دسته: مقالات تخصصی

  • مقابله با چالش‌های تنش گرمایی در شرایط مختلف با استفاده از مخمر زنده

    مقابله با چالش‌های تنش گرمایی در شرایط مختلف با استفاده از مخمر زنده

    [vc_row][vc_column][vc_column_text]

    لهستان و تایوان: دو آب و هوای متفاوت، چالش استرس گرمایی یکسان

    هر ساله در سرتاسر جهان رکوردهای دمایی جدیدی به دست می آید که اوج گرمای قابل توجه و تابستان‌های طولانی را در بر می‌گیرد.

    نشخوارکنندگان به دماهای بالا حساس هستند، زیرا شکمبه آن‌ها در حین تخمیر مقدار زیادی گرما تولید می‌کند. آستانه شاخص دما-رطوبت THI مورد تایید محققین برای گاوهای شیری، 68 است (Burgos and Collier. 2013). بالاتر از آستانه 68 THI (که مربوط به تنش گرمایی متوسط تا شدید است)، افت عملکرد شکمبه و مصرف خوراک دیده شد که با کاهش فراهمی انرژی بر عملکرد گاوهای شیری تأثیر منفی گذاشته و به دنبال آن تولید شیر و ترکیبات شیر کاهش می‌یابد. کاهش شیر هم با شدت استرس گرمایی و هم با مدت قرار گرفتن در معرض آن مرتبط است.

    با این حال، مطالعات نشان می‌دهد که تاثیرات منفی استرس گرمایی بر عملکرد گاوهای شیری از شاخص دما-رطوبت (THI) 62 شروع می‌شود. Bourraoui و همکاران، 2002 کاهش بیشتری در تولید شیر، چربی و پروتئین در مناطق مدیترانه‌ای گزارش کردند.

    مخمر زنده  می‌تواند به مقابله با چالش‌های استرس گرمایی در شرایط مختلف کمک کند.

    نشخوارکنندگان ممکن است در هر منطقه از تنش گرمایی رنج ببرند و صرفاً مختص به مناطق با دمای بسیار بالا نیست. به عنوان مثال، آستانه 68 THI (تنش گرمایی متوسط) می‌تواند با دمای 21.7 درجه سانتی‌گراد و رطوبت 55 درصد ایجاد شود.

    مخمر زنده مخصوص شکمبه Saccharomyces cerevisiae CNCM I-1077 (LEVUCELL SC) می‌تواند به محدود کردن افت تولید در طول دوره‌های تنش گرمایی کمک کند. در سال 2021، دو آزمایش در مورد تاثیر استفاده از مخمر زنده در شرایط تنش گرمایی بر عملکرد گاوشیری انجام شد. در این آزمایش دو گروه گاوهای تغذیه شده با مخمر زنده و گروه‌ کنترل را در دو منطقه مختلف جهان مقایسه کردند: یکی در دو مزرعه لهستان، با یک دوره تنش گرمایی متوسط به مدت 82 روز و دیگری در تایوان، با استرس گرمایی متوسط و شدید مداوم به مدت 48 روز انجام شد.

    بهبود PH شکمبه

    در هر دو آزمایش، زمانی‌که مخمر زنده مختص شکمبه به جیره افزوده شد، pH شکمبه به صورت عددی افزایش یافت.

    برای گاوها در لهستان، میانگین pH نگاری با 0.17+، از 6.06 به 6.23 بهبود یافت.

    در تایوان نیز بهبود با نتیجه 0.06+ از 5.84 به 5.91 گزارش شد.

    گاوهای با pH شکمبه بالاتر، کمتر در معرض اسیدوز تحت حاد شکمبه (SARA) قرار می‌گیرند و بنابراین سلامت شکمبه بهتری دارند و به حفظ مصرف خوراک در دوره‌های استرس کمک می‌کنند.

    حفظ تولید شیر

    لازم به تاکید است در هر دو آزمایش، تولید شیر بهبود یافت.

    بهبود تولید شیر در هر دو مزرعه در لهستان به طور میانگین روزانه 0.65+ کیلوگرم به ازای هر راس و در تایوان 1.17+ کیلوگرم روزانه به ازای هر راس گزارش شد.

    شکل 1: میزان تولید شیر در لهستان و تایوان، 2021

    نشانه‌های قابل مشاهده سلامت در شرایط ثابت استرس گرمایی متوسط و شدید

    در تایوان، تحت شرایط استرس گرمایی، گروه مصرف کننده مخمر زنده سلامت کلی را نشان دادند. شاخص اول، فعالیت نشخوار، نشانه قابل رویت از سلامت و آسایش دام، 40٪ افزایش یافت. شاخص دوم، تعداد گاوهای با امتیاز وضعیت بدنی مناسب به میزان 22% بهبود یافت که در مجموع تأثیر بلندمدت مثبتی بر باروری داشت.

    جمع آوری داده‌های تنش گرمایی در سراسر جهان

    “گله شما تا چه میزان درگیر تاثیرات منفی استرس گرمایی می‌شود؟”

    درگیری با تنش گرمایی صرفاً مختص به مناطق با دمای بسیار بالا نیست و ممکن است بسته به دما و رطوبت شدت متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، آستانه 68 THI (تنش گرمایی متوسط) می‌تواند با دمای 21.7 درجه سانتی‌گراد و رطوبت 55 درصد ایجاد شود.

    منبع

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

  • تاثیر تولید آغوز بر نیازهای غذایی گاوشیری براساس 2021 NASEM

    تاثیر تولید آغوز بر نیازهای غذایی گاوشیری براساس 2021 NASEM

    تاثیر تولید آغوز بر نیازهای غذایی گاوشیری براساس 2021 NASEM

    میانگین تولید آغوز

    سنتز آغوز در اولین دوشش حدود 4 کیلوگرم (برای اولین شیردهی) تا 8 کیلوگرم (برای گاوهای مسن‌تر) است و در اولین روز 8 تا 14 کیلوگرم برای گاوهای شیری هلشتاین دامنه دارد. این عدد در اولین دوشش در جرسی‌ها حدود 4 کیلوگرم است ولی فصل تاثیر زیادی (حدود 2/5 کیلوگرم در زمستان و 6 کیلوگرم در تابستان) دارد.

    میانگین غلظت برخی مواد مغذی مهم در آغوز در جدول زیر نشان داده شد.

    a مقدار داخل پرانتز مرتبط با گاو جرسی می‌باشد. b مقدار پایین نشان دهنده آغوز در زمان استفاده از سلنیوم غیر آلی و مقدار بالاتر در زمان استفاده از مخمر سلنیوم

    با فرض تولید 10 کیلوگرم آغوز، به طور میانگین یک گاو هلشتاین 14 مگاکالری انرژی بر طبق جدول بالا،  1.35 کیلوگرم پروتئین، 21 گرم کلسیم، 30 میلی‌گرم رتینول و 60 میلی‌گرم توکوفرول را در آغوز اولین روز پس از زایش ترشح می‌کند.

    غلظت مواد مغذی

    ترشح رتینول و توکوفرول به داخل آغوز به روشنی وضعیت ویتامین A و E گاو را تحت تاثیر قرار می‌دهد. غلظت‌های پلاسمایی رتینول و توکوفرول به طور ناگهانی حدود 1 هفته پیش از زایش کاهش پیدا میکند که بخش زیادی از آن کاهش به دلیل انتقال به آغوز است. افزایش ویتامین E مصرفی از 1000 واحد بین المللی در روز به 4000 واحد در روز (طی 2 هفته پایانی ابستنی) از کاهش غلظت توکوفرول پلاسما پیشگیری کرد و ورم پستان درمانگاهی را کاهش داد.

    خوراندن روزانه 2000 واحد بین المللی ویتامین E در هر روز طی 2 هفته پایانی آبستنی از کاهش غلظت توکوفرول پلاسما پیرامون زایش را کم کرد و شمار سلول‌های پیکری را کاهش داد.

    با فرض اینکه تولید آغوز در اولین روز پس از زایش 10 کیلوگرم باشد، یک گاو حدود 100 هزار واحد بین المللی ویتامین A (30 میلی‌گرم) و حدود 135 واحد بین المللی ویتامین E (50 میلی‌گرم آلفاتوکوفرول) از طریق آغوز در اولین روز پس از زایش از دست خواهد داد.

