دسته: گاو شیری

  • اهمیت دفعات خوراکدهی

    اهمیت دفعات خوراکدهی

    تعداد دفعات خوراکدهی مناسب برای گاوهای شیری


    مقدمه

     چند مرتبه خوراکدهی مفیدتر است؟تعداد دفعات خوراکدهی بالاتر یا کمتر؟

    در آمریکا اکثر گاوداران گاوهایشان را یک بار در روز تغذیه می‌کنند. تا زمانی‌که فیدِر شما به اندازه کافی بزرگ است و ظرفیت دارد، روزانه یک مرتبه خوراکدهی به گاو انتخاب بدیهی به نظر می‌رسد. این کار هزینه‌های کارگری را کاهش می‌دهد، فشردگی کار تجهیزات و تاسیسات را کم می‌کند، و در فارم‌های کوچک‌تر این امکان را فراهم می‌کند تا فرد خوراک‌دهنده در مابقی ساعات روز کارهای دیگر را انجام دهد.

    تاثیر تعداد دفعات خوراکدهی بر تولید و سلامتی گاوهای شیری

    یک گاو شیری پرتولید برای اینکه مجموعاً 3 تا 5 ساعت در روز را پای آخور میگذراند، باید بین 9 تا 14 مرتبه در روز جهت مصرف خوراک به پای آخور بیاید. اقدامات مدیریتی مثل تراکم یا صرف زمان بیشتر از 3 ساعت در روز بیرون از بهاربند (برای شیردوشی) می تواند بودجه‌های زمانی گاوهایتان را به شدت محدود کند. بعلاوه، وقتی بودجه زمانی گاو به مخاطره می‌افتد، او ترجیح می‌دهد تا به‌منظور تکمیل خواب، از زمان لازم برای خوراک خوردن خود بکاهد.

    برای جبران این نقیصه، او سرعت خوردن و جدا کردن ذرات بلند فیبر را افزایش خواهد داد، که هر دو با افزایش خطر اسیدوز شکمبه همراه هستند.

    اقدامات جهت بهبود رفتار مصرف خوراک؟

    در اختیار قرار دادن مکرر خوراک تازه می‌تواند به عنوان یک راه حل ارائه گردد. ثابت شده است که ریختن خوراک تازه حتی بیشتر از هل دادن خوراک (push-up)، گاوها را برای مصرف خوراک تحریک می‌کند. یک مطالعه پژوهشی در مزارع شیری فری استال در اونتاریو کانادا نشان داد مزارعی که دوبار خوراک TMR تازه در برابر یک بار در روز به گاوها می‌دهند، ماده خشک مصرفی را 4/1 کیلو به ازای هر گاو و شیر را تا 2 کیلو به ازای هر گاو افزایش دادند. بعلاوه، دو بار خورک دادن در روز منجر به افزایش بازده خوراک، نشخوار کردن، و زمان خوردن شد.

    مطالعه انجام شده بوسیله دانشگاه کرنل و موسسه ماینر در مزارع شیری صنعتی نشان داد که مزارع فری استال دو بار تغذیه شده در روز 5 برابر نسبت بالای اسیدهای چرب de novo (با منشا داخلی یا سنتز شده در بافت پستان) در تانک شیرشان در مقابل یک بار خوراک دادن داشتند. همچنین آن‌ها مقدار چربی و پروتئین شیر افزایش یافت.

    اسیدهای چرب de novo در حدود یک چهارم چربی شیر گاو سهم دارند که در غده پستان با استفاده از استات و بوتیرات منشأ گرفته از تخمیر علوفه در شکمبه، سنتز می‌شوند. بنابراین به نظر می‌رسد که غلظت اسیدهای چرب de novo، غیرمستقیم منعکس کننده شرایط شکمبه است. بنابراین افزایش تعداد دفعات خوراک دادن در روز، یک بخش مهمی از بهبود دادن سلامت شکمبه است.

    ما می‌دانیم که مرتبه خوراکدهی بیشتر می‌تواند هم به گاو و هم به مزرعه سود برساند، اما آیا حداکثر مجاز دارد؟

    در تحقیقی که دفعات خوراکدهی یک مرتبه را در برابر 4 یا 5 بار در روز در شرایط فری استال مقایسه کرده است، نشان داد که زمان خوابیدن کاهش یافت، حتی اثرات منفی بر روی ماده خشک مصرفی و تولید شیر دارد. اما پژوهش‌ها از دهه 1980 تا 1990 پیشنهاد می‌کند که دفعات خوراک دادن باید در گله‌های تای استال حداکثر بشود، بویژه در مواقعی که اجزای جیره جداگانه تغذیه می‌شوند.

    برای مزارع فری استال، خوراندن دوبار TMR در روز باید رفتار خوردن را بهبود ببخشد، بدون این که رفتار استراحت کردن را به مخاطره بیاندازد.

  • مکمل گاو شیری، بایدها و نبایدها

    مکمل گاو شیری، بایدها و نبایدها

    مکمل گاو شیری، بایدها و نبایدها


    مکمل گاو شیری، سوالات بسیاری را در ذهن دامداران عزیز مطرح می‌کند که کدام ماده افزودنی خوراک گاوشیری را می‌توان به مکمل اضافه نمود؟ و یا کریر مکمل شما چیست؟ بهتر است از کنسانتره‌های 5 یا 10 درصد گاو شیری استفاده کنم یا از مکمل گاو شیری؟ در این مقاله سعی داریم تا به برخی از این سوالات پاسخ دهیم.

    کریر یا پرکننده مکمل گاو شیری:

    درابتدا مختصری راجع به کریر (پرکننده) در مکمل‌های گاو شیری و دیگر مکمل‌های دام می‌پردازیم. یک کریر مناسب در مکمل‌های گاو شیری و مکمل‌های دامی باید خصوصیات ذیل را دارا باشد :

    1. خاصیت جذب آب آن پائین باشد.
    2. بار میکروبی بسیار پایینی داشته باشد و عاری از کپک و مایکوتوکسین باشد
    3. همگن باشد و بتواند با سایر ترکیبات به صورت روان و مناسب ترکیب شود.
    4. به هم نچسبند و خیلی روان در مسیرهای انتقال مواد حرکت کند (High Flow ability)
    5. ضمن داشتن خواص بالا ارزان هم باشد

    ترکیب کریرهای مختلف می‌تواند در بدست آمدن میکس مناسب در مکمل گاو شیری نقش حیاتی بازی کند. برخی از بهترین کریرهای مورد استفاده در مکمل‌های گاو شیری عبارتند از : کربنات کلسیم ، سپیولیت ، زئولیت ، سبوس برنج ، سبوس گندم ، غلاف بلال ذرت خشک و آرد شده. (استفاده از آرد ذرت به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود و زبره ذرت که گاهی در پریمیکس‌ها استفاده می‌شود کاملاً با آرد ذرت متفاوت است)

    نکته بسیار مهم: استفاده از سبوس گندم هیچ برتری نسبت به سایر کریرها ندارد و اگر سایر کریرها مشخصات کریر خوب را داشته باشند می‌توانند به عنوان کریر در مکمل گاو شیری استفاده شوند (توجه داشته باشید در کریر به ارزش غذایی آن اهمیت نمی‌دهیم. حتی داشتن ارزش غذایی بالا به علت جذب حشرات و ایجاد شرایط مساعد برای فعالیت کپک‌ها و باکتری‌ها نامطلوب نیز می‌باشد.) در استفاده از کریر سبوس گندم و برنج و غلاف بلال ذرت خشک و آرد شده می بایست به بار میکروبی آن بسیار دقت نمود.

    موننسین:

    یکی از بهترین و موثرترین افزودنی‌های خوراک گاو شیری موننسین می‌باشد که در بازار ایران با برندهای مختلف غالباً با خلوص 10 درصد موجود می‌باشد. این ماده همانقدر که مفید است می‌تواند درصورت استفاده بیش از اندازه برای دام مضر (حتی کشنده) نیز باشد. برای گاو شیری برای هر راس در روز 2 تا 3 گرم از محصول 10 درصد پیشنهاد می‌شود. همانطور که می‌دانید این مقدار بسیار کم است و مخلوط کردن آن بسیار دشوار می‌باشد. پس حتماً توصیه می‌کنیم در مکمل گاو شیری و مکمل دامی این محصول گنجانده شود و از مصرف مستقیم در خوراک TMR خودداری نمائید.موننسین سبب افزایش شیر و کاهش چربی شیر می‌شود. به دامدارانی که چربی شیر گله آن‌ها پایین است موننسین توصیه نمی‌شود.

    توکسین بایندر:

    بسیاری از توکسین بایندرها حاوی مواد رسی (Clay) مانند آلومینیوم سیلیکات و غیره هستند. این مواد اگر درست فرآوری نشده باشند می‌توانند عناصر با بار یونی مثبت (کلسیم ، فسفر، منیزیم و به میزان کمتر روی ، مس و منگنز) را باند کنند. به همین جهت مخلوط کردن توکسین بایندرها و بنتونیت‌هایی که به عنوان توکسین بایندر استفاده می‌شوند (برخی از انواع بنتونیت و زئولیت فقط به عنوان پرکننده استفاده می‌شوند و قابلیت جذب مواد و حتی توکسین‌ها را ندارند) با مکمل گاو شیری توصیه نمی‌شوند.

