دسته: گاو شیری

  • تاثیر ویتامین A بر گاو شیری

    تاثیر ویتامین A بر گاو شیری

    تأثیر ویتامین A بر گاو شیری


    تاثیر ویتامین A بر گاو شیری در تحقیقات امری اثبات شده است. زیرا کمبود ویتامین A در جیره گاو شیری موجب کاهش نرخ آبستنی، زایش زودرس و جفت ماندگی می شود. همچنین کمبود ویتامین A در جیره گوساله‌ها موجب کم تعادلی و کاهش دید و کوری در شب می‌شود. بعلاوه هنگامی که گوساله‌ها با مقادیر زیادی کنسانتره تغذیه شده باشند، این امر موجب کاهش دید گوساله ها می‌گردد.

    تامین ویتامین A، در جیره معمولاً به صورت کاروتن تأمین می‌شود و مقدار آن در علوفه مرتعی و سیلاژ و علوفه خشک زیاد می‌باشد.

    بهترین منبع کاروتن و ویتامین A، علوفه سبز و مرغوب می‌باشد. اگر سیلاژ ذرت در هنگام سیلو کردن بسیار سبز باشد مقدار کاروتن آن بسیار بالاتر می‌باشد. همچنین افزودن کاروتن و ویتامین A به جیره موجب افزایش کاروتن در شیر می شود.

    تاثیر ویتامین A بر روی گاو شیری هنگامی احساس می‌شود که علوفه تغذیه شده کم و یا کیفیت آن پایین باشد. بدین منظور استفاده از مکمل ویتامین A در جیره گاوهای شیری و گوساله ها از اهمیت بسزایی برخوردار می‌باشد.

    در مورد ویتامین A توجه به این نکته الزامی می‌باشد که نیترات زیاد خوراک، از تبدیل کاروتن به ویتامین A جلوگیری می‌کند. اگر مشکوک به وجود نیترات در علوفه هستیم، بهتر هست از مکمل ویتامین A در جیره استفاده شود.

    کمبود ویتامین A همچنین بر روی گوساله‌ها نیز تأثیر گذار می‌باشد، اگر گوساله با مقدار کمی آغوز یا شیر تغذیه شده باشد دچار کمبود ویتامین A می‌شود.

  • تأثیر کمبود ویتامین A و بتاکاروتن بر روی گاوهای مبتلا به جفت ماندگی

    تأثیر کمبود ویتامین A و بتاکاروتن بر روی گاوهای مبتلا به جفت ماندگی

    تأثیر کمبود ویتامین A و بتاکاروتن بر گاوهای مبتلا به جفت ماندگی

    یکی از علائم مهم کمبود ویتامین A و بتاکاروتن جفت‌ماندگی می‌باشد. جهت بررسی این موضوع مقادیر ویتامین A و بتا کاروتن سرم گاوهای مبتلا به جفت‌ماندگی مورد سنجش قرار گرفت.

    جهت این مطالعه از 30 راس گاو مبتلا به جفت‌ماندگی (11 راس یکبار زایش و 19 راس چند بار زایش) و همچنین از 60 راس گاو سالم (25 راس یکبار زایش و 35 راس چند بار زایش) بعنوان کنترل خون‌گیری بعمل آمد.

    پس از جدا کردن سرم و اندازه‌گیری ویتامین A و بتاکاروتن گاوهای مبتلا و کنترل، مقادیر این دو ماده در هر گروه (سالم و مبتلا) مورد مقایسه قرار گرفت.

    نتایج بدست آمده از این بررسی از این قرار بود. میانگین ویتامین A سرم در گاوهای مبتلا به جفت‌ماندگی (40/81+-14/96) میکروگرم بر دسی لیتر و در گروه کنترل (43/98+-13/97) میکروگرم بر دسی‌لیتر بود. در نتیجه از لحاظ آماری اختلاف معنی‌دار نیست.

    همچنین میانگین میزان بتاکاروتن سرم گاوهای مبتلا به جفت‌ماندگی (67/56+-51/17) میکروگرم بر دسی‌لیتر در گاوهای کنترل (124/95+-6/052) میکروگرم بر دسی‌لیتر بود. این مقدار از لحاظ آماری اختلاف بسیار معنی‌دار است .

    لذا می‌توان اظهار کرد که کمبود ویتامین A و بتاکاروتن در گاوهای مبتلا به جفت‌ماندگی بسیار با اهمیت است. بنابراین جهت کنترل و پیشگیری جفت‌ماندگی باید مورد توجه قرار گیرد.

    لذا توصیه می‌شود مصرف مکمل‌های ویتامینی در جیره دام‌های آبستن قرار گیرد.

    نویسنده: دکتر مهرداد خدادادیان

  • راهکارهایی برای مقابله با استرس سرمایی

    راهکارهایی برای مقابله با استرس سرمایی

    راهکارهایی برای مقابله با استرس سرمایی

    جدول محتوا:

    –         منظور از سرما در گاو چیست؟

    –         عوامل موثر بر قابلیت یک دام به مقاومت در برابر سرما.

    –         اثرات استرس سرمایی شدید در گاو؟

    –         کلید های مدیریتی برای کاهش اثرات استرس سرمایی.

    – منظور از سرما در گاو چیست ؟

    هنگامی‌که دما کاهش پیدا می‌کند (کاهش زمستانه) بخصوص زمانیکه به صفر درجه سانتی گراد نزدیک می شود، بهتر است در این زمان در مورد اثرات آنچه که در آینده و تولید دام تاثیر گذار است چاره ای اندیشید شود.

    گاو هم مانند تمام پستانداران خون گرم است و نیاز به حفظ درجه حرارت مرکزی بدن می باشد. درجه حرارت مقعدی عادی برای یک گاو در حدود 38 درجه سانتی گراد است.

    دمای بهینه:

    دمایی که نیاز نیست حیوان برای گرم نگه داشتن خود انرژی صرف کند. در پایین تر از این محدود دمایی فرآیندهای متابولیکی عادی جهت حفظ دمای مطلوب بدن تحت تاثیر قرار می گیرد. در محدود دمای بحرانی حیوانات با رفتارهایی مانند: دنبال سرپناه گشتن برای فرار از باد یا کاهش دما و در پاسخ درازمدت رشد یک لایه از موهای ضخیم برای زمستان گذرانی است.

    با این حال برای دماهای پایین تر از دمای بحرانی، دام باید میزان سوخت و ساز خود را برای تامین حرارت مورد نیاز، افزایش دهد. این امر موجب افزایش نیاز در جیره غذایی بویژه برای تامین انرژی می باشد.

    دماهای پایین برای گاو تحت تاثیر عوامل مختلف قرار می‌گیرند. تاثیری که انواع مختلف پوشش مو می تواند بر دمای بحرانی داشته باشد در جدول 1 اشاره شده است.