    برگرفته از کتاب نیازهای غذایی گاوهای شیری (ترجمه: دکتر علی نیکخواه و دکتر حمید امانلو)

  • میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری موثر بر عملکرد

    میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری موثر بر عملکرد

    میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری موثر بر عملکرد

    طبق نتایج مطالعات متعددی که صورت گرفته است، میانگین افزایش وزن روزانه قبل از شیرگیری (ADG) تاثیر قابل توجهی بر عملکرد شیردهی تلیسه‌ها دارد.

    • تحقیقات Cornell در سال 2012 نشان داد که به ازای هر 454 گرم افزایش وزن روزانه بیشتر، 498 کیلوگرم شیر بیشتر در اولین دوره شیردهی و 1034 کیلوگرم شیر بیشتر در سه دوره شیردهی اول انتظار می‌رود. این اثر خطی بود، به این معنی که هر چه ADG در دوره قبل از شیرگیری بیشتر باشد، حیوان بازده بیشتری دارد.
    •  نتایج تحقیقی دیگر در سال 2016، به ازای هر 454 گرم افزایش وزن بیشتر قبل از شیرگیری، 648 کیلوگرم شیر بیشتر در اولین دوره شیردهی نشان داد. جالب اینجاست که این تحقیقات نشان داد که این اثر در مورد تولید کل چربی و پروتئین شیر نیز صادق است.
    • هر 100 گرم ADG پیش از شیرگیری با 85 تا 111.3 کیلوگرم شیر بیشتر در طول اولین شیردهی همراه بود (Soberon et al., 2012).

    نحوه به حداکثر رساندن میانگین افزایش وزن روزانه گوساله قبل از شیرگیری

    • به طور کلی، استرس گوساله را تا حد امکان محدود و رشد را تحریک کنید.
    • حذف عواملی که باعث می‌شود انرژی از رشد منحرف شود،
    • و استفاده از مکمل‌های ویتامینی پروبیوتیکی جهت بهبود رشد،

    متاآنالیزی توسط گلسینگر و همکاران (2016) نشان داد که ADG قبل از شیرگیری (8 هفتگی) رابطه مثبتی با تولید شیر اولین دوره شیردهی دارد که تحت تاثیر چند عامل کنترل می‌شود.

    مکمل ویتامینی پروبیوتیکی

    مصرف ویتامین‌ها و الکترولیت‌ها برای تقویت سیستم ایمنی، بهبود رشد و افزایش وزن بدن اهمیت دارد. این مکمل‌ها سبب افزایش رشد استخوان ها و بزرگ شدن جثه گوساله می‌شوند. رشد جثه گوساله هرچه زودتر و در سنین کمتر آغاز شود، تلیسه در سن کمتری به وزن مناسب برای تلقیح و آبستنی می‌رسد و نخستین دوره شیردهی خود را آغاز می‌کند.

    مصرف آغوز

    مصرف کافی آغوز و ایمونوگلوبولین‌ها نه تنها بر سلامت گوساله بلکه بر سرعت رشد بعدی و بهره‌وری آینده آن نیز تأثیر می‌گذارد (Nocek و همکاران، 1984؛ DeNise و همکاران، 1989). تاثیرگذارترین عامل در زندگی گوساله‌ها که ADG، سلامت و عملکرد مادام العمر را پیش‌بینی می‌کند، مدیریت آغوز است. تغذیه با مقدار صحیح آغوز با کیفیت (دارای حداقل 50 گرم IgG در هر لیتر) مناسب و در زمان مناسب مهمترین کاری است که می‌توانید برای یک گوساله انجام دهید.

    مصرف استارتر

    مصرف استارتر گوساله قبل از شیرگیری با میزان افزایش وزن روزانه در روزهای پس از شیرگیری ارتباط نزدیکی دارد (Stamey et al., 2012). ماده خشک مصرفی استارتر گوساله در 8 هفته اول نیز عملکرد اولین شیردهی را بهبود بخشید. خوراک مصرفی در زمان از شیرگیری رابطه مثبتی با تولید در اولین دوره شیردهی دارد (Heinrichs and Heinrichs, 2011). با استفاده از برنامه مناسب شیردهی و مصرف استارتر (3 روز متوالی به میزان 1500 گرم) می‌توانید گوساله‌ها را در سن 60 روزگی با وزن مناسب (2 برابر وزن تولد) از شیر گرفته و به دنبال آن بهترین نتایج را در پرورش تلیسه خواهید گرفت.

    جمع بندی

    در کل بهبود ADG قبل از شیرگیری با تولید بیشتر شیر در اولین دوره شیردهی همراه است. از جمله عوامل تاثیرگذار در بهبود افزایش وزن گوساله، می‌توان به مدیریت آغوز، پیش‌گیری و درمان به موقع اسهال و استفاده از استارتر با کیفیت اشاره کرد.

    براساس این مطالعه وزن بدن گوساله و ADG در هفته‌های 6 و 8 اثرات مثبت قابل توجهی بر تولید شیر، چربی و پروتئین کل 305 روز اول شیردهی دارد. روند جلو افتادگی آبستنی و تولید شیر، تا پایان عمر اقتصادی گوساله ادامه دارد و میانگین تولید شیر به ازای هر گاو در گله را افزایش می‌دهد.

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • سمینار دکتر Patton در ارتباط با آسایش و رفتار طبیعی دام

    سمینار دکتر Patton در ارتباط با آسایش و رفتار طبیعی دام

    سمینار دکتر Patton در ارتباط با آسایش و رفتار طبیعی دام

    یکی از معضلات دامپروری در ایران، آسایش دام و کیفیت علوفه مصرفی می‌باشد. ماهیتاً گاو در هوای خنک احساس راحتی می‌کند و با بالارفتن دما در معرض چالش و مشکلات متعددی قرار می‌گیرد.

    رفتار طبیعی دام از مدت زمانیکه به فعالیت‌های روزمره خود اختصاص می‌دهد قابل سنجش هست. دکتر پتن نتایج تحقیقات دکتر گرنت، انجمن گاوداران امریکا و دکتر پتن را سال 2020 در جدول زیر گزارش کردند.

    1. در شرایط اقلیمی ایران که دما از امریکا بالاتر است باید زمان نوشیدن آب دو برابر مقادیر ذکر شده درنظر گرفته شود.
    2.  زمان شیردوشی صرفاً زمان صرف شده در سالن شیردوشی نبوده و در اصل از لحظه خروج دام از بهاربند تا زمان برگشت محاسبه می‌شود، درصورتیکه بالاتر از 45 دقیقه باشد نشان‌دهنده فاصله زیاد سالن شیردوشی از بهاربند است.
    3. اگر چکاپ دامپزشکی طولانی شود، دام زمان برگشت به بهاربند رفتار تهاجمی نشان می‌دهد.

    شاید برای شما سوال باشد مجموع این زمان‌ها بیشتر از 24 ساعت می‌شود، ولی باید در نظر گرفت که بعضی آیتم‌ها با هم همپوشانی زمانی دارند و منفک از هم رخ نخواهند داد.

    عدم آسایش دام در گله منجر به…

    • افزایش انرژی نگهداری
    • افزایش کورتیزول خون تحت شرایط استرس
    • کاهش میزان مصرف خوراک و در نتیجه تولید دام
    • کاهش سودآوری گله

    ویژگی‌های ظاهری دام سالم از نظر دکتر پتن

    1. پوست براق، مسطح و صاف
    2. BCS مناسب
    3. سر بالا و گوش به سمت بالا
    4. قوز نکردن در زمان حرکت
    5. نشستن و ایستادن طبیعی
    6. اندام تحتانی تمیز
    7. عدم تورم در دست و پا
    8. پستان متوازن

    بررسی شرایط آسایش در گله

    • اسکور وضعیت بدنی BCS

    3/5

    Fresh

    2/75

    (Peak (50-70 day

    2/75-3

    Breeding

    3/25

    Dry off

    • اسکور حرکتی

    تصویر 3. اسکور حرکتی

    لنگش از زمانی‌که دام اسکور 2 می‌باشد، شروع شده و در اسکور حرکتی 3 قابل مشاهده هست.