    کنسانتره‌های 5 یا 10 درصد گاو شیری:

    به علت اقلام متنوع و زیاد مکمل گاو شیری و افزودنی‌های دیگر نظیر جوش شیرین، دی کلسیم فسفات، اکسید منیزیم، مخمرها، مواد کیلاته، کولین و غیره برخی دامداران و پرورش دهنگان گاو شیری ترجیح می‌دهند از کنسانتره‌های 5 یا 10 درصد گاو شیری و یا دامی استفاده کنند. توصیه ما این است که این روش برای دامداران کوچک از نظر اقتصادی و کاربردی بسیار مناسب است اما برای دامداران متوسط و بزرگ بهتر است از مکمل‌سازی بخواهند افزودنی‌هایی نظیر کروم، مخمر، موننسین و سایر مواد که مقدار مصرف آن‌ها کمتر از 25 گرم / راس / روز است را در مکمل بگنجانند و برای مواد دیگر همچون جوش شیرین، اکسید منیزیم، توکسین بایندر، کولین و پیش‌سازهای گلوکز خودشان اقدام نمایند.

    مکمل گاو شیری، بایدها و نبایدها

    [/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][us_btn link=”url:http%3A%2F%2Fdamdarebartar.com%2Fvitamin-and-mineral-supplements-for-livestock%2Fsuper-milk-supplement%2F|||” style=”3″ label=”مکمل گاو شیری” custom_width=”200px” css=”%7B%22default%22%3A%7B%22font-size%22%3A%2216px%22%7D%7D”][/vc_column][/vc_row]

  • یک گروه گاو خشک یا دو گروه؟

    یک گروه گاو خشک یا دو گروه؟

    یک گروه گاو خشک یا دو گروه؟

    این مقاله توسط یک مشاور تغذیه گله های شیری در نیویورک نوشته شده است.

    یک زمانی نویسنده این مقاله (Mary Beth de Ondarza) به شدت بر این باور بوده است که باید دو گروه گاو خشک داشت: far-off یا از 60 تا 21 روز مانده به زایش و یک گروه پا به زا یا 21 روز مانده به زایش. اما در طول سال های گذشته برخی از دامپروران ماهر ایالت نیویورک اشتباه او را اثبات کردند و نتایج بسیار خوبی با داشتن یک گروه گاو خشک به دست آوردند. اصلی‌ترین مزیت داشتن فقط یک گروه گاو خشک این است که جابجایی گاوها کمتر می‌شود.

    هر وقت شما یک گاو را جابجا می‌کنید، گاو استرس خواهد گرفت، به ویژه بخاطر وجود گاوهای حاضر در بهاربند جدید. این تنش می‌تواند ماده خشک مصرفی او را کاهش دهد، موجب بروز بیماری‌های متابولیکی شود و موبیلیزاسیون بافت چربی را افزایش دهد. مزیت دیگر داشتن تنها یک گروه گاو خشک این است که آن مشکلات ناشی از زایمان‌های زودرس را در گاوهایی که تنها یک هفته پیش از زایش از جیره پابه زا تغذیه می‌کنند از بین می‌برد.

    هنوز هم دامداری‌های موفقی هستند که از استراتژی 2 گروه گاو خشک بهره می‌برند. پس بهترین راهکار چیست؟ جواب این سوال به عوامل متعددی بستگی دارد.

    اول از همه به این نکته توجه کنید که گاوهای خشک با خوراک مصرفی بالا مشکلات کمتری خواهند داشت. محققان دانشگاه British Columbia دریافتند که کاهش 1 کیلوگرمی در ماده خشک مصرفی در هفته‌ی منتهی به زایش خطر کتوز تحت بالینی را دو برابر می‌کند و 3 برابر احتمال بیشتری وجود دارد که گاوها به متریت دچار شوند.

    در 4 هفته پایانی منتهی به زایش گاوهای خشک شما چقدر خوراک مصرف می‌کنند؟ شما چگونه می‌توانید مصرف خوراک را افزایش دهید؟

    محققان دریافتند که گاوهای خشک هلشتاین، بین 10/7 تا 16/4 کیلوگرم در روز خوراک می‌خورند. این یک دامنه‌ی بسیار وسیع است. آسایش گاو و اثر آن را بر روی مصرف خوراک در نظر بگیرید. محققان دانشگاه ویسکانسین نرخ تراکم 80 درصدی را توصیه می‌کنند (یعنی در یک بهاربند با 20 سربند باید تعداد 16 راس گاو وجود داشته باشد). تراکم بیش از حد می‌تواند خوراک را کاهش دهد و منجر به جابجایی شیردان شود.

    محققان دانشگاه پنسیلوانیا پیشنهاد کرده‌اند که گنجاندن الیاف قابل هضم‌تر از منابع علوفه‌ای یا منابع الیاف غیر علوفه‌ای (مثل تفاله) ممکن است به افزایش خوراک مصرفی کمک کند. سطوح بالاتر الیاف قابل هضم همچنین به کاهش نشاسته در جیره می‌تواند کمک کند که به نوبه خود سلامت شکمبه را پیش از زایش بهبود خواهد داد.

    با در نظرگرفتن تاسیسات خود، چگونه می توانید گاوها را طوری گروه بندی کنید که گاوهای پابه زا بیشترین آسایش را داشته باشند؟

    اگر فضای کافی در تاسیسات خود دارید، داشتن 2 گروه گاو خشک ممکن است حداقل فضای بیشتری را برای گاوهای پابه‌زا برای آسایش بیشتر امکان پذیر سازد. در حالی که فضای کمتری را برای گاوهای far-off امکان‌پذیر خواهد ساخت و اندکی شلوغ‌تر خواهند بود.

    امتیاز وضعیت بدنی گاوهای شما در دوره far-off چگونه است؟ دوره خشک متداول در گله شما چند روز است؟

    امتیاز وضعیت بدنی 3/5 بهترین است (هر چند در مقالات پیشین ما به امتیازهای پایین تر از آن اشاره کرده ایم). گاوهای چاق پیش از زایش کمتر می خورند و چربی بیشتری موبیلیزه می کنند. وقتی شما یک گروه گاو خشک دارید انرژی جیره اندکی (1/38 تا 1/43 مگاکالری در کیلوگرم) در مقایسه با انرژی در far-off (1/28 تا 1/32 مگاکالری در کیلوگرم) بالاتر خواهد بود. بنابراین حفظ امتیاز وضعیت بدنی گاوهایی که از قبل در دوره شیردهی اندکی چاق بوده‌اند مشکل می‌شود، به ویژه در گله‌هایی که دوره خشکی طولانی‌تری دارند.

    گله‌های پرتولید با برنامه‌های تولیدمثلی موفق و دوره‌های کوتاه‌تر خشکی (40 تا 50 روز) به استراتژی داشتن یک گروه گاوه خشک بهتر پاسخ داده‌اند. آن‌ها گاوهای چاق کمتری در گله دارند. بهترین زمان برای کار کردن روی گاوهای چاق 2 ماه آخر شیردهی است. راه حل کاهش گاوهای چاق احتمالاَ توجه به مشکلات باروری و تولیدمثلی و نیز توجه به انرژی جیره‌هاست.

    ساختن دو جیره برای گاوهای خشک تا چه اندازه ساده است؟

    آشکار است که ساختن یک جیره برای گاوهای خشک راحت‌تر از ساختن 2 مدل TMR است. گاوهای خشک همیشه باید TMR تازه، خوش خوراک و خوب مخلوط شده داشته باشند. اگر شما به دلیل مشکلات موجود و برای صرفه جویی در وقت از پسماندها برای تغذیه گاوهای خشک استفاده می‌کنید، یا علوفه را به طور جدا و کنسانتره را به صورت سرک برای گاوهای پابه‌زا استفاده می‌کنید (چون نمی‌توانید TMR برای آنها درست کنید) به احتمال زیاد از مزایای داشتن یک گروه گاو خشک در گله وقتی که یک TMR به خوبی متوازن شده را در اختیار آنها قرار می‌دهید، شگفت‌زده خواهید شد.

    آیا یک جیره مخصوص برای گاوهای تازه‌زا دارید؟

    تغییرات جیره هرگز نباید خیلی گسترده باشد. چون که جیره گاوهای خشک (وقتی یک گروه گاو خشک در گله دارید) باید انرژی پایین‌تری از یک جیره پابه‌زا داشته باشد، داشتن جیره گاو تازه‌زا بسیار مهم‌تر می‌شود. جیره گاو تازه‌زا (صفر تا 14 یا 21 روز پس از زایش) باید انرژی کمتری نسبت به جیره گاوهای پرتولید داشته باشد. بدون یک جیره پابه‌زا، داشتن 2 گروه گاو خشک ممکن است بهتر باشد.

    اگر شما تاسیسات لازم برای داشتن 2 گروه گاو خشک دارید، آیا بهتر نیست که به جای داشتن بهاربند پابه‌زا و far-off، یک گروه گاوهای خشک بالغ و یک گروه تلیسه داشته باشید؟

    مطابق با پژوهش‌های منتشر شده، تلیسه‌های شیری که در یک گروه جدا نگهداری می‌شوند نسبت به آن‌هایی که با گاوهای بالغ نگهداری می‌شوند، 10 تا 15 درصد بیشتر خوراک می‌خورند، 20 درصد بیشتر استراحت می‌کنند و 10 درصد شیر بیشتر تولید می‌نمایند. همچنین تلیسه‌هایی که با گاوهای بالغ در یک بهاربند نگهداری می‌شوند 16 درصد زمان کمتری را صرف نشخوار کردن می‌کنند.

