. ميانگين 1.7 درصد از مقدار آفلاتوكسين B1 در جيره‌ی غذايی دام به شكل متابوليت M1 به داخل شير ترشح می‌شود.

    مقدار مجاز آفلاتوكسين در شير خام  0.5 ppb می‌باشد. چنانچه ميزان آفلاتوكسين شير خام كمتر از ppb 0.3 (قسمت در بيليون) باشد در حد ايده‌آل است.

    اثرات آفلاتوكسين:

    1-تضعيف سيستم ايمنی
    2-اختلال در دستگاه گوارش
    3-پوشش چربی در كبد
    4-انتقال متابولبت‌های آفلاتوكسين در توليدات دام
    5-اثرات سرطان‌زايی
    6-سيروز كبدی

    اثرات مايكوتوكسين‌ها:

    1-ايجاد تداخل در سوخت و ساز و جذب مواد مغذی جيره؛
    2- اثرات منفی بر سيستم غدد درون ريز و برون ريز؛
    3-سركوب سيستم ايمنی.

    اثرات سموم قارچی:

    1-افت مصرف خوراك
    2-افزايش آسيب پذيری در برابر بيماري‌ها با مختل نمودن سيستم ايمنی بدن؛
    3-بالا بردن درصد نازايی و افزايش سقط جنين و افزايش آبستنی كاذب؛
    4-افزايش سلول‌های سوماتيك موجود در شير؛
    5-بيرون زدگی واژن و التهاب مهبل؛
    6-باقي ماندن سموم قارچی در توليدات دامی كه باعث سرطان در انسان می‌شود؛
    7- افزايش مرگ و مير.

    اثرات زيرالنون:

    1-افزايش سقط جنينی؛
    2-افزايش ترشحات واژن؛
    3-افزايش تورم و بيرون زدگی واژن؛
    4-كاهش باروری؛
    5-افزايش حجم پستان در تليسه‌ها؛
    6-افزايش فحلی كاذب؛
    7-افزايش تعداد تلقيح به ازای هر آبستنی؛
    اين سم در مقادير كم باعث بلوغ زودرس و افزايش اندازه پستانی شده و در مقادير بالا منجر به سقط جنين می‌شود.

    اثرات DoN:

    1-افزايش سلول‌های سوماتيك موجود در شير؛
    2-كاهش توليد شير؛
    3-كاهش باروری؛
    4-اثر منفی بر سيستم ايمنی.

    مايكوتوكسين Don از قارچ فوزاريوم گونه گراميناريوم و كواميناتوم توليد می‌شود و رايج‌ترين مايكوتوكسين در سيلو Don می‌باشد. ميزان اين سم در ذرت سيلو شده و همچنين سبوس گندم زيادتر از ساير اجزاي خوراك می‌باشد.
    ميكروارگانیزم‌های شكمبه توانايی خنثی كردن Don را دارند اما خنثی‌سازی به 35% محدود می‌شود و مابقی سموم از شكمبه می‌گذرد و با توجه به اينكه درصد كمی از مايكوتوكسين‌ها توسط ميكروب‌های شكمبه خنثی می‌شود و مقدار عمده‌ی آن‌ها جذب بدن می‌شود. در نتیجه استفاده از توکسین بایندرها ضروری می‌باشد.

  • تأثیر ساكرومايسيس سرويزيه در پرورش دام

    تأثیر ساكرومايسيس سرويزيه در پرورش دام

    تأثیر ساكرومايسيس سرويزيه در پرورش دام

    پروبیوتیک ها به دو دسته قارچي و باكتريايي تقسيم مي شوند و هيچگونه زياني براي موجودات زنده نداشته و از خود آنزيمهاي مختلفي ترشح کرده و موجب شكستن زنجيره هاي كربني آلي شده و حاصل متابوليست آنها موادي چون قندهاي ساده تر، الكلها، ويتامين ها و ساير مواد مغذي می باشد.

    از مهمترين سويه هاي قارچي كه بعنوان پروبيوتيك در تغذيه دام بكار مي رود ساكرومايسيس سرويزيه می باشد. فرآورده هاي حاوي مخمر ساكرومايسيس سرويزيه شامل خود مخمر و محيط كشت آن می باشد، اين مخمر به نحوي كه توانايي تخمير آن حفظ شود، جداسازي و خشك مي شود كه در تجـارت بنام yeasacc معروف است و به عنوان مخمر تولید الكل، مخمر تولید نان و مكمل مخمر تغذیه ای كاربرد فراوان دارد.

    ساکرومایسیس سرویزیه از نظر ویتامین های B، اسید آمینه، پپتید، نوکلئوتید، دیواره سلولی، فنول و فایتواسترول غنی می باشد.

    ساکرومایسیس سرویزیه همچنین بر روی سلولهای سوماتیک شیر تأثیر گذار است. این مخمر با حفظ نوسانات و پایداری در شکمبه موجب کنترل تولید اندوتوکسین شده و در نتیجه از میزان سلولهای سوماتیک به نقاط عفونی بدن می کاهد در نتیجه میزان سلولهای سوماتیک در شیر کاهش میابد.

    همچنین این مخمر بر روی وضعیت نیتروژن شکمبه و بهبود هضم الیاف علوفه جیره تأثیر گذار است و موجب کاهش آمونیاک در شکمبه می شود.