    30-40 درصد دام‌ها با اسکور حرکتی 2 سالم هستند و احتمالا دچار آرتروز یا جراحت باشند و مشکل حادی نباشد.

    در شرایط نرمال

    >90 درصد دام‌ها اسکور 1 و 2،

    <0/5 درصد اسکور 5،

    <5 درصد اسکور 3 و 4

    • نکات مهم در مدیریت سم

    سم‎‌چینی صحیح از 6 ماهگی آبستنی شروع گردد، در صورت رخ دادن چرخش اصلاح سم سخت می‌شود و زمان خشکی گاو سم‌چینی گاو سخت می‌شود.

    تمیز کردن مسیر رفت و آمد گاو از سنگ‌ریزه و پر کردن چاله‌های دامداری

    حمام سم: در صورت استفاده از سولفات مس یا فرمالین، 3 بار در هفته از حمام سم استفاده شود ولی درصورت استفاده از محلول‌های رقیق‌تر حمام سم بصورت روزانه لازم است. بهتر است قبل از ورود سم‌ها را با آب تمیز شستشو داده تا مواد درشت حذف شود.

    در رابطه با نکات پیش‌رو در بخش بعدی صحبت خواهد شد.

    • خوراک

    • تنش گرمایی

    • تهویه

    بخشی از سخنرانی دکتر پتن، مهر 1398

    گردآوری: سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN)

    نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN)

    استفاده از نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN) در جهت کاهش انتشار نیتروژن از مزارع گاوشیری

    تحقیقات اخیر نشان داد که نیتروژن اوره‌ای شیر (MUN) معمولاً برای بررسی بهره‌وری نیتروژن خوراک و همچنین به منظور کمک به کاهش انتشار نیتروژن از سطح مزارع گاوشیری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    مدیریت نیتروژن به دو دلیل برای دامداران حائز اهمیت است:

    سودآوری و کاهش آلودگی.

    همزمان با بهبود بازدهی مصرف نیتروژن (حداکثر استفاده گاوها از پروتئین خوراک برای تولید شیر، نه کود)، سودآوری معمولاً بهبود می‌یابد. به همین ترتیب، خروج نیتروژن در مدفوع و دفع آن به محیط زیست کاهش می‌یابد.

    اما گاوها صرفاً 25 تا 35 درصد از نیتروژن پروتئین مصرفی را استفاده می‌کنند، نیتروژن استفاده نشده به صورت نیتروژن اوره‌ای ادرار (UUN) در ادرار و مدفوع دفع می‌شود.

    شکل 1: با افزایش پروتئین خام اضافی جیره، نیتروژن در خون، شیر و ادرار افزایش می‌یابد.

    نیتروژن اوره‌ای ادرار UUN به ترکیبات مختلفی از جمله آمونیاک (NH3) و اکسید نیتروژن (N2O) تبدیل می‌شود که قوی‌ترین گاز گلخانه‌ای حاصل از کشاورزی است.

     مرکز تحقیقات علوفه دام ایالات متحده (USDFRC)

    محققان در مرکز تحقیقات علوفه دام ایالات متحده (USDFRC) سرنوشت نیتروژن را در مزارع گاوشیری از زوایای مختلفی از جمله پروتئین موجود در علوفه، نیاز غذایی نیتروژن پروتئینی گاوهای شیری، نحوه هضم غذا توسط میکروارگانیسم‌های شکمبه، تغییرات در ترکیبات شیمی کود با جیره‌های مختلف، مدیریت دپوی کود و اندازه‌گیری نیتروژن در محیط بررسی کردند. رابطه قابل توجهی بین نیتروژن پروتئینی جیره، دفع نیتروژن و سرنوشت نیتروژن خروجی به محیط زیست بیان کردند. همچنین USDFRC و سایر مراکز تحقیقات رابطه قابل پیش‌بینی بین ورودی نیتروژن از خوراک و خروج آن به محیط گزارش کردند.

    به طوری‌که می‌توان از MUN برای اندازه‌گیری تبدیل نیتروژن خوراک به شیر و همچنین موفقیت فارم در کاهش ورود نیتروژن به محیط استفاده کرد (شکل 1).

    سرنوشت پروتئین خام خوراک

    همانطور که در شکل 2 مشخص است، پروتئین خام موجود در خوراک از زمان ورود به شکمبه سه مسیر متفاوت طی می‌کند.

    شکل 2: مسیر پروتئین خام جیره

    مقداری از آن توسط میکروب‌های شکمبه هضم می‌شود و جمعیت میکروبی را افزایش می‌دهد. پس از عبور از شکمبه، هضم و جذب می‌شوند و به منبع عالی از پروتئین مصرفی گاو برای تولید شیر، حفظ بدن و تولیدمثل تبدیل می‌شود.

    مقداری از پروتئین خام از شکمبه “عبور” می‌کند و به طور مستقیم توسط گاو برای اهداف مشابه استفاده می‌شود. پروتئین اضافی، پس از هضم و جذب از روده کوچک، به کبد رسیده و به نیتروژن اوره خون (BUN) تبدیل می‌شود. اوره به سرعت در سراسر مایعات بدن، از جمله شیر و ادرار، به تعادل می‌رسد، بنابراین غلظت MUN و نیتروژن اوره ادرار (UUN) منعکس کننده غلظت BUN است. از آنجایی که نمونه‌های شیر راحت‌تر از خون یا ادرار به دست می‌آیند، MUN به استاندارد صنعتی برای اندازه‌گیری کارایی مصرف نیتروژن خوراک تبدیل شد

    سطوح MUN کمتر یا مساوی 12 میلی‌گرم در دسی‌لیتر (100 میلی‌گرم در دسی‌لیتر = 0.10 درصد وزنی حجمی) منعکس کننده نیتروژن کافی خوراک برای گاو پرتولید می‌باشد.

    جدیدترین مطالعات MUN به منظور ارزیابی روابط بین پروتئین خام جیره، خروج اوره در شیر (MUN) و ادرار (UUN)، و دفع نیتروژن در شیر طراحی شده است.

     

     

     

    نتایج داده‌ها

    داده‌های تحقیقات انجام شده بر گله گاوهای شیری ویسکانسین بررسی شد و نتایج به صورت زیر بود:

    1. حدود نیمی از گاوهای شیری ویسکانسین بیش از نیاز پروتئین خام دریافت می‌کنند (جدول 1). عمدتاً این اتفاق در مزارعی که گاوها با جیره یکسان تغذیه می‌شوند یا مزارعی که  کیفیت و مدیریت خوراک متنوع است رخ می‌دهد.
    2. رابطه مثبت بسیار معنی‌داری بین نیتروژن جیره، نیتروژن اوره‌ای شیر MUN، نیتروژن اوره‌ای ادرار UUN و انتشار گسترده نیتروژن مشخص شد. این نشان می دهد که استفاده گسترده از MUN به عنوان یک ابزار مدیریت نیتروژن ممکن است نه تنها کارایی مصرف نیتروژن در جیره را افزایش دهد و هزینه‌های تولید شیر را کاهش دهد، بلکه باعث کاهش اثرات منفی انتشار نیتروژن نیز می‌شود.
    3. در محدوده 16 تا 10 میلی‌گرم در دسی لیتر، هر 1 میلی‌گرم در دسی‌لیتر کاهش MUN منجر به کاهش دفع روزانه 6/16 گرم UUN به ازای هر راس شد.

    در نتیجه منجر به کاهش حدود 7٪ تا 12٪ آمونیاک و اکسید نیتروژن می‌شود.

    شکل 3: سطوح MUN و نیتروژن جیره

    در نتیجه، لازم است با توجه به بالا بودن قیمت پروتئین جیره، میزان پروتئین خام مصرفی در حد کافی تأمین شود.

    تا علاوه بر صرفه جویی در هزینه اضافی (تامین پروتئین، دفع مازاد آن)، از دفع نیتروژن به محیط و آلودگی‌های زیست محیطی پیشگیری شود.

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • 5 نکته کلیدی در مصرف مواد معدنی

    5 نکته کلیدی در مصرف مواد معدنی

    5 نکته کلیدی در مصرف مواد معدنی

    مرز باریکی بین نیازهای گاو و حداکثر میزان قابل تحمل برای برخی مواد معدنی وجود دارد به این معنی که باید به همان میزان مورد نیاز مواد معدنی در اختیار دام‌ها قرار داده شود.