    Coat Description

    Lower Critical Temperature

    °F

    °C

    Summer coat or wet coat

    59

    15

    Fall coat

    45

    7

    Winter coat

    32

    0

    Heavy winter coat

    18

    -8

    گاو هم مانند انسان تاثیرات دمایی را تجربه می کنند ولی طول می کشد تا اثرات آنرا نشان دهند. تاثیرات باد سرد در جدول 2 اشاره شده است، در این آمار فرض شده است که پوست خشک و تمیز است ( اگر حیوانات خیس یا کثیف باشند باید در نظر گرفته شود داده ها تحت تاثیرات جزئی ناشی از باد قرار می گیرند) .

    جدول 2 تاثیرات باد سرد بر روی گاو با پوشش های مختلف ( ارزش تاثیرات درجه حرارت محیطی)

    Wind Speed (kph)

    Air Temperature (degrees Celsius)

    -18

    -15

    -12

    -9

    -7

    -4

    -1

    +2

    +4

    0

    -18

    -15

    -12

    -9

    -7

    -4

    -1

    +2

    +4

    8

    -21

    -18

    -16

    -13

    -11

    -8

    -5

    -2

    +1

    16

    -24

    -21

    -18

    -16

    -13

    -11

    -8

    -5

    -2

    24

    -26

    -23

    -21

    -18

    -16

    -13

    -10

    -7

    -4

    32

    -29

    -26

    -23

    -21

    -18

    -16

    -13

    -10

    -7

    1. فرض می شود که پوشش گاو تمیز و خشک است . برای مثال زمانیکه دما 18- درجه و سرعت باد 24k/h باشد تاثیرش معادل دمای 26- درجه است.
    – عوامل موثر بر قابلیت یک دام به مقاومت در برابر سرما  :

    1. عادت پذیری: گاو با ضخیم کردن یا نازک کردن پوشش موی بدن خود به انطباق با آب و هوای سرد می پردازد. پوشش بدن دام باید تمیز و خشک باشد تا حداکثر حفاظت را از بدن داشته باشد وجود رطوبت در پوشش دام عایق بندی آنرا بطور چشمگیری کاهش می دهد.

    2. لایه چربی: گاو در شرایط خوب با یک لایه ضخیم چربی، بهتر قادر به تحمل سرما می باشد تا یک گاو با یک لایه نازک چربی. توجه داشته باشید لایه چربی به عنوان یک عایق بندی بین بدن دام و محیط بیرون عمل می کند.

    3. میزان متابولیسم: گاو سرعت سوخت و ساز خود را افزایش می دهد تا تولید گرما کند و به این طریق کمک به حفظ درجه حرارت بدن خود می کند.، بطوریکه معمولا این امر با افزایش اشتها و زیاد خوردن همراه است.

    – اثر تنش سرمای شدید در گاو :

    هیپوترمی( کاهش دما) هنگامی رخ می دهد که درجه حرارت بدن به زیر خط نرمال برسد. بطور کلی برای گاو، هیپوترمی خفیف هنگامی رخ می دهد که دمای بدن گاو به 30 الی  32درجه برسد. هیپوترمی متوسط در دمای 29 تا 22 درجه و هیپوترمی شدید وقتی دمای بدن به زیر 20 درجه سانتی گراد رسید رخ می دهد، در این حالت گاو قادر به بازگشت به دمای طبیعی بدون کمک از طریق سرم درمانی و تجویز مایعات گرم نمی باشد.

    در هیپو ترمیای پیشرفته سوخت و ساز بدن برای فرآیندهای فیزیولوژیکی کم می شود و خون از اندامهای جانبی برای حفاظت از اندامهای حیاتی جمع می شود. نوک پستان ، گوش ها ، بیضه ها در معرض خطر یخ زدگی می باشند و در موارد حادتر با از دست دادن هوشیاری در نهایت به مرگ دام منجر می شود.

    دو پاسخ احتمالی به این وضعیت وجود دارد:

    1- گاو با دسترسی به خوراک با کیفیت بالا و با افزایش مصرف و در نتیجه حفظ وزن و تولید : گاو سعی دارد با افزایش در مصرف خوراک الزامات انرژی خود را تامین کند و با توجه به ظرفیت محدود روده، گاو برای پاسخ به نیازهای انرژی خود نیاز دارد از خوراکهای پر غله استفاده کند. که این امر موجب افزایش هزینه های خوراک و افزایش هزینه نگهداری گاو می شود و با این حال انتظار می رود که دام وزن بدن خود را حفظ کند.

    در حالت کلی به ازای هر یک درجه سانتی گراد کاهش دما نیاز به انرژی 2% افزایش پیدا میکند. با این قاعده می توان مقدار خوراک اضافی مورد نیاز برای یک گاو تحت استرس سرمایی را محاسبه کرد. اما به عنوان یک قاعده کلی یک گاو با پوشش مویی مناسب و خشک در زمستان با توجه به جدول 3 نیازهایش کنترل می شود. یک دام شاید نتواند نیاز خود را از طریق خوردن علوفه تامین کند پس برای برآورد احتیاجات از منابع غله ای باید استفاده شود.

    Effective Temperature (°C)

    Extra Energy Required (%)

    Extra Hay or Grain Required

    extra hay (kg/copw/day

    extra grain 1 (kg/cow/day)

    -1

    0%

    0

    0

    -12

    20%

    1.6-1.8

    0.9-1.0

    -23

    40%

    3.2-3.6

    1.8-2.3

    2- گاو امکان افزایش مصرف و کیفیت خوراک ندارد و شروع می کند به از دست دادن وزن بدن: اگر گاو خوراک اضافی و یا با کیفیت دریافت نمی کند برای پاسخگویی به نیاز انرژی از توده عضلانی بدن برای تو لید گرما استفاده خواهد کرد. گاوهایی که به هر طریق برای ثابت نگه داشتن دمای بدن انرژی مصرف می کنند در واقع از چربی های عایق استفاده می کنند که باعث می شود عایق چربی کمتر شده و بیشتر مستعد ابتلا به استرس سرما می شوند و حتی سریعتر دچار افت وزن می شوند.

    درگاوها و بویژه در تلیسه ها که شروع به از دست دادن وزن بدن می کنند در هنگام زایمان در وضعیت بدی قرار می گیرند و مشکلات زایمان در آنها افزایش می یابد، گوساله آنها ضعیف و آمار مرگ و میر گوساله در آنها بالاست، در این موارد مقدار آغوز کاهش می یابد. این گاوها معمولا بازگشتشان با تاخیر است و در بروز علائم فحلی و تلقیح و بارور شدن فقیر می شوند.

    –         راهکارهای مدیریتی برای محدود کردن اثرات تنش سرما:
    1. رصد وضعیت آب و هوا: بررسی روزانه تغیرات دمایی و افزایش سطح و کیفیت تغذیه در پاسخ به آب و هوای سرد.
    2. حفاظت از دامها در مقابل باد : باد اثرات قابل توجهی در کاهش دمای موثر و افزایش اثر تنش سرما برروی حیوانات می شود.
    3. ارائه بستر خشک: باعث می شود تفاوت قابل توجهی در توانایی گاو به مقاومت در برابر تنش سرما را شاهد باشیم.
    4. گاو را تمیز و خشک نگه دارید: پوشش مرطوب تا حدود زیادی خاصیت عایق را کاهش می دهد و گاو بیشتر مستعد به تنش سرما می شود. پوشش گلی و کودی نیز خاصیت عایقی موی بدن را کاهش می دهد.
    5. ارائه خوراک اضافی: در جیره یونجه و غله بیشتری استفاده کنید. اگر از خوراک خیس استفاده می کنید توجه کنید که خوراک یخ زده نباشد.
    6. تامین آب :  اطمینان حاصل کنید که گاو آب کافی در تمام زمانها در دسترس داشته باشد. محدود کردن آب محدودیت مصرف خوراک را به دنبال دارد و آن نیز مشکلاتی برای تامین انرژی در پی دارد و اطمینان حاصل کنید آب یخ زده یا بیش از حد سرد نباشد که باعث محدودیت مصرف آب می شود.