    در آزمایشات انجام شده مخمر ساکرومایسیس سرویزیه به میزان 2 درصد مصرف ماده خشک را افزایش داد، اما موجب شد که وزن بدن 7/3 درصد افزایش یابد و BCS بهبود یابد همچنین بازده خوراک نیز 8/1 درصد بهبود یافت.

    نقش مخمر زنده (ساكرومايسيس سرويزيه سویه 1077) در پرورش دام 

    1) عامل طبيعي و محرك رشد براي سرعت بخشيدن به امر پرورش دام و طيور
    2) منشأ پروتئين و انرژي قابل جذب در تك معده ايها و نشخوارکنندگان
    3) افزايش فلور مفيد در شكمبه با كاهش مقدار اكسيژن، فعاليت فلور ميكروبي طبيعي و تحریك فعاليت سلوليتيك بيشتر مي شود
    4) تنظيم كننده pH شكمبه و جلوگيري از اسيدوز به اين گونه كه بعضي از گونه هاي باكتريايي مثل Selenomonas ruminantium و Megasphaera elsendi كه قادر به مصرف لاكتات هستند فعال شده و از توليد اسيد لاكتيك پيشگيري مي كنند و در نتيجه پايداري و فلور طبيعي را افزايش مي دهند
    5) افزايش توليد اسيدآمينه هاي لازم از طريق بهبود فعاليت باكتريايي كه باعث افزايش پروتئين باكتريايي شده و بنابراين روند فعاليت آمينواسيدها را سرعت مي بخشد و عبور پروتئينهاي فلور طبيعي به دوازدهه را تسهيل ميكند
    6) كمك به روند جذب مواد مغذي در گوساله هاي پرواري و تثبيت فعاليت گوارشي در مورد بروز استرس ناشی از گرمای هوا، زایمان، شيرواري و مرحله پاياني پرواربندي
    7) بهبود كيفي و كمي ضريب تبديل علوفه و دان به گوشت در دام
    8) افزايش شيردهي و افزايش پروتئين شير در گاو شيرده
    9) حفاظت از سلامت دام در برابر حمله ي باكتريهاي ناخواسته خصوصاً پس از درمان با آنتي بيوتيك ها و سلامت بيشتر گله
    10) جلوگیری از ناهنجاری ها و مشکلات فلوری شکمبه
    11) بهبود قابلیت هضم و جذب مواد معدنی مثل فسفر، منیزیم، کلسیم، پتاسیم، روی و منگنز

     

     

  • (BVD (Bovine Viral Diarrhea یک بیماری با اشکال مختلف

    (BVD (Bovine Viral Diarrhea یک بیماری با اشکال مختلف

    (BVD (Bovine Viral Diarrhea یک بیماری با اشکال مختلف

    اسهال ویروسی گاو می تواند در اشکال مختلفی ایجاد شود، که شامل تولید مثل، تنفس و یا روده ای می باشد.

    مدت زمان BVD به خودی خود گمراه کننده است زیرا این اسهال دارای علایم کلینیکی و بالینی نمی باشد. در عوض شامل یک گروه از سندرومهایی می باشد که شامل بیماریهای تولید مثلی، تنفسی و روده ای می باشد که با سه ویروس مختلف همراه می باشد. این بیماری می تواند فقط با یک دام مریض در گله شروع شود.

    کمپلکس طبیعی BVD از ابتدای شروع این بیماری ثبت شده است. مزرعه ای شامل یک گله می باشد که یک گاو قرمز 4 ساله دون در آن بود که دو سال قبل از انگلستان وارد شده بود. این گاو خوراک خوبی نمیخورد و از اسهال رنج میبرد و هم چنین کاهش قابل توجهی در تولید شیر از خود نشان می داد. تشخیص اولیه برای این گاو اسهال خونی کلاسیک زمستانی بود.

    علایم بالینی شروع این بیماری در 5 مزرعه به صورت مخلوطی از این بیماری (3 مدل مختلف آن) روده ای، تولید مثلی و تنفسی مشاهده شد که علایم BVD بودند.

    درصد دامهایی که در آن گله دچار این بیماری شدند از 33 به 88% رسید و 4 تا 8% دامها نیز تلف شدند. درصد از دامها مشکل ذات الریه داشتند در صورتی که بقیه مشکل اسهال آبکی داشتند و سقط جنین 10 روزه تا 3 ماه پس از مشاهده شیوع این بیماری در گله مشاهده میشد.

    در دامهای مریض افت شدید در سلولهای سفید خون جهت مبارزه این بیماری مشاده شد. اگرچه درمان توسط تزریق خون سالم به دام انجام شد. نتایج نشان دادند که ممکن است عفونت به صورت تحت بالینی در طبیعت نیز وجود داشته باشد. در این حیوانات علاوه بر از دست دادن سلولهای سفید خون کاهش شدید سیستم ایمنی نیز رخ داده بود.

    مشاهده شده که عفونت گاو در سه ماه اول بارداری می تواند در هنگام تولد گوساله، مدام آنرا درگیر بیماری کند. همچنین برخی از این گوساله ها نیز مرده به دنیا آمدند. گوساله های بدنیا آمده ضعیف و یا کوچک بودند و در دوران نوزادی مردند. برخی دیگر نیز دز ظاهر طبیعی بودند اما در سال اول زندگی درگیر این بیماری بودند.