    این مطلب برگرفته از سخنرانی دکتر بیل وایس، استاد تغذیه گاوهای شیری در دانشگاه ایالتی اوهایو است.

    پنج نکته کلیدی مهم در تغذیه مواد معدنی:

    1. از تغذیه بیش از حد مس خودداری کنید

    پروفسور وایس: مصرف میزان بالای مس در بسیاری از جیره‌های غذایی گاو شیری در بریتانیا توجیه چندانی ندارد.

    او با استناد به نتایج مطالعه‌ای از 50 مزرعه در بریتانیا که در سال 2015 انجام شد، تأکید کرد که مزارع بریتانیا بطور متوسط 28 میلی‌گرم/کیلوگرم DM مس مصرف می‌کنند. این به طور قابل توجهی بالاتر از توصیه او یعنی 15 mg/kg ماده خشک بود.

    او گفت مس برای تقویت ایمنی ضروری است و منجر به کاهش متریت، ورم پستان و تعداد غشاهای جنینی باقی مانده (RFM) می‌شود. با این حال، اگر بیش از حد نیاز مصرف شود، منجر به تجمع مس در کبد و حتی مرگ می‌شود.

    سطوحی که در بریتانیا مصرف می‌شود، علاوه بر افزایش هزینه‌های غیرضروری، گاوها را در معرض خطر مسمومیت کشنده مس قرار می‌دهند.

    1. منبع مناسب مس را انتخاب کنید

    هنگامی‌که بالا بودن غلظت گوگرد یا مولیبدن در دام‌ها ایجاد مشکل‌ کرد، پروفسور وایس توصیه کردند از منابع مس آلی استفاده شود که بیشتر از منابع ارزان قیمت و غیر آلی در دسترس گاو قرار می‌گیرد.

    همچنین، در جایی‌که آنتاگونیست‌ها مشکلی ندارند، منابع معدنی مانند سولفات مس کافی هستند.

    با این حال، حتی زمانی‌که مولیبدن در سطوح بالای 16mg/kg DM وجود داشت، صرفاً منجر به نیاز مصرف 20-25mg/kg DM مس شد – هنوز بسیار کمتر از میانگین بریتانیا.

    1. اطلاع از آنالیز آب

    نیاز یک گاو به گوگرد 0.2 درصد جیره است. با بالا بردن این مقدار تا 0.3% به سرعت می‌توانید شاهد مشکلاتی از جمله کاهش مصرف خوراک و تولید شیر، همراه با کاهش دسترسی مس و سلنیوم باشید.

    پروفسور وایس از دامداران خواست که “آنالیز آب خود را بدانند”، زیرا منابع آب می‌تواند منبع مهمی از گوگرد در سطح فارم باشد.

    به عنوان مثال، اگر آب حاوی 250 میلی‌گرم در لیتر گوگرد باشد، این معادل افزودن 0.1 درصد گوگرد جیره است.

    پروفسور وایس گفت: “جیره غذایی ممکن است با 0.2٪ گوگرد تکمیل باشد، اما گاوها 0.3٪ سولفور دریافت می‌کنند. شما می‌توانید با تغذیه مس بیشتر این مشکل را کنترل کنید.”

    هنگامی‌که گوگرد آب 700 میلی‌گرم در لیتر باشد، می‌تواند مشکلات بزرگتری ایجاد کند که مقابله با آن‌ها دشوارتر است.

    1. مصرف پرمیکس سلنیوم برای گاوهای خشک

    کمبود سلنیوم در گوساله‌ها منجر به مشکلاتی مثل ضعف سیستم ایمنی می‌شود. در نتیجه لازم است گاوهای خشک با نسبت 75:25 سلنیوم آلی: سدیم سلنیت (سلنیوم معدنی) دریافت کند. سلنیوم آلی بطور موثری سلنیوم را به آغوز منتقل می‌کند در نتیجه میزان سلنیوم در خون گوساله افزایش می‌یابد. همچنین سلنیوم غیرآلی در میکروبیولوژی شکمبه و عملکرد سیستم ایمنی نقش ایفا می‌کند.

    1. فراهم کردن ویتامین A و E برای گاوهای انتظار زایش

    ویتامین A و E برای داشتن سیستم ایمنی خوب و عملکرد عمومی زیستی ضروری است. ایشان افزودند که گوساله‌ها برای ویتامین‌های A و E به آغوز متکی هستند.

    در نتیجه مصرف این ویتامین‌ها برای گاوهای انتظار زایش با ارزش است. همچنین مصرف جیره با سطح بالای ویتامین E در جیره غذایی انتظار زایش باعث کاهش ورم پستان در اوایل شیردهی می‌شود.

    پروفسور وایس توصیه کرد که در جیره غذایی انتظار زایش دو برابر ویتامین E بیشتر از دوره خشکی و حدود 50 درصد ویتامین A بیشتر باشد.

    Bill Weiss

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • بيماری­‌های تنفسی در گوساله

    بيماری­‌های تنفسی در گوساله

    [vc_row][vc_column][vc_column_text]

    اسکور بيماری­‌های تنفسی در گوساله

    چه در هنگام تولد و چه پس‌ از آن، اسهال و مشکلات تنفسی، دو بيماری اصلی هستند که منجر به مرگ‌ومیر گوساله‌­ها می‌­شوند. اسهال معمولاً در 30 روز نخست پس از تولد، و مشکلات تنفسی در گوساله‌­های با سن بيش از 30 روز رخ می‌­دهد؛ هرچند امکان بروز آن­‌ها در هر سنی امکان­پذير است. بر پايه‌ی گزارش­‌های مربوط به سال 2023، در ایالات‌متحده آمریکا، بیماری‌های تنفسی مسئول 21.3 درصد مرگ‌ومیر در گوساله‌های شیری پيش از شیرگیری، و 50.4 درصد در گوساله‌های از شیر گرفته می­‌باشند. افزون بر مرگ‌ومیر، ديگر پيامدهای منفی ناشی از بیماری‌های تنفسی، عبارت­ند از: هزینه‌ها و نیروی کار صرف شده برای درمان، کاهش شديد رشد و اُفت باروری.

    شناسایی بیماری تنفسی گاو (BRD)

    شناسایی زودهنگام بيماری­‌های تنفسی ممکن است احتمال موفقیت درمان را افزایش دهد و به جلوگیری از کاربرد ناموجه و نامناسب از داروهای ضد میکروب (به­‌ویژه آنتی‌­بیوتیک‌­ها) کمک کند. روش­‌های استانداردِ مرجع برای شناسایی بیماری تنفسی گاو (BRD) در دام‌­های مرده، عبارتند از: کالبدگشایی همراه با آزمون­‌های هیستوپاتولوژیکی، میکروبیولوژیکی، مولکولی و بیوشیمیایی.

    برای شناسایی BRD در گاوهای زنده می‌توان از سونوگرافی و رادیوگرافی قفسه‌ی سینه استفاده کرد. همه‌­ی این موارد، نیازمند استفاده از دستگاه‌­های گران­‌قیمت و نیروی انسانی آموزش­‌دیده هستند.

    با توجه به موارد اشاره‌شده در بالا، برتری عمده­‌ی سیستم‌های رتبه‌­بندی بالینی در آن است که به دستگاه‌­ها یا آزمون‌­های شناسایی گران­‌قیمت نیاز ندارند. نخستین رتبه‌بندی BRD در سال 1977 به‌عنوان ابزاری برای دسته‌­بندیِ شدت BRD در گوساله‌های آلوده به ویروس سینسیتیال تنفسی گاوی (BRSV) انجام شد.