    نکته آخر : ما می‌دانیم کنترل آب و هوا در اختیار ما نیست ولی منطقی است که با مدیریت منابع اثرات ناشی از این تغییرات را کاهش دهیم.

    نویسنده : برایان تار و بررسی توسط ریچاردسون .

     ترجمه:  مجتبی رجبی

  • پیشگیری از افت ناگهانی ترکیبات شیر(پروتئین و چربی شیر) در تابستان

    پیشگیری از افت ناگهانی ترکیبات شیر(پروتئین و چربی شیر) در تابستان

    پیشگیری از افت ناگهانی ترکیبات شیر (پروتئین و چربی شیر) در تابستان

    چرا در تابستان چربی شیر افت می‌کند؟ چه راهکارهایی می‌توان اتخاد کرد تا این افت کمتر شود؟ اصلا راهی دارد؟

    در این وبینار نکات خوبی در مورد افت چربی شیر در تابستان مطرح شد که به رئوس آن در زیر اشاره می‌گردد.

    در این وبینار دکتر جِنکینز در مورد دلایل افت چربی شیر و پروتئین شیر در طول سال و بویژه تابستان صحبت کردند. رئوس مطالب و نکات مهم مطرح شده در این وبینار در زیر آورده شده است:
    تاثیر فصل و ماه

    1- روند تغییرات چربی و پروتئین در بین سال‌های 2000 تا 2012 قابل پیش بینی بوده است به این معنی که همواره در فصل پاییز و اوایل زمستان چربی و پروتئین در بالاترین مقدار خود قرار داشتند و با شروع فصل گرما مقدار آن‌ها کاهش داشته است. این روند در بین سال‌های مختلف ثابت و بدون تغییر بوده است.

    2- مقدار تغییر در چربی و پروتئین بین ماه‌های مختلف سال چیزی حدود 0/2 تا 0/4 بوده است.

    3- دلایل متعددی برای این روندها پیشنهاد شده است از جمله تنش حرارتی، تغییر در کیفیت خوراک و تغییرات هورمونی ایجاد شده با فتوپریود.

     4- در مورد تنش حرارتی بین نواحی مختلف با درجات متفاوت تنش حرارتی و رطوبت هوا ممکن است اتفاقات جداگانه و متفاوتی بیفتد. به طور خلاصه در برخی مناطق ممکن است به دلیل حساسیت متفاوت به تنش حرارتی، تولید شیر حتی بالا باشد در تابستان ولی ترکیبات شیر پایین باشد (یعنی همیشه تنش حرارتی ممکن است کل ماجرا را توضیح ندهد).

    5- در مورد ترکیبات مواد مغذی علوفه، باید گفت پروتئین گیاهان در فصول مختلف حالت زیر را دنبال می‌کنند:

    زمستان > بهار > تابستان. جالب اینکه به صورت عددی NDF مواد خوراکی در تابستان کمتر از بهار و زمستان است ولی نه معنی‌دار.  البته چربی و پروتئین شیر در تابستان کمتر از بهار و زمستان است. ولی با این وجود تغییر در مواد خوراکی هم تا آن حد که تصور می‌رود دلیل این افت ترکیبات شیر در تابستان نیست (از دیدگاه دکتر جِنکینز).

    6- در مورد فتوپریود هم تمام مقالات بر این باورند که افزایش طول روز موجب افزایش تولید شیر در همه شرایط می‌شود ولی بر ترکیبات شیر تاثیر ندارد. پس این هم شاید نتواند تغییرات مشاهده شده در تابستان را آنگونه که هست توجیه نماید.

    به نظر دکتر جنکینز خیلی نمی‌توان این شرایط را دستکاری کرد. فقط باید کاری کرد که از این بدتر نشود.

    7- چربی شیر به راحتی در حد 3 درصد با تغییر جیره تغییر می‌کند. لاکتوز تغییر چندانی با دستکاری جیره نشان نمی‌دهد. پروتئین هم به اندازه 0/3 واحد به تغییرات جیره‌ای پاسخ می‌دهد.

    8- سیس 9، ترانس 11 چربی شیر ا کم نمی‌کند. اما، ترانس 10، سیس 12 چربی شیر را پایین می‌آورد.

    9- عوامل جیره‌ای که می‌توانند چربی شیر را تحت تاثیر قرار دهند:

    مقدار و نوع چربی، مقدار و نوع نشاسته، مقدار و نوع الیاف، پالمیتات، یونوفرها و کربنات پتاسیم.

    10- ایشان اعتقاد داشتند که توصیه‌های کنونی در مورد چربی بیش از حد ساده‌سازی شده‌اند. مثلا حداکثر 7 درصد چربی در جیره رقم بالایی است که 6 درصد می‌تواند مقدار بهتری باشد. یا نزدیک به 2% چربی عبوری در جیره مقدار زیادی است.

    11- در مورد اینکه چه مقدار چربی مقدار زیادی است ایشان عقیده دارند که بیش ار 3 درصد مجموع اسید اولئیک، لینولئیک و لینولنیک در واقع حد خطرناک برای افت چربی شیر است. اما این وحی منزل نیست و به این معنی نیست که اگر مجموع اسیدهای چرب نامبرده زیر 3 درصد بود دیگر مشکل چربی شیر نداریم. هر چه تعداد باند دوگانه بیشتر شود اثر سمی روی باکتری بیشتر می‌شود.

    12- یکی از مهمترین منابع تغییر در مقدار چربی جیره در واقع دانه ذرت و ذرت سیلو شده هستند تا مکمل چربی. پس حواسمان به  این مواد خوراکی باشد.

    13- جیره‌های پر نشاسته موجب تغییر جمعیت میکروبی و بیوهیدروژناسیون ناقص و تجمع CLA مضر برای سنتز چربی شیر می‌شود و چربی شیر را کاهش می‌دهد. این اثر هم بخاطر خود نشاسته است و هم بخاطر اثر pH شکمبه.

    14- توصیه جالب ایشان در مورد فیبر موثر در جیره این بود که باید کمتر از 54 درصد از مواد در ته الک پنسیلونیا باقی بماند و بیش از 49 درصد در الک میانی و الک اولی مهم نیست.

    15- هرچه ذرات الیاف بلندتر و از قابلیت هضم کمتری برخوردار باشند شانس بیشتری برای باند شدن با چربی دارند و شانس باند شدن کمتری با دیواره باکتری دارند تا اثر سمی بر روی آن داشته باشند.