    در دامداری های دارای دام با (PI (Persistently Infected نرخ بالاتری از بیماریهای تنفسی و یا رودهای در مقایسه با گله غیر مبتلا مشاهده شد . و همچنین موجب افزایش سلولهای سوماتیک و احتمال عفونت ثانویه مثل متریت و پنومونی افزایش میابد. هم چنین PI در گله های پرواری نیز مشاهده شده است.

    این ویروس اشکال مختلفی دارد. در گذشته تصور می شد که فقط یک سویه دارد اما دارای سه سویه مختلف BVDV1و BVDV2 و hobi می باشد.

    همچنین شیوع این بیماری در موقعیت های مختلف جغرافیایی مختلف متفاوت است. در آمریکا، آسیا و اروپا BVD ممکن است با hobi ایجاد شود.

    واکسن برای BVDV1و BVDV2 در دسترس می باشد اما هیچ واکسنی جهت مدل hobi در دسترس نیست. علاوه بر این می تواند دامهای دیگر مثل گوسفند و بز را نیز درگیر نماید.

    واکسن BVD از سال 1960 در آمریکا موجود بود و واکسیناسیون با درجات مختلف با موفقیت انجام شده است. در شرایطی که یک گاو PI در گله موجود باشد واکسن BVD می تواند در به حداقل رساندن این بیماری در گله بسیار موثر باشد.

    همچنین می توان یک روش درمانی چند جزیی علاوه بر واکسیناسیون انجام داد مثل بالا بردن امنیت زیستی جهت جلوگیری از ورود این بیماری به دامداری.

    برنامه های ویژه ای بر اساس آزمایشات مختلف و حذف حیوان آلوده توسط سازمان دامپزشکی و انجمن دامداران آمریکا موجب کاهش قابل توجهی در این بیماری شده است.

    برنامه های تست آمریکا در کوتاه مدت نشان داد که جهت کنترل BVD واکسیناسیون و امنیت زیستی می تواند سهم بسزایی در پیشگیری از این بیماری داشته باشد.

    بررسی که توسط پروفسور فاکس در دانشگاه کرنل انجام شد نشان داد که این بیماری غیر قابل پیش بینی و چالش برانگیز می باشد و میتواند موجب فاجعه بسیار شدید مالی در دامداری شود.

    در چند سال گذشته تلاشهای زیادی جهت پیشگیری از این بیماری انجام شده است. متاسفانه این بیماری باعث کاهش توانایی دام، ضعف سیستم ایمنی و عفونت ثانویه می گردد. کنترل BVD نیازمند اجرای یک استرتژی سازمان یافته از قبیل بهبود امنیت زیستی و نظارت و واکسیناسیون جهت تقویت مقاومت گله می باشد.

    BVD, A diseas with many faces .Animal Care, 10.Feb.2017. By J. Ridpath and B. Miller

  • تاثیر اسیدهای چرب بر زنده مانی جنین

    تاثیر اسیدهای چرب بر زنده مانی جنین

    تاثیر اسیدهای چرب بر زنده مانی جنین 

    متاسفانه بین 25 تا 55 درصد جنین های پستانداران در همان دوران ابتدایی آبستنی از بین می روند. تخمین زده می شود که بیش از 40% جذب های جنینی در حد فاصل بین روزهای 8 تا 17 آبستنی اتفاق می افتند. مهمترین مسئله در میزان ماندگاری جنین ها در طول این دوره مهار کردن ترشح پروستاگلاندین می باشد و یا افزایش ترشح پروژسترون و افزایش سطح پلاسمایی آن می باشد.

    رابطه منفی بین غلظت PGF2ɑو میزان پروژسترون وجود دارد. این بدین معنی است که هر یک واحد افزایش در غلظتPGF2ɑ برابر یک واحد کاهش در میزان پروژسترون می باشد. این کلیدی ترین زمان است که ما می توانیم اسیدهای چرب را به جیره گاوهای شیری اضافه نماییم که آنها بتوانند از یک طرف ممانعت از ترشحPGF2ɑ نمایند و از طرف دیگر باعث افزایش پروژسترون و در نتیجه ابقاء جسم زرد روی تخمدان گردند.

    اثر مثبت چربی جیره غذایی بر باروری گاوهای شیری می تواند بدلیل اثرات اسیدهای چرب جیره برهیپوفیز، تخمدانها و رحم از طریق بهبود وضعیت انرژی بدن می باشد. دانشمندان معتقدند كه برخی از مكملهای چربی موجب تغییر تولید PGF2α در بدن می شوند زیرا برخی ازاسیدهای چرب ویژه بخصوص اسیدهای چرب غیر اشباع با چند باند دوگانه ( PUFA ) در سنتز آن نقش دارند. بنابراین می توان با تغییر پروفیل اسیدهای چرب جیره غذایی، سنتز PGF2α توسط بافت رحم را در اوایل آبستنی كاهش داده و موجب كاهش میزان مرگ و میر جنین شد .