    در سال 2014، برخی پژوهشگران، سیستم­‌های رتبه­‌بندی گوناگونی را برای ارزیابی BRD در گوساله‌های از شیر گرفته، پیشنهاد کردند. هیچ­‌یک از این سیستم­‌های رتبه‌­بندی BRD نتوانست ارزیابی دقیق و قابل‌­اعتمادی را برای BRD ارایه دهد. در سال 2019 پژوهشگران دانشکده‌­ی کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه کالیفرنیا، موفق به پیشنهاد یک سیستم رتبه­‌بندی دقیق برای BRD در گوساله‌های شیرخوار و از شیرگرفته شدند. این سیستم را سیستم اسکور بندی BRD کالیفرنیا یا CA BRD نامیدند. برای گوساله­‌های شیرخوار، بر پایه­‌ی 6 نشانه‌­ی بالینی، و برای گوساله­‌های از شیرگرفته، بر پایه­‌ی 5 نشانه­‌ی بالینی پایه­‌گذاری شد.

    اسکور کل

    همه‌­ی رتبه‌­های مربوط به این فراسنجه­‌ها با هم جمع می­‌شوند تا اسکور کُل به دست آید.

    • برای گوساله­‌های شیرخوار، رتبه‌­ی کُلِ برابر 5 یا بیشتر، نشان­‌دهنده‌­ی احتمال ابتلای گوساله به BRD می­‌باشد.
    • یکی از 5 فراسنجه‌­های مورد ارزیابی برای گوساله‌­های از شیرگرفته، نوسان­‌های شبانه­‌روزی دمای مقعد است. اگر گوساله، فاقد نوسان‌­های دمایی مقعدی باشد، رتبه­‌ی کُلِ 1 یا بیش­تر، نشان­‌دهنده‌­ی احتمال ابتلای گوساله به BRD می‌­باشد. اگر گوساله، دارای نوسان­‌های دمایی مقعدی 15 (سلسیوس) یا بیش­تر باشد، در این شرایط رتبه­‌ی کُلِ 2 یا بیش­تر، نشان­‌دهنده‌­ی احتمال ابتلای گوساله به BRD می‌­باشد.

    گردآوری و تدوین: دکتر محمد چمنی[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][us_btn label=”دانلود فایل PDF” link=”%7B%22url%22%3A%22https%3A%2F%2Fdamdarbartardairyfarm.com%2Fwp-content%2Fuploads%2F2024%2F01%2F%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C.pdf%22%2C%22target%22%3A%22_blank%22%7D”][/vc_column][/vc_row]

  • اسکور اسهال گوساله­‌ی نوزاد (Neonatal Calf Diarrhea Score = NCDS)

    اسکور اسهال گوساله­‌ی نوزاد (Neonatal Calf Diarrhea Score = NCDS)

    [vc_row][vc_column][vc_column_text]

    اسکور اسهال گوساله­‌ی نوزاد (Neonatal Calf Diarrhea Score = NCDS)

    مقدمه

    اسهال گوساله‌­ی نوزاد (NCD) یکی از شایع‌ترین بیماری‌های چندعاملی است که دامداران همواره با آن روبرو هستند. داده‌­های منتشرشده در مورد میزان بروز و اهمیت این بیماری بر پایه‌­ی کشور، نوع سیستم پرورش، نوع تولید، سال و عوامل دیگر متفاوت است. میزان بروز این بیماری که توسط پژوهشگران گوناگون مشاهده و گزارش شده است، از پایین‌ترین سطح در سوئد و دانمارک (9.8% و 10.3%) تا میانگین 24 – 30% در اروپا و ایالات‌متحده‌ی آمریکا متغیر است. مرگ‌ومیر گوساله‌هایی که از اسهال رنج می‌برند، در اروپا بین 15 تا 30 درصد و در ایالات‌متحده‌ی آمریکا بیش از 50 درصد است. پیامدهای منفی اسهال نوزادی نه‌تنها از ضررهای مستقیم آن (مرگ‌ومیر و هزینه­‌ی درمان)، بلکه از تأثیرات آن بر سودآوری گله نیز ناشی می‌شود. حتی گوساله­‌هایی که بر اسهال غلبه کرده و زنده می­مانند، بازهم دچار پیامدهای منفی بلندمدت بر رشد خود هستند. همچنین، این گوساله‌­ها دچار ضعف سیستم ایمنی بوده و احتمال بروز دیگر بیماری‌­ها (به­‌ویژه بیماری‌های تنفسی) در آن‌­ها بالاست. مدیریت مناسب و دقیق پرورش و نیز مراقبت از گوساله­‌ها می‌تواند عوارض و مرگ‌ومیر ناشی از شیوع اسهال نوزادی را به حداقل برساند.

    شناسایی و رتبه‌بندی

    اسهال گوساله­‌ی نوزاد معمولاً با کم‌­آبی بدن (دِهیدراسیون)، اسیدمی (اسیدی شدن خون) و عدم تعادل الکترولیتی مایعات بدن (به­‌ویژه فشار اُنکوتیک) همراه است. آنالیز گازهای خون به‌طور گسترده‌ای به‌عنوان آزمونی استاندارد برای ارزیابی شدت اسیدوز متابولیکی، DCAD و اختلالات الکترولیتی در گوساله‌های اسهالی مورد استفاده قرار می‌­گیرد. بااین‌وجود، انجام آزمون‌­های آزمایشگاهی در مزرعه کاری دشوار است.

    معاینه‌­­های بالینی، نخستین گامِ اجتناب‌ناپذیر برای شناسایی و رتبه‌­بندی اسهال گوساله­‌ی نوزاد (به‌­ویژه در مراحل نخست آغاز بیماری) است. در بسیاری از پژوهش‌­ها، همبستگی زیادی میان نشانه­‌های بالینی بیماری و فراسنجه­‌های خونی همچون pH، گازها، بی‌کربنات (HCO3)، باز مازاد (BE) دیده شده است. یک سیستم رتبه‌­بندی ایده‌­آل برای اسهال گوساله­‌ی نوزاد، سیستمی است که بیش­ترین همبستگی را با فراسنجه­‌های خونی داشته و بتواند به‌آسانی توسط پرسنل آموزش ندیده نیز مورد استفاده قرار گیرد.

    انواع رتبه‌بندی

    رایج­‌ترین روش برای بررسی و رتبه­‌بندی اسهال گوساله، استفاده از قوام مدفوع (Fecal consistency) برای شناسایی بروز و ارزیابی درجه‌­ی شدت اسهال است. این رتبه‌­بندی برای نخستین بار در سال 1977 توسط لارسون و همکاران ارایه شد. این رتبه­‌بندی بر پایه‌­ی سیالیت مدفوع پیشنهاد شد. در این رتبه‌­بندی، اسکورها به‌صورت زیر بیان می‌­شوند:

    اسکور 1: مدفوع نرمال. مدفوعی که سِفت است، اما نه سخت. مدفوع پس از افتادن به زمین، کمی پخش می‌­شود؛

    اسکور 2: مدفوع نرم (Soft). مدفوع نرم است و شکل خود را حفظ نمی­‌کند؛ انباشته می‌شود، اما کمی پخش می‌شود؛

    اسکور 3: مدفوع روان (Runny). به‌آسانی تا عمق حدود 6 میلی‌متر پخش می‌شود؛

    اسکور 4: مدفوع آبکی (watery). مدفوعی مایع و پاششی است.

    مَک­گویرک (2008) رتبه­‌بندی دیگری را برای بیان اسکور مدفوع ارایه داد. این رتبه­‌بندی دارای یک مقیاس 0 تا 3 است:

    0 : مدفوع نرمال با قوام طبیعی؛

    1 : نیمه شکل­یافته یا خمیری (Semiformed or pasty

    2 : مدفوع شُل است، اما قوام کافی برای باقی ماندن روی بستر را دارد؛

    3 : مدفوع آبکی و پاششی.

    در این رتبه‌­بندی، در صورت وجود خون در مدفوع از حرف B در کنار اسکور مربوطه استفاده می­شود؛ به‌عنوان نمونه، اسکور 3B به معنای مدفوع آبکی همراه با خون است.

    کلام آخر

    صرف‌نظر از سیستم رتبه‌­بندی اسهال، در بیش­تر پژوهش‌­های انجام شده روی اسهال گوساله، از سیستم رتبه­‌بندی قوام مدفوع استفاده می‌­شود. برای هدفمند کردن این معیار، بلوسا و همکاران (2011)، رتبه‌­بندی قوام مدفوع را به‌عنوان ابزاری برای پیش‌بینی درصد ماده‌­ی خشک مدفوع (Fecal DM) مورد ارزیابی قرار دادند. آن­‌ها دریافتند که هر چه اسکور قوام مدفوع بالاتر (مدفوع شُل­تر) باشد، درصد DM مدفوع کم­تر است. رناد و همکاران (2020) نشان دادند که اسکور قوام مدفوع می‌تواند کاهش DM مدفوع را پیش‌بینی کند؛ بدین ترتیب اسکور قوام مدفوع بالاتر ممکن است نشان‌دهنده‌ی افزایش شدت اسهال باشد.

