دسته: اسب

  • ایمنی و اثربخشی لووسل (Saccharomyces cervisiae CNCM I-1077)

    ایمنی و اثربخشی لووسل (Saccharomyces cervisiae CNCM I-1077)

    ایمنی و اثربخشی لووسل (Saccharomyces cervisiae CNCM I-1077)

    مقدمه

    به دنبال بررسی اتحادیه ایمنی مواد غذایی اتحادیه اروپا (EFSA) در مورد مواد افزودنی و یا مواد مورد استفاده در خوراک دام (FEEDAP) جهت بررسی علمی در مورد ایمنی و اثربخشی Levucell® SC برای گاوهای شیری، گاو پرواری، دام سبک و شتر نتایج زیر حاصل گردید.

    مواد و روش

    پایداری 9 بچ SC20 هنگام مخلوط شدن با پیش مخلوط ویتامین و مواد معدنی برای گوسفند، پیش مخلوط معدنی برای گاو و پیش مخلوط معدنی برای گاو و بز آزمایش شد و مقدار 0.3-1٪ گنجانده شد. نمونه‌ها در کیسه‌های آلومینیومی در دمای 20 درجه سانتیگراد به مدت 6 ماه (سطوح مورد انتظارCFU/kg 1010-1011) نگهداری شدند. بیان شد که میزان افت زنده‌مانی در طول این زمان بسیار کم (log0.5>) بود.

    پایداری سه بچ SC20 هنگام مخلوط شدن با خوراک مش (آردی) برای نشخوارکنندگان (غلظت مورد انتظار 109CFU/kg)، نگهداری در کیسه‌های آلومینیومی و در دمای 20 درجه سانتی‌گراد به مدت 3 ماه آزمایش شد. میزان افت زنده‌مانی در این مطالعه قابل اغماض است.

    سه دسته از محصول لووسل (SC10 ME) و سه دسته از محصول لووسل با قابلیت پلت (SC Titan) با خوراک نشخوارکنندگان شیری (غلظت مورد انتظار 109 ×  5- 1010×  1 CFU در کیلوگرم)، در معرض پلت کردن (در 50-65 درجه سانتی‌گراد)، مخلوط شدند. در کیسه‌های آلومینیومی بسته‌بندی و در دمای 20 درجه سانتی‌گراد به مدت 3 ماه نگهداری شد.

    برای تعیین میزان زنده‌مانی در طول پلت کردن شمارش مخمر قبل و بعد فرآیند اندازه گیری شد. در هیچ کدام از آزمایش‌ها افت در شمار میکروبی پس از پلت کردن و پس از 3 ماه نگهداری مشاهده نشد. این گزارش نشان‌دهنده پایداری در برابر پلت شدن و ذخیره‌سازی بود.

    جمع‌بندی

    این مطالعه به خوبی نتایج واقعی استفاده از محصول لووسل در انواع خوراک و میکس با ویتامین و مواد معدنی را نشان می‌دهد که پس از 3 تا 6 ماه از مقدار زنده‌مانی لووسل SC20 کاسته نشده است و این محصول توانایی زنده‌مانی خود را حفظ کرده است و با موارد ذکر شده تقابل ندارد.

    ترجمه : سحر کریمی | دکتری تخصصی تغذیه دام

  • تعادل الکترولیت و ذخیره‌سازی گلیکوژن در ماهیچه اسب

    تعادل الکترولیت و ذخیره‌سازی گلیکوژن در ماهیچه اسب

    تعادل الکترولیت و ذخیره‌سازی گلیکوژن در ماهیچه اسب

    بسیاری از پژوهش­‌ها نشان داده‌­اند که ذخیره­‌سازی گلیکوژن در ماهیچه، همیشه همراه با آب و الکترولیت‌­ها است. به‌عنوان نمونه، هر گرم گلیکوژن ذخیره‌شده در ماهیچه همیشه همراه با 3 تا 4 گرم آب و یک گرم پتاسیم است. تأمین هر گرم پتاسیم همراهِ گلیکوژن نیز نیازمند 1/5 گرم سدیم و مقادیری منیزیم و کلسیم است. بنابراین عدم وجود هم‌زمان آب و الکترولیت­‌ به میزان کافی در سلول ماهیچه‌­ای، عملاً امکان ذخیره­‌سازی گلیکوژن در ماهیچه را از بین می‌­برد.

    رهیدراسیون و تعادل الکترولیتی

    پس از پایان فعالیت ورزشی آب‌رسانی (رِهیدراسیون) و الکترولیت‌رسانی به بدن مقدم بر هر کار دیگری است.

    بسیاری از اسب­داران بر پایه‌ی یک تصور نادرست و قدیمی، از دادن آب به اسب پس از فعالیت ورزشی (به دلایلی چون کولیک یا لنگش) خودداری می­‌کنند. امروزه این تصور کاملاً رَد و منسوخ شده است و اگر کولیک یا لنگشی رخ دهد، به دلیل عدم مدیریت درست برای سرد کردن بدن پس از ورزش است.

    بعد از کاهش دمای بدن و رسیدن ضربان قلب و تنفسبه حالت نرمال، آب ولرم و تمیز در اختیار اسب قرار دهید.

    اصطلاح آب طلایی و آب الکترولیتی

    یکی دیگر از دلایل سرد کردن بدن، جلوگیری از ادامه‌­ی عرق کردن و ممانعت از دفع بی­‌دلیل آب و الکترولیت­‌های بیشتر است. بنابراین باید در کوتاه­ترین زمان ممکن پس از سرد شدن بدن، طبیعی شدن ضربان قلب و تنفس، آب فراوان و باکیفیت به اسب داد.

    در اختیار قرار دادن آب در کوتاه­ترین زمان ممکن پس از پایان فعالیت ورزشی را به‌اصطلاح آب طلایی (Golden Water) می­‌نامند. این زمان، بهترین فرصت ممکن برای تأمین الکترولیت­‌های ازدست‌رفته­‌ی بدن نیز می­‌باشد که با افزودن این الکترولیت­‌ها به آب مصرفی می­‌توان هم‌زمان با آب‌رسانی به اسب، الکترولیت­‌های لازم را نیز تأمین کرد.