    اسیدهای چرب غیر اشباع ( با چند باند دوگانه ) از جمله اسید لینولئیك(امگا6) ،لینولنیك(امگا3) ،ایكوزانوئیدها و دكوهگزانوئیدها بر باروری و عملكرد تولید مثلی گاوها تاثیر بسزایی دارند. غنی سازی جیره غذایی با اسید های چرب دارای چند باند دوگانه طی دوره بعد از زایش موجب بهبود باروری گاوهای شیری می شود.

    طی یک دوره فحلی چنانچه تلقیحی صورت نگرفته باشد معمولا فعالیت جسم زرد تا 16 روزادامه مییابد، ازطرف دیگر12 روز بعد ازفحلی، نوسانات ضعیف PGF2ɑ از رحم گاوآبستن و یا غیر آبستن آغاز می شود.

    افزایش سنتز PGF2ɑموجب کاهش فعالیت جسم زرد می شود. ولی جنین درحال رشد با ارسال سیگنال هایی با عنوان انترفرون تاو سنتز PGF2ɑ را کاهش می دهد. انترفرون تاو بعنوان سیگنال های اولیه جنین جهت تشخیص آبستنی بشمارمی رود.
    جنین هایی که دارای رشد ضعیفی هستند ممکن است قبلا از ترشح انترفرون تاو، توسط افزایش غلظت PGF2ɑآزاد شده از رحم سقط شوند. در چنین شرایطی نقش اسیدهای چرب غیراشباع امگا 3و6 به خصوص امگا 3 ،درکاهش سنتز PGF2ɑطی اوایل آبستنی اهمیت پیدا میکند .

    تغذیه با جیره های غنی ازاسیدهای چرب غیراشباع امگا 3 ، که د ردانه کتان فرآوری شده ،فول فت سویا و یا استفاده از مکمل امگا 3و6 به میزان قابل توجهی یافت می شود، جهت بهبود باروری، از یافته های امروزی در مدیریت تولید مثل گاوهای شیری می باشد.

    برخی از فواید استفاده از اسیدهای چرب

    1-اسیدهای چرب باعث بهبود بالانس منفی انرژی می شوند که در نتیجه باعث افزایش فعالیت تخمدانها و در نتیجه بروز فحلی می شود.
    2-اسیدهای چرب باعث بهبود تولید هورمونهای استروئیدی در بدن میشوند؛ خصوصا تولید پروژسترون که باعث ابقاء آبستنی و افزایش طول عمر جسم زرد بر روی تخمدان می گردند.
    3-اسیدهای چرب باعث تحریک فولیکول سازی چه از نظر تعداد و یا اندازه و یا افزایش رشد فولیکول گراف می شوند.
    4-تغییر دادن روند تولید و آزاد سازی هورمونPGF2ɑکه سبب تحلیل جسم زرد می باشد و باعث شروع سیکل جدید فحلی می گردد.

  • اثر سطوح مختلف مکمل ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط فصل تابستان و استرس گرمایی

    اثر سطوح مختلف مکمل ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط فصل تابستان و استرس گرمایی

    اثر سطوح مختلف مکمل ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط فصل تابستان و استرس گرمایی

     

    تحقیق حاضر جهت بررسی اثر سطوح مختلف مخمر ساکرومایسز سرویزیه بر روی عملکرد شیرواری گاوهای شیری در شرایط استرس گرمایی انجام پذیرفت.

    جهت انجام این تحقیق تعداد 81 گاو شیری در 27 گروه 3 تایی قرار گرفتند (گروه کنترل و جیره حاوی ساکرومایسز سرویزیه) قرار گرفتند که حدود تولید شیر آنها (23.6±0.20 kg/d)، شکم زایش (2.88±0.91) و روز شیرواری (204±46 d)بود و گاوها به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند.

    این آزمایش در شرایط استرس گرمایی فصل تابستان در ماه جولای و به مدت 9 هفته همراه با یک هفته دوره عادت پذیری انجام شد.

    در دوره آزمایش درجه حرارت هوا و رطوبت در ساعات 8 صبح و 2 ظهر و 8 شب اندازه گیری شد و شرایط نشان داد که گاوها در طول انجام این آزمایش در شرایط استرس گرمایی قرار داشتند.

    نتایج این تحقیق نشان دادند که با استفاده از مکمل ساکرومایسز سرویزیه درجه حرارت رکتوم در ساعت 14:30 از خود کاهش خطی نشان داد (p = 0.07)اما در ساعت 6:30 صبح تفاوتی را نشان نداد (p>0.10).

    تولید شیر نیز با استفاده از مکمل ساکرومیسز سرویزیه از خود افزایش نشان داد (p<0.05) .

    بازده خوراک (تولید شیر/ مصرف ماده خشک) در گروه تغذیه شده با مکمل ساکرومایسز سرویزیه از خود افزایش داشت(p<0.05) .

    همچنین گاوهای تغدیه شده با مکمل ساکرومایسز سرویزیه از خود افزایش وزن نشان دادند (p<0.01) در حالی که گاوهای گروه کنترل کاهش وزن داشتند و با استفاده از مکمل ساکرومیسز سرویزیه تعادل انرژی نیز از خود افزایش داشت (p<0.01) و همچنین با استفاده از این مکمل غلظت نیتروژن اوره ای خون از خود کاهش پیدا کرد.