    بسیاری از دامداران از مزایای جدا کردن تلیسه‌ها و گاوهای بالغ سود برده‌اند. به نظر می‌رسد که این حیوانات از گروه‌بندی جداگانه در هنگام خشکی نیز سود ببرند، به ویژه وقتی که تراکم بالایی در گله وجود دارد.

    آیا فرآورده‌های آنیونیک باید در تمام طول دوره خشکی خورانده شوند؟

    نویسنده این مقاله موفقیت بسیار خوبی در کنترل تب شیر با جیره‌هایی که حاوی ذرت سیلو شده (5/9 تا 6/8 کیلوگرم ماده خشک)، علوفه کم پتاسیم یا کاه (1/8 تا 2/7 کیلوگرم ماده خشک)، و مقدار کمی کنسانتره (2/7 تا 3/2 کیلوگرم ماده خشک) بوده‌اند، داشته است. این جیره‌ها حاوی کمتر از 1/2 درصد پتاسیم و 0/4 تا 0/45 درصد منیزیم بوده‌اند.

    اما اگر تب شیر تحت بالینی هنوز در گله شما وجود دارد، افزودن منابع کلر که ماده خشک مصرفی را کاهش نمی‌دهند؛ به اندازه 0/5 درصد کمتر از مقدار پتاسیم (یعنی اگر مثلا پتاسیم 1/3 درصد باشد، مقدار کلر باید 0/8 درصد باشد) می‌تواند موثر باشد. این راهکار، DCAD جیره را به حدود صفر میلی اکی‌والان در کیلوگرم می‌رساند و pH ادرار را بین 6/2 تا 6/8 نگه می‌دارد. اصلی‌ترین مشکل خوراندن نمک‌های آنیونی در کل دوره خشکی، قیمت آن‌هاست!

    3 یا 4 هفته پس از خورانیدن نمک‌های آنیونی، pH ادرار بالا خواهد رفت چرا که گاو به استفاده از استخوان برای بافرینگ اسید سازگاری پیدا می‌کند. اما اثرات مثبت افزودن نمک‌های آنیونی هنوز وجود دارد. با این وجود، pH ادرار را تنها در گاوهایی که کمتر از 3 هفته از این جیره‌ها تغذیه کرده‌اند کنترل کنید.

    شرایط گله خود را به دقت در نظر بگیرید و با متخصص تغذیه خود مشورت کنید تا ببینید که کدام استراتژی گروه‌بندی گاو خشک برای گله شما مناسب‌تر است. آن راهکاری که برای گله مجاور شما مناسب است، لزوماً برای شما کاربرد ندارد.

  • نکاتی در اهمیت و نحوه مدیریت گاو تازه زا

    نکاتی در اهمیت و نحوه مدیریت گاو تازه زا

    نکاتی در اهمیت و نحوه مدیریت گاو تازه زا

    همواره باید توجه داشت که 30 درصد از توان تولیدی مربوط به ژنتیک است و بقیه مربوط به محیط فراهم شده توسط دامدار.

     گاوها مثل قطارها هستند و بهتر از هر کارخانه بیولوژیکی دیگه‌ای می‌توانند اینرسی حرکتی خودشان را حفظ کنند. اما اگر به هر دلیلی مثل بیماری سرعتشان کم شود یا از ریل خارج شوند برگرداندن آن‌ها به سرعت قبلی به گونه‌ای که بتوانند به حداکثر توان تولیدی‌شان برسند بسیار مشکل است. لذا تجربه نشان داده است که دامدارانی که برنامه‌های فشرده مدیریت گاو تازه‌زا دارند کمتر به کاهش تولید دچار می شوند بنابراین درصد حذف در 60 روز اول در آنها کمتر است.

    اجزای اصلی برنامه‌های مدیریت گاو تازه‌زا:

    1- داشتن بهاربند جدا برای گاوهای تازه زا حداقل به مدت 10 تا 14 روز. این کار به تحریک ماده خشک مصرفی کمک می‌کند.

    2- نباید بیش از 85 درصد ظرفیت بهاربند، دام در بهاربند باشد. در یک گله با فاصله گوساله زایی 13.5 ماه، در هر زمان مشخص 4.1 درصد از کل گله در گروه گاوهای تازه زا هستند.

    3-  در صورت امکان تلیسه‌ها از دام‌های بالغ جدا باشند. ماده خشک مصرفی در یک بهاربند مختلط باید بین 18.2 (نیمی از بهارند تلیسه) تا 20.5 (یک سوم بهاربند تلیسه) باشد.

    علائم هشدار دهنده مهم هنگام معاینه گاو تازه زا:

    1- دمای راست روده (ولی همیشه درست نیست). دمای بیشتر از 39.2 تا 39.4 به عنوان خط قرمز در نظر گرفته می‌شود. با این راهکار ممکن است 50 درصد از گاوها از مشکلات مربوط به سلامتی رهایی یابند.

    2- از واژن به عنوان یک محل جایگزین برای اندازه‌گیری دما می‌توان استفاده کرد. رکتوم پر از هوا یا نقص در وارد کردن دماسنج موجب کمتر نشان دادن دما خواهد شد.

    3- همواره در یک زمان مشخص از روز (مثلا صبح ها) برنامه تب‌گیری را انجام دهید.

    4- در آب و هوای گرم تعیین دما با مشکل مواجه می‌شود. در این مورد گاوهای هیپوکلسمیک دما را بیش از حد نشان می‌دهند.

    برخی از محصولاتی و داروهایی که در دامهای تازه زا به کار می روند:

    اکسنل: درمان متریت سی (به مدت سه روز)؛

    فلونکسین مگلوماین یا آسپیرین برای درمان عفونت‌های سُمی؛

    پریدیف (ایزو فلوپردون استات) برای کتوز؛

    دگزا متازون برای فلج زایمان (24 ساعت اول پس از زایش)؛

    ویتامین B کمپلکس برای افزایش اشتها؛

    ویتامین ADE به منظور اثر ویتامین D بر روی متابولیسم کلسیم؛

    مزایای سلامتی و تولیدی داشتن یک برنامه گاو تازه زا

    داشتن یک گروه تازه‌زا همواره فرصتی برای روش‌های مدیریت روزمره در جهت جلوگیری یا کاهش مشکلات مربوط به ناهنجاری‌های گاو تازه‌زا فراهم می‌نماید. خورانیدن حدود 500 گرم پروپیونات کلسیم و حدود 60 گرم پروپیلن گلیکول بلافاصله پس از زایش در عمل روشی اعجاب انگیز است. این روش هرگونه مشکلی را که در ماده خشک یا انرژی مصرفی و/یا متابولیسم مواد معدنی در گروه انتظار زایش و غیر قابل تشخیص بوده است را مرتفع می‌کند.

    رحم را در روزهای 4، 6، 8، 10 و 12 پس از زایش به منظور وجود عفونت‌های سمّی رحم معاینه کنید. این معاینه در گاوهای هیپوکلسمیک یا آن‌هایی که اسیدوز دارند و دمای بدنشان پایین تا طبیعی است بسیار اهمیت دارد چرا که از راه اندازه‌گیری ساده‌ی دمای بدن نمی‌توان به وجود عفونت در این گاوها پی برد. وقتی اسیدوز رخ می‌دهد شدت و وخامت متریت در دام را بیشتر می‌کند.

    رکوردهای دقیق و ثبت رکورد مداوم بسیار مهم است که حتی در دامداری‌های پیشرفته نیز ممکن است نادیده گرفته شود. داشتن رکورد به ما می‌گوید که تعداد ناهنجاری‌های رخ داده آیا در دامنه‌های قابل قبول است یا خیر و اگر نیست نسبت به تصحیح برنامه‌های دوره انتقال اقدام نماییم.

    داشتن یک برنامه تازه‌زای خوب می‌تواند کمبودهای برنامه‌های دوره انتقال را تا حد زیادی جبران نماید!

     

    یک مثال عملی از گله‌ای در آمریکا که پس از اجرای برنامه گاو تازه‌زا پیک تولیدش افزایش یافت؛ افزایش بیشتر وقتی مشاهده شد که یک گروه تازه‌زا نیز ایجاد کرد.

     

    نمونه فرم ارزیابی و معاینه گاو بیمار:

    شماره گاو  _____

    شماره بهاربند_____

    روزهای شیردهی _____________

    آخرین رکورد  ______

    تازه زا ______

    خشک________

    روزهای آبستنی__________

    معاینه:

    دما (طبیعی بین 38-39.2)   _________________

    حرکات شکمبه (طبیعی = 2 تا3 حرکت در دقیقه) _______________

    علایم درد در محوطه شکمی (آرنج متمایل شده به بیرون، ستون فقرات کمانی شده، دندان قروچه) ______________

    شیردان (خوب یا صدای تلنگر در سمت چپ یا راست) ______________________________

    مدفوع طبیعی ____

    رونده _____

    مخاطی _________

    خشک_____

    سیاه _____

    ریه‌ها   طبیعی ___

    صدای بد______

    تعداد__________

    بینی طبیعی  _____

    ترشحات_____

    تنفس بد: طبیعی  ___

    کتوتیک______

    چرکی __

    قلب   طبیعی _________

    نامنظم____________

    پای طبیعی______

    سم های درگیر____

    مفاصل درگیر، اندام های بالایی  ___________

    پستان طبیعی ____

    ورم پستان _____

    ورم پستان سمی ____

    کدام تیت ______

    رحم (در هر معاینه)

    طبیعی _______

    متریت____

    نوع ترشح _____

    آسیب زایمان ____

    گوش‌ها

    طبیعی _____

    سرد____

    BCS (1 تا 5)

    ______

    تشخیص

    طرح درمان ____

    نوع عملیات __________

    پیشرفت (بهتر/بدتر/بدون تغییر)_________

    روز 1

    روز 2

    روز 3

    روز 4

    روز 5

    روز 6

    روز 7

    قطع مصرف دارو

    مرگ _________

    نتایج کالبد گشایی   ________________________________________

    درخت تصمیم گیری گاو تازه‌زا و پروتوکل درمانی:

    گاوهای طبیعی
    گاوهای با در جه حرارت طبیعی (38.3 تا 39.2)
    پروتوکل A

    ظاهر گاوها طبیعی به نظر می‌رسد، گوش­‌ها طبیعی- وضعیت سلامتی را به طور روزانه و به مدت 12 روز بررسی کنید.