    بنابراین، پیش از بازسازی ذخایر گلیکوژنی، باید حتماً آب و الکترولیت‌­ را تأمین کرد و در غیر این صورت بازسازی ذخایر گلیکوژنی یا انجام نمی­‌شود و یا با راندمان بسیار پایینی انجام می­‌شود. به آبی که به آن الکترولیت­‌ها اضافه شود، آب الکترولیتی (Electrolytic Water) می‌گویند. استفاده از آب الکترولیتی برای جبران کمبود آب و الکترولیت‌های بدن بسیار سودمندتر از آب معمولی است.

    عدم دسترسی آب پس از تمرین

    عدم دسترسی اسب به آب پس از پایان فعالیت ورزشی، دو مشکل دیگر را هم ایجاد خواهد کرد:

    نخست، کمبود آب بدن موجب عدم تولید مخاط محافظتی در مجاری هوایی می‌شود و اسب را مستعد آسم می­‌کند. در حالت طبیعی این مخاط محافظتی، گردوغبار و میکروب‌­های ورودی به مجاری تنفسی را جذب کرده و به بیرون از بدن هدایت می­‌کند.

    دوم، اسبی که دچار کمبود آب بدن یا دِهیدراسیون (Dehydration) است، خوراک علوفه‌­ای و کنسانتره­‌ی خشک را به دلیل کاهش بزاق به سختی بلع می‌کند. در این وضعیت ممکن است دچار انسداد مری (Choke) و یا انسداد روده (کولیک) به دلیل کمبود ترشح مخاط در دستگاه گوارش شود. بنابراین مشاهده­‌ی کولیک، انسداد مری و لنگش به دلیل کمبود آب و الکترولیت­‌های بدن پس از ورزش و عرق کردن زیاد است.

    نکته‌­ی مهم دیگر این است که مصرف آبِ معمولی به‌تنهایی دارای اثر آب‌رسانی کمتری نسبت به آب دارای الکترولیت‌­ها است. اگر آب به صورت آبِ معمولی مصرف شود، فقط حدود 40 درصد آن جذب و مابقی از راه ادرار دفع می‌­شود و برای جبران آب ازدست‌رفته (طی عرق کردن در حین ورزش)، اسب باید در چند نوبت حجم زیادی آب بنوشید.

    این در حالی است که با این کار فقط کمبود آب بدن جبران می­‌شود، نه الکترولیت­‌های ازدست‌رفته!

    در چنین شرایطی، الکترولیت­‌های ازدست‌رفته فقط از راه مصرف خوراک، قابل جبران است و برای اسبی که در هر ساعت فعالیت بدنی ممکن است تا 15 لیتر عرق حاوی الکترولیت از دست بدهد، جبران این الکترولیت­‌ها نیازمند مصرف مقدار زیادی کنسانتره است که اسب را با خطر کولیک مواجه می­‌کند.

    استفاده از آبِ الکترولیت­‌دار که حالتی هیپوتونیک (Hypotonic Water) دارد، هم سبب جذب بیش از 75 درصد آب می‌­شود و هم به‌سرعت الکترولیت‌­های ازدست‌رفته را جبران می­‌کند.

    کمبود آب و الکترولیت‌های بدن

    از دست دادن آب و الکترولیت­‌های بدن باعث چروک شدن (Cell Shrinkage) سلول­‌های بدن و به‌ویژه ماهیچه‌­ها می‌شود. در نتیجه کارکرد فیزیولوژیکی آن‌­ها را به‌شدت به مخاطره می‌­اندازد. کمبود آب، باعث غلیظ شدن خون و افزایش ضربان قلب برای هدایت این خونِ غلیظ در رگ­‌ها و به دنبال آن افزایش فشارخون می­‌شود. با غلیظ شدن خون، انعطاف‌­پذیری سلول­‌های قرمز خون کاهش می‌یابد در نتیجه امکان آسیب دیدن آن­‌ها در حین عبور از مویرگ‌­ها در بخشی از بافت­‌های ماهیچه­‌ای وجود دارد.

    انسداد یا کاهش جریان خون به بخش­‌هایی از بافت ماهیچه­‌ای سبب کمبود اکسیژن در آن بخش (یا همان ایسکِمی موضعی) و دردهای عضلانی می­‌شود.­ یکی از دلایل مهم بروز درد عضلانی در اسب، پس از پایان فعالیت ورزشی، همین مورد است.

    آبِ هیپوتونیک دارای اسمولاریته­‌ای کمتر از اسمولاریته­‌ی خون است. به همین دلیل، به‌سرعت همراه با الکترولیت­‌های موجود در خود، جذب خون و سلول‌­های بدن می‌­شود. بدین ترتیب خون را رقیق کرده و مشکلات گفته‌شده در بالا پیش نمی‌­آیند.

  • ریکاوری بعد از تمرینات اسب ورزشی

    ریکاوری بعد از تمرینات اسب ورزشی

    ریکاوری بعد از تمرینات اسب ورزشی

    بازسازی ذخایر گلیکوژنی ماهیچه نیز دارای یک‌ زمانِ طلایی است. این زمان طلایی در فاصله‌ی زمانی کوتاهی پس از پایان فعالیت ورزشی است. در اسب (برخلاف انسان) بازسازی ذخایر گلیکوژنی ماهیچه فرآیندی بلندمدت بوده و بین 48 تا 72 ساعت به طول می‌کشد. هرچه استفاده از مکمل گلیکوژن‌ساز به تأخیر بیافتد، بازسازی ذخایر گلیکوژنی ماهیچه نیز با تأخیر بیشتری انجام می‌شود. استفاده از مکمل گلیکوژن‌ساز در کمتر از یک ساعت پس از پایان فعالیت ورزشی، دارای بهترین نتیجه خواهد بود. البته لازم است قبل یا همزمان با آن آب همراه با الکترولیت در اختیار اسب قرار گیرد. استفاده از مکمل آمینواسیدهای شاخه‌دار نیز باید حتماً پس از پایان فعالیت ورزشی انجام شود.