    در مجموع مکمل ساکرومایسز سرویزیه توانست اثر منفی انرژی گرمایی را بر روی گاوهای شیری کاهش دهد و به گاوها اجازه داد که سطح تولید شیر خود را در سطح بلاتری نگه دارند و همچنین بازده خوراک و انرزی خالص را در تعادل بالاتری نگه داشت.

     

     

     

  • پاسخ گاوهای شیری به مکمل مخمر زنده در طی گرمای فصل تابستان

    پاسخ گاوهای شیری به مکمل مخمر زنده در طی گرمای فصل تابستان

    پاسخ گاوهای شیری به مکمل مخمر زنده در طی گرمای فصل تابستان

     

    در این تحقیق تأثیر مکمل مخمر بر روی جیره غذایی و عملکرد گاوهای شیری در طی ماه های گرم تابستان در جنوب برزیل بررسی شد.

    جهت انجام این تحقیق گاوها در باکس های انفرادی کلینیک تحقیقاتی نگه داری شدند و 28 گاو شیری (207±87d in milk) برای مدت 14 روز جیره گروه شاهد و سپس برای 70 روز جیره مورد آزمایش را که حاوی مکمل مخمر زنده ساکرومایسز سروزیه بود را دریافت کردند.

    مکمل مخمری توانست تولید شیر را از 4/25 به 7/26 Kg/d افزایش دهد.

    پلاسمای گلوکز با استفاده از مکمل مخمری از خود افزایش نشان داد و از 3/57 به 9/62 mg/dl رسید.

    همچنین محتوای پلاسمای نیاسین افزایش پیدا کرد و از 22/1 به 31/1 µg/mL رسید و لاکتات و بوتیرات شکمبه با استفاده از مکمل مخمر زنده کاهش پیدا کرد .

    در مجموع استفاده از مکمل مخمر زنده توانست عملکرد شیرواری و قابلیت هضم مواد شکمبه گاوهای شیری را نسبت به گروه کنترل در طی دوران استرس حرارتی فصل تابستان بهبود بخشد.

    در تحقیقی دیگر تأثیر مخمر زنده بر روی گاوهای شیری در طی گرمای هوای تابستان بر روی تولید شیر، خوراک و قابلیت هضم مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این تحقیق تعداد 42 گاو شیری با جیره گروه کنترل و گروه آزمایشی حاوی مکمل مخمر زنده ساکرومایسز سروزیه مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های آمونیاک و pH شکمبه و همچنین مدفوع گاوها مورد بررسی قرار گرفتند.

    تولید شیر در گروه استفاده کننده از مخمر زنده افزایش از خود نشان داد و از 3/36 به 8/37 کیلوگرم رسید. همچنین چربی شیر از خود افزایش نشان داد اما تأثیری بر روی پروتین شیر نداشت.

    در مجموع استفاده از جیره حاوی مکمل مخمر زنده توانست در طی گرمای تابستان عملکرد شکمبه را بهبود بخشد.

    اصلاح الگوی تغذیه ای گاوهای شیری از طریق استفاده از مکمل مخمر زنده:

    تحقیق حاضر جهت بررسی این موضوع می باشد که آیا رفتار الگوی تغذیه ای با توجه به استفاده از مکمل مخمر زنده بهبود می یابد یا نه. جهت انجام این آزمایش تعداد 12 گاو شیری با دو جیره آزمایشی مورد بررسی قرار گرفتند. گروه کنترل با جیره TMR و گروه مورد آزمایش با جیره TMR+1 × 1010 cfu/head per day مخمر زنده مورد بررسی قرار گرفت. تولید شیر، تغذیه، رفتارهای تغذیه ای و نمونه شیر مورد بررسی قرار گرفت.

    با استفاده از مکمل مخمر زنده زمان نشخوار بهینه شد و از 9/544 به 3/570 min/d رسید و دامها وعده غذایی بیشتری مصرف کردند که البته به اندازه سایز خوراک بستگی دارد. همچنین چربی شیر از 55/3 به 71/3 رسید. همچنین تولید شیر 70/1 Kg/d افزایش داشت.

    در مجموع نتایج حاصل از این تحقیق نشان دادند که استفاده از مکمل مخمر زنده توانست الگوی تغذیه ای، نشخوار، تولید شیر و درصد چربی شیر را بهبود بخشد.

     

     

  • تاثیر مخمر ساکرومایسز سرویزیه سویه (CNCM-1077, Levucell SC20 (r) SC, Lallemand ) بر روی PH شکمبه و تخمیر میکروبی در گاوهای شیری

    تاثیر مخمر ساکرومایسز سرویزیه سویه (CNCM-1077, Levucell SC20 (r) SC, Lallemand ) بر روی PH شکمبه و تخمیر میکروبی در گاوهای شیری

    تاثیر مخمر ساکرومایسز سرویزیه سویه (CNCM-1077, Levucell SC20 (r) SC, Lallemand ) بر روی PH شکمبه و تخمیر میکروبی در گاوهای شیری

     

    این آزمایش با تعداد 8 راس گاو شیری که در شکمبه فیستوله گذاری شده بودند در دو گروه آزمایشی (گروه کنترل و تغذیه شده با مخمر ساکرومایسز سرویزیه) بر روی تخمیر شکمبه انجام شد.