    گاوهای بیمار

    همه گاوهای بیمار باید روزانه و به طور فیزیکی معاینه شوند.

    گاوهایی با دمای 3/38 > درجه سانتی گراد
    پروتوکل B

    گاوها ظاهراً بیمارند (کلسیم/منیزیم پایین): اگر شوک شدید باشد، 2-1 بطری تزریق داخل وریدی کلسیم-منیزیم کنید، و همیشه به دنبال تزریق داخل وریدی کلسیم یا به عنوان درمانی برای گاوهای با شوک متوسط، از یک محلول نوشیدنی گاو تازه‌­زا که حداقل حاوی کلسیم و منیزیم است استفاده کنید. هم چنین 10 سی سی پردیف (Predef) داخل عضلانی یا دگزامتازون یک بار برای کتوز بدهید. اگر متریت سمی است به پروتوکل E اقدام کنید.

    گاوهایی با دمای 4/39 < درجه سانتی گراد پس از روز 3 شیردهی
    پروتوکل C
    ظاهر گاوها طبیعی است:

    اگر رحم سمی است، دما بین 39/4 تا 40، اکسنل 2 سی سی به ازای هر 45 کیلوگرم وزن بدن زیر جلدی به مدت 3 روز (یک روز اضافی پس از برطرف شدن علایم) بزنید. اگر تب کاهش نیافت یا علایم برطرف نشد، به پروتوکل D اقدام کنید.

    D پروتوکل
    گاو بیمار و/یا دما بالای 40  و رحم سمی است:

    از آنتی بیوتیک‌های بتالاکتام (گونه پنی سیلین) در بیشینه مقدار عملی به مدت 3 روز استفاده کنید (یک روز اضافی پس از برطرف شدن علایم). همچنین جهت کاهش تب به مدت 2 روز   10سی سی فلونوکسن مگلوماین (بانامین (Banamine) داخل وریدی یا به صورت عضلانی بدهید. ضمناً برای افزایش اشتها به مدت 3 روز و هر روز 20-40 سی سی ویتامین‌های B. محلول‌­های نوشیدنی گاو تازه‌زا نیز باید داده شود.

    گاوهایی با دمای 3/38 > درجه سانتی گراد و بیمار
    پروتوکل E

    گاو در ظاهر بیمار به نظر می‌­رسد: با گوش‌­های سرد و رحم سمی.

    از پروتوکول B، یعنی کلسیم نوشیدنی +/- تزریق وریدی کلسیم به اضافه پروتوکل C، یعنی اکسنل، استفاده کنید.

    دستورالعمل معاینه پیش گیرانه گاوهای تازه زا به طور روزانه

    .روز1 (روز زایش): به طور انتخابی یا حداقل برای تمام گاوهایی که سخت زایی یا مشکلات متابولیکی در زمان زایش داشت

    پروپیونات کلسیم 450 گرم، سولفات منیزیم آبدار 550 گرم، کلرید پتاسیم 630 گرم، نمک 820 گرم، و 340 گرم (12 اونس) پروپیلن گلیکول در 19 تا 38 لیتر آب ولرم حل کرده و بنوشانید.

    درجه حرارت بدن در روز 2:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 3:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 4:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 5:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 6:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 7:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 8:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 9:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 10:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    درجه حرارت بدن در روز 11:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    درجه حرارت بدن در روز 12:________ وضعیت سلامتی/ مشاهدات:

    لمس رحم از طریق راست روده- طبیعی یا سمی:

    لوتالایز (از بین برنده جسم زرد) برای درمان پیومتر.

    روز 26 لوتالایز برای درمان پیومتر.

    (هدف اولیه این تزریق لوتالایز، کمک به به پاک نمودن هر گونه عفونت رحمی برجای مانده است، اما زمان آن نیز می­‌تواند اندکی تغییر یابد [روز 22 تا 28] تا همچنین بتواند به عنوان تزریق اولیه برای برنامه­‌های کنترل شده تولید­مثل نظیر پری سینک به کار رود.)

  • DCAD (تفاوت کاتیون-آنیون جیره)

    DCAD (تفاوت کاتیون-آنیون جیره)

    DCAD (تفاوت کاتیون-آنیون جیره)

    این مقاله به زبان ساده به بیان مفهوم DCAD می پردازد.

     به این خاطر که هنوز برخی دوستان و دامداران با مفهوم این موضوع آشنا نیستند و شاید تصوری نادرست از آن داشته باشند این مقاله روی سایت قرار داده شده است.

    به زبان عامیانه، DCAD چه معنایی دارد؟

    DCAD به معنی تفاوت کاتیون-آنیون جیره است. این مفهوم در واقع محاسبه ساده مجموع کاتیون‌ها یا بارهای مثبت جیره (سدیم و پتاسیم) منهای بارهای منفی جیره یا آنیون‌ها (کلر و گوگرد) است.

    (کلر + گوگرد) – (پتاسیم + سدیم)

    این معروفترین معادله محاسبه DCAD است، اما معادلات دیگری هم هستند که گوگرد را در نظر نمی‌گیرند. به همین خاطر مهم است بدانیم که از چه معادله‌ای برای محاسبه DCAD استفاده کرده‌ایم.

    چگونه اندازه گیری می‌شود؟

    DCAD جیره‌ای صحیح، درست و مستمر تنها به وسیله آنالیز مواد خوراکی موجود در گله از مواد معدنی موجود در آن‌ها انجام می‌گیرد.

    چه اثری بر جیره دارد؟

    DCAD ضرورتا جیره را به صورت مستقیم تحت تاثیر قرار نمی‌دهد، اما به شدت بر روی گاو اثرگذار است. DCAD هرچه قدر منفی‌تر باشد، گاو مجبور می‌شود تا اسیدوز ملایمی را تجربه کند، که در مراحل معینی از زندگی آن‌ها مطلوب است (مثل 3 هفته پیش از زایش).

    هرچه قدر DCAD مثبت‌تر شود، ظرفیت بافری خون گاو بیشتر می‌شود، که در گاوهای تازه زا و پرتولید مطلوب است.

    DCAD چه کاری در جیره انجام می‌دهد؟

    DCAD منفی باعث اسیدوز ملایم در گاو می‌شود که در دوره انتظار زایش مطلوب است. از این بابت که به دام کمک می‌کند کلسیم را از استخوان‌ها برداشت کند و از تب شیر بالینی و تحت بالینی و نیز افت سیستم ایمنی جلوگیری کند. DCAD منفی 8 تا منفی 12 به ازای هر 100 گرم از جیره برای این گروه از گاوها توصیه می‌شود.

    DCAD مثبت بافرهای خون را افزایش می‌دهد و برای گاوهای پس از زایش و وقتی که که گاو مقادیر زیادی اسید در شکمبه تولید می‌کند مورد نیاز است. هر چه شیر بیشتری انتظار دارید، DCAD باید بالاتر باشد.

    توصیه‌های موجود برای گاوهای پر تولید بین 35+ تا 45+ میل اکی والان به ازای هر 100 گرم از جیره است. برای گاوهای اواسط دوره شیردهی تولیدکننده کمتر از 38/6 کیلوگرم بین 30+ تا 35+ و برای گاوهای کم تولید بین 25+ تا 30+ می‌باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که DCAD بالاتر همچنین تولید ترکیبات شیر را همراه با بازده خوراک بهبود می‌دهد.

  • تبادل نظر فنی 5: راهکارهای افزایش ماده خشک مصرفی در گاوهای تازه زا

    تبادل نظر فنی 5: راهکارهای افزایش ماده خشک مصرفی در گاوهای تازه زا

    تبادل نظر فنی 5: راهکارهای افزایش ماده خشک مصرفی در گاوهای تازه زا

    بدون شک دوره انتقال و به ویژه دوران پس از زایش مهمترین بخش در چرخه شیردهی یک گاو می‌باشد و برای رسیدن به حداکثر تولید باید حداکثر توجه را به این بخش داشت. در این زمینه سوال این هفته در مورد راهکارهای حداکثر کردن ماده خشک مصرفی در گاوهای تازه‌زا می‌باشد و امیدورایم مطالب گردآوری شده مفید فایده باشد.

    در این بخش از نظرات کارشناسان ذکر شده در مقاله استفاده شده است:

    مهندس بهشتی (مشاور تغذیه دامداری‌های استان‌های تهران ، البرز، قزوین و …):

    1- مدیریت مناسب تغذیه در اواخر شیردهی و دوره خشکی جهت داشتن یک BCS مناسب در زمان زایش (3.5 تا 3.75)

    2- مدیریت تغذیه و سلامت گاوها جهت کاهش ابتلا به ناهنجاری‌هایی نظیر ورم‌پستان، جفت‌ماندگی، لنگش، هایپوکلسمیا، اندومتریت، اسیدوز و … .