    نکات مهم در مورد عرق اسب:

    غدد عرقی انسان بیشتر از نوع اکرین (ECCRINE) هستند. این غدد، عرقی هیپوتونیک تولید می‌کنند که در مقایسه با سایر مایعات بدن، حاوی غلظت کمتری از الکترولیت‌ها است. این امر اسمولاریته پلاسمای خون را افزایش می‌دهد و سبب تحریک تشنگی و تمایل شدید به نوشیدن آب در انسان می‌گردد. در اسب برخلاف انسان، بیشترِ غدد عرقی از نوع آپوکرین (APOCRINE) هستند. غدد آپوکرینِ اسب، عرقی هایپرتونیک تولید می‌کنند که در مقایسه با سایر مایعات بدن، حاوی غلظت زیادی از الکترولیت‌ها است. عرق هایپرتونیک، اسمولاریته‌ی خون را افزایش نمی‌دهد و به همین دلیل، سبب تحریک تشنگی نمی‌شود که یکی از دلایل اصلی عدم تمایل اسب به خوردن آب در فعالیت‌های ورزشی می‌باشد. بنابراین، اسبی که به‌شدت عرق می‌کند، مقادیر فراوانی الکترولیت از دست می‌دهد، به‌شدت در معرض خطر کم‌آبی (دِهیدراسیون)، تنش گرمایی، خستگی و گرفتگی ماهیچه‌ای، آریتمی قلبی (نامنظم شدن ضربان قلب که بسیار خطرناک است) و… قرار دارد.

    نکته‌ی بسیار مهم در مورد دوره‌ی زمانی ریکاوری:

    ریکاوری در اسب یک فرآیند بلندمدت است و نباید انتظار داشت که فقط پس از پایان فعالیت بدنی، با یک دوره استفاده از مکمل‌های ویژه‌ی ریکاوری بتوان شرایط فیزیولوژیکی، متابولیکی و ایمنی‌شناختی را به‌سرعت به حالت نرمال برگرداند.

    در اسب‌های ورزشی، استقامتی و کورسی دوره‌ی زمانی ریکاوری برای دستگاه‌های گوناگون بدن متفاوت است؛ این دوره برای ترمیم ریه‌ها 1 تا 2 روز، بازسازی ذخایر گلیکوژنی ماهیچه‌ها و کبد و نیز بهبود شرایط دستگاه گوارش 2 تا 3 روز، تعادل الکترولیتی 5 تا 7 روز، ترمیم ماهیچه‌های آسیب‌دیده 7 تا 10 روز، بهبود کارکرد سیستم ایمنی 2 هفته، بهبود و ترمیم آسیب‌های استخوانی، تاندونی و مفاصل (به شرطی که جدی نباشند) 3 تا 4 هفته می‌باشد.

    حال پرسش این است: ” اگر ریکاوری کامل روزها یا هفته‌ها زمان می‌برد، پس چگونه است که یک اسب می‌تواند به صورت روزانه به تمرین ورزشی بپردازد و یا 2 تا 3 روز در مسابقات شرکت کند؟” در طی دوره‌ی ریکاوری، اسب در حال تلاش دائمی برای بهبودی‌های جزئی و تدریجی است و بدون کمک‌های تغذیه‌ای و مدیریتی، قادر به انجام این کار نیست”.

    انجام عمل ریکاوری نه‌تنها نیازمند مکمل‌های مناسب بر اساس هدفِ کاربرد آن‌ها است، بلکه نیازمند مدیریت درستِ کاربرد آن‌ها و نیز مدیریت دقیق ورزش توسط فردی خُبره می‌باشد.

  • اهمیت ریکاوری در اسب‌های ورزشی، استقامتی و کورسی

    اهمیت ریکاوری در اسب‌های ورزشی، استقامتی و کورسی

    اهمیت ریکاوری در اسب‌های ورزشی، استقامتی و کورسی

    اهمیت ریکاوری اگر بیشتر از خود ورزش نباشد، کمتر از آن نیز نخواهد بود. تلاش فراوانِ اسب در مسابقات ورزشی سبب ایجاد آسیب­‌های فیزیکی، فیزیولوژیکی و متابولیکی به ماهیچه­‌ها، کبد، کلیه‌­ها، قلب و ذخایر آب و الکترولیتی بدن می‌­شود. زمان و محتوای خوراک بعدی، برنامه­‌ریزی درست فعالیت­‌های ورزشی و از همه مهم­تر استفاده از مکمل­‌های مناسب و مهندسی‌شده، می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر زمان بهبودی و توانایی و تمایل جانور برای فعالیت­‌های بدنی بعدی داشته باشد.

    بازسازی ذخایر انرژی سلول ماهیچه

    نخستین گام مهم بازسازی ذخایر انرژی سلول­‌های ماهیچه‌­ای مورد استفاده در طول ورزش سنگین است. اگر اسب مجبور است در روزهای بعد نیز در تمرین ورزشی یا مسابقات شرکت کند، این نیاز آشکارتر می­‌شود. باید توجه داشت که نیاز به انرژی، فراتر از تأمین انرژی برای عملکرد ماهیچه‌ها برای فعالیت­‌های بدنی بعدی است، زیرا سلول‌ها برای فرآیند ترمیم و بهبود کارکرد سیستم ایمنی نیز به انرژی نیاز دارند. فعالیت ماهیچه‌­ای از یک‌سو سبب مرگ و آسیب بسیاری از سلول­‌های ماهیچه­‌ای می‌گردد و از سوی دیگر سیستم ایمنی را با کمبود انرژی و اُفت کارکرد مواجه می‌­کند. تمرینات ورزشی سنگین و مسابقات، سبب مستعد شدن اسب به ابتلا به انواعی از بیماری­‌های عفونی و ناهنجاری‌های متابولیکی می­‌گردد.

    مهم­ترین ذخیره‌­ی انرژی ماهیچه­‌ها، گلیکوژن

    گلوکز خون فقط 10 درصد انرژی سلول ماهیچه­‌ای را تأمین می­‌کند و مابقی انرژی باید از گلیکوژن ذخیره‌­ای در ماهیچه و بافت چربی تأمین شود. ماهیچه­‌ها در آغاز برای تأمین انرژی، از گلیکوژن ذخیره‌­ای خود استفاده می‌­کنند و فقط پس از 30 تا 60 دقیقه به سراغ چربی‌­ها می­‌روند؛ بنابراین تا مدت نسبتاً زیادی وابستگی شدیدی به ذخایر گلیکوژنی خود دارند. فعالیت‌­های بدنی می­‌تواند بین 30 تا 55 درصد ذخایر گلیکوژنی ماهیچه‌­ها را در مدتی کوتاه مصرف کند.