    گاوهای هلشتاین گروه آزمایشی با مخمر ساکرومایسز سرویزیه به مقدار 0.5 g/hd/d تغذیه شدند و گروه دیگر حاوی جیره گروه شاهد بدون مکمل بودند.

    جیره دامها متشکل از 60 درصد علوفه و 40 درصد کنسانتره (بر اساس ماده خشک) بود که یک بار در روز به دو گروه گاوهای شیری در سراسر آزمایش داده شد.

    pH شکمبه به طور مداوم در هر 22 دقیقه با استفاده از یک نمونه pH که در کیسه ای در شکمبه به مدت 6 روز قرار داده شده بود اندازه گیری شد و اطلاعات آن با استفاده از آنالیز و با اندازه گیری های مکرر انجام شد.

    میانگین pH شکمبه (P < 0.05) افزایش داشت در گروه مکمل مخمری (6.53 ± 0.07) در مقایسه با گروه کنترل (6.32 ± 0.07).

    میانگین حداکثر و حداقل pH شکمبه نیز بیشتر بود (P < 0.05) در گروه استفاده کننده مخمر (7.01 ± 0.09 and 5.97 ± 0.08, respectively) در مقایسه با گروه غیر مخمری (7.01 ± 0.09 and 5.97 ± 0.08, respectively)

    زمان اسیدوز تحت حاد ( pH کمتر از 5.6 ) کمتر شده بود (P < 0.05) با استفاده از جیره حاوی مخمر زنده در مقایسه با گروه شاهد. تفاوتی در غلظت آمونیاک در گروههای درمانی مشاهده نشد (mean = 14.0 ± 1.2 mg/dL).

    مقدار خوراک گاوهای شیری با مخمر خشک فعال در این آزمایش افزایش یافته بود در مقدار PH پایین، متوسط و بالا ( از طریق متابولیسم باکتریهای مصرف کننده اسید لاکتیک و کاهش سطح اسید لاکتیک شکمبه)، همچنین زمان اسیدوز تحت حاد با استفاده از مخمر زنده از خود کاهش نشان داد در مقایسه با گروه کنترل.

     

    Authors: M. Thrune, A. Bach, M. Ruiz-Moreno, M.D. Stern, J.G. Linn

  • اثر تراکم انرژی جیره در دوره کلوزآپ و جیره حاوی فول فت سویا بر روی عملکرد شیرواری و متابولیسم وضعیت هورمونی گاوهای شیری

    اثر تراکم انرژی جیره در دوره کلوزآپ و جیره حاوی فول فت سویا بر روی عملکرد شیرواری و متابولیسم وضعیت هورمونی گاوهای شیری

    اثر تراکم انرژی جیره در دوره کلوزآپ و جیره حاوی فول فت سویا بر روی عملکرد شیرواری و متابولیسم وضعیت هورمونی گاوهای شیری

    این تحقیق به منظور بررسی جیره متراکم در دوره کلوز آپ و جیره حاوی فول فت سویا در طی 4 هفته اول بعد از زایمان بر روی مصرف خوراک، وزن بدن، وضعیت سوخت و سازی بدن و عملکرد گاو شیری انجام شد.

    تعداد 57 گاو هلشتاین در شرایط برابر و مشابه و دوره خشکی 60 روزه و جیره استاندارد گاوهای خشک تا 21 روز بعد از زایمان در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    جیره های متراکم شامل جیره با انرژی کم (LED, 1.25 Mcal/kg) ، با انرژی متوسط (MED, 1.41 Mcal/kg) و با انرژی زیاد (HED, 1.55 Mcal/kg) بودند و سطوح مختلف فول فت سویا در جیره دوره کلوز آپ و بعد از زایمان از0 kg/d (control, CON) or 1.5(TRT) kg/d .

    تمام گاوها جیره غذایی گروه کنترل را از هفته 5 تا هفته 8 دریافت کردند. انرژی متراکم در جیره گاوهای دوره کلوز آپ از خود افزایش نشان داد، همچنین مصرف ماده خشک، وزن بدن و BCS نیز افزایش داشتند و در نتیجه بالانس انرژی در طی دوره بعد از زایمان بهبود یافته بود.

    در مقایسه با گاوهای با جیره دارای تراکم انرژی کم گاوهای با تراکم بالا غلظت خون بالاتری در انسولین و گلوکز خون و کاهش NEFA را داشتند.

    تولید شیر در دوره قبل از زایمان تحت تاثیر جیره های متراکم قرار نگرفت، اگرچه گاوهای دارای جیره با تراکم بالا حدود 2 Kg/d تولید شیرشان در مقایسه با گاوهای با جیره تراکم بالا و متوسط کمتر بود.

    در دوره بعد از زایمان جیره حاوی فول فت سویا غلظت گلوکاگن خون را در طی 4 هفته اول شیرواری افزایش داد.

    اثرات متقابل بین جیره متراکم قبل از زایمان و جیره حاوی فول فت سویا در دوره بعد از زایمان جهت بررسی غلظت انسولین خون، NEFA، بیلی روبین و آلبومین، گلوبولین و پروتئین کل بررسی شد.