    3- ایجاد شرایطی جهت تأمین حداکثر آسایش در گروه تازه‌زا از نظر تأمین تهویه، بستر مطلوب، کاهش استرس‌های مربوط به عملیات کنترلی گاوهای تازه‌زا، فضای کافی آخور و مخصوصاً کاهش تراکم

    4- افزایش دفعات خوراک‌دهی و ارائه خوراک تازه

    5- استفاده از علوفه با کیفیت و توجه به خوش‌خوراکی اقلام خوراکی و قابلیت هضم آن‌ها

    6- استفاده از علوفه ساقه بلند جهت تأمین الیاف مؤثر کافی به صورت بخشی از کل علوفه مصرفی به منظور تأمین سلامت و فعالیت شکمبه

    7- دسترسی به آب تمیز و تازه، جهت تشویق مصرف خوراک

    8- توجه به تخمیرپذیری منابع غلات مورد استفاده و سطح استفاده از آن‌ها

    9- استفاده از افزودنی‌هایی مثل پروپیوتیک‌ها (مخمرها)، بافرها، نیاسین و …

    مهندس محرمی (دامداری فکا، اصفهان، 2760 راس دوشا):

    1- مدیریت گاوها در دوره پیش از زایش به منظور کم‌کردن ناهنجاری‌هایی نظیر تب شیر، جفت‌ماندگی، کتوز و کبد چرب (با توجه به مدیریت BCS در دوره خشکی) و …

    2- بهترین و باکیفیت‌ترین علوفه را برای تازه‌زا استفاده کنیم.

    3- در تابستان افزایش دفعات خوراک‌دهی از 3 به 4 بار برای گروهای تازه‌زا

    4- پس مانده وعده قبل همواره باید برداشته شود و خوراک به صورت تازه در آخور ریخته شود.

    5-آبخوری‌ها همیشه باید تمیز باشد.

    6-تقریباً یک کیلو از یونجه مصرفی را به صورت سرک استفاده کنیم.

    7-از غلاتی که سرعت عبور بالایی دارند و کمتر در شکمبه هضم می‌شوند استفاده کنیم مثل ذرت.

    8- از منابع پروتئینی که RUP بالایی دارند مثل دانه سویا، گلوتن یا پودر ماهی استفاده کنیم.

    9- حتی المقدور از چربی‌های اشباع به دلیل اثرات کمتر روی محیط شکمبه و اثر بر کاهش خوراک مصرفی استفاده نماییم.

    مهندس وحید غلامی (مشاور دامداری‌های فشافویه ، اراک و ….):

    1- تراکم بهاربند و حتی المقدور جدا سازی تلیسه و دام بالغ از هم

    2- TMR یکنواخت و توجه به اندازه ذرات

    3- تغذیه علوفه با کیفیت جهت تحریک مصرف و نشخوار

    4- پرهیز از افزایش مصرف کنسانتره در روزهای اول به دلیل مشکلات مربوط به اسیدوز و جابجایی شیردان

    5- توجه به تب‌گیری و وجود عفونت‌های رحمی در گاوهای تازه‌زا

    6- اسپری ملاس روی TMR

    7- توجه به بافرها و مخمرها و پروبیوتیک‌ها

    8- در زمستان‌ها توجه به قرار دادن آب ولرم دراختیار گاوهای تازه‌زا بسیار سودمند خواهد بود.

    مهندس جهانی مقدم (دامداری شهریار صفاری 900 راس دوشا)

    به منظور حداکثر کردن DMI در گاوهای تازه‌زا

    1- از تنش در گاوهای تازه‌زا جلوگیری کنیم. عواملی مانند استرس گرمایی، نگهداری مخلوط گاو و تلیسه تازه‌زا در یک بهاربند، تراکم بالا گاو تازه‌زا که منجر به رقابت سر آخر و ایستادن گاو در زمان زیادی از شبانه روز گردد و نزدیک بودن جایگاه گاو تازه‌زا به محل‌های پر سروصدا و پر رفت امد می‌تواند منجر به تنش در گاو تازه‌زا شوند. در زمان تنش ترشح کورتیکوستروئیدها در خون می‌تواند ماده خشک مصرفی را کاهش دهد.

    2- از ابتلا گاوهای تازه‌زا به بیماری‌های همچون تب شیر، جفت‌ماندگی، ورم پستان و متریت پیش‌گیری کنیم. این امر می تواند از کاهش DMI جلوگیری کند. همچنین بروز کتوز و جابه جایی شیردان را کاهش می‌دهد.

    3- BCS گاوها را در زمان زایمان کمتر از 3.75 حفظ کنیم. از چاق شدن گاوها قبل از زایمان جلوگیری کنیم. چاقی بیش از حد در زمان زایش موجب کاهش انقباضات رحمی می‌شود که این امر احتمال بروز سخت‌زایی و عفونت‌های رحمی را افزایش می‌دهد که می‌تواند DMI را کاهش دهد. همچنین هورمون لپتین توسط سلول‌های بافت چربی ترشح می‌شود و با تأثیر بر سیستم اعصاب مرکزی دریافت اختیاری خوراک را کاهش می‌دهد. گاوهای چاق با دارا بودن بافت چربی فراوان مستعد افت خوراک مصرفی هستند. با داشتن گاوهای با BCS 3 تا 3.75 می‌توان مصرف خوراک بیشتری را در گاوهای تازه‌زا انتظار داشت.

    4- از جیره‌های خوش‌خوراک استفاده کنیم. استفاده از مقادیر بالای یونجه با کیفیت می‌تواند مصرف ماده خشک بیشتری را منجر شود. مصرف یونجه به علت قابلیت هضم بالای آن تولید شیر و DMI بیشتری را پشتیبانی می‌کند. افزایش دفعات خوراک در ترکیب با تهیه کردن جیره‌های گلوکوژنیک با استفاده ازغلات فرآوری شده و کاهش منابع چربی می‌تواند به گاوهای تازه‌زا کمک کند.

    5- گاوها تازه‌زا را 6 وعده در روز بدوشیم. افزایش تعداد دفعات دوشش منجر به افزایش DMI و شیر تولیدی می‌شود.

    گروه علمی دامدار برتر:

    1- داشتن تراکم حدود 85 درصد و فراهم کردن فضای آخور 70 تا 75 سانتی‌متر تا 21 یک روز پس از زایش.

    2- تزریق ویتامین‌های گروه B جهت افزایش اشتها

    3- استفاده از یونجه سرک و درجه یک

    4- استفاده از سویای سرک که بسیار در افزایش ماده خشک مصرفی مؤثر است.

    5- بهاربند آرام و به دور از هرگونه تنش محیطی (حرارتی، تهویه و …)

    6- تزریق بلافاصله کلسیم به گاوهای شکم 2 به بالا و حتی المقدور به تلیسه‌ها

    جمع‌بندی:

    بدون شک دوره انتقال و به ویژه دوران پس از زایش مهمترین بخش در چرخه شیردهی یک گاو می‌باشد و برای رسیدن به حداکثر تولید باید حداکثر توجه را به این بخش داشت. در این زمینه سوال این هفته در مورد راهکارهای حداکثر کردن ماده خشک مصرفی در گاوهای تازه‌زا می‌باشد و امیدورایم مطالب گردآوری شده مفید فایده باشد.

  • تبادل نظر فنی 3 : دلیل باروری پایین تلیسه‌ها در برخی بازه‌های زمانی از سال چیست

    تبادل نظر فنی 3 : دلیل باروری پایین تلیسه‌ها در برخی بازه‌های زمانی از سال چیست

    تبادل نظر فنی 3 : دلیل باروری پایین تلیسه‌ها در برخی بازه‌های زمانی از سال چیست

    یکی از مهمترین بخش‌های یک دامداری صنعتی شیری گروه پرورش تلیسه می‌باشد. اکثر دامداران به اشتباه بر این تصوراند که چون این دسته از گله تولیدی ندارند پس لزومی هم ندارد که توجه مدیریتی و تغذیه‌ای خاصی نیز به آن‌ها مبذول داشت. در صورتی‌که تأخیر در آبستنی در این گروه یکی از هزینه‌های نهفته‌ای است که دامداران آن را به جریمه عدم مدیریت صحیح خود پرداخت می‌کنند. زیر بنای یک گله خوب، بهاربند پرورش تلیسه خوب است.

    مهندس سلطانی (دامداری فوده‌ای، اصفهان، 1000 راس دوشا )

    به طور کلی در گله ما باروری تلیسه‌ها بسیار خوب و 65 تا 70 درصد است و با چنین مشکلی برخورد نکرده‌ام. ولی به طور کلی ما اقداماتی را برای افزایش و بالا نگه داشتن همین نرخ انجام داده‌ایم. در گروه پای کل (40-50 روز) توجه زیادی به BCS نمی‌کنیم و به طور کل فشاری روی تلیسه وارد نمی‌کنیم. ویتامین‌ها را به ویژه ویتامین E و تا حدی ویتامین A را در جیره افزایش می‌دهیم.