    آسیب ماهیچه

    از سوی دیگر، فعالیت ورزشی سبب دفع شدید آب و الکترولیت­‌های بدن از طریق عرق کردن می‌­شود. ماهیچه‌­ها، افزون بر از دست دادن ذخایر گلیکوژنی، آب و الکترولیت­‌های خود، دچار آسیب‌­های فیزیکی (ریزتروما یا Microtrauma)، مرگ سلولی و آسیب­‌های اکسیداتیو نیز می­‌شوند. مصرف اکسیژن زیاد توسط ماهیچه­‌های در حال فعالیت، موجب تولید مقادیر زیادی رادیکال آزاد اکسیژنی (ROS) می‌­گردد که به‌شدت به سلول­‌های ماهیچه‌­ای آسیب وارد کرده و سبب آسیب و مرگ بسیاری از آن­‌ها می­‌شود. رادیکال­‌های آزاد اکسیژنی، به غشاء، DNA، میتوکندری‌­ها (اندامک تولید انرژی در سلول) و ذخایر ویتامینی سلول ماهیچه­‌ای به‌ویژه ویتامین‌­های A، E و C آسیب‌­های جبران‌­ناپذیری وارد می­‌کنند.

    ارکان مهم در بازسازی ماهیچه

    جبران آب ازدست‌رفته­‌ی بدن (از طریق عرق کردن) را رِهیدراسیون (Rehydration) و جبران الکترولیت­‌های ازدست‌رفته را بازتعادل الکترولیتی (Electrolyte Rebalance) می‌­نامند. ترمیم سلول­‌های ماهیچه‌­ای آسیب­‌دیده و تولید سلول­‌های ماهیچه­‌ای جدید، نیازمند انواعی از آمینواسیدها به‌ویژه آمینواسیدهای شاخه­‌دار (BCAA) لوسین، ایزولوسین، والین و نیز آمینواسیدهای ضروری چون لایزین، متیونین، ترئونین، و آرجینین است. بازسازی ذخایر گلیکوژنی سلول ماهیچه‌­ای نیز نیازمند منابع کربوهیدراتی سهل‌­الوصول و سریع‌­الهضم می‌­باشد.

    از سوی دیگر به دلیل کمبود گلیکوژن، ماهیچه برای تأمین انرژی مورد نیاز خود از سه آمینواسید شاخه­‌دار لوسین، ایزولوسین، والین استفاده می‌­کند. این سه آمینواسید نقش مهمی در ساختار ماهیچه داشته و مصرف شدن آن‌­ها برای تأمین انرژی، سبب هدر رفتن این 3 آمینواسید ارزشمند و نیز تحلیل بیش‌ازپیش ماهیچه­‌ها می‌­شود.

    ریکاوری (Recovery) کلیه­‌ی اقداماتی که پس از پایان فعالیت ورزشی اسب، برای جبران و بازسازی ذخایر گلیکوژنی، آب، الکترولیت‌­های بدن و نیز ترمیم سلول­‌های ماهیچه‌­ای آسیب­‌دیده انجام می­‌شود، می‌باشد.

    مدیریت پس از مسابقات

    باید توجه داشت که پس از پایان فعالیت بدنی، نخستین کاری که توسط بدن اسب انجام می­‌شود، جبران آب و الکترولیت‌­های ازدست‌رفته، بازسازی ذخایر گلیکوژنی، ترمیم سلول­‌های ماهیچه­‌ای آسیب­‌دیده و نیز تولید سلول­‌های ماهیچه‌­ای جدید است. تمایل بدن اسب برای این بازسازی­‌ها، به‌طور خودبه­‌خودی و ذاتی وجود دارد، ولی مشکل اینجاست که در بیشتر باشگاه­‌ها و پانسیون­‌ها مدیریت تغذیه و تیمار اسب در دوره‌­ی پس از فعالیت بدنی به‌درستی انجام نمی­‌شود.

    در زمان مدیریت نادرست، اسب پس از پایان فعالیت بدنی و در دوره‌­ی استراحت، برای بازسازی ذخایر گلیکوژنی ماهیچه‌­های خود منابع کربوهیدراتی سهل‌­الوصول و سریع­‌الهضمی در اختیار ندارد. به دنبال آن بدن جانور برای جبران گلیکوژن ازدست‌رفته به سراغ پروتئین­‌های ماهیچه‌­ای رفته و آن­‌ها را تجزیه می­‌کند. آمینواسیدهای حاصل از تجزیه‌­ی پروتئین­‌های ماهیچه­‌ای وارد کبد شده و به گلوکز تبدیل می­‌شوند. این گلوکز بعد از ورود ماهیچه‌­ها به شکل گلیکوژن ذخیره‌ می‌­گردد. نتیجه‌­ی نهایی این فرآیند، تحلیل یا آتروفی ماهیچه­‌ای (Muscle Atrophy) است. تحلیل ماهیچه‌­ای، فاجعه­‌بارترین رخدادِ ممکن برای یک اسب ورزشی است و بسیاری از مالکان با این مشکل مواجه هستند.

    جمع بندی

    ریکاوری، ضروری­‌ترین کار برای بهبود کارکرد سیستم ایمنی، جلوگیری از تحلیل ماهیچه‌­ای، تأمین آب و الکترولیت­‌های ازدست‌رفته و تأمین انرژی برای فعالیت­‌های ورزشی بعدی است. بخشی از ریکاوری، مربوط به دوره‌­ی پیش از آغاز فعالیت ورزشی و بخش اصلی آن مربوط به دوره­‌ی پس از پایان فعالیت ورزشی است.

    گردآوری: محمد چمنی

  • مروری بر عوامل منجر به کولیک در اسب

    مروری بر عوامل منجر به کولیک در اسب

    مروری بر عوامل منجر به کولیک در اسب

    کوليک اصطلاحی است که برای توصيف درد شکم به دليل اختلال در کارکرد دستگاه گوارش به کار برده می­‌شود. کوليک يکی از مهم‌ترین دلايل مرگ‌ومیر اسب‌­ها می‌باشد. تاکنون بيش از 70 دليلِ گوناگون برای بروز کوليک ارايه شده است.