    در طی دوره اوایل شیرواری غلظت گلوبولین در گاوهای با جیره با تراکم متوسط و همچنین غلظت NEFA و بیلی روبین در گاوهای با جیره تراکم بالا از خود کاهش داشتند.

    در مقایسه با گروه کنترل گروه TRT (حاوی جیره فول فت سویا) تولید شیر بالاتری داشتند همچنین (34.32 vs. 36.53 kg/d) و لاکتوز شیر (1.63 vs. 1.74 kg/d) و مواد جامد بدون چربی (2.98 vs. 3.18 kg/d) که وابسته به افزایش پروتئین شیر (1.11 vs. 1.17 kg/d) در طی 4 هفته اول شیرواری می باشد.

    در مجموع در مقایسه با جیره غذایی حاوی تراکم انرژی بالا، تغذیه با جیره حاوی تراکم کم در طی دوره کلوز آپ و اوایل شیرواری تاثیر مثبت بر روی متابولیسم و تولید شیر در مقایسه با جیره حاوی تراکم پایین را داشتند.

    همچنین جیره حاوی فول فت سویا در طول 4 هفته اول شیردهی اثرات مثبتی بر روی وضعیت متابولیک به ویژه در گروه با جیره حاوی تراکم متوسط و زیاد را داشتند و نتایج نشان دادند که تولید شیر با جیره حاوی فول فت سویا در دوره اوایل شیرواری افزایش داشت.

     

     

    State Key Laboratory of Animal Nutrition, College of Animal Science and Technology, China Agricultural University, Beijing 100193, Chin By: Qian Zhang, Huawei Su, Fuwei Wang, Zhijun Cao, and Shengli LiJ. Dairy Sci

  • اثر دانه تخم کتان حرارت دیده بر روی عملکرد تولید مثلی و چربی شیر گاوهای شیری

    اثر دانه تخم کتان حرارت دیده بر روی عملکرد تولید مثلی و چربی شیر گاوهای شیری

    اثر دانه تخم کتان حرارت دیده بر روی عملکرد تولید مثلی و چربی شیر گاوهای شیری

    اهداف این مطالعه استفاده از دانه تخم کتان حرارت دیده و اثرات آن بر روی تولید و چربی شیر و عملکرد تولید مثلی اجزای تشکیل دهنده آن می باشد.

    شروع شیردهی منجر به تغییرات فیزیولوژیکی مشخص شده که همراه با یک تعادل منفی انرژی می باشد. افزایش محتوای انرژی می تواند در زمان بالانس منفی انرژی و کوتاه کردن آن و حفظ تولید شیر بالاتر گاوهای شیری کمک کند.

    در واقع مصرف چربی در جیره گاوهای شیری می تواند چگالی انرژی جیره را بدون افزایش محتوای نشاسته و کاهش فیبر جیره افزایش دهد(Palmquist and Jenkins, 1980)
    طبق یافته های جدید (Rabiee et al., 2012) افزودن چربی به جیره غذایی بر روی ماده خشک مصرفی و محتوای چربی شیر اثر سوء دارد.

    به نظر می رسد این اثرات وابسته به نوع چربی مصرفی و فرآیندهای آن، مقدار چربی و طبیعت علوفه در جیره غذایی می باشد1997 Jenkins, .

    Palmquist and Jenkins (1980) اظهار داشتند به منظور جلوگیری از اثرات منفی چربی بر روی عملکرد شکمبه در جیره های همراه با چربی بالا، چربی جیره نباید بیشتر از 6 تا 8 درصد از ماده خشک مصرفی باشد.

    افزایش دانش در مورد مزایای آلفالینولنیک اسید (ALA,α-linolenic acid ) اسیدهای چرب زنجیر بلند (FA), n-3 و کاهش نرخ امگا6 به امگا3 بر روی سلامتی انسان، موارد مهمی جهت تقاضا برای افزایش کیفیت بهتر چربی جیره در فرآورده های لبنی می باشد.

    شواهدی وجود دارد که ترکیب اسید چرب شیر را می توان به سرعت و به صورت گسترده با افزودن دانه تخم کتان به رژیم غذایی گاوهای شیری افزایش داد.

    با این حال، در نشخوارکنندگان اسید های چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه (PUFA) عمدتا در فرآیندهای بیوهیدروژنه شدن چربی در شکمبه، قبل از اینکه در روده کوچک جذب شوند شرکت می کنند.

    Glasser et al. (2008) طی آنالیزی برآورد کردند که 87% آلفالینولنیک اسید در شکمبه نشخوارکنندگان بیوهیدروژنه می شود.

    اضافه کردن PUFA به جیره غذایی منجر به شکل گیری بسیاری از واسطه های بیوهیدروژناسیون در شکمبه می شود، که در تعامل با میکروارگانیسم های شکمبه می باشد.

    تاثیر آلفالینولنیک اسید وارد شده به دوازدهه بستگی به درجه محافظت آن در شکمبه نشخوارکنندگان دارد.

    حرارت دادن دانه کتان فرآیندی است که میتواند اسید های چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه را در برابر بیوهیدروژناز شکمبه محافظت کند و محیط شکمبه را در برابر عوارض جانبی اسید های چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه محافظت کند (Sterk et al., 2012).