    یک تجربه بسیار ارزشمند اینکه در سال‌های پیش با کاهش سن تلقیح (حدودا 13 تا 13 ماه و نیم) ما کاهش باروری، افزایش مرده زایی، حذف زیاد در شکم اول و تولید پایین را مشاهده کردیم و جالب‌تر اینکه با افزایش سن تلقیح به 15 ماه، ما شاهد افزایش باروری، تولید بسیار بالا در شکم یک‌ها، و کاهش حذف در شکم اول بودیم.

    مهندس محرمی (دامداری فکا، اصفهان، 2760 راس دوشا )

    با توجه به تجربیات بنده، ژنتیک یکی از مهمترین عوامل است. از آنجایی که بیشتر گله‌ها روی تولید شیر کار می‌کنند و رابطه آن با تولید مثل منفی است یکی از عمده‌ترین دلایل ژنتیک می‌تواند باشد. استفاده فشرده از اسپرم سکس شده نیز به طور چشمگیری می‌تواند باروری را کاهش دهد. ما خودمان کاهش 10 درصدی باروری را با استفاده از اسپرم‌های سکس شده تجربه کردیم.

    گرما و تنش حرارتی می‌تواند به طور مقطعی یکی از عوامل باشد و با توجه به اینکه تاسیسات و بهاربندهای نگهداری تلیسه‌ها دارای وسایل سرمایشی نیست و عمدتاً تراکم در این گروه‌ها بسیار بالاست کاهش باروری را می‌توان انتظار داشت. بیشتر علوفه بی‌کیفیت و حتی دارای کپک به این گروه از دام‌ها داده می‌شود که اثر منفی آن بر روی تولید مثل شناخته شده است. همچنین مدارکی مبنی بر رابطه بسیار نزدیک بیماری‌هایی نظیر BVD و IBR با تولید مثل تلیسه‌ها وجود دارد.

    مهندس جهانی مقدم (دامداری شهریار صفاری 900 راس دوشا )

    1- تراکم بالا و عدم دسترسی تلیسه‌ها به صورت یکسان به خوراک که موجب تفاوت رشد در تلیسه‌ها و یک دست نبودن تلیسه‌ها می‌شود.
    2- بهداشت نامناسب بستر
    3-استفاده از باقیمانده خوراک گاوهای شیری جهت تغذیه تلیسه‌ها (خوراک گاوهای شیری حاوی انرژی بالا بوده که منجر به چاقی تلیسه‌ها می‌شود).
    4-استفاده از خوراک کم کیفیت یا پس‌مانده که حاوی مقادیر بالای سموم قارچی بوده و می‌تواند تأثیر منفی بر باروری تلیسه‌ها داشته باشد.

    مهندس وحید غلامی (مشاور گله های فشافویه ، اراک و …. )

    باتوجه به اینکه تلیسه به عنوان دام غیر مولد در نظر گرفته می‌شود عمدتاً مورد بی‌مهری قرار میگیرد. با افزایش و نوسان قیمت مواد غذایی، محصولات فرعی و ضایعات کارخانه‌ها بدون آنالیز دقیق به مصرف تلیسه می‌رسد که خود موجب عدم یکنواختی و پاسخ تولید مثلی نامناسب می‌گردد. پسمانده‌های گاوهای شیری (که در بیشتر مواقع در تابستان کیفیت نامطلوبی دارند)، سیلو و یونجه بی‌کیفیت که در برخی مواقع حاوی کپک نیز می‌باشند و نیز مواد خوراکی ته انبار که معمولاً همه به مصرف تلیسه‌ها می‌رسد می‌تواند از عوامل کاهش باروری باشند.

    بیماری‌های انگلی، فصل سال، خود شخص تلقیح‌گر، پروتوکل‌های همزمانی فحلی از عوامل دیگری هستند که روی باروری تأثیر گذارند. در آب و هوای گرم تلقیح باید زودتر انجام شود که در مواردی به آن توجه نمی‌شود. به طور کلی کم توجهی مهمترین عامل باروری پایین تلیسه‌ها در گله‌هایی است که با این مشکل روبرو هستند.

    مهندس شاهین (مشاور تغذیه دامداری‌های استان‌های تهران، البرز و …. )

    تلیسه‌ها اگر در حال کاهش وزن باشند به تجربه دیده شده که باروری پایینی دارند و اگر در حال افزایش وزن باشند باروری خوبی خواهند داشت. استرس حرارتی به شدت باروری را کاهش می‌دهد و در گله‌هایی حتی از 70 به 50 درصد کاهش یافته است. از آنجایی که علایم فحلی را زودتر نشان می‌دهند ماموران تلقیح به اشتباه آن‌ها را زود تلقیح می‌کنند ولی به تجربه دیده‌ام که باید دیرتر تلقیح شوند و این باعث افزایش نرخ باروری می‌گردد.

    مهندس بهشتی (مشاور تغذیه دامداری‌های استان‌های تهران ، البرز، قزوین و …)

    عوامل بسیار زیادی در این امر دخیل هستند ولی به طور کلی می‌توان آن‌ها را به دو دسته عومل تغذیه‌ای و مدیریتی تقسیم کرد و مهترین آنها را برشمرد:
    الف) مدیریتی: 1- افزایش تراکم گروه تلیسه‌های آماده تلقیح، 2- استرس تلیسه‌ها در زمان انجام عملیات تلقیح، 3- استفاده از اسپرم سکس، 4- گزارش اشتباه ساعت فحلی به دلیل عدم توجه به فحل‌یابی مناسب و مستمر در تلیسه
    ب) تغذیه‌ای: 1- کمبود ویتامین A و بتاکاروتن در زمان کمبود علوفه مرغوب، 2- استفاده از علوفه کپک زده با سطوح بالای مایکوتوکسین‌ها، 3- BCS بالای تلیسه و 4- عدم تعادل انرژی و پروتئین جیره

    گروه علمی دامدار برتر:

    1- تأمین انرژی و پروتئین به مقدار توصیه شده.
    2- داشتن یک گروه تلیسه پای کل که از لحاظ ویتامین‌های A , E بسیار سطح بالایی داشته باشد.
    3- رعایت نسبت CP:ME حدود 58-60 برای گروه پای کل.
    4- نظارت دقیق قد و وزن و مقایسه با نمودارهای استاندارد با کمک برنامه‌های تحت اکسل که به زودی روی سایت قرار خواهد گرفت.
    5- شستن آبخوری‌ها با آهک نیز می‌تواند مؤثر باشد.
    6 – عدم استفاده از مواد خوراکی فاسد، کپک زده و پسمانده برای گروه پای کل
    7- اخیراً برخی مواد خوراکی ضایعاتی و یا غیر معمول در جیره‌های تلیسه‌ها برای کاهش قیمت خوراک استفاده می‌شود. در اینگونه موارد باید در انتخاب ماده خوراکی دقت زیادی انجام داد زیرا ممکن است این مواد حاوی ترکیباتی باشند که بر روی تولید مثل اثرات منفی داشته باشند. مشاوره با کارشناس تغذیه در هنگام خرید و مصرف این مواد ضروری است.

  • اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    اثرات مضر مایکوتوکسین‌ها (آفلاتوکسین، زیرالنون و دان) بر روی دام

    مایکوتوکسین‌ها مواد سمی هستند که در گونه‌هایی خاص از قارچ، در طول متابولیسم اجزای ماده‌ی غذایی ترشح شده و باعث بروز عوارضی در دام می‌گردند.
    حدود 50 گونه از قارچ‌ها تولید مایکوتوکسین می‌نمایند. مایکوتوکسین‌های قارچی مسئول ضررهای مالی زیادی هستند. سم آفلاتوکسین می‌تواند از طریق شیر دام‌ها با نوع آفلاتوکسین M1 به انسان منتقل گردد و باعث جهش در سلول‌های کبدی شده و احتمال بروز سرطان را افزایش دهد.

    آفلاتوکسین‌ها

    در میان 200 نوع مایکوتوکسین شناسایی شده، یکی از مهمترین آن‌ها آفلاتوکسین می‌باشد. این سم توسط آسپرژیلوس پاراسیتیوس ترشح می‌گردد که پس از رسیدن به کبد منجر به تخریب سلول‌های کبدی در گاو شیری می‌شود. آفلاتوكسين‌ها توسط قارچ‌های آسپرژيلوس گونه Flavvous و parasiticus توليد می‌شوند.

    كلمه Aflatoxin شامل حروف A وF به ترتيب نماينده جنس قارچ Aspergilus و گونه‌ی Flavous كه با لغت Toxin تركيب شده است.

    ميزان اين سم در ذرت، كنجاله پنبه دانه و بادام زميني و سويا بيشتر از ساير اجزاي خوراك است. چهار نوع مختلف آفلاتوكسين به نام‌هاي G1 ، G2 ، B1 ، B2 كه قوي‌ترين و متداول‌ترين آن‌ها B1 است در خوراك و محصولات دامی شناخته شده است .
    اين سم در بدن توسط كبد متابوليت شده و تبديل به مايكوتوكسين‌های ديگر شده و از طريق توليدات دامی به مصرف‌كنندگان آن منتقل می‌شود.

    چنانچه گاو شيري از خوراك آلوده به آفلاتوكسين B تغذيه نمايد، آنزيم‌های موجود در كبد آن را به آفلاتوكسین M تبديل كرده كه از طریق شير و ادرار دفع می‌شود.

    هر 65 واحد آفلاتوكسين B1 در خوراك می‌تواند به 1 واحد آفلاتوكسين M1 در شير دام‌ها تبديل شود. ميانگين 1.7 درصد از مقدار آفلاتوكسين B1 در جيره‌ی غذايی دام به شكل متابوليت M1 به داخل شير ترشح می‌شود.