    از مهم­ترين دلايل کوليک می­‌توان به موارد زير اشاره کرد:

    • ناتوانی دستگاه گوارش در هضم مواد غذايی پُرنشاسته؛
    • تجمع گازهای تخميری در روده‌­ها؛
    • کاهش جريان خون به بخش­‌هايی از دستگاه گوارش (ايسکمی، Ischemia)؛
    • جراحی­‌های دستگاه گوارش (به‌ویژه جراحی برای درمان کوليک قبلی)؛
    • رشد باکتری­‌های پاتوژن در روده (به‌ویژه perfringens و C. difficile
    • انسداد روده به دليل فلج شدن ماهيچه­‌های بخش­‌هايی از روده و تجمع مواد غذايی هضم‌­نشده؛
    • و … .

    اسیدوز و لنگش

    ناتوانی دستگاه گوارش در هضم مواد غذايی پُرنشاسته، سبب ورود اين مواد (به شکل هضم نشده) به روده­‌ی بزرگ و تخمير شديد آن­‌ها توسط ميکروب‌­های اين بخش می‌­شود. نتيجه­‌ی اين تخميرِ شديد و غیرقابل‌کنترل، توليد مقدار زيادي اسيد و گازهای تخميری است که منجر به کوليک می­‌شود. تجمع گاز در روده موجب اعمال فشار زيادی به رگ­‌های خوني و تنگ شدن آن‌­ها و به دنبال آن کاهش جريان خون به روده (ايسکمی) می­‌شود. توليد مقدار زيادی اسيد (لاکتيک اسيد) در روده­‌ی بزرگ موجب بروز اسيدوز (Acidosis) و مشکلات ناشی از آن می‌­شود.  اسیدوز اثرات مخرب زیادی به‌دنبال دارد که 2 مورد از آن‌ها شامل:

    • اسيد لاکتيک، اسيدی قوی بوده و ديواره­‌ی روده را تخريب و سبب خونريزی در روده می­‌شود. به دنبال تخريب ديواره‌ی روده، ميکروب­‌های روده از طریق جريان خون خود را به کبد می‌رسانند. ورود اين ميکروب­‌ها به کبد سبب بروز سيروز کبدی (Hepatic cirrhosis) و عواقب ناهنجار ناشی از آن می­‌شود؛
    • اسيد لاکتيک موجب مرگ و تخريب سلولی باکتری­‌های گرم منفی می­‌شود. ديواره­‌ی اين باکتری‌­ها دارای مواد ليپوپلی­‌ساکاريدی (LPS) به‌شدت التهاب‌­زا است که پس از ورود به جريان خون، به بافت سُم­‌ها رفته و باعث بروز واکنش­‌های التهاب‌­زا در بافت­‌های سُم و در نهایت لنگش می­‌شوند.

    کولیت ايسکميک

    يکی ديگر از دلايل مهم کوليک در اسب، رشد بیش‌ از حد باکتری‌­های کلستريديومی به‌ویژه Clostridium perfringens و Clostridium difficile در روده است. اين دو باکتری بيماری‌­زا در حالت عادی در روده با جمعيتی اندک وجود دارند، ولی در صورت ايجاد شرايط مناسب، به‌سرعت رشد کرده و به‌شدت تهاجمی می­‌شوند. هجوم اين باکتری‌­ها به بافت روده سبب التهاب و تورم روده‌­ها می­‌شود؛ اختلالی که به آن کوليت کلستريديومی (Clostridial colitis) گفته می­‌شود. اين نوع کوليت موجب خونريزی، شکم­‌درد، اسهال و تورم روده می‌­شود (که شکلی خطرناک و مرگ‌­آور از کوليک در اسب است). اين باکتری­‌های مضر (به‌­ويژه Clostridium perfringens) با توليد آنزيم‌­های تجزیه‌کننده‌ی نمک‌­های صفراوی، موجب عدم گوارش چربی‌ها در روده و ورود آن­‌ها به روده‌­ی بزرگ می­‌شوند (نمک‌­های صفراوی نقشی پايه‌­ای در گوارش چربی‌­ها دارند).

    تخمير چربی­‌ها در روده‌­ی بزرگ موجب تجمع گاز و اسهال چرب يا استئاتوره (Steatorrhea) و شکم‌­درد در اسب می­‌شود. رشد اين باکتری­‌ها همچنين منجر به توليد سموم باکتريايی خطرناکی مانند توکسين­‌های آلفا، بتا، اپسيلون، آيوتا، بتا-2 و Tcd A می­‌شود. اين سموم منجر به آسيب­ در دستگاه گوارش می‌شوند و علاوه بر آن از طریق خون، خود را به بافت‌­های سُم می­‌رسانند. سموم واردشده به بافت سُم باعث بروز واکنش­‌های التهاب­‌زا در بافت سُم و لنگش می­‌شوند. يکي ديگر از اثرات ناهنجار اين سموم باکتريايی، تنگ کردن رگ­‌های خونی روده و بروز کوليت ايسکميک (Ischemic colitis، کوليت ناشی از کاهش جريان خون در روده) است. کوليت ايسکميک موجب کاهش جريان خون به روده و اُفت حرکات روده (يا فلج شدن ماهيچه­‌هايی روده) و به دنبال آن انسداد روده می‌­شود (که ممکن است انجام عمل جراحی برای رفع انسداد را اجتناب­‌ناپذير کند).

    سایر عوامل

    البته بايد توجه داشت که لنگش ممکن است به دلايل ديگری به‌جز موارد بالا نيز رخ دهد که مهم‌­ترين آن­‌ها بيماری کوشينگ (Cushing disease) است. بيماری کوشينگ نوعي اختلال هورمونی به علت کمبود توليد دوپامين در مغز است که به دلايل ناشناخته‌­ای منجر به بروز لنگش در اسب­‌های مُسن (بالاي 10 سال) می‌شود.

    علاوه بر عوامل بالا، عوامل دیگری نیز سبب بروز کوليک در اسب می‌­شوند ازجمله کِرم­‌هاي انگل، مشکلات دندانی، جيره­‌ی غذايی نامتعادل (به‌ویژه جيره­‌های با فيبر کم)، تغيير ناگهانی جيره، آلودگی خوراک به سموم شيميايی يا قارچی، انواع تنش­‌های محيطی، غلتيدن اسب، تجمع سنگریزه‌ها در روده و … .