    دکتر احسان محجوبی، 13 فروردین 95

  • آیا دامداری بزرگتر ضرورتا بهتر است؟

    آیا دامداری بزرگتر ضرورتا بهتر است؟

    آیا دامداری بزرگتر ضرورتا بهتر است؟

    تا بحال از خود پرسیده‌اید چه اندازه‌ای، برای دامداری ما مهم است؟ دامداری بزرگتر یا دامداری کوچکتر؟ داده‌های امریکا نشان می‌دهد که دامداری‌های بزرگتر بهتر عمل می‌کنند.

    سالیان سال است دانشگاه کرنل، دانشگاه ایالتی میشیگان و دانشگاه ویسکانسین داده‌های مالی دامداری‌ها را جمع‌آوری و خلاصه کرده‌اند. اخیرا این سه موسسه در یک گام مشترک، داده‌ها را ترکیب و عملکرد مالی این ایالت‌ها را، در طول 13 سال گذشته بررسی نموده‌اند.

    برای اینکه داده‌های یک فارم، قابلیت گنجانده‌ شدن در این مجموعه را داشته باشد، لازم بود 5 سال متوالی داده‌های مالی خود را برای بررسی عملکردشان ارائه می‌دادند. به طورکلی، این تیم داده‌هایی شامل 7000 رکورد را خلاصه کرد.

    سودآوری

    سودآوری تمام این فارم‌ها، در سال‌های خوب و متوسط و حتی سال‌هایی با نرخ منفی بازگشت سود نسبت به دارایی (ROA)، متفاوت بود.

    بازگشت سود نسبت به دارایی در گله‌های با اندازه‌های متفاوت در سال‌های با سودآوری پایین با هم ادغام شدند. نتایج نشان داد، در سال‌هایی مثل 2000، 2002 تا 2003، 2006 و 2009 سودآوری پایین‌تر از حد میانگین بوده است.

    در این سال‌ها، بازگشت سود نسبت به دارایی در همه دامداری‌ها نسبتا یکسان بود. اما در سال‌های با سودآوری بالا نظیر 2001، 2004، 2007 و 2011، بازگشت سود نسبت به دارایی در گله‌های بزرگتر به شدت بالاتر بوده است.

    ما به راحتی قادر به تعمیم نتایج یافت شده در مورد اندازه فارم و سودآوری نیستیم. هر سال هنگام جمع‌آوری داده‌ها فارم‌های منحصر به فردی در هر گروه با اندازه‌های متفاوت وجود داشتند که در اوج سودآوری بوده‌اند. همچنین نتایج عکس آن هم وجود داشته است. اما، واضح به نظر می‌رسد که گله‌های بزرگتر با سرعت بیشتری از سال‌های با رکود منفی رهایی می‌یابند و توانایی بیشتری در استفاده از منابع خود به طور فشرده‌تر در سال‌های با سودآوری بهتر دارند.

    این پدیده احتمالا توضیح می‌دهد که چرا بیش از نیمی از شیر تولیدی در ایالات متحده درحدود 3 درصد از بزگترین فارم های امریکا تولید می‌شود.

    دکتر احسان محجوبی، 24 اسفند 94

  • علوفه و تنش حرارتی

    علوفه و تنش حرارتی

    علوفه و تنش حرارتی

    چه رابطه‌ای بین علوفه و تنش حرارتی در تابستان وجود دارد؟ در این تابستان علاوه بر تاسیسات سرمایشی از مواد الیافی قابل هضم‌تر استفاده کنیم.

    علوفه و نشاسته در جیره

    داده‌های قدیمی حاصل از دانشگاه میسوری نشان می‌دهد که تنش حرارتی pH شکمبه را به زیر 6 کاهش خواهد داد. چیزی مشابه با آن حالتی که وقتی علوفه در جیره از 65 درصد به کمتر از 35 درصد کاهش می‌یابد. تحت چنین شرایطی تخمیر ناکارآمد الیاف و تولید پروتئین میکروبیِ کمتر دور از انتظار نیست، که هر دوی این عوامل می‌تواند تولید شیر و ترکیبات شیر را کاهش دهد.

    توصیه مرسومی که در شرایط تنش حرارتی می‌شود این است که علوفه‌ی کمتر و کنسانتره بیشتری در این شرایط به دام داده شود تا حرارت ایجاد شده از هضم الیاف کمتر شود. اما اگر ما جیره‌ای به دام بدهیم که از لحاظ علوفه در حالت «مرزی» قرار داشته باشد و مقدار زیادی نشاسته در جیره وجود داشته باشد، این کار تنها حالت وخیمی که از پیش در مورد pH شکمبه و تخمیر میکروبی وجود داشته را بدتر می‌کند.

    NDF

     ما همچنین می‌دانیم که مقدار الیاف جیره اثر بسیار بزرگی بر روی پاسخ های جویدن دام دارد. همانطور که الیاف از 20 تا 25% ماده خشک جیره افزایش می‌یابد، گاوها زمان بیشتری را صرف خوردن می‌کنند، وعده‌های غذایی طولانی‌تری دارند، و بیشتر خوراک خود را سوا می‌کنند. شگفت انگیز اینکه بسته به کیفیت علوفه، 10 تا 30 درصد از انرژی خوراک می تواند صرف فعالیت جویدن خوراک شود!!!! برای گاوی که دچار تنش حرارتی است، خورانیدن جیره ای که NDF کمی دارد اما قابلیت هضم بالای NFD دارد بسیار بسیار با اهمیت است، چرا که این امکان را برای گاو فراهم می‌کند تا خوراک خود را در زمان کمتری هضم کند و انرژی کمتری برای هضم آن صرف کند.

    جیره با علوفه بالا

    در جیره‌هایی که علوفه‌ای با مقدار الیاف زیاد وجود دارد، گاوها ممکن است یک ساعت بیشتر در روز را صرف خوراک خوردن کنند. همان یک ساعت اضافی ایستادن سر آخور، در واقع یک ساعت از سایر فعالیت‌های دام کسر می‌کند (مثل استراحت کردن) و نتیجتاً گاو را مجبور می‌کند تا بیشتر بایستد؛ این عمل موجب می‌شود در دوره‌ای که خطر لنگش از قبل به دلیل تنش حرارتی افزایش یافته است، فشار بیشتری روی سُم‌ها وارد شود.

    علوفه دارای NDF با قابلیت هضم بالا به کاهش کلی بار حرارتی تحمیل شده به دام کمک می کند و موجب فراهمی مناسب و نسبت های ایده آل VFA برای سنتز شیر و ترکیبات شیر می گردد. اما اگر علوفه با قابلیت هضم بالا در دسترس نباشد، برخی محققین نیز نشان داده اند که جایگزینی محصولات فرعی دارای NDF با قابلیت هضم بالا به جای علوفه می تواند تولید شیر را در تنش حرارتی بهبود دهد (مثل پوسته سویا، تفاله چغندرقند و منابع الیافی غیر علوفه مشابه). NDF علوفه می‌تواند از 75 به 60 درصد کل NDF جیره در تنش حرارتی کاهش یابد و تخمیر الیاف را نیز انتظار داشته باشیم.