    در تحقیقیKennelly (1996)بیان کرد که فرآیند حرارتی موجب دناتوره کردن ماتریکس پروتئین اطراف ذرات چربی می شود، بنابراین موجب کاهش قابلیت دسترسی اسیدهای چرب غیر اشباع جهت میکروارگانیسمهای شکمبه می شود. با این حال، اثرات فرآیند حرارت دادن در تجزیه پذیری دانه های روغنی متناقض می باشد.

    آنالیز اثرات محافظتی حرارت دادن دانه روغنی بر روی اسیدهای چرب غیر اشباع وابسته به فرم های دانه های روغنی و روش ارزیابی اسیدهای چرب غیر اشباع می باشد.

    فرضیه دیگر مکانیسم اثر حفاظتی حرارت دادن اسیدهای چرب غیر اشباع این موضوع می باشد که حرارت دادن دانه های روغنی موجب افزایش میزان روغن در شکمبه می شود و همچنین نقش محافظتی برای PUFA در شکمبه دارد و آنرا به سمت دوازده سوق می دهد.

    در تحقیقی Glasser et al. (2008a) اظهار داشتند که حرارت دادن دانه های روغنی موجب مسیل شدن چربی می شود که در نتیجه موجب افزایش انتشار چربی و جذب شدن آن بعد از محیط شکمبه در مقایسه با دانه خام می شود.

    استفاده از دانه کتان حرارت دیده در جیره غذایی دام می تواند به دو منظور استفاده شود، هم می تواند چگالی انرژی جیره را افزایش دهد و هم موجب بهبود تولید و چربی شیر گردد در حالی که محدود بودن دانه کتان اثرات منفی بر روی PUFA شکمبه نشخوارکنندگان دارد.

     

     

  • اثر روغن تخم کتان بر روی اسیدهای چرب شیر در گاوهای شیری

    اثر روغن تخم کتان بر روی اسیدهای چرب شیر در گاوهای شیری

    اثر روغن تخم کتان بر روی اسیدهای چرب شیر در گاوهای شیری

    دانه کتان در بین دانه های روغنی حاوی بیشترین مقدار اسید لینولنیک می باشد، که وجود دو اسید چرب (امگا3 و امگا 6) در دوره انتقال ضروری می باشد. امگا 3 به دلیل حاوی بودن فاکتورهای ضد التهابی و امگا 6 به دلیل حاوی بودن فاکتورهای پیش التهابی و تولید مثلی و پیش ساز سنتز PGF2α بودن، در این دوره مهم می باشند.

    برخی مطالعات نشان داده اند که تغذیه با مقدار بالای منابع روغنی در جیره نشخوارکنندگان می تواند از علل عوارض اثرات آن بر روی مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی و میزان نگهداری آنها و در نتیجه موجب کاهش عملکرد و بازده حیوان و کاهش تولید و چربی شیر شود.

    در بیشتر مواقع مقدار چربی کل بین 6 تا 7% ماده خشک جیره می باشد، چربی بیشتر موجب کاهش ماده خشک مصرفی می شود. با این حال این نتایج در میان مطالعات انجام شده متغیر است.

    به عنوان مثال (Ueda et al. 2003) گزارش کردند که هیچ اثر منفی توسط 3% دانه کتان اضافه شده به ماده خشک جیره بر روی مصرف خوراک و قابلیت هضم مواد مغذی مشاهده نگردید، بلکه موجه بهبود ضریب تبدیل خوراک و قابلیت هضم شده است.

    بنابراین مطالعه حاضر نشان داد که افزایش α-linolenic و کاهش نسبت n-6 to n-3 از طریق استفاده از تخم کتان به جیره ممکن می باشد.

    اضافه کردن چربی های اشباع saturated fats (SF) به رژیم غذایی انسان ممکن است خطر ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی را افزایش دهد.

    برآورد شده است که محصولات لبنی تا 60% از اسیدهای چرب اشباع saturated fatty acids (SFA) رژیم غذایی انسان را تامین میکند.

    در مقابل مصرف اسید چرب n-3 fatty acids (n-3 FA) برای انسان مفید می باشد و اسید لینولئیک conjugated linoleic acid (CLA) از چربی نشخوارکنندکان نشان داده شده است که جهت کاربردهای ضد سرطانی انسانی مفید می باشد.

    این موضوع احتمالا مربوط به سطح n-3 FA و CLAدر تولیدات نشخوارکنندگان می باشد و هنگامی که جیره دام از نظر دانه های روغنی α-linolenic acid تامین شده باشد، می توان افزایش اسیدهای چرب غیر اشباع را در تولیدات دامی مشاهده نمود به خصوص n-3 FA و CLA در شیر.

    تبدیل UFA به SFA یا بیوهیدروژناسیون (BH) در نشخوارکنندگان نشان دهنده اهمیت به سلامت مصرف کنندگان می باشد، اما به دلیل فعالیت میکروبی و متابولیکی روند بیوهیدروژناسیون در شکمبه طولانی می باشد که این فرآیند سطح UFA را در شیر و محصولات دامی محدود می کند.

     

    By: Wisitiporn SUKSOMBAT, Lam Phuoc THANH, Chayapol MEEPROM and Rattakorn MIRATTANAPHRAI, Animal Science Journal (2016)