    رتبه­‌بندی مدفوع معمولاً توسط دامداران برای تصمیم‌­گیری­‌های بالینی (مانند زمان و ضرورت سِرم­‌درمانی) مورد استفاده قرار می­‌گیرد؛ به‌عنوان نمونه، اسکور مدفوعی 3 معمولاً دامدار را ترغیب به سِرم­‌درمانی می­‌کند تا از دِهیدراسیون شدید و بروز عدم تعادل الکترولیتی در گوساله‌­ی مبتلا به اسهال جلوگیری کند. در سال 1998، کانستبل و همکاران استفاده از فاکتورهای بالقوه سودمندِ بالینی را برای ارزیابی وضعیت دِهیدراتاسیون ناشی از اسهال، مورد بررسی قرار دادند. این فاکتورها عبارت بودند از: میزان انوفتالموس (گودرفتگی چشم)، مدت‌زمان برگشت پوست گردن، سینه و پلک‌های بالایی و پایینی، ضربان قلب، میانگین فشار سیاهرگ مرکزی، دمای محیطی و مرکزی بدن و … . آن­‌ها به این نتیجه رسیدند که بهترین پیش‌­بینی­‌کننده­‌ی درجه­‌ی دِهیدراسیون بدن، شدت گودرفتگی چشم (انوفتالموس) و ویژگی ارتجاعی پوست در ناحیه­‌ی گردن و سینه است.

    گردآوری و تدوین: دکتر محمد چمنی[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][us_btn label=”دانلود فایل PDF” link=”%7B%22url%22%3A%22https%3A%2F%2Fdamdarbartardairyfarm.com%2Fwp-content%2Fuploads%2F2024%2F01%2F%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C.pdf%22%2C%22target%22%3A%22_blank%22%7D”][/vc_column][/vc_row]

  • سیستم‌های اسکوربندی بالینی در گوساله‌های نوزاد (اسکور آپگار)

    سیستم‌های اسکوربندی بالینی در گوساله‌های نوزاد (اسکور آپگار)

    [vc_row][vc_column][vc_column_text]

    سیستم‌های اسکوربندی بالینی در گوساله‌های نوزاد (اسکور آپگار)

    رتبه‌بندی آپگار برای خوک، اسب، سگ، گربه، گوسفند، الاغ و گونه‌های گاو ایجاد شده است که دارای پنج فراسنجه با رتبه­‌های صفر، 1، و 2 تشکیل شده‌اند.

     در مورد گونه‌های گاو، پنج فراسنجه‌ی مورد ارزيابی رتبه‌بندی آپگار به شرح زیر هستند:

    • (A) رنگ غشاهای مخاطی (Mucous membranes color) و ظاهر پوشش بدن:

      • رنگ غشاهای مخاطی:

    یک فراسنجه­‌ی استاندارد در رتبه­‌بندی سنتی آپگار بوده و مربوط به اکسیژن‌رسانی خون و نيز پِرفیوژن يا خون­‌رسانی بافت‌­های محیطی (Peripheral perfusion) می­‌باشد. سیانوز (کبودی) غشای مخاطی باکال و زبانی نشان‌دهنده­‌ی سخت‌­زايی بلندمدت و هایپوکسمی (کم­‌اکسيژنی خونی) ناشی از آن است. مخاط باکال، مخاط پوشاننده­ی بخش درونی گونه­‌ها و لب­ها در دهان می­‌باشد. بايد توجه داشت که سیانوز (کبودی) غشای مخاطی باکال و زبانی ممکن است به دليل کاهش هماتوکريت گوساله­‌ی تازه متولد شده نيز باشد و ارتباطی به سخت­‌زايی نداشته باشد.

      • ظاهر پوشش بدن:

    به‌طورمعمول، گوساله‌ها پوشیده از مایع کيسه­‌ی جنينی متولد می‌شوند. وجود رنگ مِکونیوم نيز يکی از نشانه‌­های بروز تنش (مانند سخت‌­زايی) در گوساله به هنگام زايش است. مکونیوم ماده­‌ی مدفوعی است که گوساله با آن متولد می‌شود. گوساله‌هایی که به هنگام زايمان دچار تنش می‌شوند، در درون مايع آمنيوتيک مدفوع می‌کنند. اين کار سبب می‌شود که مایع آمنیوتیک، رنگی مایل به زرد تا سبز داشته باشد (زیرا مِکونیوم دارای مقدار زیادی از ترکیبات صفراوی است). دليل دفع مکونيوم در مايع آمنيوتيک، شُل شدن اسفنکتر مقعدی گوساله در اثر هايپوکسی درون­‌رحمی (معمولاً ناشی از سخت­‌زايی) است. بدين ترتيب، بخش­‌هايی از بدن گوساله که دارای موهای سفید هستند، به رنگ زرد مايل به سبز ديده می‌­شوند (شکل 1).

    افزون بر این، همبستگی مثبتی ميان غلظت L-لاکتيت خونِ ناف و رنگ مِکونیوم ديده شد که دليل آن همان هايپوکسی درون‌­رحمی است. طولانی شدن زمان زايمان سبب کاهش اکسيژن خون و بروز تنفس بی­‌هوازی (تخمير) در سلول­‌ها و توليد مقدار زيادی لاکتيت در بدن می‌شود. ورود لاکتيت به خون، موجب افزايش غلظت پلاسمايی آن شده که نشانه­‌ای از هايپوکسی درون­‌رحمی گوساله است؛

    شکل 1: A: رنگ مِکونيوم (Meconium staining) شديد (0) در گوساله‌ای که به دليل سخت‌زايی، مرده به دنيا آمده است. B: رنگ مِکونيوم شديد (0) در گوساله‌ای که دچار سخت‌زايی شده، ولی زنده به دنيا آمده است.
    • (P) ضربان قلب (Heart rate, HR):         

      HR نشانگر سَرزندگی کُلی (Overall vitality) گوساله است. بي­‌درنگ پس از زایمان، HR بالا (bpm در حدود 100-150) به‌عنوان شرايط فیزیولوژیک نرمال در نظر گرفته می‌شود. پس از چند ساعت، HR کاهش خواهد يافت. در گوساله‌های در معرض خطر، یک تاکی­کاردی اولیه (HR > 150 bpm) و به دنبال آن برادی­کاردی (HR < 80 bpm) مشاهده می‌شود؛

    • (G) پاسخ گریمِس (Grimace response) يا تحريک‌­پذيری رفلکسی (انعکاسی):

    آزمون‌­های زیادی برای ارزیابی تحریک­‌پذیری رفلکسی پیشنهاد شده است. پژوهشگری به نام جي. اف. می در سال 2008 پیشنهاد کرد که پاسخ‌­های رفلکسی را می‌توان با روش­‌های زير مورد ارزيابی قرار داد:

    الف- تکان سَر (Head shake):

    تکان سَر را می‌­توان با گذاشتن انگشت یا تکه­‌ای از کاه در سوراخ بینی ارزيابی کرد؛

    ب- رفلکس قرنیه (Corneal reflex):

    رفلکس قرنیه را می‌­توان با فشار ملایم پلک، ارزيابی کرد؛

    ج- رفلکس مکیدن (Suckling reflex = SR):

    رفلکس مکیدن را می‌­توان با قرار دادن انگشت در حفره­‌ی دهان، ارزيابی کرد؛

    د- رفلکس پَس­‌کشيدن زبان (Tongue withdrawal reflex):

    رفلکس پَس‌­کشيدن زبان را می‌­توان با کشیدن زبان به سمت بيرون و بررسی مقاومت گوساله در برابر اين کشيدگی و تلاش گوساله برای پَس کشيدن دوباره‌­ی زبان به داخل دهان، مورد ارزيابی قرار داد؛

    ھ- رفلکس پدال (Pedal reflex):

    رفلکس پدال را می‌­توان با نیشگون گرفتن فاصله­ يا شکاف ميان­‌سُمی (Interdigital cleft) پای جلويی، مورد ارزیابی قرار داد (شکل 2). در آزمونِ رفلکس پدال، اگر گوساله به‌شدت پای خود را پَس بکشد، به معنای پاسخ بسيار مثبت به اين تحريک رفلکسی است. اگر گوساله به‌آرامی پای خود را پَس بکشد، به معنای پاسخ نسبتاً مثبت به اين تحريک رفلکسی است، و اگر گوساله پای خود را پَس نکشد، به معنای عدم پاسخ به اين تحريک رفلکسی است.