    دکتر محمد چمنی

  • توازن نسبت کلسیم و فسفر در جیره اسب

    توازن نسبت کلسیم و فسفر در جیره اسب

    توازن نسبت کلسیم و فسفر در جیره اسب

    اطمینان از بالانس بودن جیره خوراکی، یکی از مهمترین شاخه‌ها در نگهداری اسب می‌باشد. بطور خاص توازن نسبت کلسیم و فسفر در جیره اسب بسیار حیاتی است. زیرا اسب‌هایی که در جیره خود کمبود یا افزایش کلسیم و فسفر دارند در معرض بیماری‌ها و مشکلات بسیاری قرار دارند.

    کلسیم در اسب به عادی بودن فعالیت مغزی و عملکرد ماهیچه‌ای کمک می‌کند. همچنین به عملکرد ماهیچه‌های اسکلتی و انقباضات روده‌ای کمک می‌نماید. فسفر به تنظیم انقباضات قلب و ماهیچه، فعالیت سلولی و مصرف گلوکز  کمک می‌کند.

    نسبت کلسیم به فسفر

    نسبت کلسیم به فسفر در جیره اسب‌ها از این جهت مهم است که هر دو این عناصر در کنار هم فعالیت نزدیکی دارند. جیره متوازن اسب بایستی  1.5 – 0.15 درصد کلسیم و 0.6 – 0.15 درصد فسفر در ماده خشک خوراک داشته باشد. نسبت کلسیم به فسفر کمتر از 1:1 (یک به یک) می‌تواند عواقب منفی روی اسکلت اسب بگذارد. به زبان ساده بایستی در جیره اسب میزان کلسیم و فسفر به یک میزان تأمین شود و به هیچ میزانی کمتر نباشد.

    کمبود

    بیشتر حیوانات دارای کمبود کلسیم و فسفر علائم بالینی نامحسوسی نشان می‌دهند. عموماً به این خاطر که بیشتر نتایج منفی حاصل از کمبود کلسیم و فسفر بصورت داخلی است. زمانی که فشار خون پایین است بدن اسب کلسیم و فسفر را از استخوان آزاد می‌کند تا عملکرد طبیعی بدن ادامه یابد. این کار ممکن است سبب ایجاد مشکلاتی در بدن شود.

    کمبود مزمن کلسیم باعث ایجاد رشد غیرعادی اسکلتی، لنگش، استخوان‌های ضعیف، شکستگی، رشد ضعیف و عملکرد ضعیف اسب می‌شود و کمبود کلسیم حاد منجر به ایجاد علائم عصبی (مانند حمله ناگهانی)، لرزش عضلانی، کاهش حرکات روده و در مادیان‌های آبستن سخت‌زایی و جفت ماندگی ایجاد می‌کند.

    کمبود فسفر در اسب‌ها اغلب نشانه‌های بالینی از قبیل ضعف و لرزش عضلانی دارد. بعلاوه کمبود فسفر می‌تواند مانع از تنظیم نیاز انرژی به شکل صحیح شود و منجر به افزایش سطح گلوکز و چربی در خون می‌گردد.

    سمیت

    مسمومیت با فسفر بیشتر از مسمومیت با کلسیم در اسب‌ها مشاهده می‌شود. اسب‌هایی که دچار مسمومیت با فسفر شده‌اند اغلب علائم مشابه با کمبود کلسیم نشان می‌دهند. فسفر اضافی در روده به کلسیم متصل می‌شود و جذب کلسیم را کاهش می‌دهد. همچنین بدن اسب برای دفع فسفر اضافی از بدن، کلسیم را از استخوان ها آزاد می‌کند که منجر به ضعیف شدن استخوان‌ها می‌گردد.

    مسمومیت با کلسیم بسیار نادر است و در صورتی که در جیره اسب به میزان کافی فسفر وجود داشته باشد، احتمال بروز اثرات زیان آور مسمومیت با کلسیم وجود نخواهد داشت.

    اغلب اسب‌هایی که جیره متوازن از کلسیم و فسفر را از طریق علوفه با کیفیت و خوراک‌های کنسانتره‌ای دریافت می‌کنند نیازشان به کلسیم و فسفر برطرف می‌شود. باید توجه داشت که برخی علوفه‌ها از نظر فسفر ضعیف هستند و باید از این نظر آزمایش شوند. همچنین کره‌ها، اسب‌های فعالیت سنگین ورزشی، مادیان‌های آبستن و در حال شیردهی نیاز بالاتری از کلسیم و فسفر دارند. مالکین بایستی از خوراک‌های ویژه این گروه‌ها و یا از مکمل‌های معدنی – ویتامینه برای تأمین این نیاز استفاده نمایند.

     نسبت کلسیم به فسفر در یونجه، تیموتی و کاه جو

    یک آزمایش خون ساده می‌تواند کمبود یا سمیت کلسیم و فسفر را در خون نشان دهد. بنابراین بهتر است با متخصص نغذیه یا دامپزشک خود درباره مقدار مورد نیاز این عناصر مشورت نمایید. همچنین بایستی میزان کلسیم و فسفر علوفه مصرفی و کنسانتره را بدانید تا از تأمین نیاز اسب خود اطمینان حاصل کنید. در نهایت توجه داشته باشید دامپزشک یا متخصص تغذیه شما می‌تواند برنامه‌ای برای متوازن نگه داشتن مواد معدنی و ویتامین‌های مورد نیاز اسب شما برایتان تجویز نماید.

    منابع:

    Hiny K. Minerals for Horses: Calcium and Phosphorus. (2017). Oklahoma Cooperative Extension Service.

    Trobio R. E., Disorders of calcium and phosphate metabolism in horses. (2011). Vet Clin North Am Equine Pract.

  • نیازهای تغذیه ای کره شیرخوار

    نیازهای تغذیه ای کره شیرخوار

    نیازهای تغذیه‌ای کره شیرخوار

    برای تولیدکنندگان بزرگ اسب و حتی مالکینی که تنها یک مادیان تولیدی دارند، داشتن یک کره سالم بالاترین اولویت می‌باشد. مدیریت تغذیه مادیان آبستن طی سه ماهه انتهای آبستنی (8 ماه به بعد) تاثیر شگرفی بر کره تازه متولد شده دارد. کره در هنگام تولد حدوداً 10 درصد وزن نهایی بلوغ و 60 درصد از قد بلوغ خود را دارا می‌باشد. بنابراین داشتن اطلاعات در خصوص نیازهای تغذیه‌ای کره شیرخوار اولویت بالایی دارد.

    بنابراین روشن است که بخش عمده و زیادی از رشد و نمو کره در زمان جنینی و آبستنی مادیان صورت می‌گیرد. رشد و نمو جنینی کره از طریق مادیان و بطور عمده شامل پروتئین و مواد معدنی همراه با آب می‌باشد. پس از تولد کره نیز کماکان تغذیه مادیان بر سلامت و رشد کره تاثیر می‌گذارد.

    پس از تولد

    رشد کره با سرعت بالایی ادامه می‌یابد. اغلب کره‌ها تا سن 6 ماهگی نزدیک به 50 درصد وزن بلوغ و 80 درصد قد بلوغ خود می‌رسند. برای چنین شرایط رشد و نمو نیاز به منابع کافی و با کیفیت خوراک و بطور کلی تغذیه مناسب ضروری است.

    طی 3-2 ماه ابتدایی پس از تولد منبع اصلی تغذیه کره شیر مادر است. مادیان‌ها در هر روز 4 – 3 درصد وزن بدن خود شیر تولید می‌کنند که مقدار قابل توجهی می‌باشد. بنابراین تغذیه مادیان با مکمل‌های خوراکی مناسب که پاسخگوی این میزان تولید شیر باشد، برای رشد و نمو کره در ابتدای تولد ضروری است. با اینحال حتی اگر مادیان با مقادیر مناسب خوراک تغذیه شود، شیر مادیان به تنهایی تمامی نیازهای تغذیه‌ای کره در حال رشد را تامین نمی‌کند.

    آیا شیر مادیان به تنهایی کافی است؟

    تولید شیر مادیان تا دو ماه پس از زایمان در بالاترین حد می‌باشد و پس از آن سیر نزولی دارد. نه تنها میزان شیر تولیدی کاهش می‌یابد بلکه مواد مغذی موجود در آن به خصوص مواد معدنی، مانند مس در شیر مادیان بسیار کاهش می‌یابد. در نتیجه زمانی که کره در سن 3 – 2 ماهگی است، شیر مادیان و علوفه (حتی اگر به طور آزاد در اختیار کره و مادیان باشد) نمی‌تواند تمامی نیازهای اساسی کره در حال رشد را تامین نماید. این نیازهای مهم و اساسی شامل پروتئین، انرژی، کلسیم، فسفر، مس، روی و سایر مواد معدنی و ویتامینه می‌باشد.

    بنابراین بسیار مهم است که کره در همان ابتدا به خوراک ویژه کره دسترسی داشته باشد. توصیه می‌شود که برای مصرف مکمل و کنسانتره ویژه کره تا زمان از شیرگیری صبر نکنید. کنسانتره مطلوب برای کره‌ها بایستی دارای مقادیر بالای پروتئین با کیفیت خوب برای تامین اسیدهای آمینه از قبیل لایزین باشد. همچنین کنسانتره کره بایستی مقادیر کافی و بالانس شده از ویتامین‌ها و مواد معدنی داشته باشد.

    تغذیه کره

    کره‌ها در اولین هفته‌های پس از تولد تمایل به خوراک خوردن نشان می‌دهند. کره، مقادیر قابل توجهی از خوراک را مصرف نمی‌کند و صرفا از مادر خود در زمان خوراک خودن تقلید می‌کند. هرچه سن کره بالاتر می‌رود مصرف خوراک هم افزایش می‌یابد. هدف از تغذیه کره شیرخوار با مکمل و کنسانتره تامین کمبودهای تغذیه‌ای موجود در شیر مادر است تا کره به بالاترین سطح پتانسیل ژنتیکی خود برسد. برای تامین این نیازها لازم نیست که خوراک بطور آزادانه در اختیار کره قرار بگیرد. بهترین روش مصرف 1.5 – 0.5 کیلوگرم کنسانتره با کیفیت بالا بصورت روزانه می‌باشد، تا زمانی‌که کره در کنار مادر از شیر تغذیه می‌کند.

    برای مثال یک کره دو ماهه بایستی حدود 1 کیلوگرم خوراک در روز مصرف کند. روش دیگر محاسبه این است که هر کره به اندازه 1 درصد وزن بدن کنسانتره مصرف کند (0/5 کیلوگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن). در شرایطی که خوراک بطور آزاد در اختیار قرار می‌گیرد، کره اغلب بیش از حد نیاز تغذیه می‌کند و افزایش وزن به سرعت اتفاق می‌افتد. در نتیجه فشار رشد بر روی اسکلت در حال رشد به یکباره اتفاق نمی‌افتد. این رشد مطلوب به خصوص زمانی که مادیان دارای تولید شیر ایده آلی است به بهترین نحو اتفاق می‌افتد.

    خوراک‌های تکمیلی کره

    روش‌های متعددی برای تامین نیازهای غذایی تکمیلی کره وجود دارد. انتخاب روش وابسته به شرایط و اهداف پرورش کره می‌باشد. تغذیه انفرادی کره و مادیان بهترین و صحیح ترین روش برای تغذیه خوراک‌های تکمیلی به کره است. در این روش هر کره و مادیان دقیقا به همان میزان نیاز خود خوراک مصرف می‌کند. با این حال بسیاری از باشگاه‌ها و مراکز نگهداری اسب‌ها امکان انجام این کار را ندارند. برخی مراکز پرورش آخورهای ویژه تغذیه کره (Creep feeders) ایجاد می‌کنند که تنها کره‌ها می‌توانند از طریق این بخش‌ها تغذیه کنند و مادیان‌ها قادر به تغذیه از آن نیستند.

    انواع آخور ویژه کره (Creep feeder)

    آخورهای ویژه کره‌ها بایستی دائماً بازدید شوند که مادیان نتواند از خوراک کره استفاده کند. همچنین بایستی مراقب بود این آخورها موجب آسیب رساندن به کره‌ها و مادیان‌ها نشوند. ضمناً کره‌ها باید در گروه‌های سنی دسته‌بندی شوند تا خوراک موردنیاز را به اندازه کافی دریافت کنند. به عنوان مثال اگر کره‌های 4 ماهه را با یک ماهه‌ها در یک گروه قرار دهیم کره‌های بالغ‌تر سهم کره‌های کوچک‌تر را مصرف خواهند کرد.