    مؤلفه کلیدی جایگزینی موفقیت آمیز منابع الیاف غیر علوفه‌ای با علوفه «حفظ مَت شکمبه‌ای متعادل در شکمبه» است. این مَت شکمبه‌ای به کاهش نرخ عبور منابع الیاف غیر علوفه‌ای کمک خواهد کرد و هضم شکمبه‌ای NDF را به اندازه 40 درصد افزایش خواهد داد که منجر به تولید شیر و ترکیبات شیر بیشتر خواهد شد.

    NDF با قابلیت تخمیر بالا

    نکته‌ی کلیدی در واقع این است که خوراندن NDF به شدت قابل تخمیر (از علوفه یا منابع الیاف غیر علوفه‌ای) موجب حفظ عملکرد شکمبه می‌گردد، موجب ایجاد پروفایلی از VFA می‌شود که از تولید شیر حمایت می‌کند و از تغییر مسیرهای بیوهیدروژناسیون در شکمبه، که موجب افت چربی شیر می‌شود، جلوگیری می‌کند. ما هنوز در حال یاد گرفتن اثراتی هستیم که تنش حرارتی بر رفتار گاو، خوراک مصرفی، و سلامت دام دارد. این اطلاعات جدید برای ما مفید هستند ولی ما نمی‌توانیم اصول اساسی خنک کردن دام یا دفع حرارت را نادیده بگیریم. اگر گاوها به طور کارآمدی خنک نمی‌شوند، تصحیحات جیره‌ای (نظیر افزایش الیاف قابل هضم) به طور کامل موثر نخواهند بود!!! این تابستان، اطمینان حاصل کنید که کیفیت علوفه و تاسیسات سرمایشی گاو در دامداری شما دست در دست هم و همگام با هم حرکت کنند.

    دکتر احسان محجوبی، 17 اسفند 94

  • مزایای توازن اسید آمینه در جیره های گاوهای شیری

    مزایای توازن اسید آمینه در جیره های گاوهای شیری

    مزایای توازن اسید آمینه در جیره های گاوهای شیری

    فقط لیزین و متیونین اسید آمینه‌های محدودکننده نیستند. باید به والین و هیستیدین نیز توجه ویژه کرد.

    تغذیه صحیح  اساسا از طریق افزایش مصرف مواد مغذی و منافع مربوط در تولید شیر و ترکیبات شیر یک راهبرد ضروری برای بهبود دادن درآمد بر هزینه خوراک (IOFC) در گله های شیری است. بعلاوه، اثر محیطی گله های شیری زمانی که مصرف مواد مغذی بهبود می یابد، کمتر می شود. همه این مزایا ممکن است از طریق فرمولاسیون جیره هایی که توازن بهینه اسید آمینه را مورد هدف قرار می دهند، حاصل شود. برای مثال، چندین مطالعه پژوهشی افزایش در تولید شیر یا پروتئین شیر را با مکمل اسیدهای آمینه محافظت شده گزارش دادند.

    بعلاوه، ثابت شد که اسیدهای آمینه محافظت شده به متخصصان تغذیه گاو شیری اجازه می دهد تا جیره هایی با درصد پروتئین خام پایین تر همراه با حفظ کردن یا حتی گاهی اوقات بهبود دادن عملکرد، فرموله کنند. این جیره ها اغلب گزارش شد که دفع ازت را کاهش می دهند.  در مجموع همه این نتایج پیشنهاد می کنند که مکمل اسیدهای آمینه محافظت شده مطلوب است، بویژه  در دوره هایی  از زمان یا مکان هایی که خوراک های پروتئینی گران هستند.

    مطالعات صورت گرفته

    در کل، اکثریت مطالعات پژوهشی بر روی مکمل لیزین، متیونین یا ترکیبی از هر دو تمرکز کردند. و برای سال‌های زیادی نه فقط مکمل بلکه همچنین نسبت بین این دو اسید آمینه ضروری به طور ثابت گزارش شدند که یک راهبرد مهم فرمولاسیون جیره می باشند. بعلاوه، اسیدهای آمینه ممکن است در دیگر فرایندهای فیزیولوژیکی درگیر باشند، و بنابراین توازن دقیق اسیدهای آمینه ممکن است  مزایای دیگری برای گاوهای شیری شاید در حوزه هایی از قبیل سلامت و تولید مثل، را به همراه داشته باشد. اما، کمی کردن این مزایا در سطح مزرعه  خیلی مشکل است. اخیرا، دو آزمایش در دانشگاه ویسکانسین مزایای مکمل متیونین بر روی توسعه رویان را ارزیابی کردند.

    تغییرات در بیان ژن رویان ها زمانی که گاوها با متیونین محافظت شده تغذیه شدند را گزارش کردند و پیشنهاد کردند که متیونین ممکن است یک القا کننده بالقوه توسعه بهتر رویان باشد. مطالعه پیش رو این فرضیه را تایید کرد به طوری که گاوهای تغذیه شده با متیونین محافظت شده اندازه رویان بزرگ تر و اتلافات کاهش یافته رویان را داشتند.

    این داده ها درگیری اسیدهای آمینه محافظت شده در فرایندهای فیزیولوژیکی را حمایت می کند، و پژوهش بیشتر با دیگر اسیدهای آمینه بویژه لیزین و هیستدین را تضمین می کند. یک مطالعه جدید در دانشگاه ایلینویز امریکا مزایای توازن اسید آمینه بر روی سلامت گاوهای دوره انتقال را تاکید نمود.

    این پژوهش ها حالت التهاب سیستمیک کم تر و عملکرد افزایش یافته کبد را موقعی که گاوها با یک جیره شامل سطوح کافی متیونین در مقایسه با جیره دارای کمبود متیونین تغذیه شدند را مشاهده کردند که این جیره ها توازن مناسب اسید آمینه در طول دوره انتقال را حمایت می کنند.

    هر چند برای بسیاری از سال ها زمانی که جیره های بر پایه سیلوی ذرت تغذیه می شوند، لیزین و متیونین دو اسید آمینه محدود کننده در نظر گرفته شدند اما مطالعات اخیر پیشنهاد می کنند که دیگر اسیدهای آمینه ممکن است عملکرد شیردهی گاوهای شیری را بهبود دهد.

    برای مثال، یک مطالعه در دانشگاه داکوتای جنوبی مکمل والین قابل تجزیه در شکمبه بر روی گاوهای اوخر شیردهی را ارزیابی کرد. نویسندگان تقریبا 3 کیلوگرم به ازای هر گاو در روز افزایش در مقایسه با گروه کنترل موقعی که گاوها با والین تغذیه شدند را مشاهده کردند. اثرات مشابه برای چربی و شیر تصحیح شده بر اساس انرژی علاوه بر بازده خوراک مشاهده شد. سال های زیادی موقعی که گاوها با جیره های بر پایه یونجه خشک یا سیلوی ذرت تغذیه شدند، هیستیدین به عنوان اسید آمینه محدود کننده در نظر گرفته نشد.

    اما داده های حاصل از دانشگاه پنسیلوانیا دیدگاه های جدیدی را آورد. در آن مطالعه مشاهده شد که مکمل لیزین و متیونین اثرات منفی کمبود پروتئین قابل متابولیسم در جیره ها را در مقایسه با جیره های فرموله شده برای سطوح پروتئین قابل متابولیسم کافی را کاهش داد. اما ترکیب لیزین، متیونین و هیستدین منجر به سطوح تولید مشابه بین جیره های با کمبود پروتئین قابل متابولیسم و کافی شد.

    اخیرا، یک مطالعه کانادایی، کاهش در تولید پروتئین شیر زمانی که جیره گاوها کمبود فنیل آلانین داشت را مشاهده کرد. این نتایج اهمیت توازن اسیدهای آمینه ماورای نسبت لیزین به متیونین موقع فرموله کردن جیره ها برای گاوهای شیری را تاکید می کند.

    دکتر مهدی حسین یزدی، 5 خرداد 1395

  • جیره‌نویسی برای گروهی از گاوها

    جیره‌نویسی برای گروهی از گاوها

    جیره‌نویسی برای گروهی از گاوها (خلاصه‌ای از وبینار ارائه شده توسط دکتر Bill Weiss)

    همیشه این سوال مطرح می‌شود که برای چه سطحی از تولید باید جیره نوشت؟ در این مقاله به خلاصه وبینار برگزار شده توسط دکتر وایز خواهیم پرداخت.

    در این وبینار در مورد نحوه جیره‌نویسی برای گروه گاوها بحث شد که در ادامه به رئوس مطالب مطرح شده خواهیم پرداخت.

    معمولاً ما برای گروهی از گاوها جیره مینویسیم ولی برای جیره‌نویسی فقط یک گاو شاخص را در نظر می‌گیریم. آن کدام است؟ در این وبینار به آن گاو شاخص و ضرایب اطمینان در تغذیه گروهی اشاره خواهد شد.

    نکته جالب اینکه تحقیق خیلی جامعی در مورد جیره‌نویسی برای گروه گاوها وجود ندارد. مطلبی که عرضه می‌شود بر اساس شبیه‌سازی‌های کامپیوتری و ملاحظات آماری انجام شده است.

    از نظر دکتر وایس از مهمترین الویت‌های گروه‌بندی، جداسازی گاوهای شکم اول از بقیه دام‌ها می‌باشد.

    بسته به طریقه گروه‌بندی بر اساس تولید شیر، شکم زایش، وضعیت تولید مثلی، مرحله شیردهی، پر نگه داشتن بهاربندها یا هر عامل دیگری، این گروه‌بندی‌ها موجب ایجاد یک عدد میانگین در تولید شیر و خوراک مصرفی و نیز یک عدد «توزیع» در مورد هر دو مولفه خواهد شد. این اعداد وارد نرم افزار می‌شوند و جیره‌نویسی براساس آن صورت میگیرد. در هر گروهی فرض بر این است که یک توزیع نرمال یا همان منحنی زنگوله‌ای وجود داشته باشد (هر چند این فرض همیشه صادق نیست).

    در این وبینار در مورد نرم افزار NRC و ورودی‌هایی که باید وارد شوند بحث شد: 1- وزن گاو 2) روزهای شیردهی 3) تولید شیر 4) درصد چربی و 5) درصد پروتئین. عوامل تاثیر گذار دیگر هم هستند ولی این‌ها از همه مهمترند.

    وزن

    در این رابطه وزن بدن متفاوت (680 در برابر 410 کیلوگرم) در دو دام که به یک اندازه شیر می‌دهند باعث اختلاف 11 درصدی در انرژی مورد نیاز و اختلاف 1 درصدی در پروتئین قابل متابولیسم مورد نیاز می‌شود. اما اگر میانگین وزن آن‌ها را بگیریم (545 کیلو) در حالی‌که یکی 22 و دیگری 44 کیلو شیر بدهد، این اختلاف موجب افزایش 64 درصدی در انرژی مورد نیاز و 54 درصدی در پروتئین مورد نیاز می‌شود. نتیجه اینکه وزن بدن خیلی در پیش‌بینی احتیاجات نقشی ندارد ولی شیر تولیدی به شدت نیازها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باید تصمیم بگیرید که چه تولیدی را وارد نرم افزار کنید.

    ترکیب چربی و پروتئین شیر

    ترکیب چربی و پروتئین شیر نیز به شدت انرژی و پروتئین مورد نیاز را تحت تاثیر قرار نمیدهد. شکم زایش هم که مربوط به گاوهای شکم یک و دو می‌شود و در نظر گرفتن احتیاجات رشد آن‌ها، با فرض 800 گرم افزایش وزن در روز هم نیازهای انرژی و پروتئین 10 % افزایش می‌یابد.

    دکتر وایس نشان داد که در مورد خوراک مصرفی هم عوامل زیادی هستند که تاثیر گذارند از جمله وزن بدن، شیر تولیدی و ترکیبات شیر. در این بین روزهای شیردهی، اثر خاصی روی نیازهای انرژی و پروتئین ندارد ولی به شدت خوراک مصرفی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در اینجا و با بیان اهمیت روزهای شیردهی دکتر وایس به ضرورت جداسازی گاوهای تازه‌زا از بقیه گله اشاره کرد.

    مثال زیر از آزمایشات ایشان قابل تامل بود (این مثال در مورد یک گاو است)

    روزهای شیردهی

    30

    120

    خوراک مصرفی

    25

    21

    شیر تولیدی کیلو

    43

    43

    این مثال نشان می‌دهد که روزهای شیردهی چه اثری بر ماده خشک مصرفی دارد (20 درصد اختلاف). در روز 120 برای مثال ما، اینطور استنباط می‌شود که همان جیره برای گاوی که در روز 30 قرار دارد (و در همان گروه نیز جای گرفته است) موجب تغذیه 700 پروتئین مصرفی کمتر و 6 مگاکالری انرژی مصرفی کمتر می‌شود. باز هم این مثال جداسازی بر اساس روزهای شیردهی را بسیار مثبت ارزیابی می‌کند.

    در مجموع عواملی مثل وزن بدن، ترکیبات شیر و نیز شکم زایش (اگر گاوها جدا هستند که هیچ ولی اگر مختلطند، شکم 2 را وارد نرم افزار می‌کنیم) اثر برجسته‌ای روی نیازمندی‌ها و ماده خشک مصرفی ندارند ولی شیر تولیدی و نیز روزهای شیردهی بسیار مهم هستند و باید در وارد کردن اعداد آنها در نرم افزار دقت زیادی داشت.

    در مثالی که دکتر وایس زد،

    اگر شما برای میانگین بهاربند جیره بنویسید، نیازهای بیش از 80 درصد از گاوها را برآورده کرده‌اید و حتی برای برخی از آن‌ها بیش از حد مواد مغذی تامین کرده‌اید. باید به این نکته توجه کرد که در این بهاربند مورد نظر گاو تازه‌زا نباشد و اصطلاحاً گاوهای پس از اوج DMI را در نظر گرفته است (از نظر ایشان پس از 3-4 هفته اول پس از زایش). اگر برای میانگین چنین بهاربندی جیره نوشته شود، آن گاوهایی که بالای میانگین هستند به اندازه 20 درصد بالای میانگین شیر خواهند داد چرا که بیشتر می‌خورند. اما مشکل جیره‌نویسی بر اساس میانگین، آن گاوهایی هستند که بیش از 20 درصد بالای میانگین بهاربند شیر می‌دهند. آن‌ها بیشتر خوراک می‌خورند ولی نیازهایشان تامین نمی‌شود.

    اگر بر اساس میانگین جیره بنویسید حداکثر شیر مورد انتظار شما چیزی حدود «15/1 یا 2/1 ضربدر میانگین تولید» خواهد بود.

    در مورد گاوهای تازه‌زا دکتر وایس ابراز کرد اگر بهاربند جدا گانه باشد «هدف جیره‌نویسی من» فقط «خوراک مصرفی» خواهد بود.

    خوارک مصرفی، خوارک مصرفی، و خوراک مصرفی

    بیش از تامین نیازمندی‌ها در این دوره، باید خوراک مصرفی را افزایش دهیم.

    و اما تعریف ضریب اطمینان: درجه‌ای از بیش از حد خوراک دادن نسبت به میانگین احتیاجات بهاربند

    مثلاً میانگین بهاربند 40 کیلو است و شما برای (40 * 1/1 =) 44 کیلو جیره می‌نویسید (در این مثال 10% می باشد)

    آیا همه مواد مغذی مثل انرژی، پروتئین، مواد معدنی و … یک ضریب اطمینان یکسان دارند؟ در گذشته اینچنین بوده ولی با پیشرفت مدل‌های تغذیه ای باید بگوییم که اینطور نیست. مثلاً NRC پروتئین مورد نیاز را بیش از حد بالا در نظر می‌گیرد و در نتیجه ضریب اطمینان آن در جیره‌نویسی کمتر خواهد بود. همینطور برای مواد معدنی مثل فسفر یا گوگرد. ایشان بیان کردند که در مورد مواد معدنی، شیر تولیدی تعیین کننده اصلی نیازهای جیره‌ای نیستند و عوامل دیگری دخیلند.

    قانون اول در جیره‌نویسی: هیچگاه برای میانگین گروه جیره ننویسید چرا که تولید را کاهش خواهد داد.  همیشه باید برای این مورد ضریب اطمینان داشته باشید.

    ضریب اطینان برای مواد معدنی و ویتامین‌ها از دیدگاه ایشان بدین شرح بود:

     – 2/1 تا 5/1 برابر احتیاجات NRC معمولا کافی خواهد بود.

     – باید نگران آنتاگونیسم مواد معدنی باشیم (مثلا اگر آب مصرفی سولفور بالایی داشت مقدار بیشتری مس در جیره وارد کنیم)

     – این ضریب به سطح تولید کاری ندارد و یک پیشنهاد کلی است.

    در مورد RDP:

     – کار راه انداز شکمبه و افزایش دهنده ماده خشک مصرفی است

     – خوراک میکروارگانیسم‌ها است و گران هم نیست.

     – اگر زیاد هم باشد نیتروژن ادراری را زیاد می‌کند.

     – 10 تا 5/10 درصد RDP کفایت می‌کند.

    در مورد RUP:

     – پروتئین عبوری قابل هضم ناکافی (MP نا کافی) تولید شیر را کاهش خواهد داد.

     – از طرف دیگر، این بخش خوراک هزینه بالایی دارد و جیره را گران می‌کند.

     – بین هزینه و تولید باید متوازن کنیم.

     – اگر یک «انحراف معیار» بالای میانگین گروه جیره را متوازن کنیم نیازهای پروتئینی همه گاوها برآورده می‌شود. اگر انحراف معیار را نمیدانیم میتوانیم از عدد 16/0 استفاده کنیم. یعنی میانگین تولید را در 16/1 ضرب کنیم و برای آن سطح از تولید پروتئین قابل متابولیسم را متوازن کنیم. وقتی از NRC استفاده میکنیم این عدد 16/1 میتواند کوچکتر هم باشد (10/1).

    – برای گاوهای تازه‌زا عدد 16/1 به عدد 30/1 تغییر پیدا می‌کند.

    در مورد انرژی:

     – NE Allowable Milk در واقع نشان‌دهنده میانگین تولید بهاربند است. اگر گاوی بیشتر شیر می‌دهد در حال از دست دادن اسکور است و بالعکس.

     – بر اساس میانگین ماده خشک مصرفی بهاربند، همان میانگین شیر یا 10 درصد بالاتر از آن برای NE Allowable milk کافی است. (میانگین تولید ضربدر 1/1). این ضریب با کنترل مداوم BCS می‌تواند تغییر کند.

    پس پروتئین نسبت به انرژی ضریب اطمینان بالاتری دارد.

    اگر تنوع و توزیع تولید در بهاربندهای شما به شدت محدود است، به طریق زیر می‌توانید ضریب اطمینان را محاسبه  کنید:

    ضریب اطمینان = 1 + (انحراف معیار تقسیم بر میانگین بهاربند)

    یعنی با میانگین 40 و انحراف معیار 4، ضریب اطمینان می‌شود 1/1 که از 16/1 کوچکتر است.

    گروه‌بندی بر اساس تولید تنوع را کم می‌کند و ضریب اطمینان را کوچکتر می‌نماید.

    وقتی شیر گران و خوراک ارزان در اختیار داریم مسلماً تغذیه بیش از حد برای ما مشکل زیادی ایجاد نخواهد کرد. اما وقتی قیمت شیر ارزان است و خوراک قیمت بالایی دارد جیره‌نویسی برای بااتر از میانگین گروه خیلی سخت‌تر و حساس‌تر می‌شود.

  • اهمیت بیولوژیکی نشخوار و استفاده از آن در سطح فارم

    اهمیت بیولوژیکی نشخوار و استفاده از آن در سطح فارم

    چقدر به فرآیند نشخوار کردن اهمیت می‌دهید؟ آیا استانداردهای فعالیت نشخوار کردن را می‌دانید؟ آیا می‌دانید در زمان فحلی چه مقدار نشخوار کردن کاهش می‌یابد؟

     نشخوار به وسیله‌ی عوامل تغذیه‌ای و مدیریتی نظیر مقدار و اندازه ذرات الیاف، شدت ازدحام در بهاربند، راهکارهای گروه‌بندی و سایر عوامل تنش زای موجود در سطح مدیریتی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. امروزه سیستم‌های نظارت نشخوار در ایالات متحده در حال استفاده در سطح فارم هستند و برای شناسایی مشکلات تغذیه‌ای، گاوهای فحل، ناهنجاری‌های تغذیه‌ای گاوهای تازه‌زا و تصحیح پروتکل‌های درمانی بر اساس پاسخ گاو به کار می‌رود. باید بخاطر داشت که پاسخ فرآیند نشخوار کردن به عوامل تنش‌زای محیطی نزدیک به 24 ساعت زودتر از سایر معیارهای تشخیصی نمود پیدا خواهد کرد.

    نشخوار به طور مثبت با زمان خوراک دادن و ماده خشک مصرفی ارتباط دارد. معمولا به دنبال دوره‌های مصرف زیاد خوراک با یک وقفه‌ی 4 ساعته، گاوها بیشترین زمان را صرف نشخوار کردن می‌کنند. محدود کردن کردن خوراک موجب کاهش نشخوار می‌شود:

    هر یک کیلوگرم کاهش در ماده خشک مصرفی تقریبا به مدت 44 دقیقه در روز نشخوار کردن را کم می‌کند.

    به ازای هر کیلوگرم ماده خشبی مصرف شده گاوها به اندازه 80-25 دقیقه نشخوار می‌کنند. میانگین زمان نشخوار به ازای هر کیلوگرم NDF تقریبا 150 دقیقه برای علوفه بلند برآورد شده است. اما داده‌های اخیر پیشنهاد می‌کند که صرفاً «مقدار و کیفیت الیاف» در جیره تعیین کننده‌ی فرآیند نشخوار کردن نیست و ما به عنوان دامدار و متخصص تغذیه می‌توانیم حداکثر این پاسخ را در دام تغییر دهیم.

    متخصصان تغذیه عمدتا روی مولفه نشخوار کردن از این منظر که به وسیله شکل فیزیکی و قابلیت هضم تحت تاثیر قرار می‌گیرد رصد می‌کنند. ولی می‌دانیم که گاوها می‌توانند به طور اختیاری نشخوارکردن را متوقف کنند و در محیط‌های تنش‌زا نشخوار نکنند. مقوله‌ی مدیریت، امروزه در حال تمرکز روی این عوامل غیر تغذیه‌ای موثر در بحث نشخوار است.

    شکل زیر نشان دهنده عوامل مختلف مدیریتی است که می‌توانند فرآیند نشخوار را تحت تاثیر قرار دهند. نشخوار کردن یک روند 24 ساعته دارد و معمولاَ گاوهای بالغ  480 تا 540 دقیقه در روز نشخوار می‌کنند.

    اثر تراکم

    افزایش تراکم دام از 100 به 142 درصد میزان نشخوار را به اندازه 24 دقیقه در روز کاهش می‌دهد، در حالی که نشخوار کردن حین ایستادن را 36 دقیقه افزایش می‌دهد، و نشخوارکردن در حالت خوابیده به اندازه 56 دقیقه در روز کاهش می‌دهد. گاوهایی که رتبه پایین‌تری از لحاظ اجتماعی دارند نسبت به گاوهای بالاتر از لحاظ اجتماعی 35 درصد نشخوار کمتری می‌کنند. این قضیه وقتی که دام‌های شکم یک و چند شکم را با هم مخلوط می‌کنیم مشهودتر است.

    نشخوار کردن در گاوها در 80 درصد موارد معمولا در زمانی که گاو خوابیده است رخ می دهد. گاوهای دوست دارند بیشتر به پهلوی چپ بخوابند و نشخوار کنند (بیش از 55 تا 60 درصد موارد). از دو سالگی به بعد با افزایش سن میزان نشخوارکردن هم افزایش می‌یابد.

    گاوها تقریبا 450-550 دقیقه در روز نشخوار میکنند. داده های بدست آمده با استفاده از سیستم های نظارت نشخوار نشان می‌دهد که تا چه حد نشخوار کردن تحت تاثیر عوامل مختلف قرار می‌گیرد. برای مثال: زایمان، 225- دقیقه در روز؛ فحلی، 75- دقیقه؛ سم چینی، 39- دقیقه؛ و ورم پستان 63- در روز. اگر از چنین سیستم‌هایی بهره می بریم، انحراف 30-50 دقیقه از فعالیت نشخوار کردن می تواند به عنوان معیاری برای شناسایی دام های مشکل‌دار استفاده می‌شود.

    مطالعات اخیر نشان می‌دهد که انچه بیش از کل زمان نشخوار کردن اهمیت دارد، همانا تغییر روز-به-روز زمان نشخوار کردن است. مشخص شده است که استفاده از سیستم ثبت نشخوار موجب شناسایی زودتر دام‌های با جابجایی شیردان به اندازه 3 روز، گاوهای کتوزی به انداز 1/6 روز، عدم هضم به اندازه نصف روز، متریت به اندازه 0/8 روز، و ورم پستان به اندازه 0/8 روز شد.

    داده‌های اخیر در مورد تنش حرارتی و نقش آن بر نشخوار نشان می‌دهد که یک رابطه منفی بین حداکثر THI روزانه و زمان نشخوار کردن وجود دارد و برای هر واحد بالای THI 76، نشخوار کردن به اندازه 2/2 دقیقه کاهش می‌یابد.

    دکتر احسان محجوبی، 18 تیر 95

  • اضافه کردن ملاس بهتر از اضافه کردن آب برای مدیریت TMR

    افزودن ملاس بهتر از اضافه کردن آب برای مدیریت TMR

    اگر می‌خواهید خوراک یکنواخت‌تری داشته باشید، ملاس از همه‌ی گزینه‌ها بهتر است. ملاس از آب هم بیشتر به یکنواختی TMR کمک می‌کند.

    در تابستان سال گذشته گروهی از محققین در دانشگاه ویسکانسین رفتار سورت کردن یا جدا کردن خوراک را در گله‌های شیری ویسکانسین بررسی کردند. داده‌های حاصل از 78 فارم شیری که حدودا 100 هزار راس گاو شیری را شامل می‌شد، مورد بررسی قرار گرفت. جنبه‌ی جالبی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته بود، نوع مایع اضافه شده به TMR و رفتار جدا کردن خوراک بود.

    این رفتار با استفاده از داده‌های الک پنسیلوانیا که در ایران هم موجود است به دست آمده بود. در این روش مقدار خوراک باقیمانده روی هر الک بعد از 2 ساعت از خوراک‌ریزی باید به 100 نزدیک باشد. هر چه از 100 بیشتر باشد یعنی گاو آن بخش را کمتر مصرف کرده و هر چه از 100 کمتر باشد یعنی آن بخش را بیشتر جدا کرده و خورده است. جدول زیر خلاصه‌ای از این بررسی است. جالب اینجا که در این مطالعه مشخص شد افزودن ملاس بیش از هر مایع دیگری باعث کاهش رفتار سورت کردن می‌گردد.

    نوع مایع افزوده شده به جیره

    الک

    هیچ

    ملاس

    آب

    آب پنیر

    بالایی

    130

    101

    111

    124

    وسطی

    101

    103

    101

    97

    پایین

    98

    97

    101

    90

    ظرف پایینی

    92

    97

    14

    94

    مطالعه دیگر

    مطابق با پژوهشی دیگر از دانشگاه گوئلف کانادا (دکتر Trevor Devries) مشخص شد که افزودن ملاس به TMR موجب کاهش رفتار جدا کردن، افزایش ماده خشک مصرفی، افزایش تولید چربی شیر و شیر تصحیح شده بر اساس چربی شیر گردید. نتایج مشابهی نیز از دانشگاه اوهایو گزارش شده است. پس حداقل در دامداری هایی که امکان تهیه ملاس وجود دارد باید بفکر افزودن آن به جیره باشیم، نه فقط در تابستان.

    دکتر احسان محجوبی، 11 مرداد 95