    برخی پژوهشگران توصیه می‌کنند که برای ارزیابی سرزندگی گوساله‌های تازه متولدشده، استفاده از آزمون رفلکس مکیدن (SR) به‌تنهایی کافی است. به‌طورمعمول، گوساله دارای فرکانس مکيدن 80 يا بيش از 80 بار مکيدن در دقيقه است. این آزمون دارای بیشترین ارتباط را با pH خون است. در واقع، هایپوکسیِ بلندمدت، باعث کاهش سطح O2 مغزی و به دنبال آن اُفت کارکرد سیستم عصبی مرکزی (CNS) می‌شود. اُفت کارکرد سیستم عصبی مرکزی سبب اختلال در انواع رفلکس‌های عصبی می‌­شود.

    افزون بر این، رفلکس مکیدن (SR) و رفلکس پَس کشيدن زبان، دارای همبستگی زيادی با اسيدوز متابوليکی (کاهش pH خون و مايعات بدن) هستند. اين دو رفلکس، ارتباط زيادی با غلظت يون بي­کربنات و لاکتيت در خون دارند. رفلکس مکیدن، با اسیدوز ناشی از اسهال مرتبط است. رفلکس پَس کشيدن زبان (چه کامل و چه ناقص) ارتباط چشم­گيری با غلظت L-لاکتات در خون دارد. افزايش لاکتيت در خون، موجب اُفت رفلکس پَس کشيدن زبان می‌­شود.

    شکل 2: شکاف ميان‌سُمی (Interdigital cleft).
    • (A) فعاليت و تونوس ماهيچه­‌ای (Muscle tone and activity):

    این فراسنجه به‌طور مستقیم با پاسخ به تحريک‌­پذيری رفلکسی ارتباط دارد. فعاليت و تونوس ماهيچه‌­ای را می‌توان به‌طور غیرمستقیم از راه بررسيی رفتارهای نوزادی مانند راست نگه‌داشتن سَر (Head-righting) و تلاش برای ایستادن ارزیابی کرد. در رفتار راست نگه‌داشتن سَر، دامدار بايد سَر گوساله را به سمت عقب، جلو و يا چپ و راست خم کند، گوساله­‌ی سالم تلاش می­‌کند که به‌سرعت سَر خود را راست نگه دارد.

    • (R) تنفس:

    شمار يا تعداد تنفس (Respiratory rate) و ریتم تنفسی (Respiratory rhythm) شاخص‌های مشخصی از سَرزندگی کُلی گوساله هستند. تُندنفسی گذرا نوعی شرايط فيزيولوژيکی طبيعی در گوساله­‌ها (بي­درنگ پس از تولد) است. در گوساله‌های در معرض خطر، توقف تنفسی (آپنه) اولیه یا ثانویه و یا تنگی نفس (ديس­پنه) قابل مشاهده است. در آپنه­‌ی اوليه، گوساله­‌ای که دچار توقف تنفس شده است، پس از تحريک (مانند ضربه به بدن) دوباره تنفس را آغاز می‌­کند و در آپنه‌­ی ثانويه، گوساله­‌ای که دچار توقف تنفس شده است، تلاش‌های تنفسی نامنظمی را آغاز کرده و سپس به‌آرامی تعداد دفعات آن کاهش می‌یابد و در نهایت متوقف می‌شود.

    سایر شاخص‌ها

    افزون بر رتبه‌­بندی آپگار برای گوساله­‌های نوزادِ تازه متولدشده، شاخص­‌های ديگری را نيز می­‌توان در چند ساعت نخست پس از زايمان، مورد بررسی قرار داد؛ از جمله:

    دمای رکتوم (Rectal temperature):

    به‌طورمعمول، پس از زایمان، گوساله‌ها دمای بدن بالاتری (39 تا 40 درجه­‌ی سلسيوس) نسبت به دمای فیزیولوژیکی دارند که البته در عرض 3 تا 5 ساعت، به حالت طبیعی (37.7 تا 39 درجه­‌ی سلسيوس) بازمی‌گردد. گوساله‌­هايی که طی يک سخت­‌زايی بلندمدت متولد شده‌­اند، دچار يک هايپرترمی (بيش از 39.5 درجه­‌ی سلسيوس) و به دنبال آن، يک هايپوترمی شدید (کم­تر از 37 درجه­‌ی سلسيوس) می‌­شوند. در اين گوساله­‌ها، بازگشت دمای رکتوم به حد نرمال، آهسته‌­تر و بلندمدت­‌تر است. در کُل، بازگشت آهسته‌­تر و بلندمدت­‌تر دمای رکتوم به حد نرمال، از نشانه­‌های کم بودن توانايی زنده‌­مانی در گوساله‌­های نوزاد است.

    زمان درازکش جناغی (Time to attain sternal recumbency, T-SR):

    فاصله­‎‌ی زمانی ميان تولد گوساله تا هنگام رسیدن به حالت درازکش روی جناغ را زمان درازکش جناغی (T-SR) می­‌گويند. گاوها در حالت عادی، براي استراحت کردن و خوابيدن، بدن خود را روی زمين به پهلو و حالت درازکش جناغی قرار می­‌دهند (شکل 3). در اين حالت، بیشتر وزن بدن روی پاهای جلویی قرار می‌گیرد. زمان رسیدن به حالت درازکش جناغی يا همان T-SR به‌عنوان شاخصی مهم برای ارزيابی زنده‌­مانی گوساله­‌ی نوزاد در نظر می‌گرفتند. در شرايط عادي، گوساله‌های تازه متولدشده در عرض چند دقیقه به حالت درازکش جناغی می‌رسند (معمولاً در يک بازه­ی زمانی 15 دقيقه­‌ای). T-SR درواقع نشان­‌دهنده­ي کارکرد ترکیبی سیستم­‌های قلبی-رگی، حرکتی و عصبی است. سخت­‌زايی سبب افزايش قابل­‌توجهی در T-SR گوساله‌های تازه متولدشده می‌­شود. برخی پژوهش­‌ها نشان داده‌­اند، درصورتی‌که رسيدن به حالت درازکش جناغی بيش از 15 دقيقه به درازا بکشد، احتمال اُفت جذب ايميونوگلوبولين­‌ها از آغوز و بيماری و مرگ ناشی از آن بالا مي­رود.

    شکل 3: گوساله در حالت درازکش جناغي (T-SR).
    تلاش برای بلند شدن و زمان برای ایستادن:

    گوساله‌های سَرزنده، 15 دقيقه پس از تولد، تلاش خود را برای ايستادن آغاز کرده و معمولاً طی 1 ساعت به حالت ایستاده مي­رسند. همانند T-SR، این رفتار ذاتی نيز نشان­‌دهنده­‌ی کارکرد خوب سیستم­هاي قلبی-رگي، حرکتی و عصبی است. برعکس، گوساله‌های باقابلیت زنده ماندن ضعیف، یا این رفتار ذاتی را نشان نمی‌دهند و یا با تأخیر زياد اين کار را انجام می‌­دهند.

    اسکور آپگار مولینگ

    کاربرد رتبه‌­بندی آپگار برای گوساله‌­های تازه متولدشده، نخستين بار توسط مولينگ در سال 1977 آغاز شد. در آن هنگام از اصطلاح اسکور آپگار مولينگ برای اين ارزيابی­‌ها استفاده می­‌شد. پس از مدتی مشخص شد که اسکور آپگار مولينگ در مورد گوساله­‌ها، فاقد دقت لازم و کافی می­‌باشد و به همين دليل کاربرد اين رتبه­‌بندی منسوخ شد. از آن هنگام به بعد، پژوهشگران تلاش­‌های فراوانی را برای ارايه­‌ی رتبه­‌بندی توانايی زنده‌­مانی گوساله­‌های تازه متولدشده (بر پايه­‌ی رتبه‌­بندی آپگار) انجام دادند.