    مقدار مجاز آفلاتوكسين در شير خام  0.5 ppb می‌باشد. چنانچه ميزان آفلاتوكسين شير خام كمتر از ppb 0.3 (قسمت در بيليون) باشد در حد ايده‌آل است.

    اثرات آفلاتوكسين:

    1-تضعيف سيستم ايمنی
    2-اختلال در دستگاه گوارش
    3-پوشش چربی در كبد
    4-انتقال متابولبت‌های آفلاتوكسين در توليدات دام
    5-اثرات سرطان‌زايی
    6-سيروز كبدی

    اثرات مايكوتوكسين‌ها:

    1-ايجاد تداخل در سوخت و ساز و جذب مواد مغذی جيره؛
    2- اثرات منفی بر سيستم غدد درون ريز و برون ريز؛
    3-سركوب سيستم ايمنی.

    اثرات سموم قارچی:

    1-افت مصرف خوراك
    2-افزايش آسيب پذيری در برابر بيماري‌ها با مختل نمودن سيستم ايمنی بدن؛
    3-بالا بردن درصد نازايی و افزايش سقط جنين و افزايش آبستنی كاذب؛
    4-افزايش سلول‌های سوماتيك موجود در شير؛
    5-بيرون زدگی واژن و التهاب مهبل؛
    6-باقي ماندن سموم قارچی در توليدات دامی كه باعث سرطان در انسان می‌شود؛
    7- افزايش مرگ و مير.

    اثرات زيرالنون:

    1-افزايش سقط جنينی؛
    2-افزايش ترشحات واژن؛
    3-افزايش تورم و بيرون زدگی واژن؛
    4-كاهش باروری؛
    5-افزايش حجم پستان در تليسه‌ها؛
    6-افزايش فحلی كاذب؛
    7-افزايش تعداد تلقيح به ازای هر آبستنی؛
    اين سم در مقادير كم باعث بلوغ زودرس و افزايش اندازه پستانی شده و در مقادير بالا منجر به سقط جنين می‌شود.

    اثرات DoN:

    1-افزايش سلول‌های سوماتيك موجود در شير؛
    2-كاهش توليد شير؛
    3-كاهش باروری؛
    4-اثر منفی بر سيستم ايمنی.

    مايكوتوكسين Don از قارچ فوزاريوم گونه گراميناريوم و كواميناتوم توليد می‌شود و رايج‌ترين مايكوتوكسين در سيلو Don می‌باشد. ميزان اين سم در ذرت سيلو شده و همچنين سبوس گندم زيادتر از ساير اجزاي خوراك می‌باشد.
    ميكروارگانیزم‌های شكمبه توانايی خنثی كردن Don را دارند اما خنثی‌سازی به 35% محدود می‌شود و مابقی سموم از شكمبه می‌گذرد و با توجه به اينكه درصد كمی از مايكوتوكسين‌ها توسط ميكروب‌های شكمبه خنثی می‌شود و مقدار عمده‌ی آن‌ها جذب بدن می‌شود. در نتیجه استفاده از توکسین بایندرها ضروری می‌باشد.

  • تنظیمات تغذیه ای در دوره گرما و استرس گرمایی برای گاوهای شیری

    تنظیمات تغذیه ای در دوره گرما و استرس گرمایی برای گاوهای شیری

    تنظیمات تغذیه ای در دوره گرما و استرس گرمایی برای گاوهای شیری

     

    استرس گرمایی موجب اخلال در تولید شیر و فرآورده های آن می‌شود و تحت تاثیر مصرف خوراک، نشخوار، قابلیت هضم مواد غذایی و جذب آن، می تواند تولید شیر و کارایی جیره را کاهش دهد. با توجه به یافته های محققان دانشگاه آریزونا، کاهش مصرف خوراک در طی استرس گرمایی موجب کاهش 35% تولید شیر می شود.

    استرس گرمایی همچنین می تواند پاسخ آنزیم های کبدی را به هورمون‌های کلیدی بدن همانند هورمون رشد و انسولین فاکتور 1- رشد که عوامل مهم تولید شیر هستند را کاهش می دهد (Rhoads et al., 2010).

    به نظر می رسد که تنش گرمایی ممکن است ظرفیت کبدی گاو را به گلوکز کاهش دهد که این امر موجب کاهش لاکتوز می شود، لاکتوز عامل کلیدی در تعیین حجم شیر می باشد.

    تقسیم بندی دامها در شرایط استرس گرمایی بر اساس اهمیت:

    1-گاوهای خشک:

    طی تحقیقی (Tao et al., 2011) از دانشگاه فلوریدا گزارش کردند که گاوهای خشکی که در استرس گرمایی هستند و شرایط جایگاه و نگهداری آنها دارای شرایط مناسب و مه پاش و برنامه ریزی مناسبی جهت خنک کردن گاوهای خشک را داشتند، در دوره شیرواری بعد از زایمان توانستند 5 کیلوگرم شیر بیشتری را تولید کنند.

    تنش گرمایی در طول دوره خشکی گاوها موجب به خطر انداختن توسعه پستان ها قبل از زایمان و کاهش تولید شیر بعد از زایمان می شود.

    2-گوساله های تازه متولد شده:

    (O’Brien et al., 2010) از محققان دانشگاه آریزونا در طی تحقیقی گزارش کردند که در شرایط استرس گرمایی (30 to 40 C) خوردن استارتر توسط گوساله 12% در مقایسه با گوساله های گروه کنترل20 C. کاهش میابد.

    طی تحقیقی (Moore et al., 2012) در دانشگاه واشنگتن گزارش کردند که وقتی گوساله ها در هوای گرم قرار دارند، درجه حرارت داخلی باکس سردتر از محیط بیرون می باشد و سطح دی اکسید کربن داخل باکس و نرخ تنفس کمتر از محیط بیرون می باشد.

    3-گاوهای تازه زا:

    استرس حرارتی مصرف خوراک را کاهش می دهد و چون گاوها در شرایط بالانس منفی انرژی می باشد و نیاز به خوراک بیشتر دارند، در نتیجه این موضوع موجب کاهش مصرف انرژی و به خطر انداختن سلامت گاو و عملکرد تولید شیر گاوهای تازه زا می شود.

    در دانشگاه آیووا (Baumgard et al., 2011) طی تحقیقی دو گروه گاو را بررسی کردند، گروه اول گاوهایی بودند که در باکس انفرادی با درجه حرارات 20 C. و گروه دوم گاوهایی که در دمای بین 30 to 40 C. (دمای استرس گرمایی) قرار داشتند.

    استرس حراراتی مصرف ماده خشک را 28% و میزان تولید شیر گاوهای تازه زا را 29% کاهش داده بود و این موضوع برای گاوهای تازه زا که در تعادل منفی انرژی هستند می تواند تا 40 روز اوایل شیرواری ادامه یابد.

    مدیریت تغذیه:

    آب مهمترین ماده غذایی جیره می باشد. در نظر گرفتن حداقل یک مخزن آب آشامیدنی تمیز و عرضه فراوان آن از الزامات می باشد.

    خوراک های ریخته شده قبلی را در طی زمانی که دمایی هوا پایین می باشد تعویض شود.

    افزایش تعداد دفعات تغذیه روزانه (با ذرات کوچکتر) جهت خنک نگه داشتن خوراک.

    اطمینان حاصل کنید که مواد تشکیل دهنده سیلو بخوبی مورد تخمیر قرار گرفته باشد، قبل از تخمیر ثانویه توسط شکمبه.

    استفاده از یک تثبیت کننده خوب در هنگام سیلو سازی مثل پروپیونیک اسید، که سطح دسترسی قارچها و باکتری ها را به سیلو کاهش میدهد و موجب کاهش کپک در سیلو می شود.

    کم کردن مقدار TMR در هر وعده ، افزایش تعداد دفعات، مرتب سازی و ارزیابی اندازه ذرات TMR.

    مدیریت سیلو و به حداقل رساندن قرارگیری آن در معرض اکسیژن.

    سطح سیلو را تمیز نگه دارید و تمام خوراک باقی مانده روز قبل را قبل از ریختن TMR جدید جمع آوری کنید و در شرایط استرس گرمایی، اجتناب استفاده از TMR دارای کمتر از 50% ماده خشک.

    سعی کنید با متخصص جیره نویسی جهت بالانس جیره در شرایط استرس گرمای همکاری داشته باشید.

    تنظیم عناصر جیره:

    افزایش چگالی و انرژی جیره و کاهش گرمای حاصل از تخمیر با جایگزین کردن کربوهیدرات جیره توسط اسید چرب و یا فول فت سویا و یا مکملهای دارای امگا 3 و یا 6 به میزان 5/1 تا 3 درصد ماده خشک جیره که موجب افزایش تولید شیر و محتوای چربی شیر می شود و به کاهش دمای بدن گاو در طی استرس گرمایی کمک می کند (Wan et al., 2010).

    افزایش مواد معدنی کلیدی جیره مثل فسفر و پتاسیم و سدیم، افزایش پتاسیم از 1 به 1/5 % در شرایط استرس گرمایی موجب افزایش تولید شیر در گاوهای منطقه آریزونا شد. همچنین تحقیقات نشان دادند که افزایش تعادل کاتیون آنیون جیره (DCAD) برای گاوهای شیری در زمانی که سدیم بیکربنات و یا پتاسیم بیکربنات به جیره غذایی اضافه شده بود، موجب افزایش تولید شیر گردید.

    اجتناب از غلظت بیش از حد سولفات و یا کلراید در جیره غذایی گوهای شیرده به خصوص در طی شرایط استرس گرمایی.

    در بررسی که (Bruno et al., 2009) انجام دادند، تولید TMR با استفاده از مخمر زنده موجب بهبود تولید شیر روزانه 5/1 کیلوگرمی به ازای هر گاو در طول شرایط استرس گرمایی در منطقه کالیفرنیا شده بود.

    استفاده از مکمل نیاسین و کروم محافظت شده در برابر تخمیر در شکمبه می تواند موجب کاهش دمای بدن گاو در شرایط استرس گرمایی شود.

    By: Noah B. Litherland and Zach Sawall

    مترجم: دکتر مهرداد خدادادیان

     

    (بیشتر…)

  • مسائلی پیرامون تب شیر

    مسائل ساده و کاربردی پیرامون تب شیر

     

    تب شیر نمی تواند در یک مرحله برطرف شود، برنامه های پیشگیری باید در زمان مناسب برای کمک به گاو برای انتقال موفق به دوره شیردهی انجام شوند. مطالعه دردانشگاه میشیگان برای کنترل بهتر هیپوکلسیمی تحت بالینی ،تولید کنندگان باید با استفاده از یک آستانه کلسیم خون به شناسایی گاو در معرض خطر اقدام کنند. مدیریت این مشکل با کمک یک جیره غذایی با DCAD منفی می تواند از زیان کاهش تولید شیر، بیماری و تولید مثل جلوگیری کند.

    مطالعات

    مطالعات انجام شده توسط سیستم مانیتورینگ بهداشت حیوانات USDS 2002 برآورد میزان بروز 25% از هیپوکلسیمی تحت بالینی در گاوهای شکم اول را نشان می دهد. میزان شیوع بیش از 50% در گاوهای شکم سوم و بیشتر در ایالات متحده دیده می شود، نسبت بروزهیپوکلسیمی بالینی (تب شیر) با تعداد زایش بالا می رود حدود 1% از تلیسه و بیش از 6% از گاوهای شکم سه و بیشتر درگیر هستند. بطور معمول تلیسه ها پاسخ سریع تر و کارآمدتری به نیازهای کلسیمی در شروع شیردهی ارائه می دهند و در نتیجه تصور می شود به اختلال کمتری مبتلا هستند. نگرانی در این باره که هیپوکلسیمی می تواند تاثیر بیشتری بر موفقیت گله بگذارد بیشتر از آنچه که قبلا تصور می کردند می باشد.

    تعریف یک آستانه جدید برای هیپوکلسیمی : یافته های اخیر نشان می دهند که هیپو کلسیمی تحت بالینی اثر سوء بیشتری بر تولید شیر، سلامت گله و ایمنی دام از آنچه قبلا در نظر گرفته می شد، دارد. متاسفانه مزارع نمی توانند با موفقیت هیپوکلسیمی را مدیریت کنند. برنامه های پیشگیری هیپوکلسیمی باید در جای خود اجرا و به موفقیت انتقال گاو به دوره شیردهی ختم شود و همچنین اطمینان حاصل شود که این گاو پس از آن عملکرد تولید مثلی رضایت بخشی خواهد داشت .

    به طور مرسوم غلظت کلسیم خون زیر mg/dl 8.0 به عنوان هیپوکلسیمی تحت بالینی مبتلا به تب شیر تعریف شده که باعث از دست دادن عملکرد هموستازی در دام می شود. گاو مبتلا به تب شیر با علائم شناخته شده مانند گوش سرد ، موقعیت سر جمع و… می باشد. شواهد اخیر نشان می دهد استفاده از رنج بالاتر در حدود mg/dl 8.5 به عنوان یک الگوی بهتر برای گاو در معرض خطر اختلالات ثانویه است و برای جلوگیری از زیانهای احتمالی در تولید شیر، می شود به آن اعتماد کرد. در طول دوره انتقال یک تغییر چشم گیر در فرآیندهای بیولوژیکی وجود دارد و تقاضا برای کلسیم با شروع شیردهی دو برابر می شود. کلسیم یک سیگنال اصلی سلولی مورد نیاز برای طیف وسیعی از عوامل بیولوژیکی است .و خطر بالای اختلالات ثانویه پس از زایمان در رابطه با عدم تعادل کلسیم در این زمان در ارتباط است. بارزترین کار کلسیم در رابطه با انقباض عضلات است. در گاوی با تجربه هیپوکلسیمی، اغلب کاهش انقباضات دستگاه گوارش ، در نتیجه آن کاهش مصرف خوراک و در کل خطر ابتلا به جابجایی شیردان افزایش می یابد. مصرف پایین خوراک گاو را دریک بالانس منفی انرژی بیشتری قرار می دهد و خطر ابتلا به کتوز را زیاد میکند. انرژی مورد نیاز گاو اغلب توسط اسیدهای چربی تامین می شود که از ذخائر بدن منتشر شده است.این اسیدهای چرب به اجسام کتونی مانند بتا هیدروکسی بوتیرات تبدیل می شوند. در گاوهایی که غلظت کلیسم پایین بود (هیپوکلسیمی) غلظت BHBA خونشان نسبت به گروه شاهد (با سطوح کلسیم طبیعی) بالاتر بود. یکی دیگر از اثرات جانبی مضر غلظت NEFA ، تجمع تری گلیسرید کبدی یا همان کبد چرب است.

    هیپوکلسیمی باعث چه اختلالاتی در آینده می شود ؟؟؟

    زیان‌های اقتصادی از هیپوکلسیمی می تواند در شکلهای مختلف بروز کند. در وزارت کشاورزی ایالات متحده در سال 2007 حدود 26% از گاوها بخاطر عملکرد ضعیف باروری از گله حذف شدند. از طریق کنترل بهتر وضعیت کلسیم، مدیریت تولید مثلی و پس از آن موفقیت در زایمان ممکن است بهبود بیابد. نرخ بارداری ممکن است در صورتیکه گاو بدون هیپوکلسیمی به دوره شیردهی انتقال یابد و NEFA ویا BHBA در حد مطلوب باشند و افزایش کلینیکال نداشته باشند، بهبود یابد. کلسیم به عنوان یک انتقال دهنده مهم در پاسخ های ایمنی است، بر این اساس توانایی گاو برای مبارزه با عفونت با توجه به سطح بروز هیپوکلسیمی کاهش می یابد. هیپو کلسیمی با توجه به سطح کلسیم کافی مورد نیاز برای فعال شدن پاسخ های ایمنی و انقباضات عضلانی برای بسته شدن پستان در ارتباط است. در این مورد بروز متریت نیز نشان داده شده است که افزایش می یابد . برای گاوهایی که هر دو، مشکل تولد و هیپوکلسیمی را باهم دارند افزایش میزان بروز تا چهار برابر گزارش شده است. علاوه براین احتمال حذف از گله افزایش می یابد و سلامت و عملکرد تولید مثلی کاهش می یابد و در نتیجه کاهش تولید شیر را نیز خواهیم داشت . درحالی که هیپوکلسیمی تحت بالینی همیشه بصورت نهفته در اوایل و در طول دوره شیردهی نمی باشد ولی از دست دادن شیر بیش از 5 پوند در هر روز به عنوان یک نتیجه از هیپو کلسیمی تحت بالینی است، این رقم می تواند افزایش یابد و به عنوان یک هیپوکلسیمی بالینی در طول شیردهی و درنهایت به کتوز تبدیل شود و با آثار زیان بارتر بر روی تولید شیر اثر بگذارد.

    رژیم غذایی میتواند کمک کند به DCAD

    بهترین روش برای مدیریت موثر هیپوکلسیمی زایمان استفاده از یک رژیم غذایی با DCAD منفی بوده است. با کاهش سدیم و پتاسیم و اضافه کردن کلرید و سولفات DCAD منفی تر می شود. این جیره کمک می کند تا گاو آماده شود برای زایمان و همچنین برای برداشت کلسیم از منابع کلسیم موجود در بدن آمادگی پیدا کند. در جیره غذایی می توان از طریق استفاده از نمکهای آنیونی و یا از طریق مصولات تجاری ،DCAD منفی را ارائه کرد. البته گروه دوم محبوب تر است به خاطر اینکه ظاهرا طعم مطلوبتری دارد نسبت به نمک ها و محتوای پروتئین بالاتر که دارند. اگرچه سه روز بعد از ارائه، زمان کافی برای آمادگی بیولوژیکی (آداپته شدن) گاو است ولی یک جیره غذایی با DCAD منفی به طور معمول به کل گروه کلوز آپ در طول دوره 3 هفته برای سهولت مدیریت ارائه شده است. دراین زمان هیچ اثر منفی از ارائه جیره با DKAD منفی گزارش نشد. پیشنهاد شده برای ارائه یک DCAD ،meq10- در هر 100 گرم ماده خشک مصرفی در طول این زمان استفاده شود. هیپوکلسیمی بدون شک یک اختلال مضر است که سلامت زایمان و شیردهی و عملکرد تولید مثلی بیش از حد بسیاری از گاوهای شیری را تحت تاثیر قرار می دهد. برنامه های مدیریتی باید در جای خود و در زمان مناسب انجام شوند تا به موفقیت انتقال گاو منجر شود.

    مترجم و نویسنده : مجتبی رجبی