    مصرف همزمان خوراک توسط کره و مادیان

    زمانی‌که کره‌ها و مادیان‌ها بصورت گروهی و با هم تغذیه می‌شوند خوراک آن‌ها بایستی بر اساس سن کره و امتیاز بدنی (BCS) مادیان دسته‌بندی شود. در غیر اینصورت بعضی مادیان‌ها و کره‌ها بیش از نیاز خود و بعضی کمتر از نیاز خود مواد غذایی دریافت می‎‌کنند. همچنین باید در نظر داشت که محل تغذیه کره‌ها بر اساس قد کره‌ها تنظیم شود و فضای کافی برای تغذیه همزمان مادیان و کره‌ها فراهم باشد. باید توجه کرد که در این روش تغذیه مانند تغذیه انفرادی نمی‌توان میزان مصرف خوراک را کنترل کرد.

    زمانی‌که تغذیه مادیان و کره‌ها بطور همزمان انجام می‌شود باید توجه کرد از خوراکی استفاده شود که کاملا بالانس بوده و کلیه نیازهای تغذیه‌ای کره‌های در حال رشد را تامین نماید. با استفاده از خوراک با کیفیت و متوازن می‌توان علاوه بر از شیر گرفتن کره در سن مناسب خوراکی بهینه برای کره فراهم کرد تا از افت رشد او جلوگیری کرد.

    زمانی‌که کره از شیر گرفته شود تغذیه مادیان می‌تواند به حالت نگهداری برگردانده شود که تقریبا نیمی از نیاز تغذیه‌ای دوران شیردهی می‌باشد. کره بایستی از خوراک ویژه کره در حال رشد استفاده کند. ولی مصرف خوراک (یونجه و کنسانتره) بایستی به 2.5- 1.5 درصد وزن بدن برسد. این میزان خوراک بستگی به نوع خوراک، کیفیت علوفه و اهداف پرورش کره بستگی دارد.

    منبع:

     .Karen E Davidson.2016. Nutritional needs of the suckling foal. Purina Mills

  • علوفه مورد نیاز در تغذیه اسب

    علوفه مورد نیاز در تغذیه اسب

    علوفه مورد نیاز در تغذیه اسب

    در کنار آب، علوفه مهمترین بخش تغذیه‌ای در جیره اسب‌ها می‌باشد. ولی علوفه مورد نیاز در تغذیه اسب چه میزان است؟

    میزان علوفه مورد نیاز برای هر اسب به میزان فعالیت، نژاد، سلامتی و کنسانتره مصرفی بستگی دارد. میزان فعالیت اسب را می‌توان به 4 دسته تقسیم کرد. این 4 دسته عبارتند از: نگهداری (بدون فعالیت)، فعالیت سبک، فعالیت متوسط و فعالیت سنگین.

    اطلاعاتی که در ادامه متن خواهد آمد در مورد این‌ است که مقدار روزانه علوفه مورد نیاز بر اساس فعالیت روزانه در اسب چقدر است. البته با این فرض که اسب مقدار کافی از کنسانتره با کیفیت (در صورتی که نیاز داشته باشد) مصرف کند.

    نگهداری

    علوفه روزانه مورد نیاز برای اسب‌هایی که در حالت بی‌فعالیتی هستند (نگهداری یا بدون فعالیت ورزشی) برابر 1/5- 1 درصد وزن بدن می‌باشد. یعنی یک اسب 450 کیلوگرمی 7- 4/5 کیلوگرم علوفه نیاز دارد.

    فعالیت سبک

    فعالیت سبک به معنی کار ورزشی 4-3 بار در هفته می‌باشد. این فعالیت می‌تواند کار زمینی، درساژ خیلی سبک یا گشت باشد. این اسب‌ها حداقل 1/5 درصد وزن بدن در روز نیاز به علوفه دارند. یعنی یک اسب 450 کیلوگرمی بالای 7/5 کیلوگرم در روز علوفه احتیاج دارد.

    فعالیت متوسط

    اسب‌هایی که 6-5 روز در هفته فعالیت آماده‌سازی انجام می‌دهند در این دسته قرار می‌گیرند. اسب‌های پرشی، درساژ سنگین و پونی‌هایی که در چوگان فعالیت دارند جزو این دسته‌اند. اسب‌هایی با این حجم از فعالیت نیاز به علوفه‌ای به میزان 2 درصد وزن بدن دارند. همچنین توصیه می‌شود این اسب‌ها از کنسانتره اسفاده کنند تا نیازهای انرژی خود را برای داشتن امتیاز بدنی مطلوب مرتفع کنند. به عنوان مثال برای یک اسب 450 کیلوگرمی، 9 کیلوگرم علوفه توصیه می‌شود.

    فعالیت سنگین و مادیان‌های شیرده

    اسب‌های کورسی، اسب‌های پرش با فعالیت سنگین و اسب‌های شرکت کننده در مسابقات سه روزه که تمرینات سنگینی را پشت سر می‌گذارند از این دسته‌اند. همچنین مادیان‌های شیرده نیز در این دسته قرار می‌گیرند. نیازهای تغذیه‌ای تولید شیر در این دوره بصورت تصاعدی نسبت به نیازهای نگهداری افزایش می‌یابد. این اسب‌ها 2/5 درصد وزن بدن خود به علوفه نیاز دارند. برای این اسب‌ها هم کنسانتره‌ا‌ی که نیازهای انرژی را بخوبی تأمین نماید توصیه می‌شود. برای اسب 450 کیلوگرمی، 11 کیلوگرم علوفه توصیه می‌شود.

    علوفه را می‌توان از طریق مرتع، علوفه خشک، افزودن تفاله چغندر و خوراک‌های کامل تأمین نمود. اگر از مرتع برای تأمین علوفه استفاده می‌شود با توجه به آبدار بودن علوفه باید توجه نمود که آیا علوفه به میزان کافی توسط اسب مصرف می‌شود یا خیر. بنابراین اسب‌هایی که از مرتع علوفه خود را بدست می‌آورند بایستی توسط علوفه اضافی هم تغذیه شوند.