    رتبه‌بندی می

    مجموعه­‌ی اين تلاش­‌ها سبب شد که پژوهشگری به نام جی. اف. می در سال 2008 نخستين رتبه­‌بندی قابل‌اطمینان در اين مورد را ارايه دهد. این رتبه­‌بندی از معیارهای ديداری و فیزیکی استفاده می‌کرد که به‌آسانی قابل ثبت و رکورد برداری بودند. می پیشنهاد کرد که توانايی زنده­‌مانی گوساله­ را بی‌­درنگ پس از زایمان، با آزمون­‌های رفلکسی زير مورد ارزيابی قرار داد:

    • رفلکس زمان راست نگه­داشتن سَر (Head-righting). اين زمان بايد زير 3 دقيقه باشد؛
    • زمان درازکش جناغی (T-SR). اين زمان بايد زير 5 دقيقه باشد؛
    • زمان رفلکس مکيدن (SR). اين زمان بايد زير 15 دقيقه باشد؛
    • زمان تلاش برای بلند شدن و ايستادن. اين زمان بايد زير 20 دقيقه باشد؛
    • زمان برای ایستادن. اين زمان بايد زير 60 دقيقه باشد؛

    اگر گوساله تنفس شکمی سطحی داشته باشد و یا رفلکس‌­های ضعیفی از خود نشان دهد (به‌عنوان نمونه، زمان رفلکس مکيدن بيش از ‌15 دقيقه باشد)، می‌توان اين موارد را به توانايی کمِ زنده‌­مانی نسبت داد. گفتنی است که این فراسنجه­‌ها، همگی “نشانگرهای کلیدی” پروفایلِ رفتاری-فيزيولوژيکی (اِتوفیزیولوژیکی) پری­ناتال بوده و با تعادل اسید-باز گوساله‌­ی تازه متولدشده در ارتباط هستند. اخیراً، لانگ و همکاران (2018) یک سیستم رتبه­‌بندی آپگارِ اصلاح‌شده را پیشنهاد کرده‌اند که در آن، گوساله‌هایی که دارای رتبه­‌ی 0 – 3 هستند، در دسته­‌ی گوساله‌­های به‌شدت در معرض خطر مرگ، گوساله‌هایی که دارای رتبه­‌ی 4 – 6 هستند، در دسته­‌ی گوساله­‌های در معرض خطر مرگ، و آن‌­هايی که دارای رتبه­‌ی 7 – 10 هستند، در دسته­‌ی گوساله­‌های سَرزنده قرار دارند.

    گردآوری و تدوین: دکتر محمد چمنی[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][us_btn label=”دانلود فایل PDF” link=”%7B%22url%22%3A%22https%3A%2F%2Fdamdarbartardairyfarm.com%2Fwp-content%2Fuploads%2F2024%2F01%2F%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C.pdf%22%2C%22target%22%3A%22_blank%22%7D”][/vc_column][/vc_row]

  • هایپوکلسمی در گاوهای شیری

    هایپوکلسمی در گاوهای شیری

    هایپوکلسمی در گاوهای شیری

    هایپوکلسمی در گاوهای شیری از مشکلات متابولیکی رایج در دامداری می‌باشد. همانطور که می‌دانیم غلظت کلسیم خون گاوها پس از زایمان غالباً پایین است. هرچند نحوه مدیریت و رفتار با این حیوانات در طول زمان تغییر کرده است.

    Luciano Caixeta، دانشیار دامپزشکی گروه گاوشیری در دانشگاه مینه‌سوتا، از تحقیقات اخیر در مورد هیپوکلسمی صحبت کرد. هایپوکلسمی به عنوان غلظت کم کلسیم خون همراه با علائم بالینی یا بدون علائم بالینی تعریف می‌شود. وی بیان کرد که هایپوکلسمی بالینی حدود 1% گاوها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، در حالی‌که اثرات هایپوکلسمی تحت بالینی در مزارع گاو شیری عمدتاً بین 25% تا 73% مشاهده می‌شود.

    مواد و روش

    ایشان پس از بررسی تأثیرات مختلف هایپوکلسمی روی گاوها داده‌های مربوط به مطالعه 300 گاو شیری شکم دوم به بالا را گزارش کردند.

    آن‌ها گاوها را در زمان زایمان به چهار گروه از نظر غلظت کلسیم خون تقسیم کردند:

    1. نورموکلسمی – 41٪. این دسته از گاوها به ندرت زمین‌گیر می‌شوند.
    2. هیپوکلسمی گذرا – 13٪. این دسته از گاوها زمین‌گیر می‌شوند اما به سرعت به حالت عادی برمی‌گردند.
    3. هیپوکلسمی مداوم – 19٪. این دسته از گاوها زمین‌گیر می‌شوند ولی به طور کامل به حالت عادی برنخواهند گشت.
    4. هیپوکلسمی گذرا – 27٪. زمین‌گیر شدن در این دسته از گاوها دیرتر اتفاق خواهد افتاد اما به طور کامل به حالت عادی برنمی‌گردند.

    گاوهای مبتلا به هیپوکلسمی پایدار و گذرا هستند که در دامداری مشکل ایجاد می‌کنند. داده‌ها نشان داد که گاوهایی که صرفاً در روز زایمان کلسیم خون پایینی داشتند نسبت به گاوهایی که تا چند روز پس از زایمان کلسیم خون پایینی داشتند، به بیماری‌های کمتری مبتلا شدند، کمتر از گله حذف شدند و شیر بیشتری تولید کردند.

    هنگامی‌که دامداری هایپوکلسمی بالینی دارد، اولین چیزی که باید ارزیابی شود توان ایستادن گاو است. اگر گاو قادر به ایستادن نیست، باید به تدریج بطری داخل وریدی گلوکونات کلسیم 23% یا CMPK دریافت کند.

    در ادامه Caixeta توضیح داد که غلظت کلسیم خون گاو زمین‌گیر به میزان قابل توجهی پایین است و به افزایش ناگهانی غلظت کلسیم خون نیاز دارد و بطری داخل وریدی در این زمان انتخاب خوبی است. گاوهایی که توان ایستادن دارند سطح کلسیم خون پایینی ندارند و یک بطری داخل وریدی سطح کلسیم را خیلی بالا می‌برد و باعث می‌شود تا چرخه‌های تنظیم کلسیم فعال شود و سطح کلسیم کاهش یابد. تزریق همزمان بطری دوم با بطری اول واکنش مشابهی ایجاد می‌کند و کلسیم بیش از حد نیاز فراهم شده و به دنبال آن سطح کلسیم کاهش می‌یابد. استفاده از ویال دوم به صورت داخل وریدی 12 ساعت بعد یا تزریق زیر جلدی بطری دوم نیز بی اثر است. تنها در صورتی که یک گاو دوباره زمین بخورد باید یک بطری دیگر کلسیم داخل وریدی دریافت کند.

    نتیجه‌گیری

    گاوهای شکم اول به بولوس کلسیم نیاز ندارند، اما گاوهای چندشکم پرتولید، گاوهای لنگ یا هر گاوی که در حین زایمان کاهش مصرف ماده خشک داشته است، مصرف بولوس کلسیمی سودمند خواهد بود. در نتیجه خوراندن کلسیم به گاوهایی که پیرامون زایش لنگش داشتند نسبت به گاوهای سالم، مفیدتر خواهد بود و همچنین برای گاوهایی که در دوره شیردهی قبلی تولید بالاتری داشتند، خوراندن کلسیم سودمندتر خواهد بود. مدیریت سطح کلسیم حول زایش و درمان انتخابی گاوها برای هایپوکلسمی باعث صرفه جویی در هزینه تولید کننده می‌شود. همچنین به گاوها کمک می‌کند تا با موفقیت بیشتری به دوره شیردهی بعدی منتقل شوند.

    Hoard’s Dairyman Intel 2023

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام